🔅♨️🔅♨️🔅♨️🔅
#داستان
#درس_اخلاق
#لقمه_حرام
#سلب_توفیق
از مرحوم محدّث قمی (رضی الله عنه) نقل شده که فرمود:
من سفری به همدان رفتم و بر شخص معتمدی وارد شدم.
یک شب او به من گفت: فلان جا شام مهمانم، دلم می خواهد خدمت شما باشم.
با هم آنجا برویم.
من امتناع کردم.
گفت: آقا اگر شما همراه من بیایید آبروی من بیشتر می شود، برای من خوب است.
با هم رفتیم.
شام آوردند و خوردیم، بعد از شام به منزل برگشتیم.
🔸من صبح برخلاف هر شب که با کمال راحتی برای نماز شب بر می خاستم، زمانی از خواب بیدار شدم که نزدیک طلوع آفتاب بود و نزدیک بود، نماز صبحم قضا شود.
خیلی ناراحت شدم.
🔸عجب! آدم یک عمر زحمت بکشد که نماز شبش ترک نشود، ولی حالا چطور شده که نماز صبحم نزدیک است قضا شود؟
با عجله برخاستم، با ناراحتی وضو گرفتم و نماز صبح را خواندم تا قضا نشود بعد به فکر افتادم چرا این طور شد؟
یعنی چه؟ برای من مصیبتی شد.
🔸برای ما خیلی مهم نیست که نماز صبحمان هم قضا شود؛ امّا آن ها که خود را منظّم کرده اند، تطهیر کرده اند، برایشان سنگین است.
🔸من فکر کردم چرا این طور شد؟ گفتم: شاید به خاطر شام دیشب بوده است.
غیر از این دیگر توجیهی ندارم.
صاحبخانه آمد، به او گفتم: صاحب آن منزل که دیشب رفتیم چه کاره بود؟! قدری تأمّل کرد و گفت: ایشان بانک بعد از ظهر است.
من نفهمیدم یعنی چه؟
بعد ادامه داد بانک ها قبل از ظهر، #ربا می دهند. این آقا بعداز ظهر ربا می دهد.
من خیلی ناراحت شدم، گفتم: عجب! مرا به خانه یک رباخوار بردی و سر سفرهء او نشاندی.
چرا این کار را کردی؟
به من خدمت کردی؟!
این مهمان نوازی بود؟
🔸ایشان فرمود: اثر این غذا این طور شد که تا چهل شب نمی توانستم خوب برای نماز شب برخیزم.
تا چهل شب موفّق نشدم آن گونه که باید، نماز شب را انجام بدهم.
🔸به ما می گویند، اگر می خواهید صالح العمل باشید، غذایتان را پاک کنید. امّا ما دائم سعی در آلوده کردنش داریم.
(صفیرهدایت (انفال/17)📚
💠 @RoozieHalal 💠
هدایت شده از ایتایار
🔵 احکامی که نمیشه پرسید!👇
http://eitaa.com/joinchat/1456013313C6e69fa0110
✅ توصیه بچه ها به مادراشون 👇👇😍
http://eitaa.com/joinchat/3080192C02bd24ae55
😂😂 میشه خندید و گناه نکرد😅👌👍👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2162688C28ee8a0177
#داستان های زیبا و #رمان های جذاب👇🔰👇🔰👇
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
🔅♨️🔅♨️🔅♨️🔅
#داستان
#درس_اخلاق
#لقمه_حرام
#سلب_توفیق
از مرحوم محدّث قمی (رضی الله عنه) نقل شده که فرمود:
من سفری به همدان رفتم و بر شخص معتمدی وارد شدم.
یک شب او به من گفت: فلان جا شام مهمانم، دلم می خواهد خدمت شما باشم.
با هم آنجا برویم.
من امتناع کردم.
گفت: آقا اگر شما همراه من بیایید آبروی من بیشتر می شود، برای من خوب است.
با هم رفتیم.
شام آوردند و خوردیم، بعد از شام به منزل برگشتیم.
🔸من صبح برخلاف هر شب که با کمال راحتی برای نماز شب بر می خاستم، زمانی از خواب بیدار شدم که نزدیک طلوع آفتاب بود و نزدیک بود، نماز صبحم قضا شود.
