eitaa logo
روشنگری
423 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
36 فایل
♨️دیگه لازم نیست ۲۰ تا کانال #تحلیلی و #سیاسی داشته باشی! ✅ #گلچین همه در این کانال 🆔👽🔭📢#روشنگری# 👇 https://eitaa.com/Roshangry20 به قلم #بهترین #تحلیلگران علمی ،دانشگاهی وانقلابی
مشاهده در ایتا
دانلود
💢روایت‌سازی به سبک رویترز! 🔹در پی انتشار گزارشی از سوی خبرگزاری «رویترز» درباره سفر اخیر «خالد بن سلمان» وزیر دفاع عربستان سعودی، به تهران، مقامات رسمی کشورمان صراحتا این ادعاها را رد کردند. رویترز مدعی شده بود که وزیر دفاع عربستان با پیامی از سوی «ملک سلمان» برای رهبر معظم انقلاب اسلامی، به تهران آمده و توصیه کرده است ایران پیشنهاد مذاکره از سوی دولت جدید آمریکا را جدی بگیرد تا از بروز تنش نظامی با رژیم صهیونیستی جلوگیری شود. 🔸با این حال، شواهد موجود، اظهارات رسمی و محتوای سفر، روایت متفاوتی را نشان می‌دهد که اساساً با تحلیل ارائه‌شده توسط رویترز همخوان نیست. «اسماعیل بقائی» سخنگوی وزارت امور خارجه ، در واکنش به این گزارش ، صراحتاً اعلام کرد که چنین مطالبی «تحریف اهداف واقعی سفر» است. او تأکید کرد که سفر خالد بن سلمان در چارچوب تقویت همکاری‌های دوجانبه و گفت‌وگوهای منطقه‌ای صورت گرفته و هیچ ارتباطی با موضوعات مرتبط با گفت‌وگوهای هسته‌ای یا توصیه درباره واکنش به تهدیدات خارجی نداشته است. 🔹از منظر محتوایی نیز، ترکیب هیئت سعودی شامل بیش از ۷۰ مقام نظامی و امنیتی و دعوت رسمی از سوی «سرلشکر باقری» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ، نشان‌دهنده برنامه‌ای ساختاریافته برای توسعه روابط دفاعی و امنیتی میان دو کشور است. دیدار رسمی وزیر دفاع عربستان با رهبر معظم انقلاب و انتقال پیام کتبی ملک سلمان نیز، نه به‌عنوان تلاشی برای میانجی‌گری در پرونده هسته‌ای، بلکه به‌عنوان نشانه‌ای از عزم ریاض برای تقویت روابط دوجانبه تلقی می‌شود. چنین اقدامی را می توان در ادامه توافق‌نامه سال ۱۴۰۱ میان ایران و عربستان، که با میانجی‌گری چین به امضا رسید، ارزیابی کرد. 🔸همچنین، گزارش رویترز فاقد منابع مستند و شفاف بوده و صرفاً به نقل از منابع آگاه مجهول منتشر شده است؛ مسئله‌ای که اعتبار آن را به‌طور جدی زیر سؤال می‌برد. این البته نخستین باری نیست که این رسانه غربی ادعاهایی بدون پشتوانه مستند، درباره ایران مطرح می‌کند؛ پیشتر هم ادعاهایی نظیر تعلیق غنی‌سازی یا ارسال تسلیحات به خارج ، بارها از سوی مسئولین کشور تکذیب شده است. 🔹نکته قابل تأمل دیگر، هم‌زمانی انتشار این گزارش با تحولات منطقه‌ای، از جمله مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا و گسترش همکاری‌های ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس است. این هم‌زمانی، تردیدهایی را درباره هدف‌گذاری رسانه‌ای این گزارش ایجاد کرده و می‌تواند بخشی از تلاش‌ها برای تأثیرگذاری بر روند تثبیت روابط تهران و ریاض ارزیابی شود. 🔸در نهایت، آنچه در میدان واقعی سیاست خارجی مشاهده می‌شود، تقویت روند دیپلماسی منطقه‌ای و تلاش مشترک ایران و عربستان برای کاهش تنش و مقابله با چالش‌های امنیتی مشترک است. در چنین شرایطی، روایت‌هایی نظیر آنچه رویترز مطرح کرده، تناسبی با واقعیات دیپلماتیک ندارد. تمرکز اصلی سفر خالد بن سلمان، بنا بر شواهد موجود و اظهارات رسمی، بر تقویت همکاری‌های دوجانبه و منطقه‌ای بوده است؛ نه میانجی‌گری برای مذاکرات هسته‌ای و نه انتقال پیام‌هایی از سوی طرف ثالث. ┄┅┅┅┅♦️
💢گزارش گروسی؛ فنی یا سیاسی؟ 🔹با انتشار گزارش جدید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره برنامه هسته‌ای کشورمان، موجی تازه از واکنش‌ها و تحلیل‌ها پیرامون آینده گفت‌وگوهای غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن شکل گرفته است. گزارش گروسی که به‌ویژه بر سطح بالای ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران تمرکز دارد، بلافاصله با استقبال مقامات رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای غربی روبه‌رو شد؛ مسئله‌ای که از دید بسیاری از ناظران، ماهیت سیاسی این گزارش را پررنگ‌تر از ابعاد فنی آن کرده است.