🎞 اسیر مرگ
✍🏻 عینصاد
❞ آدمها، چه در برابر رنجها و مصيبتها و چه همراه كامروايىها و دلخوشىها، به پوچى مىرسند و از خود مىپرسند كه: اين زندگى، با اينهمه رنج و يا اين زندگى محدود و كودكانه، كه همه چيز آن فراهم و آماده است، چه معنايى دارد؟ چه خاصيتى دارد؟
من در ميان كاخهاى سبز و سفيد و همراه تمام خواستهها، جز زندگى مكرّر و بىحاصل چه خواهم داشت؟ آن جا كه آخر، مرگ و جدايى است، پس چرا تكرارها را تلاوت كنم و شكسته، اسير مرگ شوم؟
بعدها مىفهمى كه اين پوچى، درد محرومان و بىنوايان و يا گرفتارى كامرانان و كامروايان نيست؛ كه اينها درد آدمى است، كه فرصت محاكمهى خود را يافته و زندگى را زير سؤال برده است و در برابر اين سؤالهاى سِمج، به خودكشى و يا بىتفاوتى و بىخيالى و يا مِى و مستى پناه برده است تا دمى ز وسوسهى عقل بىخبر باشد.
📚 #نامه_های_بلوغ | ص ۷۹
#عین_صاد
💠 @RoozieHalal 💠