eitaa logo
ریحانه زهرا:))🇵🇸
4.5هزار دنبال‌کننده
53.5هزار عکس
37هزار ویدیو
615 فایل
‹ ﷽ › - ️مـٰا‌همـآن‌نَسل‌ِجَوانیـم‌ڪِہ‌ثـٰابِت‌ڪَردیم‌ در‌رَه‌ِعِشـق،جِگَردارتَراَزصَد‌مَردیم..! - هرچه‌اینجا‌میبینید‌صرفا‌برای‌ما‌نیست! - کپی؟! حلالت - ‹بی‌سیم‌چۍ📻› https://harfeto.timefriend.net/17323605084289 - <مدیرارتباطات> @Reyhaneh_Zahra2
مشاهده در ایتا
دانلود
نام تو زندگی من با صدایی که خودمم نمی دونستم چطور ب ض دار شده بود، یک قدم به عقب برداشتم. نگاه همه روی من بود. - من ... من معذرپ میخوام. و گر ِ با هق هق یه ی ساختگی از رله ها باال رفتم و وارد اتاق شدم. دیگه نتونسووتم تحمل کنم از خنده منفجر شوودم. با صوودای بلند شووروع به خندیدن کردم. این قدر خندیده بودم که ا شک از چ شمام سرازیر شد. تکیهام رو به دیوارکنار رنجره دادم و روی زمین نشستم. هنوز خنده روی لبم بود. دلم خنک شده بود. ریچاره، حتما اون شلوار خوش دوختش خراب شده. خنده ی دیگه ای کردم که سوایه ای باالی سورم افتاد. نفسوم توی سوینه حبس شده بود. نفس های ع بی کسی و باالی سرم احساس می کردم. لرزش اون نفس ها، باعث شد که قلبم تند تند توی سینه بزنه. چشمامو بستم. - من ... من ... نمی ... با صدایی که شنیدم چشام گرد شد. سرمو باال گرفتم. - سوزوندی که رسر مردمو! با چ شمای شیطون نگاهمو به عزیزدوختم. خیالم با دیدن عزیزراحت شده بود. - آخ عزیزیعنی دلم خنک شوووودا. با خوردن رس گردنی از عزیزاخمی کردم و سرمو مالوندم. عزیزروی صندلی نشست و خنده ای کرد. ...