دفتر نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در واکنشی رسمی، این گزارش را «هشداردهنده» خوانده و مدعی شد که ایران «مصمم به دستیابی به سلاح هسته‌ای» است؛ ادعایی که در طول دو دهه اخیر به یکی از محورهای ثابت تبلیغات این رژیم علیه کشورمان تبدیل شده است. با این حال، جمهوری اسلامی ایران همواره تأکید کرده که سیاستش در حوزه هسته‌ای مبتنی بر تولید انرژی، فناوری پزشکی و مصارف صلح‌آمیز است و ساخت سلاح هسته‌ای نه‌تنها در دکترین دفاعی ایران جایگاهی ندارد، بلکه در اسناد شرعی و رسمی کشور نیز مردود شمرده شده است.در بخشی از گزارش جدید آژانس، اشاره شده که میزان اورانیوم غنی‌شده ایران با خلوص ۶۰ درصد به بیش از ۴۰۸ کیلوگرم رسیده است. خبرگزاری «رویترز» با استناد به این عدد، ادعا کرده که چنین ذخایری در صورت غنی‌سازی بیشتر، می‌تواند در سناریوهای خاص مورد استفاده قرار گیرد. این در حالی است که سیاست رسمی ایران همواره بر استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای تأکید داشته و برنامه هسته‌ای کشور نیز در همین چارچوب دنبال شده است. 🔸همچنین «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در این گزارش مدعی شد که سطح غنی‌سازی اورانیوم در ایران فراتر از استانداردهای رایج برای کشورهای غیرهسته‌ای است و خواستار «همکاری کامل‌تر» از سوی تهران شد!. وی همچنین بار دیگر مسئله موسوم به «مکان‌های اعلام‌نشده» را مطرح کرد؛ موضوعی که پیش‌تر در قالب تعاملات فنی میان ایران و آژانس بارها مورد بررسی قرار گرفته و تهران نیز توضیحات مستند و فنی خود را در این زمینه ارائه کرده است. 🔹با این حال، به نظر می‌رسد طرح دوباره این موارد، آن‌هم در شرایطی که زمزمه‌هایی از تحرکات جدید در مسیر مذاکرات هسته‌ای شنیده می‌شود، واجد پیام‌هایی فراتر از چارچوب فنی صرف است. تکرار موضوعاتی که پیش‌تر در روند تعاملات دوجانبه مطرح و بررسی شده‌اند، می‌تواند این تصور را ایجاد کند که بخشی از جهت‌گیری آژانس تحت تأثیر اراده و فشارهای سیاسی قدرت‌های مشخصی قرار گرفته است؛ روندی که در صورت استمرار، بیش از پیش به جایگاه این نهاد بین المللی آسیب وارد می کند. 🔸در مجموع، گزارش اخیر آژانس را نمی‌توان صرفاً یک ارزیابی فنی دانست؛ بلکه باید آن را بخشی از فرآیند چندلایه‌ای ارزیابی کرد که در آن، منافع قدرت‌های غربی، تحرکات منطقه‌ای رژیم صهیونیستی و مواضع مستقل ایران به شکل هم‌زمان در حال تقابل و تلاقی هستند. اینکه این گزارش به تقویت فضای گفت‌وگو کمک خواهد کرد یا به پیچیده‌تر شدن آن منجر می‌شود، بستگی مستقیم به واکنش طرف‌های مقابل دارد. برای تهران، حفظ حقوق مشروع در چارچوب توافقات بین‌المللی، همواره اصل تغییرناپذیر مذاکرات بوده است. ┄┅┅┅┅
💢چهره‌ای فراتر از زمان و مکان 🔹امام خمینی (ره) نه‌تنها یک رهبر مذهبی و سیاسی برای ایرانیان بود، بلکه چهره‌ای جهانی به‌شمار می‌رفت که اندیشه‌ها و اقداماتش مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را درنوردید. شخصیت منحصربه‌فرد او از نگاه سیاست‌مداران، اندیشمندان و رهبران جهانی، تصویری فراتر از یک رهبر معمولی ارائه می‌دهد؛ تصویری که او را به‌عنوان معمار انقلابی بی‌نظیر و الهام‌بخش میلیون‌ها انسان در سراسر جهان معرفی می‌کند. 🔸میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی، در توصیف امام خمینی گفت: «او فراتر از زمان می‌اندیشید و در بُعد مکان نمی‌گنجید که توانست اثری بزرگ در تاریخ جهان به‌جای بگذارد.» این اعتراف از سوی رهبری که نماینده یکی از دو ابرقدرت جهان بود، نشان‌دهنده عمق تأثیر امام خمینی بر معادلات جهانی است. 🔹نلسون ماندلا، مبارز ضد آپارتاید و رئیس‌جمهور سابق آفریقای جنوبی، ایشان را «رهبری منحصربه‌فرد» توصیف کرد که «با دست خالی، انقلاب اسلامی ایران را به پیروزی رساند.» این سخن از زبان کسی بیان شده که خود سال‌ها در زندان رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی مقاومت کرد و می‌دانست مبارزه بدون سلاح و تنها با تکیه بر اراده مردم چه معنایی دارد. ماندلا، امام را نمادی از مقاومت در برابر استعمار و استبداد می‌دانست. 🔸هنری کیسینجر، استراتژیست مشهور آمریکایی و از معماران سیاست خارجی آمریکا، با اعترافی جالب گفت: «آیت‌الله خمینی، غرب را با بحران جدی برنامه‌ریزی مواجه کرد. تصمیمات او آن‌چنان رعدآسا بود که مجال هر نوع تفکر و برنامه‌ریزی را از سیاست‌مداران و نظریه‌پردازان سیاسی می‌گرفت. هیچ‌کس نمی‌توانست تصمیمات او را از پیش حدس بزند... گویی از جایی دیگر الهام می‌گرفت.» این سخن نشان می‌دهد که امام خمینی نه‌تنها یک سیاست‌مدار معمولی نبود، بلکه رهبری بود که بر اساس ایمان و اعتقادات عمیق دینی حرکت می‌کرد. 