علیرضا سکاکی | رمان امنیتی
🔻 خانم دکتر عرض ادب و ارادت😊 این روزا بهتر میفهمیم چرا میگن داغ حضرت زینب سلام الله خیلی سخت بوده.
🔻 خب خب
گویا نظر خانم دکتر در رابطه با وقایع اخیر کمی (بخوانید ۱۸۰ درجه) تغییر کرده...
الحمدلله 😉
↙️رسانه فرهنگی هنری رمان امنیتی
🆔️@RomanAmniyati
⛔ داستان کوتاه امنیتی #ماشه ⛔
🔻قسمت دوم🔻
چند ثانیه پلکهایم را به روی هم فشار میدهم و سعی میکنم تا اینطور از شدت خشمی که به یک باره در سراسر وجودم شعله ور میشود، کم کنم.
چشمهایم را باز میکنم و زاویهام را تغییر میدهم. با دوربین اسلحهای که در دست دارم دنبالش میکنم وارد ساختمان میشود و من دیگر کاملا از شکار او در داخل ساختمان ناامید میشوم.
انگشتم را روی گوشم میگذارم:
-شماره یک سوژه از دستم رفت.
پاسخی از آن سمت نمیآید؛ اما چند ثانیهی بعد و در حالی که همانطور دراز کشیده و اسلحه به دست و با فاصلهای معقول منتظر رسیدن دستور جدید هستم، متوجه صفحهی گوشی ماهوارهای ام میشوم:
-اتاق شش شمالی! چهل و پنج درجه به راست...
آه کوتاهی میکشم و نگاهی به سمت راستم میاندازم که ساختمانی بلند با شیشه های رفلکس قرار دارد و عملا امکان انجام عملیات را از من سلب میکند. با خودم فکر میکنم چطور ممکن است بتوانم او را درون ساختمان شکار کنم. من با یک لحظه غفلت شانس شلیک به او را در فرصتی مناسب از دست دادهام و محال است که...
هنوز غرق در افکارم هستم که ناگهان پیام دیگری روی خط ماهوارهایام ارسال میشود:
-وَيَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ ۚ
با دیدن این آیه گل لبخند به روی لبهایم شکوفه میزند...
«و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد»
فورا به سمت راست میچرخم و پایهی اسلحهام را تنظیم میکنم تا این بار فرصت از دستم نرود.
حالا از پشت دوربین یک اسلحه محو تماشای ساختمانی هستم که ساختار شیشهای پنجرههایش اجازهی دید به من را نمیدهد.
بار دیگر به عکس سوژه نگاه میکنم... به مردی که فرمانده پایگاه هوایی الودید قطر است و همان فردی است که دستور شلیک به ماشین حاج قاسم و ابومهدی را صادر کرد و بابت این خوش خدمتی ارتقا درجه گرفت...
به جیمز سی ویلیس که چند ثانیهی قبل با همان سر تراشیده و چشمهای سبز از مرکز دوربین اسلحه ام خارج شد؛ اما این وعدهی خداوند متعال است که در آیه ۲۲۷ سوره شعرا میفرماید:
-وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ...
یعنی «و آنان که ظلم و ستم کردند به زودی خواهند دانست که به چه کیفر گاهی و دوزخ انتقامی بازگشت میکنند.»
ناگهان تصاویر آن شب لعنتی از فرودگاه بغداد در پس پردهی تاریک چشمهایم تکرار میشود... صدای مهیب انفجار و دو ماشین که غرق در آتش میسوختند و گر میگرفتند...
علمدار ما، فرماندهی سپاه قدس ما در یکی از آن ماشینها بود... در یکی از همان ماشینهایی که هدف حملهی پهبادی پایگاه هوایی الودید قطر قرار گرفته و حالا من با فرماندهی آن عملیات لعنتی تنها چند صد متر فاصله دارم که همین فاصلهی اندک را نیز میشود به لطف ماشهای که در زیر انگشتم قرار گرفته در نظر نگرفت.
به خودم که میآیم اشک به روی گونههایم شره و صورتم را خیس کرده است.
خاطرهای که همیشه از حاج قاسم در ذهن دارم و صدایی که هنوز از سردار در گوشهایم باقی مانده همان جملهای است که در یکی از جلسات به من و سید رضی موسوی گفت:
-سید رضی تو دیگه پیر شدی... دیگه باید شهید بشی...
سپس به من نگاه کرد و ادامه داد:
-تو هم همینطور... تو هم باید شهید بشی...
در همین افکار غوطه ور هستم که ناگهان یکی از پنجرههای ساختمان باز میشود، فورا روی دوربینم متمرکز میشوم و نگاهی به داخل اتاق میاندازم...
یک میز مستطیل شکل در وسط اتاق قرار گرفته و رویش پرچم آمریکا به چشم میخورد. دور میز را صندلیهای چرخ دار زیادی پر کرده است که احتمالا تا چند دقیقهی دیگر و به واسطهی برگزاری جلسهی حساسی که در حال برگزاری است، با نیروهای امنیتی و نظامی آمریکایی که در قطر در حال فعالیت هستند، پر خواهد شد.
