eitaa logo
ریحانه زهرا:))🇵🇸
4.6هزار دنبال‌کننده
53.4هزار عکس
36.7هزار ویدیو
613 فایل
‹ ﷽ › - ️مـٰا‌همـآن‌نَسل‌ِجَوانیـم‌ڪِہ‌ثـٰابِت‌ڪَردیم‌ در‌رَه‌ِعِشـق،جِگَردارتَراَزصَد‌مَردیم..! - هرچه‌اینجا‌میبینید‌صرفا‌برای‌ما‌نیست! - کپی؟! حلالت - ‹بی‌سیم‌چۍ📻› https://harfeto.timefriend.net/17323605084289 - <مدیرارتباطات> @Reyhaneh_Zahra2
مشاهده در ایتا
دانلود
تو برایِ خـدا باش، خـدا و همه ملائکـه‌اش برای تو خواهنـد بود🤲📿.. رجبعلےخیاط 🌝✨
4_5980996423607388923.mp3
993.1K
|🌱 خـدایا، من تمـام تخم مرغ هام رو گذاشـتم توی سبـد تو.. خدایا نِگام نکنی داغون میشم ꧇)🌼✨
دوستِ خدا بودن سخت نيست پیرمردی تو محله‌ای پسرکی رو با پایِ برهنه دید که فوتبال بازی میکنه. یه کفش خرید و بهش داد. پسر کفشا رو پوشید و بـا خوشحالی به پیرمـرد گفت: شما خدا هستید؟ پیرمرد لبشو گزید، گفت نه پسرجان ! پسرک گفت پس دوستِ خدا هستی ؛ چون مـن دیشب فقط به خـدا گفتـم کفش ندارم :)🧡 _ از قلمِ بانو شیبا فیصلش .
به مادر گفت: -دوست دارم سالم باشم و تنم قوی باشه تا وقتی امام زمان(عج) ظهور می کنن، توانایی سربازیشون رو داشته باشم🧗‍♀💛✨ کتاب راض با بیا
ریحانه زهرا:))🇵🇸
به مادر گفت: -دوست دارم سالم باشم و تنم قوی باشه تا وقتی امام زمان(عج) ظهور می کنن، توانایی سربازیش
می گفـت: _مامان، دوست دارم راهی رو برم که خدا راضی باشه و سعی می کنم توی این راه بیشتر تلاش کنم و ثابت قدم‌تر باشم. من دوست دارم از لحاظ علمی قوی‌تر بشم. امام زمان(عج) به سربازی قبولم کنه. اخه امام زمان که یار بی سواد نمی‌خواد👩‍🏫✨
4_5793955056042642558.mp3
4.4M
|🌱 برو درِ خونه خدا، ضعفات رو بگو تا خدا برات تقویتش کنه🙇‍♀✨'
4_5954295333482662957.mp3
4.13M
|🌱 «چطوری خدا رو تو تنهایی، از دست ندیم؟:)💛»
ریحانه زهرا:))🇵🇸
__
هر وقت نگاش میکنم، حسرت به تمام سلول های بدنم، رخنه میکنه... 💔🚶‍♀ :))
ریحانه زهرا:))🇵🇸
__
_چقدر‌ساکت‌و‌سردید‌زمینی‌ها کسی‌برای‌ظهورش‌خدا‌خدا‌بکند💔
هدایت شده از نۅࢪالھدے💚
سلاممم🙈💚 اۅل‌از‌همہ‌بگم‌ڪہ‌چۅن‌نزدیڪ امٺحاناٺہ‌فعالیت‌زیادے‌نداریم‌ ۅ‌لے‌در‌خلأ‌داࢪیم‌‌گࢪۅه‌جهادیمۅنۅ گسترش‌میدیم‌💚😌 دۅسٺ‌داࢪے‌همراهمۅن‌باشے🤓؟¡ بہ‌آیدے‌زیر‌پیام‌بدین👀👇 @nooralhuda313_ir منتظرتون‌هستیم☺️💚 اݪبٺہ‌فعلا‌‌دخٺࢪ‌خانم‌‌هاےاسٺان‌گݪسٺانے😃🌱
••🐝🍄•• هفتادمیلیاردبراٺ‌نخوان اون‌بالایۍبخوادڪافیھ؛)🍭..
