5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ارسالی آقای امیرعباس شاهسواری
من میرزا رو نمی دیدم
پشت سرم بود
میگفت ۱۴۰۱ تصادف کرده کنار دستی اش فوت شده و از گردن تا پایین همه پلاتین و پروتز است
می گفت روز اول ماه رمضون رفتم توی کما
شب شهادت امام علی ع از کما بیرون اومدم.
عباس موزون بالقوه خونم بالفعل شد
پرسیدم چیزی ندیدی؟
گفت فقط یک کانالی رو میدیدم که توش احساس بی وزنی می کردم و پر از نور بود .خیلی حس خوبی بود .اگر همین الان بهم بگن میای بریم اونجا میگم آره
اونجا تا عمو ام رو دیدم از کما اومدم بیرون، نشد باهاش صحبت کنم
میگفت عمویم شهید شده است .من خیلی با عمویم مانوس ام هر مشکلی برام پیش می آید می روم سر قبر عمویم
بهش گفتم اسم عمویت چیست : ((گفت میرزا محمد حبیبی!! ))
گفتم :مگه تو ...گفت اسم عمویم را پدرم گذاشت روی من تا یاد او زنده شود .چون بعد از شهادت عمویم به دنیا آمدم
#روایت_اربعین
#کما
#شهید
#زندگی_پس_از_زندگی
ما رو اینجا دنبال کنین⬇️
🆔@Radio_Taalei