🔹جیمی کارتر، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا، با وجود دشمنی اساسی با ایران، امام خمینی را قهرمان بزرگ در میان مردم ایران خواند. این اعتراف از سوی رئیس‌جمهوری که شاهد انقلاب اسلامی و سقوط مهم‌ترین متحد آمریکا در منطقه بود، قابل تأمل است. 🔸پاپ ژان پل دوم، رهبر کاتولیک‌های جهان، می‌گوید: «درباره آنچه آیت‌الله خمینی در کشورش و در بخش وسیعی از جهان انجام داده، با احترامی عظیم و تفکری عمیق باید اظهارنظر کرد.» این سخن نشان می‌دهد که حتی رهبران مذهبی دیگر ادیان نیز به عظمت تأثیر امام خمینی اذعان داشتند. 🔹سید صدرالدین، اندیشمند الجزایری، امام خمینی را مردی استثنایی و هدیه خداوند به مسلمانان دانست که توانست مسیر آنان را در اسلام تصحیح کند. 🔸ادریس جزایری، رئیس سابق صندوق بین‌المللی توسعه کشاورزی، نیز او را تنها رهبر آزاده قرن بیستم نامید. 🔹محمد حسنین هیکل، نویسنده مشهور مصری نیز گفت: «امام خمینی مردی بزرگ بود که از دورانی دیگر آمده بود.» 🔸امام خمینی در نگاه جهانیان، تنها یک رهبر مذهبی یا سیاسی نبود؛ او نماد مبارزه با استکبار، الهام‌بخش مستضعفان و معمار نظمی جدید در جهان بود. او نه‌تنها تاریخ ایران، بلکه تاریخ جهان را تحت تأثیر قرار داد و ثابت کرد که اراده مردمی آگاه و متعهد می‌تواند بزرگ‌ترین قدرت‌های جهان را به چالش بکشد. ┄┅┅
💢توصیه‌های راهبردی به سکاندار آینده وزارت اقتصاد 🔹پس از کش‌وقوس‌های فراوان، سرانجام دولت گزینه پیشنهادی خود برای وزارت امور اقتصادی و دارایی را معرفی کرد. اگرچه درباره سوابق، توانمندی‌ها و محدودیت‌های فرد معرفی‌شده سخن بسیار است، اما در این یادداشت، از منظری بالاتر به رسالت وزیر آینده و خواسته مردم از او می‌پردازیم. 🔸اولاً، هر فردی که سکان وزارت اقتصاد را در دست می‌گیرد، صرف‌نظر از گرایش سیاسی یا وابستگی جناحی، باید با واقع‌بینی به اولویت‌های اصلی اقتصاد ایران نگاه کند و برای آن برنامه‌ای بومی، متکی بر توانایی‌های داخلی، با جزئیات و قابل اجرا داشته باشد. آنچه امروز اقتصاد کشور نیاز دارد، درکی عمیق از شرایط خاص اقتصاد کشورمان و راه‌حل‌هایی برآمده از درون آن است. 🔹ثانیاً، اولویت‌های اقتصاد ایران سال‌هاست که تغییر نکرده‌اند، اما تحقق آن‌ها همچنان در گرو اقدامات جدی، ساختاری و البته جهادی است. این اولویت‌ها شامل مهار تورم، رشد اقتصادی پایدار، جذب سرمایه، اصلاح نظام بانکی، کاهش وابستگی بودجه به نفت، بهبود فضای کسب‌وکار، افزایش اشتغال، توسعه عدالت اجتماعی و مقابله مؤثر با فساد است. البته بدیهی است که هرگونه اصلاح اقتصادی، زمانی موفق خواهد بود که این محورهای اساسی را به‌صورت هم‌زمان و منسجم، مبتنی بر جامعه‌شناسی داخلی و ظرفیت‌های کشور، دنبال کنیم. 🔸ثالثاً، نباید فراموش کرد که اجرای نسخه‌های آماده نهادهای بین‌المللی، اگرچه گاه از نظر تئوریک قابل توجه‌اند و حتی در برخی کشورها جواب داده‌اند، اما الزاماً با شرایط هر کشوری، به‌خصوص ایران با فرهنگ منحصربه‌فردش، سازگار نیستند. اقتصاد کشور نیازمند رویکردی است که با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی، سرمایه اجتماعی و منابع انسانی توانمند، به راه‌حلی ایرانی برای مشکلات اقتصادی دست یابد. 🔹رابعاً، پیش‌نیاز این مسیر، اعتماد به توان ملی و توان جوانان این مرز و بوم و حذف تودرتوی نهادی، شفاف‌سازی و حمایت از تولید داخل است. باید به‌جای اتکا به درآمدهای ناپایدار، به سمت ساماندهی مالیات، مولدسازی دارایی‌های دولت، ارتقای بهره‌وری، صرفه‌جویی و بازتوزیع عادلانه منابع حرکت کرد. 🔸خامساً، جامعه ایران از سیاست‌گذاران اقتصادی انتظار دارد که آثار تصمیمات خود را در زندگی روزمره مردم نمایان کنند؛ کاهش قیمت‌ها، اشتغال باثبات و حفظ ارزش پول ملی از انتظارات مردم است. این مسیر البته ساده نیست، اما اگر با نگاه واقع‌بینانه و بومی دنبال شود، می‌تواند نقطه‌عطفی در حکمرانی اقتصادی کشور رقم بزند. 🔹سادساً، اقتصاد و ظرفیت‌های کشور نباید معطل رفع تحریم بماند. با داشته‌های فعلی که البته بسیار هم هستند، باید مسیر کم‌اثر‌سازی تحریم‌ها را در پیش گرفت. خود وزیر نیز نباید وارد جنجال‌ها و حواشی سیاسی شود و باید دغدغه امور مردم را داشته باشد.در نهایت، اقتصاد ایران بیش از هر چیز نیازمند اراده، تدبیر و اعتماد به خود و توانایی جوانانش است. این اصول باید چراغ راه هر وزیری باشد که مسئولیت اقتصاد کشور را در آینده بر عهده می‌گیرد.