خیلی ناراحت شدم.
🔸عجب! آدم یک عمر زحمت بکشد که نماز شبش ترک نشود، ولی حالا چطور شده که نماز صبحم نزدیک است قضا شود؟
با عجله برخاستم، با ناراحتی وضو گرفتم و نماز صبح را خواندم تا قضا نشود بعد به فکر افتادم چرا این طور شد؟
یعنی چه؟ برای من مصیبتی شد.
🔸برای ما خیلی مهم نیست که نماز صبحمان هم قضا شود؛ امّا آن ها که خود را منظّم کرده اند، تطهیر کرده اند، برایشان سنگین است.
🔸من فکر کردم چرا این طور شد؟ گفتم: شاید به خاطر شام دیشب بوده است.
غیر از این دیگر توجیهی ندارم.
صاحبخانه آمد، به او گفتم: صاحب آن منزل که دیشب رفتیم چه کاره بود؟! قدری تأمّل کرد و گفت: ایشان بانک بعد از ظهر است.
من نفهمیدم یعنی چه؟
بعد ادامه داد بانک ها قبل از ظهر، #ربا می دهند. این آقا بعداز ظهر ربا می دهد.
من خیلی ناراحت شدم، گفتم: عجب! مرا به خانه یک رباخوار بردی و سر سفرهء او نشاندی.
چرا این کار را کردی؟
به من خدمت کردی؟!
این مهمان نوازی بود؟
🔸ایشان فرمود: اثر این غذا این طور شد که تا چهل شب نمی توانستم خوب برای نماز شب برخیزم.
تا چهل شب موفّق نشدم آن گونه که باید، نماز شب را انجام بدهم.
🔸به ما می گویند، اگر می خواهید صالح العمل باشید، غذایتان را پاک کنید. امّا ما دائم سعی در آلوده کردنش داریم.
(صفیرهدایت (انفال/17)📚
💠 @RoozieHalal 💠
💫💫فقر و ثروت
✨روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند.
🍃آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟پسر پاسخ داد:
🔆عالی بود پدر! پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟پسر پاسخ داد: بله پدر! و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا. ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد🍂.
ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند.🍂
🌷حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی انتهاست! با شنیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسر بچه اضافه کرد : متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم.🍂
#داستان
#فقر_ثروت
💠 @RoozieHalal 💠
#داستان
ریزش گناهان همانند ریزش برگ های درختان🍃
ابوعثمان مى گوید: من با سلمان فارسى زیر درختى نشسته بودم ، او شاخه خشكى را گرفت و تكان داد همه برگهایش فرو ریخت . آنگاه به من گفت : نمى پرسى چرا چنین كردم ؟
گفتم : چرا این كار را كردى ؟
در پاسخ گفت :یك وقت زیر درختى در محضر پیامبر (ص) نشسته بودم ، حضرت شاخه خشك درخت را گرفت و تكان داد تمام برگهایش فرو ریخت . سپس فرمود:سلمان ! سۆ ال نكردى چرا این كار را انجام دادم ؟
گفتم : منظورتان از این كار چه بود؟
فرمود: وقتى كه مسلمان وضویش را به خوبى گرفت ، سپس #نمازهاى_پنچگانه را بجا آورد، گناهان او فرو مى ریزد، همچنان كه برگهاى این درخت فرو ریخت.
📜بحار، ج ۸۲، ص ۳۱۹
💠 @RoozieHalal 💠
✍️#داستان
🔵توصیه امام زمان عجل الله تعالی فرجه جهت حاجت روایی با خاصیتی از سوره یس
◽️شخصی از بندگان خدا در شهر یزد گرفتاری سختی داشت خدمت حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه مشرف می شود ولی آن بزرگوار را نمی شناسد.
حضرت به او فرموده بودند :سوره یس را بخوان
چون به کلمه مبین که در شش مورد آمده رسیدی حاجت خود را نیت کن
و پس از قرائت سوره نیز حاجت خود را درخواست کن تا خداوند #دعای تو را #مستجاب نماید.
◽️او گفت : چون در #سوره_یس نگاه کردم دیدم کلمه مبین در هفت مورد ذکر شده تعجب کردم.