ریحانه زهرا:))🇵🇸
#استوری #پنجشنبہ‌های‌امام‌حسینے
••💛🍃•• آقاجان‌ڪاردبہ‌استخون‌همہ‌رسیده غم‌دورۍحرمت‌بیچاره‌مون‌ڪرده😭💔" .
••⛅️🌲•• ازوقتۍفردارويادگرفتيم.. همه‌چیوگذاشتيم‌براۍفرداو ازداشته‌هاۍامروزلذت‌‌نبرديم‌! شـايدتعریفِ‌فردااین‌باشه؛ فرداروزۍست‌ڪه داشته‌هاۍامروزت‌رانداری.. پس‌امروزروزندگۍڪن🧡🌻`… .
••🕯🏛•• پنجشنبه‌‌ها چه‌خوشحال‌میشوند عزیزانۍڪـه دست‌شان‌ازدنیاڪوتاه‌اسـت ومنتظرمھرتان‌هستندبا قرائت‌یڪ‌فاتحه‌وصلوات‌برایشان🥀…
••☁️🌹•• گرچه‌آشوبم‌ولۍ تومــراآرامش‌جانـےخدا🍃♥️"..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
「♥️🌿•••」 .⭑ من‌به‌قربان‌خدا چون‌که‌مراغمگین‌دید بهرخوشحالی‌من‌ دردلم‌‌انداخت‌تورا...♥️ .⭑ 🌿♥️¦➺
*از شهدا چه بر جا مانده است؟؟* بزرگراه شهدا…….........حاضر مجتمع فرهنگے شهدا..حاضر غیرت شهدا……...........غایب ورزشگاه شهدا……......حاضر مردونگے شهدا……..... غایب مرام شهدا…………...... غایب سمینار شهدا …..…......حاضر آقایے شهدا……….........غایب صداقت شهدا……........غایب یادواره شهدا…………...حاضر صفاے شهدا…………......غایب عشق شهدا…………........غایب آرمان شهدا…………........غایب یاران شهدا…………........غایب تیپ شهدا………….........حاضر بخشش شهدا.............. غایب تصویر شهدا.................حاضر شهامت شهدا............... غایب اخلاص شهدا.................غایب مسئولےت پذیرے شهدا..غایب شجاعت شهدا................غایب عشق و محبت شهدا .....غایب مهربانی و دلسوزے شهدا...غايب یڪرنگی و روراستے شهدا...غایب وااااااااااااای غایبین از حاضرین بیشتر بودند… ڪلاس تعطیل *به راستے* *بعد از شهدا چه ڪرده‌ایم*
ریحانه زهرا:))🇵🇸
نام تو زندگی من #پارت_58 شرط یادت نره همسر گرامی! آرش بوقی زد و از کوچه خارج شد. مهری داخل اومد و
نام تو زندگی من می دونم فوضولم. ولی چی کار کنم دست خودم نیست. خنده ای کردم که اشاره ای به چادرم که هنوز روی سرم بود کرد. - راحت باش. این جا نامحرمی نیست! من چشم ناپاک فقط به شوهرم دارم! خنده ای کردم و چادرمو از سرم برداشتم. چشمان مهری برقی زد. - دقیقا چهره ی شرقی داری. دختر چشم ابرو مشکی با موهای مشکی. آخی راستی اسمت چیه؟ - آیه. - نازی اسمتم قشنگه. نگاهی بهش کردم. - تو هم با نمکی. - آره آرش همیشه می گه. خنده ای کردم. - چند وقته ازدواج کردی؟ مهری لبخندی زد. - من و آرش دو سالی می شه ازدواج کردیم. هم دانشگاهی بودیم. آقا یک دل نه صد دل عاشقم شد. من رو هم عاشق خودش کرد. حالا هم که این جاییم. لبخندی زدم که لقمه ای به طرفم گرفت. - حالا تو بگو شوهر یا نامزدی چیزی داری؟ لقمه رو از دستش گرفتم که یاد شهاب افتادم. آهی کشیدمو نگاهمو به مهری دوختم. ...