💢راهکار ایرانی-اسلامی برای امنیت عمومی زنان در دنیا 🔹پس از راه‌اندازی پویش‌های مختلف و اظهارات کنشگران فضای مجازی، توییت اخیر آقای پزشکیان، رئیس جمهور محترم، در مورد مسئله حجاب واکنش‌هایی را در پی داشت. ایشان در این توییت اظهار داشتند: «همانطور که اجبار حجاب منجر به نارضایتی می‌شود، ولنگاری، برهنگی و هنجارشکنی نیز مورد پذیرش مردم نیست...» در این خصوص لازم است به نکاتی اشاره گردد. 🔸به عنوان مقدمه باید عرض کنیم، مسئله‌ای که غرب در ادوار مختلف به اشکال گوناگون توانسته به وسیله آن بخش ادراکی جامعه را درگیر کند، مسئله زن است. در یک مقطع، پوشش زیاد زنان مصر را بهانه استعمار قرار می‌دهد و در مقطع دیگر، برهنگی زنان فیلیپین را علت دخالت خود در امور این کشور عنوان می‌کند. چیزی که پیداست این است که موضوع، پوشش زن نیست بلکه پتانسیل موضوع زن در جوامع برای غرب اهمیت دارد، چرا که در مقاطع تاریخی به وسیله آن به نتایج دلخواه رسیده است. در مواجهه با جامعه ایرانی نیز همین کنشگری غرب وجود دارد به‌طوری‌که با راه‌اندازی جنگ نرم و سپس راه‌اندازی پویش‌های مختلف توسط افراد معلوم‌الحال، نهایتاً در سال ۱۴۰۱ با فتنه مهسا امینی بسیاری از مقاصد خود را از زبان برخی فریب‌خوردگان، برهنه فریاد زد. 🔹اما آیا اجبار حجاب موجب نارضایتی است؟ اصلاً «حجاب اجباری» عبارت درستی است؟ نگارنده بر این باور است که آنچه رضایت جامعه را تأمین می‌کند، امنیت روانی و فرهنگی جامعه است. در واقع، نارضایتی جامعه در نبود این عنصر رخ می‌دهد. در آیه ۵۹ سوره احزاب می‌فرماید: «... یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک أدنی أن یعرفن فلا یوذین...» در این آیه شریف، خداوند عامل امنیت و رضایت جامعه را در این می‌داند که زنان مومنین به رعایت حجاب و پوشش اسلامی شناخته شوند تا مورد اذیت و آزار قرار نگیرند. این مسئله مولفه‌ای است که حتی در فرهنگ باستانی ایرانی به صورت پررنگ خود را نشان داده است. این اشتراکات فرهنگی-ارزشی ایران و اسلام است که سبب شده در تاریخ ۲۵ قرن گذشته از زمان ایران باستان تا کنون بیش از ۱۴ قرن، اسلام در ایران رواج داشته باشد. پس آن چیزی که در جامعه ایرانی امنیت‌آفرین و رضایت‌بخش است، حفظ فرهنگ ایرانی-اسلامی است. 🔸لذا نباید از دریچه اجبار به مسئله حجاب نگریست بلکه حجاب، ارزشی است که جامعه ایرانی در ۱۴ قرن اخیر آن را به دلخواه برگزیده و خود را ملزم به حفظ حدود الهی دانسته است. نتیجه این ارزش‌مداری این است که زن در جامعه ایرانی همواره دارای ارزش، حرمت و امنیت بوده تا آنجا که تعرض به یک زن در ایران عواطف عمومی را جریحه‌دار می‌کند؛ اما مثلاً در ایتالیا سالانه بیش از ۱۰۰ زن کشته می‌شود و یا در آمریکا در هر ۱۰۶ دقیقه یک زن کشته می‌شود، اما حساسیت عمومی برانگیخته نمی‌شود. بنابراین همان‌طور که نمی‌توان تخلفات رانندگی را مذموم دانست ولی مخالف الزام رعایت قانون برای رانندگان بود، نمی‌توان با برهنگی، ولنگاری و هنجارشکنی مخالف بود اما ارزش‌ها و فرهنگ‌های بازدارنده را الزامی ندانست. ┄┅┅┅┅
💢مذاکره با دشمن؛ عبرتی برای امروز و فردا 🔹روزنامه وال‌استریت ژورنال نوشته که مذاکرات دیپلماتیک آمریکا با ایران در عمان، پوششی برای حمله اسرائیل به ایران بوده است. این موضوع از شواهد و قرائنی نیز قابل تأیید است؛ یعنی طرف مقابل نه‌تنها در حال مذاکره نبود، بلکه پشت میز مذاکره، خنجری برای زدن از پشت آماده می‌کرد. اما سؤال مهم این است که اگر مذاکره ابزاری برای صلح بود، چرا نتیجه‌اش ترور و تجاوز توسط رژیم نیابتی آمریکا و اروپا در منطقه شد؟ 🔸البته با درایت و عقلانیت رهبری و نظام، فریب مذاکره نیز برای کشور تبدیل به فرصت شد. در واقع، نظام با ورود هوشمندانه به مذاکره نشان داد که از گفت‌وگو گریزان نیست و البته بهانه هم به دست دشمن‌تراشان نمی‌دهد. این رفتار جلوه‌ای از همان عقلانیت سیاسی برخاسته از ایمان است که بارها در بیانات مقام معظم رهبری بر آن تأکید شده است؛ چرا که اگر این حمله صهیونیست‌ها در غیاب مذاکره انجام می‌شد، قطعاً عده‌ای القا می‌کردند که مقصر این جنگ خود نظام بوده که به سمت مذاکره نرفت. 🔹اما اکنون حجت تمام است: دشمن در حال مذاکره بود، اما هم‌زمان با همان لبخند دیپلماتیک، دست ترور و حمله را نیز به کار گرفت. پس این بار، دیگر کسی نمی‌تواند فریب این دروغ تکراری را بخورد که «مذاکره، مانع جنگ است». 🔸از منظر الهی، این رفتار مسبوق به سابقه است. قرآن کریم درباره دشمنان چنین می‌فرماید: "إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ" (اگر بر شما دست یابند، دشمنان شما خواهند بود و دست و زبان خود را با بدی به سوی شما دراز می‌کنند؛ و آرزو دارند که شما کافر شوید. ممتحنه، آیه ۲) 🔹این آیه هشدار می‌دهد که دشمن، دشمن است؛ حتی اگر لبخند بزند یا پای میز مذاکره بنشیند. اکنون که حمله صهیونیست‌ها با پوشش مذاکره رخ داد، هیچ جای توجیهی باقی نمانده است. این اتفاق، حجتی تاریخی است برای اثبات آنکه مذاکره با آمریکا تضمین امنیت و راه رفع تحریم نبوده و رفع تحریم از سوی دشمن، اولویتی راهبردی نیست، بلکه اولویت ظرفیت‌های داخلی است. تجربه نشان داده است که آنچه دشمن از آن هراس دارد، «رشد علمی، استقلال راهبردی و اراده ملی» برای کم‌اثر کردن تحریم‌ها و قوی شدن است. 🔸بنابراین، باید از این اتفاق درس گرفت و سیاست ملی را بر اساس بی‌اعتمادی قاطع به دشمن تنظیم کرد. مذاکره‌ای که در آن طرف مقابل، به‌جای حسن نیت، نقشه نظامی و ترور علمی می‌چیند، صلح و رفع تحریم را نمی‌آورد، بلکه اراده و توانمندی‌های ملی را هدف می‌گیرد.
