eitaa logo
Ronesha | رُنِشا
1.8هزار دنبال‌کننده
673 عکس
64 ویدیو
17 فایل
"یادَلیلَ‌الْمُتَحَیِّرینَ" 💡رُنِشا: روشنگری نسبت‌‌ به شبهاتِ وارده‌ به اسلام - اینجا دیگه خبری از جوابای سخت برای سوالای دینی تو ذهنت نیست! 🕶 - ناشناس: https://daigo.ir/secret/26550851 - نشر مطالب با ذکر آیدی کانال مجازه‌
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ خلاصه که فضای اعتکاف دانش‌آموزی رو جایی که افرادش فقط از صبح تا شب دارن عبادت می‌کنن، تصور نکنین. فضاش یه فضای فوق‌العاده عجیبِ ترکیبی و خفنیه که تا تجـربـه‌ش نکنی، شیـــرینیشو درک نمی‌کنی. :) کسی که دغــدغــه، تــوان و تـمایـلِ کــار کـردن داره و فقط دنبال یه فضــا و افــراد آمــــاده می‌گرده، این سه روز براش عــالــیه! خیلی خیلی خیلی عالی! کاش، کاش، کاش، وسیع واسه‌ش هم‌فکری و کار می‌کردیم! کاش الکی ازش رد نمی‌شدیم! مشخصه چقدر دارم حرص می‌خورم؟😂 ‌
‌ اما روایت‌گری سال قبل که از آرشیو براتون آوردمش: ‌
‌ آخرش کار خودمو کردم و رفتم مسجدی که حدود ۲۰۰ نفر دانش‌آموز دختر اومده بودن. :') راستش نمی‌دونم از کجای این سه روز بگم! از جو به‌شدت مستعد آماده و پاک بچه‌ها یا از همه مدل آدمی که اومده بودن...؟ قسمت جذابش اون‌جا بود که بخش قابل توجهی از نوجوونای زیر ۱۶ سال، کلاً تو این فضاها نبودن، یعنی وضو و نماز و تشهد و سلام بلد نبودن؛ معنی کلمه طلبه رو نمی‌دونستن؛ تو روابط دوستی دختر-پسری بودن؛ بدون روسری وارد مسجد شدن؛ برخی روزه نمی‌گرفتن و نماز نمی‌خوندن؛ اگه به نماز جماعت نمی‌رسیدن، می‌گفتن من تشهد رو قاطی می‌کنم و یا ازم می‌پرسیدن یا از روی گوشی می‌خوندن (کلا نماز خوندنشون خیلی باحال بود.(: ) درکل بیش‌ترشون برای دور شدن از جو متشنج خانواده، یا یه‌جور اردو یا فرار از درس و مدرسه اومده بودن که با دوستاشون خوش بگذرونن. :) ولی همینا، به‌شدت آماده پذیرش معارف دینی بودن. به‌شدت باطنشون پاک بود. به دوستام می‌گفتم که من تو عمرم، یه جو این‌قدر آماده و پاک و پر جنب و جوش یه جا ندیده بودم. :) با نصفشون رفیق شدم. شماره رد و بدل کردیم و "داوشم زهرا" سیوم کردن. 😂 (تا این حد صمیمی شدیم و گفتیم و خندیدیم.) وقتی می‌گفتم طلبه‌ام، نمی‌دونستن یعنی چی... بهم می‌گفتن: «"طیبه" بودی؟» همین‌قدر دور از این فضا! =))) تو جمعشون یه دختر با موهای هفت رنگ بود که به میل خودش، رفت حجاب گرفت و چادر نماز سر کرد. چقــدر مــاه شده بود و بهش می‌اومد!... :)🌙 ‌
‌ یه عده مدام نماز و دعا می‌خوندن. یه عده مدام از دوست مذکرشون می‌گفتن. یه عده آهنگای BTS گوش‌می‌دادن. یه عده... واقعا جَوی این‌قدر متناقض اما صمیمی و باطناً پاک ندیده بودم! :) بعضی‌هاشون شبهه داشتن و از یکی از خادم‌ها (رفیقم) اثبات خدا رو خواستن. اون هم بهشون گفته بود: «بیایین ببرمتون پیش کسی که این موضوعات خــوراک خودشه.» آوردشون پیشم. ۱۴-۱۵ ساله بودن و انگار دوبـاره خـودمـو تو اون سن که شبهه‌زدگیم کم‌کم شروع شده بود می‌دیدم. خیــلی خــوب تونستیم ارتباط برقــرار کنیم. می‌گفتن: «چطور می‌تونی ذهنمون رو بخونی؟» «دقیـــقااااً هـمـیــن