هدایت شده از •• قَتلِگـٰاه ••
"#منزلگاهان_کاروان"
بیست و سوم ذی الحجه سال شصت
هجری قمری کاروان حسینی(علیهمالسّلام)
به منزلگاه "زباله" رسیدند.
امام حسین(علیهالسّلام) در راه کوفه در
این منزلگاه توقف نمود و همانجا خبر
شهادت سفیران خود جناب
(عبدالله بن یقطر و قیس بن مسهر)
را شنید و بسیار اندوهگین شد،
چون پس از مسلم و هانی خبر شهادت
عبدالله و قیس به امام حسین رسید
اشک در دیده گردانید و گفت:
"بارخدایا برای ما و شیعیان ما مقامی
کریم قرار ده و میان ما و آنان در قرارگاه
رحمتت جمع فرما" سپس
بیعت خویش را از همراهان برداشت
و فرمود: هر کس مىخواهد، برگردد.
@Qatlegah 📜
نفس المهموم، صفحه۱۱۵
بحارالانوارشریف،جلد۴۴،صفحه۳۷۳
کامل ابن اثیر، جلد۴، صفحع۱۷
مقتل الحسین، مقرم، صفحه۲۱۳؛
هدایت شده از •• قَتلِگـٰاه ••
"#منزلگاهان_کاروان"
بیست و پنجم ذی الحجه سال شصت
هجری قمری کاروان حسینی(علیهمالسّلام)
به منزلگاه "بطن عقبه" رسیدند.
وقتی کاروان به منزلگاه بطن عقبه رسید
امام حسین(علیهالسّلام) به اصحابش فرمود:
من در این سفر کشته خواهم شد،
در خواب دیدم که تعدادی سگ بدن مرا
میدرند و بدترین آنها سگی بود که سیاه
و سفید بود و مرا بیشتر آزارم میداد
سپس فرمود: آنها تا خون مرا نریزند،
دست از سر من برنخواهند داشت، وقتی
این کار را کردند، خدا کسی را بر آنها
مسلّط خواهد کرد که آنها را به پست ترین
گروه، در میان امتها تبدیل خواهد کرد
@Qatlegah 📜
مقتل الحسين مقرم، صفحع۲۱۹
تاریخ طبری، جلد۶، صفحه۲۲۶
کامل الزیارات، صفحه۷۵
هدایت شده از •• قَتلِگـٰاه ••
" #منزلگاهان_کاروان "
بیست و ششم ذی الحجه سال شصت
هجری قمری کاروان حسینی(علیهمالسّلام)
به منزلگاه "شراف" رسیدند.
حرّ ریاحی با هزار سرباز نزد امام حسین
(علیهالسّلام) آمدند. ابن زیاد آنها را فرستاده
بود تا حضرت را یا به کوفه بیاورند یا اگر
قصد بازگشت دارد مانع رفتنش به طرف
مدینه شوند.
حرّ بن یزید ریاحی و سربازانش در همین
مکان با امام برخورد کردند و آن حضرت
دستور داد حرّ و سپاه او و حتى اسبانشان
را سیراب کنند که از راه رسیده بودند و
بىتاب عطش بودند.
برخی این دیدار را در بیست و هفتم
ذی الحجه در ذو حُسَم میدانند.
@Qatlegah 📜
مقتل الحسین، مقرم، ص ۲۱۵.
ارشاد، جلد۲، صفحه۷۰.
مقتل خوارزمی، جلد۱، صفحه۲۳۰.
هدایت شده از •• قَتلِگـٰاه ••
" #منزلگاهان_کاروان "
بیست و هشتم ذی الحجه سال شصت
هجری قمری کاروان حسینی(علیهمالسّلام)
به منزلگاه "عُذَیب الهجانات" رسیدند.
در منزلگاه عذیب چهار اسب سوار به
کاروان حسینی رسیدند، آن چهار نفر
عمر بن خالد صیداوی و غلامش سعد،
مجمع بن عبدالله مذحجی، و نافع بن
هلال بودند. یک راهنما نیز به نام طرماح
بن عدی طائی، آنها را همراهی میکرد.
طرماح، به حضرت عرض کرد:
پیش از این که از کوفه خارج شوم
عده زیادی را دیدم که در یک جا،
جمع شده بودند، پرسیدم کیستند؟
گفتند این ها را برای تبلیغ و نشان
دادن به مردم این جا جمع کرده اند
که میخواهند به جنگ حسین بروند
نافع بن هلال و همراهانش با کاروان
رفتند و طرماح با اجازه امام به سوی
خانوادهاش رفت تا آذوقهای به آنان
برساند و اما هنگامی که برگشت،
در همین منزلگاه خبر شهادت حضرت
سیدالشهداء را شنید.
