eitaa logo
هیئت‌دختران‌‌ریحانةالرسـۜـول
1.3هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
3.5هزار ویدیو
80 فایل
﷽ کانال هیئت حوزه علمیه ریحانةالرسـۜول ویژه بانوان 🌸✨اگه یه هیئت دخترونه میخوای بمون کانالمون ومراسما رو مهمونمون باش✨🌸 ارتباط‌باادمین: @Velayate313 ادمین جهت انتقادات، ارسال رسانه،تبادل وتبلیغ: @mimha313
مشاهده در ایتا
دانلود
دخترخانومی‌که‌میگی‌: دین‌اسلام‌‌وقبول‌ندارم میدونستی‌قبل‌پیامبردخترهارو به‌جرم‌دختربودن‌زنده‌به‌گورمیکردن؟! ازداشتن‌فرزند‌دخترشرم‌داشتن! اسلام‌بهت‌آزادی‌دادیابردگی؟ اسلام‌به‌زن‌عزت‌‌و‌احترام‌بخشید! میتونستی‌الان‌بین‌هزاران‌دخترِ‌زنده‌به‌ گورشده‌باشی‌ولی‌نیستی!:) پ.ن:زن‌زندگۍآزادےرواسلام‌آوُرد،متوجهی‌ڪہ؟ ╭─••─🍃♥️🍃─••─╮ @dokhtaranehozeh_reyhanehbeheshti ╰─••─🍃♥️🍃─••─╯
یکی از علمای نجف اشرف که مدتی به قم آمده بود چنین نقل کرد : مشکلی داشتم به مسجد جمکران رفتم و درد دل خود را به محضر حضرت بقیة الله عرضه داشتم و از وی خواستم که نزد خدا شفاعت کند تا مشکلم حل شود برای این منظور، مکرر به مسجد جمکران رفتم ولی نتیجه ای ندیدم .روزی هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم: مولا جان !آیا جایز است که در محضر شما و منزل شما باشم و به دیگری متوسّل شوم؟شما امام زمان من می باشید آیا زشت نیست با وجود امام حتّی به علمدار کربلا قمر بنی هاشم (ع) متوسّل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم؟! از شدت تأثّر بین خواب و بیداری قرار گرفته بودم. ناگهان با چهره ی نورانی قطب عالم امکان حضرت حجة ابن الحسن العسکری (عج) مواجه شدم. بدون تأمل به حضرتش سلام عرض کردم، حضرت با محبّت و بزرگواری جوابم را دادند و فرمودند: نه تنها زشت نیست و نه تنها ناراحت نمی شوم که به علمدار کربلا متوسّل شوی بلکه شما را راهنمایی هم می کنم که به حضرتش چه بگویی.چون خواستی از حضرت ابوالفضل (ع) حاجت بخواهی، این چنین بگو: " یا ابالغوث ادرکنی " ╭─••─🍃♥️🍃─••─╮ @dokhtaranehozeh_reyhanehbeheshti ╰─••─🍃♥️🍃─••─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️ اگر زائرم را در بین آتش ببینم، او را بیرون می‌آورم... شخصی به نام محمّد بن احمد گويد: همسايه‌اى داشتم به نام «علىّ بن محمّد» براى من نقل كرد كه: هر ماه به زيارت امام حسين عليه‌السّلام مشرّف مى‌شدم ولى سنّم بالا رفت و جسمم ضعيف و ناتوان شد، از رفتن به زيارت واماندم تا آن كه پس از مدتى يك دفعه با پاى پياده مشرّف شدم و چند روز طول كشيد تا به كربلا رسيدم. عرض سلام نمودم، دو ركعت نماز زيارت خواندم و خوابيدم. 🔻در عالم رؤيا ديدم امام حسين عليه‌السّلام از قبر مطهّر بيرون آمدند و به من فرمودند: چرا به من جفا نمودى درحالى که قبلاً نيكى مى‌نمودى؟ عرض كردم: اى سيّد و آقاى من! بدنم ضعيف شده و گام هايم كوتاه و فكر مى‌كنم آخر عمرم باشد لذا چند روزى با پاى پياده آمده‌ام تا به زيارتتان نايل آيم و از شما براى من روايتى نقل نموده‌اند دوست داشتم از خود شما بشنوم. فرمودند: بگو چه شنيده‌اى؟ عرض كردم: از شما روايت كرده اند كه فرموده‌ايد: مَنْ زَارَنِي فِي حَيَاتِهِ زُرْتُهُ بَعْدَ وَفَاتِهِ 🔹هركس مرا در حيات و زندگى‌اش زيارت كند پس از وفاتش او را زيارت مى نمايم. إمام علیه‌السلام فرمودند: آرى. گفتم: پس از شما این سخن را روايت كنم؟ حضرت فرمودند: آرى و در ادامه این را هم از قول من بگو: وَ إِنْ وَجَدْتُهُ فِي النَّارِ أَخْرَجْتُهُ 🔹 و اگر زائرم را در آتش هم بيابم، او را از آتش بيرون مى‌آورم. 📚الدروع الواقیه،سیدبن‌طاووس، ص۷۶ ✍در حشر که‌هر کس به گناهی فِتد از پا دست همگی جانب دامان حسین است بخشودگی اهل گنه در صف محشر وابسته به‌یک گردش چشمان حسین است ➖➖➖➖➖➖➖➖ نشر دهنده پست های ارزشی باشید📲 ╭─••─🍃♥️🍃─••─╮ @dokhtaranehozeh_reyhanehbeheshti ╰─••─🍃♥️🍃─••─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نت گوشی❌ نت خداوند✅ یاعلی"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍بشنوید؛ 💠استاد قرائتی: 🔹استقبال از عاشورا در اسلام نداریم ! در مذمت روزشمار محرم ، چند روز مانده تا محرم یعنی چی؟ خلق عزاداری بدعت خطرناک ╭─••─🍃♥️🍃─••─╮ @dokhtaranehozeh_reyhanehbeheshti ╰─••─🍃♥️🍃─••─╯
هدایت شده از فتّــاح"!
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تهِ رویای منه کربلا(: علت اشکای منه کربلا:) کربلا، کربلا! 🦋💞 💎@FATTAH_20
(کوتاه) - جناب! زندان عمومی جا نیست! - انفرادی چی؟ - اوناهم پره! - انفرادیا رو دو نفره کنید. این رو هم ببرید انفرادی شماره ۳. - چشم قربان. از باز شدن صدای در بیدار شدم، پیرمردی لاغر اندام، با عمامه ای به سر وارد سلول شد، پتو را دور خودم پیچیدم و خوابیدم. تازه به خواب عمیق رفته بودم، دستی را روی صورتم حس کردم، بیدار شدم و روی سکوی سیمانی که مثلا جای تخت بود نشستم، پیرمرد بالای سرم بود و گفت: - آقای عزیز، نماز صبح شده، قضا نشه! - من کمونیست هستم آقا! نماز نمی خونم اصلا! - خیلی ببخشید، بدخواب شدید، مرا عفو کنید. اخم کردم و بدون این که جوابی بدهم دراز کشیدم، اما خوابم نبرد، چند دقیقه بعد با صدای صوت دلنشین و آرام بخشی که فکر کنم قرآن بود، به خواب رفتم. ساعتی بعد بیدار شدم، تا آقا مرا دید با لبخند گفت: - بابت صبح بازم معذرت میخام، بدخواب شدید. از روی سکو پایین آمدم و گفتم: - آقا دیگه کافیه! خواهش می کنم. شما بفرمایید بالای سکو! - نه! شما زودتر زندانی شدید، سختی بیشتری کشیدید، حقِ شماست! چند روز بعد پیرمرد را بردند، به صحبت ها و لبخند مهربانش عادت کرده بودم، دلم خیلی گرفته بود که سرباز غذا آورد و پرسیدم: - پیرمرد سید کی بود؟ - دستغیب، دستغیب شیرازی. همانطور که مامور زندان می رفت زیر لب گفتم: - دستغیب نه آقای دستغیب، آقای دستغیب شیرازی. ✍️ عشق_آبادی ╭─••─🍃♥️🍃─••─╮ @dokhtaranehozeh_reyhanehbeheshti ╰─••─🍃♥️🍃─••─╯