💢مذاکره با دشمن؛ عبرتی برای امروز و فردا 🔹روزنامه وال‌استریت ژورنال نوشته که مذاکرات دیپلماتیک آمریکا با ایران در عمان، پوششی برای حمله اسرائیل به ایران بوده است. این موضوع از شواهد و قرائنی نیز قابل تأیید است؛ یعنی طرف مقابل نه‌تنها در حال مذاکره نبود، بلکه پشت میز مذاکره، خنجری برای زدن از پشت آماده می‌کرد. اما سؤال مهم این است که اگر مذاکره ابزاری برای صلح بود، چرا نتیجه‌اش ترور و تجاوز توسط رژیم نیابتی آمریکا و اروپا در منطقه شد؟ 🔸البته با درایت و عقلانیت رهبری و نظام، فریب مذاکره نیز برای کشور تبدیل به فرصت شد. در واقع، نظام با ورود هوشمندانه به مذاکره نشان داد که از گفت‌وگو گریزان نیست و البته بهانه هم به دست دشمن‌تراشان نمی‌دهد. این رفتار جلوه‌ای از همان عقلانیت سیاسی برخاسته از ایمان است که بارها در بیانات مقام معظم رهبری بر آن تأکید شده است؛ چرا که اگر این حمله صهیونیست‌ها در غیاب مذاکره انجام می‌شد، قطعاً عده‌ای القا می‌کردند که مقصر این جنگ خود نظام بوده که به سمت مذاکره نرفت. 🔹اما اکنون حجت تمام است: دشمن در حال مذاکره بود، اما هم‌زمان با همان لبخند دیپلماتیک، دست ترور و حمله را نیز به کار گرفت. پس این بار، دیگر کسی نمی‌تواند فریب این دروغ تکراری را بخورد که «مذاکره، مانع جنگ است». 🔸از منظر الهی، این رفتار مسبوق به سابقه است. قرآن کریم درباره دشمنان چنین می‌فرماید: "إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ" (اگر بر شما دست یابند، دشمنان شما خواهند بود و دست و زبان خود را با بدی به سوی شما دراز می‌کنند؛ و آرزو دارند که شما کافر شوید. ممتحنه، آیه ۲) 🔹این آیه هشدار می‌دهد که دشمن، دشمن است؛ حتی اگر لبخند بزند یا پای میز مذاکره بنشیند. اکنون که حمله صهیونیست‌ها با پوشش مذاکره رخ داد، هیچ جای توجیهی باقی نمانده است. این اتفاق، حجتی تاریخی است برای اثبات آنکه مذاکره با آمریکا تضمین امنیت و راه رفع تحریم نبوده و رفع تحریم از سوی دشمن، اولویتی راهبردی نیست، بلکه اولویت ظرفیت‌های داخلی است. تجربه نشان داده است که آنچه دشمن از آن هراس دارد، «رشد علمی، استقلال راهبردی و اراده ملی» برای کم‌اثر کردن تحریم‌ها و قوی شدن است. 🔸بنابراین، باید از این اتفاق درس گرفت و سیاست ملی را بر اساس بی‌اعتمادی قاطع به دشمن تنظیم کرد. مذاکره‌ای که در آن طرف مقابل، به‌جای حسن نیت، نقشه نظامی و ترور علمی می‌چیند، صلح و رفع تحریم را نمی‌آورد، بلکه اراده و توانمندی‌های ملی را هدف می‌گیرد.
💢تحولی در معادلات امنیتی منطقه 🔹حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به ایران با هدف حذف فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان، تلاشی آشکار برای ضربه زدن به ستون‌های امنیتی کشور بود. این عملیات که منجر به شهادت فرماندهان ارشد نیروهای مسلح شد، نه تنها نتوانست ایران را فلج کند، بلکه واکنش بی‌سابقه‌ای را رقم زد که معادلات منطقه را دگرگون ساخت. اسرائیل با ترور فرماندهان کلیدی، قصد داشت خلأ رهبری در نیروهای مسلح ایجاد کند، اما ساختار منعطف نظامی ایران با سرعت جایگزینی فرماندهان، این نقشه را خنثی کرد. این حمله محک جدی برای سنجش توان دفاعی ایران بود، اما عملکرد قوی پدافند و پاسخ موشکی بعدی، ضعف محاسباتی تل‌آویو را آشکار کرد. شهادت فرماندهان به جای تضعیف روحیه مردم، اتحاد ملی و خشم عمومی برای انتقام را تقویت کرد. 🔸سخنرانی رهبر معظم انقلاب بلافاصله پس از حمله، خط مشی روشنی برای پاسخ قاطع تعیین کرد. ایشان تأکید کردند:« رژیم صهیونیستی اشتباه بزرگی کرد، خطای بزرگی کرد، غلطی کرد و عواقب او، او را بیچاره خواهد کرد به توفیق الهی.ملت ایران از خون شهدای گرانقدر نخواهد گذشت، از تجاوز به آسمان کشورش صرف نظر نخواهد کرد. نیروهای مسلح ما آماده هستند و مسئولین کشور و همه‌ی آحاد مردم پشت سر نیروهای مسلحند. همه احساس می‌کنند که باید در مقابل هویت خبیثِ رذلِ تروریستِ صهیونیستی با قدرت عمل کرد» 🔹لذا نیروهای مسلح با عملیات گسترده موشکی پایگاه‌های F-35 و F-۱۶ در عمق اسرائیل را هدف قرار دادند و حمله بی‌سابقه به اورشلیم به عنوان نماد سیاسی رژیم صهیونیستی صورت گرفت. شبکه‌هایی مانند الجزیره و سی‌ان‌ان به تلفات سنگین اسرائیل و شوک ناشی از حمله به اورشلیم اعتراف کردند. حتی منابع غربی مانند آکسیوس تأیید کردند که اسرائیل پس از حمله، دست‌ به‌دامن آمریکا شد، اما واشنگتن از درگیری مستقیم خودداری کرد. 