هدایت شده از -تِــمــثــالــ¹¹⁰|𝐓𝐞𝐦𝐬𝐚𝐥¹¹⁰-
suZz9fGS_4x.jpg
407.5K
هدایت شده از -تِــمــثــالــ¹¹⁰|𝐓𝐞𝐦𝐬𝐚𝐥¹¹⁰-
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
◾️اگر وصیت برادرم نبود، من کنار جدّم او را به خاک میسپردم؛ ولو اینکه قرار بود پوزهٔ تو بر خاک مالیده شوَد ...
مرحوم کلینی از امام محمد باقر علیهالسلام روایت کرده است:
چون نماز بر پیکر مطهر امام حسن مجتبی علیهالسلام تمام شد، داخل مسجدش بردند؛ چون بر سر قبر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نگهش داشتند، به عایشه خبر بردند و به او گفتند، بنی هاشم جنازه حسن بن علی علیهماالسلام را آوردهاند تا در کنار رسول خدا صلیاللهعلیهوآله دفن کنند؛
🩸عایشه بر اَستری زین کرده نشست و شتافت - او نخستین زنی بود که از دوران اسلام بر زین نشست - آمد و ایستاد و گفت:
فرزند خود را از خانه من بیرون برید، که نباید در اینجا چیزی دفن شود و حجاب پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله دریده شود.
🩸در اینجا بود که سیدالشهداء علیهالسلام به او فرمود:
قَدِیماً هَتَکْتِ أَنْتِ وَ أَبُوکِ حِجَابَ رَسُولِ اللَّهِ
▪️تو و پدرت از پیش حجاب و حُرمت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را دریدهاید.
وَ أَدْخَلْتِ بَیْتَهُ مَنْ لَا یُحِبُّ رَسُولُ اللَّهِ قُرْبَهُ وَ إِنَّ اللَّهَ سَائِلُکِ عَنْ ذَلِکِ
▪️ و تو در خانه پیغمبر، کسی را در آوردی که دوست نداشت نزدیک او باشد [مقصود اولی و دومی است] و خداوند برای این کار، از تو باز خواست میکند.
... یَا عَائِشَةُ لَوْ کَانَ هَذَا الَّذِی کَرِهْتِیهِ مِنْ دَفْنِ الْحَسَنِ عِنْدَ أَبِیهِ رَسُولِ اللَّهِ جَائِزاً فِیمَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَ اللَّهِ لَعَلِمْتِ أَنَّهُ سَیُدْفَنُ وَ إِنْ رَغِمَ مَعْطِسُکِ
▪️ای عایشه! به خدا قسم اگر دفنکردن امام حسن علیهالسلام را در نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله که تو دوست نداری، بین ما و خدا مقرّر میبود، میدیدی که ما پیکر او را نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به خاک میسپردیم ولو اینکه قرار بود پوزهٔ تو بر خاک مالیده شود.
🩸 به نقل «الارشاد» شیخ مفید نیز سیدالشهداء علیهالسلام به آن زن فتنهگر فرمودند:
وَ اللَّهِ لَوْ لَا عَهْدُ الْحَسَنِ إِلَیَّ بِحَقْنِ الدِّمَاءِ وَ أَنْ لَا أُهَرِیقَ فِی أَمْرِهِ مِحْجَمَةَ دَمٍ لَعَلِمْتُمْ کَیْفَ تَأْخُذُ سُیُوفُ اللَّهِ مِنْکُمْ مَأْخَذَهَا
▪️به خدا قسم اگر امام حسن علیهالسّلام به من دستور حفظ خونها را نداده بود و دستور نداده بود که مبادا حتی به قدر یک خون حجامت خونریزی شود، میدیدید شمشیرهای خدا، چگونه به کار میرفتند و جای خودشان را پیدا میکردند.
📚الکافی ج۱ ص۳۰۲
📚الارشاد،ص۱۷۶
﴿روضــه مخـدراتـــﷻ﴾
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام ◾️اگر وصیت برادرم نبود، من کنار جدّم او را به خاک میسپردم؛ ولو اینکه
شور1_کربلایی_امیرحسین_حضرتی_روز_پنجم_محرم_الحرام_1442.mp3
3.68M
۞ اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل لِوَلیِّڪ الفَرَج ۞
﴿حَسنُ مِنی وَ اَنا مِن حَسَن ﴾
#ذاکر_کربلایی_امیرحسین_حضرتی
□کوری عایشه ها و...
@Roze_mokhadarat
پست جدید
#ذاکر_کربلایی_محمدرضا_فتوحی
کربلایی رقیــــــه سلام الله علیها
﴿روضــه مخـدراتـــﷻ﴾
کانال مقتل و معارف آل الله
#اسارت
#مصائب_رأس_مطهر
◼️ ألٰا که تا سر نِی بال و پر درآوردی
بگو چگونه شد از دِیْر، سر درآوردی
به میهمانی خون خدا بیا راهب!
بیا که از دل صندوق، زر درآوردی...
نقل کردهاند:
در مسیر شام، هنگامی که سر امام حسین علیهالسّلام را وارد «قِنَّسرین» کردند، راهبی از صومعه خود متوجه سر مقدس آن حضرت شد و دید نوری از دهان مبارک امام حسین علیهالسلام خارج میشد و به طرف آسمان صعود میکرد.
🩸آن راهب مبلغ ده هزار درهم آورد و سر امام حسین علیهالسّلام را از آنان گرفت و داخل صومعه خویش نمود. راهب صدایی شنید، ولی صاحب آن صدا را ندید.
آن گوینده به راهب میگفت:
خوشا به حال تو! و خوشا به حال آن کسی که از حرمت حسین علیه السّلام آگاه شد.
🩸راهب سر خود را بلند کرد و گفت:
پروردگارا! تو را به حق عیسی قسم میدهم که این سر را مأمور کنی با من تکلم نماید. آن سر تکلم کرد و گفت: ای راهب! چه منظوری داری؟ راهب گفت: تو کیستی؟ فرمود:
أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی وَ أَنَا ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَ أَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ أَنَا الْمَقْتُولُ بِکَرْبَلَاءَ أَنَا الْمَظْلُومُ أَنَا الْعَطْشَانُ وَ سَکَتَ
▪️ من پسر محمّد مصطفی هستم؛ من پسر علی مرتضی هستم؛ من پسر فاطمة الزهراء هستم؛ من مقتول در کربلایم؛ من مظلوم و عطشانم! بعد آن سر مقدس ساکت شد.
فَوَضَعَ الرَّاهِبُ وَجْهَهُ عَلَی وَجْهِهِ فَقَالَ لَا أَرْفَعُ وَجْهِی عَنْ وَجْهِکَ حَتَّی تَقُولَ أَنَا شَفِیعُکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَتَکَلَّمَ الرَّأْسُ
▪️راهب صورت به صورت امام حسین علیه السّلام نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نخواهم داشت تا این که بگویی که من روز قیامت شفیع تو خواهم بود.
🩸 آن سر مقدس به سخن آمد و فرمود:
به دین جدم محمّد مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله بازگرد.
راهب گفت: «اشهدُ ان لا اله الا اللَّه و اشهدُ انّ محمدا رسول اللَّه. »
امام حسین علیه السّلام قبول کرد که شفیع وی شود. هنگامی که صبح شد، موکلین آن سر مبارک را با درهمها از آن راهب گرفتند. وقتی به وادی رسیدند، دیدند آن درهمها به سنگ تبدیل شدهاند!
📚المناقب ج۴ ص۶۰
📚بحارالانوار ج ۴۵ ص۳۰۳
@Maghaatel