#خاطرات_آمرین
آخرین امر به معروفی که کردم چند روز پیش تو هیئت بود
یه خانوم بدحجابی اومده روضه که خیلی از موهاش بیرون و مشخص بود
رفتم سمتش ؛ خوش آمد گفتم بامهربونی تموم
گفتم من کسی نیستم هیچ کارم ولی
اگه اجازه بدین این گیره روسری رو بزنم به روسریتون
اما این نذری رو از طرف صاحب عزا حضرت زهرا بدونین نه من
چون خودشون دعوت کردن بیایین روضه
ایشونم بامهربونی اجازه داد
بااجازه ش موهاشو بردم زیر روسری ، داشتم گیره رو میزدم که یه دفعه دیدم داره گریه میکنه و میگه : " کاش زودتر اومده بودم تو این هیئت"
#ارسالی_اعضا
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#خاطرات_آمرین
#ارسالی_شما
🔹دیشب رفته بودم چند تا فروشگاه بزرگ برای خرید
🔸اولا بنده چند ماهی بود بازار نرفته بودم و به نسبت آبان بی حجابی خیلی کمتر دیدم
🔸 ثانیا با دیدن چند مورد بی حجاب فکرکردم برم به مسئول فروشگاه بگم اگر فروشگاهتون رو بستن نگید چرا ؟! چون چند جا رو به خاطر بی حجابی بستن
قدری دست و پاشون رو جمع کردن گفتن: چشم ما تذکر میدیم
گفتم :تذکری که گوش ندن فایده نداره ورودشون رو مانع بشید؛ من به خاطر خودتون میگم 👌
مامور حراست حسابی ترسید...
🔰بنظرم نباید منتظر قانون و مسئولین بود تو محیطهایی که صاحب داره باید حق به جانب و اینکه کاره ای هستی بری جلو و #مطالبه کنی ...
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