🔸پیامدهای منطقه‌ای این تقابل: ۱. تغییر معادلات امنیتی: ایران ثابت کرد نه تنها یک قدرت دفاعی، بلکه تهدیدی آفندی برای اسرائیل است. ۲. تقویت محور مقاومت: حماس و حزب‌الله این عملیات را پیروزی بزرگی برای جبهه مقاومت دانستند. ۳. هشدار به دشمنان: پاسخ ایران نشان داد هر تجاوزی با واکنشی سهمگین مواجه خواهد شد. 🔹این رویداد ثابت کرد ولایت فقیه به عنوان محور وحدت، توانایی هدایت کشور در بحران‌ها را دارد. نیروهای مسلح ایران با تکیه بر فناوری بومی، قادر به ضربه زدن به قلب دشمن هستند. اسرائیل نه تنها نتوانست ایران را تضعیف کند، بلکه با نمایش قدرت نظامی جمهوری اسلامی، در موضع ضعف قرار گرفت. حضور گسترده مردم در راهپیمایی‌ها و پشتیبانی از نیروهای مسلح، تفاوت کلیدی ایران با دیگر کشورهای هدف صهیونیست‌ها بود. ملت ایران با وفاداری به آرمان‌های انقلاب، بار دیگر ثابت کرد که مقاومت پیروز است و صهیونیست‌ها در نابودی ایران نه تنها موفق نخواهند شد، بلکه با افولی اجتناب‌ناپذیر روبرو هستند.
💢سیاه‌بازی تکراری ترامپ 🔹دونالد ترامپ بار دیگر با طرح احتمال اعزام نمایندگانی چون ویتکاف یا ونس برای دیدار با مقامات ایرانی، تلاش کرده است تا معادلات روانی و سیاسی میان تهران و واشنگتن را به نفع خود تغییر دهد. او در میانه اجلاس G7 گفته است: «ممکن است ویتکاف یا ونس را برای دیدار با مقامات ایرانی بفرستم!» رئیس جمهور آمریکا همچنین گفته است: «برای چیزی بزرگ‌تر از آتش‌بس، اجلاس گروه ۷ را ترک کردم». 🔸این بازی ترامپ چیزی بیش از یک مانور دیپلماتیک است. این تاکتیک، در امتداد همان سیاستی قرار دارد که ایران را به‌سوی رویارویی مستقیم با رژیم صهیونیستی سوق داد و بستر جنگ را با چراغ سبز واشنگتن فراهم کرد.تنها چند روز پیش از دور ششم مذاکرات ایران و آمریکا، حمله نظامی رژیم صهیونیستی با هماهنگی آمریکا انجام شد. این حمله نشان داد پنج دور قبلی گفت‌وگوها نه‌تنها بی‌نتیجه بلکه صرفاً برای خرید زمان از سوی واشنگتن بوده است. از مواضع متناقض نمایندگان آمریکایی تا تحریم‌های هم‌زمان، همه‌چیز حاکی از آن است که کاخ سفید هیچ طرح جدی و سازنده‌ای در مذاکرات نداشت. در واقع، آمریکا با توسل به مذاکراتی بی‌سرانجام، نه‌تنها امتیازی نداد، بلکه فشار اقتصادی و سیاسی را بر تهران افزایش داد و شرایط را برای حمله رژیم صهیونیستی به ایران هموار کرد؛ گزاره‌ای که با این گفته ترامپ پس از حمله رژیم صهیونیستی به ایران که «حمله به ایران عالی بود!» تأیید می‌شود. ترامپ همچنین در اظهارات دیگری مدعی شد: «چنین حمله‌ای علیه ایران باید رخ می‌داد». نتانیاهو هم در روزهای اخیر از آمریکا بابت کمک در تجاوز به ایران قدردانی کرد و تأکید کرد که هر روز با ترامپ صحبت می‌کند. 🔹بنابراین، سخن گفتن ترامپ از اعزام نمایندگان آمریکایی به ایران بخشی از همان عملیات روانی است که هدفش ایجاد چنددستگی در داخل کشور و جلوگیری از پاسخ نظامی ایران به تجاوزات رژیم صهیونیستی است. القای این تصویر که آمریکا دنبال مذاکره و صلح بوده و ایران آن را رد کرده، حربه‌ای است که از سوی برخی چهره‌های داخلی نیز ناخودآگاه یا آگاهانه تقویت می‌شود. 🔸اما آنچه آمریکا به دنبال آن است، نه صلح واقعی، بلکه کنترل روایت‌ها و جلوگیری از تادیب متجاوزان است.ترامپ با عباراتی مانند «تصمیم بزرگ‌تر» نیز در پی ترساندن افکار عمومی ایران است؛ عباراتی مبهم که ممکن است از تشدید حمایت از رژیم صهیونیستی تا ورود مستقیم به درگیری‌ها معنا یابد. با این حال، نیروهای مسلح ایران در آمادگی کامل هستند و تجربه سال‌های اخیر نشان داده که ملت ایران در برابر این قبیل تهدیدها نه تنها مرعوب نمی‌شود بلکه با انسجام بیشتری به دفاع از عزت ملی می‌پردازد.
