eitaa logo
رقیه نورزاده|روانشناس و مشاور خانواده
1.3هزار دنبال‌کننده
502 عکس
377 ویدیو
8 فایل
اینجا قراره باهم تجربه کنیم👇 طعم شیرین امنیت و آرامش در خانواده👪 هنر عاقلانه،عاشقانه و ماهرانه زیستن 😍 مدیریت صحیح روابط در خانواده😎 کد سازمان نظام روانشناسی 74599 لینک پیام ناشناس👇 https://daigo.ir/pm/sOgMoT ارتباط با من👇 @R_Nurzade
مشاهده در ایتا
دانلود
سال ها پیش در جزیره ای آهو های زیادی زندگی می کردند. خوراک فراوان و نبود هیچ خطری باعث شد که تحرک آهوها کم و کمتر شودو به تدریج تنبل و بیمار شوند و نسل آنها رو به نابودی گذارد. برای حل این مساله تعدادی گرگ در جزیره رها شد. وجود گرگ ها باعث تحرک دوباره آهوان گردید و سلامتی به آنها باز گشت. گاهی ناملایمات، مشکلات و سختی ها میتوانند گرگهای زندگی ما باشند و ما را قوی تر کنند و باعث شوند پخته تر و باتجربه تر شویم👌 https://eitaa.com/Roghaye_nurzade
سراج‌الدین سکاکى یکى از دانشمندان بزرگ اسلام است که در علوم عربى هنوز هم همه او را به وفور دانش می‌ستایند و مبانی علمی‌اش را محترم می‌شمارند. او نخست، مردى آهنگر بود. روزى صندوقچه‌ای بسیار کوچک و ظریف از آهن ساخت که چون در ساختن آن رنج بسیار کشیده و آن را شاهکار خود می‌دانست، به‌رسم تحفه براى سلطان وقت برد. سلطان و اطرافیان به‌دقت صندوقچه را تماشا کردند و سکاکى را مورد تحسین قراردادند. در این اثنا که وى ساکت و مؤدب در گوشه مجلس ایستاده و منتظر نتیجه بود، دانشمند بزرگى وارد شد. سلطان و تمام حاضران از جاى برخاستند و چون مرد دانشمند نشست، همه دو زانو پیش روى وى نشستند. سکاکی که سخت تحت تأثیر این نشست‌وبرخاست و تجلیل و احترام قرار گرفته بود، پرسید: این شخص کیست؟ گفتند: او یکى از علما است.سکاکى از گذشته تأسف بسیار خورد و پیش خود گفت: چرا من تحصیل علم نکنم تا به این مقام بزرگ نائل شوم؟ از آن‌همه رنج و زحمت که براى ساختن این صندوقچه ظریف کشیدم چه سودى بردم؟ در آن هنگام سى سال از سنش گذشته بود، با این وصف نزد مدرس رفت ‍و گفت: من می‌خواهم درس بخوانم تا عالم شوم! مدرس گفت: گمان نمی‌کنم تو با این سن و سال به جائى برسى! بیهوده عمرت را تلف مکن که چیزى نخواهى شد! او ده سال عمر خود را صرف علم‌آموزی کرد؛ ولى پیشرفت قابل‌ملاحظه‌ای نصیبش نشد😔 روزى از وضع خود بسیار دلتنگ شد و رو به کوه و صحرا نهاد و به موضعى رسید که قطره‌های آب از بلندى بروى تخته‌سنگی می‌چکید و بر اثر ریزش مداوم خود، سوراخى در دل‌سنگ پدید آورده بود، سکاکى مدتى با دقت آن منظره را تماشا کرد، سپس با خود گفت: دل تو که از این سنگ سخت‌تر نیست، اگر پشتکار و استقامت داشته باشى سرانجام موفق خواهى شد! این را گفت و بی‌درنگ به شهر برگشت و از همان سن چهل‌سالگی با اطمینان خاطر و توکل به خدا و جدیت تمام سرگرم فراگرفتن رشته‌های مختلف علوم متداول عصر شد. خدا هم او را در این راه یارى کرد و درهاى علوم به رویش گشوده شد تا سرانجام به مقامى رسید که دانشمندان و فضلاى روزگار تا عصر حاضر از اندوخته علمى وى استفاده می‌برند. عقل و همت را نمی‌دانم کدامین بهتر است   آنقدر دانم که همت هرچه کرد از پیش برد @Roghaye_nurzade