eitaa logo
طرح رشد علمی 🇮🇷🇵🇸
478 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
1هزار فایل
تلاش، معرفی آخرین رویدادها و اخبار علمی روز کشور؛ نشستها و پژوهشهای مرتبط با اخلاق؛ تربیت و مشاوره اسلامی است به جامعه علمی مشتاق به امید رشد و پویایی بالنده‌تر و مؤثرتر.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حبیب‌اله بابائی
یادداشت‌های آمریکا، قسمت ۲۳ (غُربت معنوی) روزی با پدرم تلفنی صحبت می‌کردم، از وضعیت معنویت در محیط زندگی‌ام در آمریکا سئوال کرد. بعد از توضیح من در مورد شرایط محیطیِ متفاوت، ایشان به من تأکید کردند که مراقبت کنم که دچار فرسایش روحی نشوم. مراقبت از معنویت در محیطی که شما هیچ وقت صدای اذان نمی‌شنوی کار آسانی نیست. ایام معنویت مثل شب‌های قدر و روز عاشورا نوعا در روزهای تعطیل (شنبه و یکشنبه) برگزار می‌شد. ایام کاری هفته خبری از معنا و معنویت نبود. مراسمات هفتگی ما هم در شارلوتسویل و همین‌طور آنچه که بعدا در سانفرانسیسکو دیدم، جلسات فرهنگی و گاه قرآنی بود و نه جلسات دعا و معنویت. تنها جلسۀ دعای کمیلی که در این دو سال شرکت کردم، جمع دو سه نفره از جوانان مسلمان (که واقعا مصداق یخرج الحی من المیت بودند) بود که در یک غربت معنوی در یکی از اتاق‌های دانشگاه ویرجینیا دعای کمیل می‌خواندند. نوعا دعای کمیل ما شب‌های جمعه، در خانه و با خانواده با نوایی ضبط شده از حاج مهدی سماواتی بود که گاها شب‌های جمعه آن را زمرمه می‌کردیم. در این برهوت معنوی، من در پی فهم وضعیت معنوی دوستان مسیحی نیز بودم. در این باره از برخی از دوستان مسیحی مانند بل وایدر، رئیس مرکز مطالعات مسیحی در شارلوتسویل پرسیدم که آیا شما متنی برای مناجات و دعا دارید یا نه؟ ایشان در پاسخ گفتند متن مشخصِ دعا نداریم، ولی من گاهی برخی جملات دعا از متون دینی را با خود زمرمه می‌کنم. نبود متن دعا و نبود مراسم خاص دعا، یکی از نقطه‌های شوک من در فهم حس دینی دوستان مسیحی‌ام بود. من تازه جای فرهنگی کتاب مفاتیح‌الجنان را در میان شیعیان می‌فهمیدم و فرهنگی بودن دعا و کتاب دعا را نه یک امر معنوی صِرف بلکه یک سرمایۀ اجتماعیِ مهم تلقی می‌کردم. هرچند فقدان مراسمات و فضای معنوی، واقعا نوعی از فشار و تنگنایی معنوی را باعث می‌شد، لیکن همین تنگنایی آنهم در وضعیت اضطرار و اضطرابی که داشتیم، نوعی از التجاء و حس نیاز را در ما بیشتر می‌کرد. چنین حس اضطراب در سفرهای خارجی یکی از نقطه‌های تلخ و شیرین در تجربه ما بود. یادم هست قبل از عزیمت به کنفرانس تمدنی ریو در برزیل در سال 2015 که اوج خشونت‌های داعش در منطقه بود، برنامه ارائه‌های اساتید را در کنفرانس ریو دریافت کردم. با دیدن برنامه و فهرست اسامی ارائه کننده‌ها وحشتی در درونم ایجاد شد. غیر از اساتید آمریکایی، اروپایی و برزیلی، قرار بود پانزده نفر از دانشگاه‌های عربستان و یک نفر هم از اسرائیل (از دانشگاه حیفا و با تخصص «سلفیت و تمدن») سخنرانی بکنند. نمی‌دانستم چه اتفاقی خواهد افتاد. مدام نگران بودم، البته این نگرانی باعث نشد خودم را مخفی کنم و با لباس رسمی روحانیت در صحن کنفرانس حضور نیابم. این نگرانی در پرواز امارات از دوبی به سمت ریو همچنان در وجودم موج می‌زد. مسیر هواپیما از عربستان و بالای شهر مدینه بود. حسم نسبت به مدینه و توسلی که از بالای شهر به حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها داشتم خیلی آرامم کرد و نتیجه سفر را هم به رغم حضور انبوهی از اساتید مخالف سلفی، که برخی حتی جواب سلامم را هم نمی‌دادند، عوض کرد. سخنرانی من در مورد «اسلام، ایمان و تمدن» بود که بحمدالله خیلی خوب از آب درآمد و با استقبال اساتید در هیئت رئیسه پنل تخصصی مواجه شد. البته آنجا که به موضوع «اخوت انسانی» و نسبت آن با «ایمان» پرداختم، اعتراض اساتید عربستانی بلند شد. سخنران یهودی‌‌ هم که از دانشگاه حیفا آمده بود در سخنرانی خود در باب «ظرفیت‌های تمدنی تفکر سلفی» صریحا به سلفی‌ها تاخت و گفت که «ربطی بین سلفیت و تمدن وجود ندارد و من در تعجب هستم که این همه عربستانی اینجا چه می‌کنند؟». ضعف عربستانی‌ها هم در محتوای مقالات و شکل ارائه، عامل مضاعفی شد که جریان سلفی در این کنفرانس به کلی به حاشیه برود و ازهیچ‌یک از آنها برای کنفرانس سال 2016 دعوتی بعمل نیاید. @Habibollah_Babai