💢جنگ نیابتی واشنگتن و تل‌آویو علیه مقاومت 🔹در ماه‌های اخیر، تلاش‌های دیپلماتیک و فشارهای سیاسی آمریکا و رژیم صهیونی برای خلع‌سلاح حزب‌الله و تضعیف مقاومت در لبنان تشدید شده است. سند توماس باراک، فرستاده آمریکا به لبنان، که خواسته‌های رژیم صهیونی از جمله خلع‌سلاح گروه‌های مقاومت را شامل می‌شود، نشان‌دهنده تحرک جدیدی در راستای تحقق اهداف رژیم صهیونی از مسیر دیپلماسی است. این در حالی است که حزب‌الله و متحدانش ضمن رد این طرح، بر پایبندی به توافق‌های قبلی و لزوم اجرای تعهدات دشمن تأکید دارند. 🔸رژیم صهیونی که در جنگ‌های متعدد با حزب‌الله نتوانسته به اهداف نظامی خود دست یابد، این‌بار از طریق ابزارهای دیپلماتیک و فشار اقتصادی به دنبال تحقق خواسته‌هایش است. سند پیشنهادی توماس باراک به مقامات لبنانی، نه تنها خواستار خلع‌سلاح مقاومت است، بلکه تهدید کرده در صورت مخالفت بیروت، تحریم‌ها و فشارهای بیشتری اعمال خواهد شد. این طرح بازتابی از خواسته‌های رژیم صهیونی است که می‌کوشد از طریق حمایت بی‌قید و شرط واشنگتن، به آنچه در میدان نبرد به دست نیاورده، در میز مذاکره دست یابد.حزب‌الله با رد این پیشنهاد، از آمریکا و فرانسه به عنوان کشورهای ضامن توافق‌های قبلی انتقاد کرده که به تعهدات خود عمل نکرده‌اند و تأکید می‌کند که طرح جدید چیزی جز خواسته‌های رژیم صهیونی نیست و لبنان نمی‌تواند به توافقی تن دهد که حاکمیت و امنیت آن را تضعیف می‌کند. 🔹شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزب‌الله، در سخنرانی اخیر خود تصریح کرد: «دفاع از وطن نیازی به اجازه ندارد؛ تا زمانی که جایگزینی برای مقاومت وجود نداشته باشد، ما به مبارزه ادامه خواهیم داد.» همچنین نبیه بری، رئیس مجلس لبنان، با اشاره به لزوم اولویت‌بندی مذاکرات، خواستار اجرای توافق آتش‌بس توسط رژیم صهیونی قبل از هرگونه گفت‌وگوی جدید شده است. این موضع، همسو با بیانیه جنبش امل است که هرگونه پیوند بازسازی لبنان با تعهدات سیاسی یک‌جانبه را رد کرده است. 🔸در کنار فشارهای آمریکا، عربستان سعودی نیز از طریق دیپلماسی فعال در لبنان، در تلاش است تا فضایی بین‌المللی علیه حزب‌الله ایجاد کند. سفر ناگهانی یزید بن فرحان، مشاور وزیر خارجه عربستان، به بیروت و گفت‌وگو با مقامات لبنانی، نشان‌دهنده هماهنگی ریاض با واشنگتن برای افزایش فشار بر مقاومت است. 🔹به نظر می‌رسد آمریکا و رژیم صهیونی به این نتیجه رسیده‌اند که شکست نظامی از حزب‌الله، آن‌ها را به سمت استراتژی محاصره اقتصادی و سیاسی سوق داده است. اما مقاومت لبنان با اتکا به پایگاه مردمی و هماهنگی با جناح‌های داخلی به‌راحتی تسلیم این فشارها نخواهد شد. جلسات آتی مقامات لبنانی می‌تواند تعیین‌کننده باشد؛ اما تا زمانی که رژیم صهیونی به تعهدات گذشته پایبند نباشد، هرگونه توافق جدید با بن‌بست روبه‌رو خواهد شد. 🔸این دور جدید از کشمکش‌ها نشان می‌دهد که جنگ نیابتی واشنگتن و تل‌آویو علیه مقاومت، این‌بار در میدان دیپلماسی ادامه دارد؛ اما حزب‌الله با تکیه بر استراتژی «موازنه مقاومت» به دنبال حفظ دستاوردهای امنیتی و سیاسی خود است. آینده این مذاکرات نه تنها بر سرنوشت لبنان، بلکه بر معادلات قدرت در منطقه نیز تأثیرگذار خواهد بود. ✍🏻 مصطفی علیجان‌زاده ┄┅┅┅
💢 | اینترنت ملی، سپری در برابر شبکه‌سازی دشمن 🔹تجاوز اخیر رژیم صهیونی به خاک ایران نشان‌دهنده یک برنامه‌ریزی دقیق و از پیش طراحی‌شده بود. یکی از ابعاد این تهاجم، تلاش دشمن برای نفوذ سازمان‌یافته از طریق شبکه‌های ارتباطی بود. این نفوذ، عملیاتی پرریسک است که نیازمند بسترهای ارتباطی امن و کنترل‌نشده از سوی دشمن است.برای درک بهتر این موضوع، به یک نمونه عینی توجه کنید: چرا در جنگ اوکراین و روسیه، با وجود قدرت نظامی روسیه، مقامات این کشور هدف ترور اوکراین قرار می‌گیرند؟ پاسخ تا حدی در وابستگی اقتصاد و ارتباطات روسیه به شبکه جهانی اینترنت نهفته است. قطع دسترسی به این شبکه، تأثیراتی به‌مراتب عمیق‌تر از تحریم‌های اقتصادی کنونی بر روسیه خواهد داشت. 🔸در همین راستا، مسکو اقداماتی برای آماده‌سازی مقامات دولتی در برابر احتمال قطع دسترسی به اینترنت جهانی انجام داده است؛ سناریویی که می‌تواند حدود ۱۰۰ میلیون کاربر روس را از شبکه جهانی جدا کند.هدف روسیه از این اقدامات، حفاظت از داده‌های حساس نظامی و اطلاعات کاربران در رسانه‌های اجتماعی است. با این حال، نبود زیرساخت اینترنت ملی در روسیه، این کشور را در برابر سایبرتروریسم آسیب‌پذیر کرده است. 