اما با تامل دقت کردم فهمیدم در شش مورد بدون الف و لام است ( مبین ) و در یک مورد همراه با آن می باشد ( المبین )
سپس گفت سوره را همان طوری که حضرت فرموده بود خواندم و خداوند نیز دعایم را مستجاب کرد.
📔صحیفه مهدیه بخش ششم صفحه ۵۸۷
💠 @RoozieHalal 💠
🌸🍃شیخ انصاری حاصل مراقبت در حلال و حرام است ...
✨یکی از مراجع بزرگ تقلید ، حضرت آیت الله العظمی شیخ مرتضی انصاری ، صاحب کتاب مکاسب و رساءل بود . وی در ماه ذیحجه سال 1214 قمری در دزفول متولد شد و در سال 1281 در سن 67 سالگی از دنیا رفت و قبر شریفش در نجف اشرف است .
ایشان در زمان مرجعیت خود که بیت المال در اختیارش بود مقداری از بیت المال را برای مخارج زندگی خانواده ی خود مقرر کرده بود . ولی این مقدار نیازهای معمولی خانه اش را تامین نمی کرد . خانواده ی او یکی از علمای محترم را که مورد احترام شیخ انصاری بود واسطه قرار داد که از شیخ انصاری بخواهد تا بر مقدار پول برای مخارج خانه بیفزاید .
🍃آن عالم به حضور شیخ انصاری رفت و جریان را به عرض رساند و از او خواست که مقداری بر شهریه مقرر خانه بیفزاید تا اهل خانه بتوانند نیازهای خانه را تامین نمایند .
🦋شیخ در برابر این تقاضا سکوت کرد . نه جواب منفی داد و نه جواب مثبت .
🔆فردای آن روز ، شیخ انصاری به خانه اش آمد و به عیالش گفت : لباس مرا شستشو کن و چرک آن را در ظرفی بریز .
🍂او چنین کرد و آب چرک آلود لباس را در ظرفی ریخت و جریان را به شیخ اطلاع داد .
✨شیخ به او گفت : این آب چرک آلود را بیاشام !!!
🌟عیال گفت : چگونه آن را بیاشامم با اینکه آلوده و چرکین است ، و انسان از آشامیدن چنین آبی متنفر می باشد ؟!
🍃شیخ گفت : این اموالی که در اختیار من است چرک های اموال مردم است . این اموال متعلق به تهیدستان می باشد و برای من بیش از آنچه برای شما و سایر فقرا مقرر ساخته ام جایز نیست که به شما بدهم . من و شما و سایر مستمندان در این بیت المال بطور مساوی حق داریم و هیچ گونه امتیازی بین من و شما و مستمندان نیست .
#داستان های واقعی #رزق حلال و حرام
💠 @RoozieHalal 💠
#داستان کوتاه و آموزنده
🌟دزد باورها
♦️گویند روزی #دزدی در راهی بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود. آن شخص بسته را به #صاحبش بازگرداند.
♦️او را گفتند : چرا این همه #مال را از دست دادی؟
♦️گفت: صاحب مال #عقیده داشت که این #دعا، مال او را حفظ می کند و من دزد مال او هستم، نه دزد دین! اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال خللی می یافت، آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از #انصاف است.
💠 @RoozieHalal 💠
🔆خواهش دعا
⚡️شخصى با هیجان و اضطراب , به حضور امام صادق (ع) آمد و گفت :
💥درباره من #دعایى بفرمایید تا خداوند به من وسعت رزقى بدهد , که خیلى #فقیر و تنگدستم .
امام : هرگز دعا نمى کنم .
- چرا دعا نمى کنید ؟ !!
☘ براى اینکه خداوند راهى براى اینکار معین کرده است , خداوند امر کرده که روزى را پى جویى کنید , و طلب نمایید . اما تو مى خواهى در خانه خود بنشینى , و با دعا #روزى را به خانه خود بکشانى ! ( 1 )
1 . وسائل , چاپ امیر بهادر , ج 2 , صفحه 529 .
📚نقل از کتاب " #داستان راستان " شهید مطهری (ره)
💠 @RoozieHalal 💠