سوال رو داشتم هـمـیـشـــه!» و من هی پرتاب می‌شدم به ۱۶ سالگیم... خلاصه که از اثبات خدا گفتیم تا اجنه و روابط دختر‌ و پسر! آخریه خیلی واسه‌شون جذاب بود و این‌قدر حرف زدیم ازش که دیگه اکیپی نصف شب می‌اومدن و می‌گفتن زهرا بیا حرف بزنیم. از یه‌جایی به بعد این‌قدر اکیپ‌ها زیاد شدن که وقت کم می‌اومد و نمی‌دونستم پیش کدوم برم! هر کدوم از یه جا حرف داشتن. یکی تصمیم گرفت چـــادری شه و با دوست مذکـرش کـــات کنه؛ یکی حجـــاب؛ اون‌یکی شـــبهــات اعــتقــــادی و... اصلـاً الله الله! :) این‌قدر از دوستی دختـر و پسـر حرف زدم که یکی اومد گفت: «یعنی خودت تا حالا "رل" نداشتی؟» مونــدم یه لحظه... خنده‌م گرفت و با خودم گفتم من این‌قدر از ضررهاش می‌گم و تو این رابطه‌ها باشم؟ جواب دادم: «نه!» دلیل هم آوردم. نگفتم چون اسلام و شرع حرام کرده! چون تاثیری نداشت و متوجه نمی‌شدن. گفتم نداشتم چون عقل و منطقم قبول نمی‌کنن احساس و وقتم رو برای آدم موقتی که معلوم نیست ته قصه‌م باهاش چی می‌شه صرف کنم. و هزار چیز دیگه... آخرش هم می‌گفتم عقلم می‌گه نه؛ اسلام هم به‌خاطر جلوگیری از آسیب‌هاش و مراقبت از روحم گفته حرامه که بازم به نفع خودمه. ‌
‌ خودشون هم که تو این روابط بودن، تایید می‌کردن و تو فکر می‌رفتن. یکیشون پرسید: «یعنی طـــلبه‌هـا رل نمی‌زنن؟» جــواب دادم: «یـه طـلبه‌‌ی واقعـی نـــه بــابــا!» دوباره پرسید: «یعنی با حــاج‌آقـاهـا هم رل نمی‌زنن؟؟؟»😕 دیگه این‌قدر خندیدم که یکی باید می‌اومد و جمعم می‌کرد!😂 با خنده‌ی زیاد گفتم: «نه‌بابا حاج‌آقا یه راست می‌ره ازدواج می‌کنه. تو روابط بی‌سر و ته و پرضرر نمی‌ره!» (دیشب از بس خسته و کوفته بودم و از این روابط حرف زدم که خواب دیدم تو همون مسجد داریم عقد بچه‌ها رو می‌گیریم!😂🔥 یعنی چهار صبح بلند شدم هی می‌خندیدم به خوابم.😂) بعضی‌هاشونم با روایتگری از شهدا متحول شدن و اون‌قدر گریه کردن که با خودم گفتم یکیشون الان بیهوش می‌شه. اون‌قدر حالش بد شده بود که گرفتمش تو بغلم و پابه‌پای هم گریه کردیم و مداحی گوش دادیم. صبحشم یه شهید گمنام اوردن که دیگه تیر آخر بود! :)💘 خلاصه که این‌قدر همه با خادم‌ها (که خودمونم یه اکیپ بودیم) رفیق شده بودن که مدام ابراز محبت می‌کردن و می‌گفتن خیلی خوش گذشت. به یه اکیپ گفتم: «سال دیگه اعتکاف میاین؟» گفتن: «اگه تو هم میای، آره حتماً. پس لطفاً بیای ها!» هیچی دیگه... قند تو دلم آب شد و بعد با بغض خداحافظی کردیم. :) وقتی مسجد خالی شد، عجیب دلم گرفت. چون تک‌تکشون واقعاً آماده و پاک بودن... واقعاً حیف بودن. خیلی خیلی خوب! :) الآن هم داریم یه اردوی خفن به شلمچه و راهیان نور براشون جور می‌کنیم و خیــلـی خوش‌حالن. :) آهان راستی! اونی که بعد صحبت قرار شد کات کنه و چادری شه، هی تو پی‌وی درد دل می‌کنه و توی بد وضعیتیه. براش دعا کنیم؟ برای روحیه‌ی قوی، استقامت و پاکیش، ۳ تا صلوات بفرستیم لطفاً. :)🍃 ‌ اعتکاف دانش‌آموزی_۱۴۰۱💛
Ronesha | رُنِشا
‌ خودشون هم که تو این روابط بودن، تایید می‌کردن و تو فکر می‌رفتن. یکیشون پرسید: «یعنی طـــلبه‌هـا ر