🔹این ضعف، یکی از عوامل اصلی موفقیت ترورها در این کشور است. اینترنت ملی نه‌تنها می‌تواند از سایبرتروریسم جلوگیری کند، بلکه مانع شبکه‌سازی نفوذ سازمان‌یافته دشمن نیز می‌شود.در ایران نیز، نبود اینترنت ملی بستری برای فعالیت شبکه‌های معاند فراهم کرده است.به‌عنوان مثال، ورشکستگی شبکه «من‌وتو» نشان داد که این شبکه‌ها با هزینه‌های هنگفت، نه‌تنها برای تولید محتوا و جهت‌دهی به افکار عمومی، بلکه برای تربیت و سازمان‌دهی شبکه‌های نفوذ فعالیت می‌کنند. غرب با حمایت مالی از رسانه‌های فارسی‌زبان مانند «ایران اینترنشنال»، به‌دنبال تداوم این فعالیت‌هاست. اما هدف اصلی چیست؟ این رسانه‌ها صرفاً ابزار تولید محتوا نیستند؛ آن‌ها به‌عنوان بستری برای جذب و کادرسازی افراد در شبکه‌های نفوذ عمل می‌کنند.در غیاب اینترنت ملی، برخی کاربران داخلی به شبکه‌های معاند متصل شده و در دام ارتباطاتی می‌افتند که می‌تواند آن‌ها را به‌تدریج وارد شبکه‌های نفوذ کند. 🔸دشمن از این خلأ بهره‌برداری کرده و بدون نیاز به انتقال فیزیکی افراد از مرزهای خاکی، از طریق مرزهای فکری و ذهنی نفوذ می‌کند.از این‌رو، ایجاد اینترنت ملی به‌عنوان یک پدافند سایبری ضروری است. این زیرساخت نه‌تنها از تهدیدات سایبرتروریستی و نفوذ سازمان‌یافته جلوگیری می‌کند، بلکه امنیت اجتماعی را تقویت کرده و از شکل‌گیری زمینه‌های خطرساز در برابر منافع ملی محافظت می کند. ✍🏻 محمد حکیمی ┄┅┅┅┅
💢 | اروپا و آزمون نهایی اعتماد در مسیر برجام 🔹وزیر امور خارجه ایران در گفت‌وگوی اخیر خود با روزنامه فرانسوی لوموند، پیامی روشن و در عین حال هشدارآمیز خطاب به سه کشور اروپایی عضو برجام – (موسوم به E3) – صادر نمود: اگر این کشورها در مسیر فعال‌سازی مکانیسم ماشه گام بردارند، از منظر تهران معادل حمله‌ای نظامی علیه ساختار امنیت ملی جمهوری اسلامی تلقی می‌شود؛ اقدامی که به‌طور طبیعی پیامدهای غیرقابل بازگشتی به‌همراه خواهد داشت. اگر اروپایی‌ها پیام این بیان وزیر محترم خارجه ایران را دریافت نکرده‌اند، بهتر است این یادداشت را تا آخر بخوانند.در شرایطی که ایران همه تعهدات خود را وفق برجام اجرا نموده و طرف‌های غربی به تعهداتشان عمل نکرده‌اند، تمسک به مکانیسم ماشه، نه یک ابزار حقوقی، بلکه یک سازوکار فشار سیاسی زورگویانه است که ماهیتاً با هرگونه دیپلماسی در تضاد قرار دارد. کاملاً روشن است، در شرایطی که ایران بارها آمادگی خود را برای تعامل و همکاری سازنده اعلام کرده، تهدید به استفاده از این سازوکار، نشانه‌ای از تصمیم اروپا برای عبور از مسیر دیپلماسی و حرکت به‌سمت تقابل سخت است. 🔸نخست، باید تأکید کرد که در سال‌های اخیر، ایران به‌رغم خروج یک‌جانبه آمریکا از توافق و اعمال فشارهای حداکثری، در نهایت تلاش کرد از طریق مسیرهای حقوقی و سیاسی و حفظ مسیر دیپلماسی، ثبات توافق را حفظ کند. اما تعلل سه کشور اروپایی در اجرای تعهداتشان و افزایش فشارهای دیپلماتیک و ایستادن آن‌ها در کنار رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر، موجب فرسایش اعتماد متقابل شده است. 🔹دوم، استفاده از این ابزار تنش‌زا، به منزله پایان نقش‌آفرینی اروپا در پرونده هسته‌ای ایران خواهد بود. سه کشور اروپایی باید بدانند که نمی‌توان هم‌زمان نقش میانجی و داور را بازی کرد، هم در کنار رژیم صهیونیستی بر طبل جنگ بکوبند و در عین حال، در موقعیت تهدیدکننده نسبت به یک طرف توافق باقی بمانند. در شرایطی که منطقه غرب آسیا بیش از هر زمان دیگری نیازمند عقلانیت و گفت‌وگوست، تکرار بازی فشار حداکثری تنها به تقویت بی‌اعتمادی و شکل‌گیری معادلات جدید امنیتی منجر خواهد شد. 🔸سوم، بازگشت تحریم‌های سازمان ملل تحت عنوان مکانیسم ماشه، ایران را به‌سوی اتخاذ تدابیر متقابل سوق می‌دهد که دیگر در چارچوب تعامل متعارف نخواهد گنجید. واکنش ایران در قبال مکانیسم ماشه، فارغ از پیامدهای حقوقی در حوزه قراردادهای بین‌المللی و تجدیدنظر در راهبرد هسته‌ای، اثرات امنیتی فوری در کل منطقه غرب آسیا خواهد داشت. 🔹در نهایت، پیام جمهوری اسلامی ایران روشن است: ما از نقش سازنده اروپا در احیای برجام استقبال می‌کنیم، مشروط بر آن‌که این نقش با رفتارهای مسئولانه، واقع‌بینانه و دور از فشار و تهدید همراه باشد. مکانیسم ماشه، اگر فعال شود، نه‌تنها راه‌حل نیست، بلکه زنگ پایان دیپلماسی خواهد بود. این انتخابی است که مسئولیت تبعات آن به‌طور کامل بر عهده تصمیم‌گیرندگان اروپایی خواهد بود. ✍🏻 علی محمدی