نویسنده:
#علیرضا_سکاکی
انتشار از کانال رمان امنیتی:
@RomanAmniyati
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
❌کپی بدون قید آیدی کانال و ذکر نام نویسنده، به هیچ عنوان مورد رضایت صاحب اثر نیست ❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
جان فدای وطنم
خاک ایران کفنم
#کرمان_تسلیت
↙️رسانه فرهنگی هنری رمان امنیتی
🆔️@RomanAmniyati
🚨🚨 ساعاتی قبل پرچم انتقام در جمکران به اهتزار در آمد
آخرین بار سال ٩٨ این پرچم برای شهادت سردار سلیمانی به اهتزاز در آمد که همراه بود با حملهی ایران به پایگاه های آمریکا
↙️رسانه فرهنگی هنری رمان امنیتی
🆔️@RomanAmniyati
🔻 پریسا یحیایی
اهل ساری
شغل مانتو بافی
#شناسایی_شد
↙️رسانه فرهنگی هنری رمان امنیتی
🆔️@RomanAmniyati
🔻 امیرعلی ابراهیمی
فرزند علی متولد ۱۳۷۵
شماره ۰۹۳۹۱۹۶۳۴۱۱
پلاک ماشین :
52 م 124 ایران 40
پشت بازوی دست چپش تتوی freedom زده...
#شناسایی_شد
↙️رسانه فرهنگی هنری رمان امنیتی
🆔️@RomanAmniyati
🔻 به به، خیلی زودتر از این حرفها باید این کار انجام میشد. ما تو اوج فتنه زن زندگی آزادی منفعل بودیم و حتی در برخی روزها صحنهی فضای مجازی رو بهشون واگذار کردیم؛ اما حالا عرصه افتاده دست حزب الله الحمدلله 🙏
↙️رسانه فرهنگی هنری رمان امنیتی
🆔️@RomanAmniyati
رامتین نشاطور قلعه - اهل تبریز
متولد ۱۳۸۱/۰۵/۳۱
پارسال زن و بچه مذهبیها رو تهدید به تجاوز میکرد، الانم پستهای تروریستا رو لایک میکنه و بهشون ضریب میده...
#شناسایی_شد
↙️رسانه فرهنگی هنری رمان امنیتی
🆔️@RomanAmniyati
علیرضا سکاکی | رمان امنیتی
رامتین نشاطور قلعه - اهل تبریز متولد ۱۳۸۱/۰۵/۳۱ پارسال زن و بچه مذهبیها رو تهدید به تجاوز میکرد،
عکس گواهینامهش هم بزارم و برم😐
صبح شده!
برم یکی دو ساعت با اجازهتون بخوابم برای شروع یک روز تازه...
🔻یکی داد میزنه پاشو بابایی
چرا حرف نمی زنی با دخترت؟
یکی داد میزنه ای وای پسرم
الهی برات بمیره مادرت
یکی زانو زده رو زمین سرد
باورش نمیشه که تنها شده
یکی داره روضه میخونه برام
بیا عمه گمشدهت پیدا شده
یکی با گریه میپرسه از همه
کسی دختر منو ندیده بود؟!
مدل گوشوارههاش قلبی بودن
کاپشن صورتی هم پوشیده بود
یکی میگه این شناسایی شده؟
اون یکی داد میزنه چه وضعیه!
با ماژیک مینویسن روی کفن
احتمالا امیر علی فضلیه
شاعر: #علیرضا_سکاکی
↙️رسانه فرهنگی هنری رمان امنیتی
🆔️@RomanAmniyati
#کرمان_تسلیت
🔻 نام: سارا رحمتی
شهر: تهران
جرم: حمایت از تروریست و توهین به شهدا
شغل: عکاس و نقاش
#شناسایی_شد
↙️رسانه فرهنگی هنری رمان امنیتی
🆔️@RomanAmniyati
🔻 نام: ایرج اعتمادی ناقانی
شغل: صافکار
آدرس: اصفهان خیابان امام خمینی (ره) روبروی هتل باران کوچه ۱۳۶
شماره تلفن: 09239178147
#شناسایی_شد
↙️رسانه فرهنگی هنری رمان امنیتی
🆔️@RomanAmniyati
🔻 نام: علی با وفا
شغل: فروشنده کفش
(صاحب برند کفش رویال)
آدرس: بازار بزرگ تهران کوچه سید ولی پاساژ کمالی
شعبه دو: بازار کوچه مسجد سید ولی جنب بانک سپه
شماره: ۰۲۱۵۵۸۱۲۳۲۹
#شناسایی_شد
↙️رسانه فرهنگی هنری رمان امنیتی
🆔️@RomanAmniyati
#کرمان_تسلیت #کرمان
علیرضا سکاکی | رمان امنیتی
عکس گواهینامهش هم بزارم و برم😐
اینجا دیگه کلا بین خواب و بیداری بودم!
عکس کارت معافیتش هست😁