‌ تمام... اما حالا یه چیزی بگم؟ اون دختری که پارسال برای استقامتش دعا می‌کردیم، الان یه چادری و شهداییِ سفت و سخت شده که بقیه رو راهنمایی می‌کنه. :)💕 ‌
Ronesha | رُنِشا
‌ و شهیدی که نجاتش داد و الان باهاش انس گرفته، ایشون بود! ‌
این اسکرین شات رو هم یکی از دوستان از یه کانال پربازدید برام فرستاد. (بماند که چقدر ناراحت شدم که ادمین گرامی نقد دقیقی برای مخاطب محترمشون ننوشتن!😕🤦‍♀) من می‌نویسم و امیدوارم این متن به کسایی که چنین تفکری دارن (خصوصاً والدین عزیز) برسه! به عنوان کسی که کلاً دور از این فضا و آرمانی به موضوع نگاه می‌کنه نمی‌نویسم؛ بلکه به عنوان کسی می‌نویسم که تو بطن ماجرا بوده و خبر داره که فضای اعتکاف (یا به قولی اردوی سه روزه‌ی دانش‌آموزی) چطوره. می‌دونم چه حرف‌هایی رد و بدل می‌شه چون باهاشون صمیمی شدم و صحبت کردم؛ می‌دونم چه افرادی اونجا میان چون خودم دیدمشون؛ می‌دونم خیلی‌ها نه خونواده و نه خودشون، مذهبی نیستن و این سه روزو فقط برای دوری از خانواده میان! ولی یه سوال از اشخاصی که همچین تفکری دارن، دارم: شما (فرد مذهبی) بچه‌تون رو مدرسه نمی‌فرستید؟ تو اجتماع حضور نداره؟ همیشه تو خونه و در حال مناجاته؟ کل ورودی ذهنش از شبکه قرآنه؟ با گوشی و فضای مجازی آشنایی نداره؟ دوست و رفیق تو فامیل چطور؟ خب بزرگوار اگه جوابتون به هر کدوم از اینا بله هست، باید این رو بدونید که متأسفانه فرزندتون تو این فضاها هم با خیلی از این آسیب‌هایی که نگرانشون هستید، خواسته یا ناخواسته روبه‌رو می‌شه! :) ‌
‌ اگر بچه‌تون تو این فضاها هست و تو خونه حبس نیست، چطور وقتی به اعتکاف، اونم تو مسجد می‌رسه، یهو وا اسلاما سر می‌دین که بچه‌هامون گمراه می‌شن؟ بهتر نیست به‌جای پاک کردن صورت مسئله، از این طرف به قضیه نگاه کنیم که وقتی چنین جمعی تو یه بستر مذهبی تشکیل شده، بچه‌ها می‌تونن با خیلی از موضوعات مذهبی بیش‌تر آشنا بشن؟ نحوه‌ی تعامل با هم‌سن‌هاشون یا نحوه‌ی اثرگذاری تو جامعه رو یاد بگیرن؟ بفهمن که نباید مذهبیا و غیرمذهبی‌ها تو جزایر جداگانه و بدون راه ارتباطی باشن؟ واقعاً بهتر نیست روی تقویت و رفع کمبودهای همچین جمع‌هایی که تو کشور کم‌نظیره و دشمن رو سوزونده و پارسال عالی عمل کرده، کار کرد؟ تا کی قراره فکر کنیم با نگاه‌های بسته و دیوارکشی و ایزوله‌سازی، بچه‌هامون پاک می‌مونن (و درواقع سر خودمون کلاه بذاریم)؟!
‌ همین! ببخشید زیاد شد، بازم کانالو ترکوندم :))) ولی خب نظری بود، اینجا می‌خونم: ✨ | https://daigo.ir/secret/26550851 | ‌
- قصر خلافت! 📚 حکایت خوبان 🆔 @Ronesha_ir | رُنـِشــا
تبلیغ دانش آموزی (اعتکاف).mp3
50.09M
♦️ منظومه تبلیغ دانش آموزی🇮🇷 💠 اعتکاف دانش آموزی 📣 ✅ جلسه ی اول پیوست های دانش آموزی 📌 نیروی اجرایی و اتاق فکر 💢😎 📌 تبلیغ و کلیپ اعتکاف 📱 📌 خصوصیات مسجد 🕌 📌 ثبتنام ✅ 📌 کادر دانش آموزی ♨️ 📌 تزئینات و فضاسازی 🎊🎁 📌 تیم مخفی 🥷 📌 برنامه فرهنگی 📣🥳 📌 چگونگی ورود🚶‍♂🚶‍♀ 📌 اجرای برنامه 😎🤹 📌 ۱۴ نکته ی مهم 🤓🚨 📌 هدف از اعتکاف 🎯 📌 عوض کردن حلقه اولیه دوستان⭕️ 📌 اتصال معتکفین به کانون و مسجد و هیئت ♻️ 🔺ادامه دارد... @mdehban313