@Qatlegah 📜
کامل ابن اثیر جلد۴ صفحه۵۰
مقتل الحسین، مقرم، صفحه۲۷۷
مقتل خوارزمی، جلر۱، صفحه۲۳
نفس المهموم، صفحه۱۵۳
هدایت شده از معارف و مقاتل آلُ الله
#معارف_حسینی
#ورودیه
🩸نسل به نسل، هر سال عدّهای میآیند که عزای «حُسَیْنَت» را برپا میکنند …
در روایت آمده است:
🥀 هنگامی که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها را از شهادت فرزندش حسین «صلواتاللهعلیه» و آن مصائبی که دچار آن حضرت خواهد شد آگاه نمود، آن بانوی مکرمه، گریه شدیدی کرد و فرمود: پدر جان! چنین مصائبی در چه زمانی رخ میدهد؟
🥀 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: در آن زمان که من و تو و علی «علیهمالسلام» در دنیا نیستیم! گریه حضرت زهرا سلاماللهعلیها شدیدتر شد و گفت: پدر جان! پس چه کسی برای حسین «صلواتاللهعلیه» گریه خواهد کرد و چه کسی عزای او را بر پا میکند؟
🥀 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
📋 یَا فَاطِمَةُ إِنَّ نِسَاءَ أُمَّتِی یَبْکُونَ عَلَی نِسَاءِ أَهْلِ بَیْتِی وَ رِجَالَهُمْ یَبْکُونَ عَلَی رِجَالِ أَهْلِ بَیْتِی وَ یُجَدِّدُونَ الْعَزَاءَ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ فِی کُلِّ سَنَةٍ
▪️ای فاطمه! زنان امت من بر زنان اهلبیتم و مردان ایشان بر مردان اهل بیت من گریه خواهند کرد، همه ساله هر گروهی پس از دیگری عزاداری را تجدید میکنند.
🥀 هنگامی که روز قیامت فرا رسد، تو زنان امت من و من مردان آنان را شفاعت خواهیم کرد.
📋 وَ کُلُّ مَنْ بَکَی مِنْهُمْ عَلَی مُصَابِ الْحُسَیْنِ أَخَذْنَا بِیَدِهِ وَ أَدْخَلْنَاهُ الْجَنَّةَ
▪️ هر یک از ایشان که در مصیبت امام حسین «صلواتاللهعلیه» گریه کند، ما اهلبیت دست او را میگیریم و وارد بهشتش میکنیم.
🥀 ای فاطمه! هر چشمی فردای قیامت گریان است غیر از چشمی که در مصیبت حسین علیهالسّلام گریه کند، زیرا صاحب آن چشم خندان و مژده نعمتهای بهشت به وی داده خواهد شد.
📚 بحارالانوار،ج۴۴ ص۲۹۳
✍این مجمع عشق است نه بازیچه دستست
هر مبحثی از مبحث آن بحث اَلَستست
اینجا سخن از ساقی و میخانه و مَستست
ما بوسه بگیرانِ مِیِ دست حسینیم
ما شیفتگان در دو جهان مَست حسینیم
هر دل که شود پاره ز غم دوختنی نیست
اسرار جنون، جان من! آموختنی نیست
این دل بهجز از عشق حسین سوختنی نیست
ما یک دلِگان خاک کف پای حسینیم
ما نسل به نسل عاشق و شیدای حسینیم
@Maghaatel
هدایت شده از بنرها
#ممبر_رایگان #ممبر_رایگان #ممبر_رایگان
برای کانالتون ممبر میزنم کاملا رایگان و بدون هزینه : فرصت خوبی برای رشد شغل ، کانال و گروه تون😍
44 ممبر +6 هدیه : 315 سین
70 ممبر +10 هدیه : 500 سین
140 ممبر +20 هدیه : 1000 سین
210 ممبر 30+ هدیه : 1500 سین
280 ممبر +40 هدیه : 2000 سین
عضو ها کاملا واقعی هستند و با لینک میان
کمتر از 50 تا نمیتونید سفارش بگیرید و بیشتر از 280 تاهم میتونید پس نگران نباشید😉
بیایید پیوی 👇🏻
@Narges_0005
#عجله_کنید_فرصت_محدود
کد 1
هدایت شده از •• قَتلِگـٰاه ••
" #منزلگاهان_کاروان "
دوّم محرم الحرام سال شصت و یک
هجری قمری کاروان حسینی(علیهمالسّلام)
به سرزمین "کَربلاء" رسیدند
امام حسين(عليهالسّلام) پرسيد:
نام اين زمين چيست؟
گفته شد: كربلا
فرمود:خدايا پناه مىبرم به تو از اندوه و بلا.
سپس فرمود:اينجا محل اندوه و بلا است
فرود آييد، در همين جا فرود آييد،
سوگند به خدا همين جا جاى پياده شدن ما
و محل ريختن خون ما و محل قبرهاى ما است.
سوگند به خدا در همين جا اهل بيت من
به اسيرى برده میشوند.
جدّم رسولالله(صلیاللهعلیهوآله)
به من چنين خبر داده است
@Qatlegah📜
الارشاد، جلد۲، صفحه۸۴.
مثیر الاحزان، صفحه۴۹.
مقتل الحسین، جلد۱، صفحه۳۳۷.
لهوف،صفحه۸۰و۸۱.
هدایت شده از ۵۹
-
-
شخصی از محبان میگوید: در زمان امام
زین العابدین وارد بصره شدم، در ایام
محرّم، روزی به سبب تردد بسیاری که
کرده بودم تشنه شدم، تحصیل آبی
نتوانستم کرد، در این وقت از جناب
سید آن حضرت فرمود: هرگاه اول
محرّم میشود، فرزندم [حضرت حجّت]
لباس سیاه میپوشد و داخل تعزیتخانهها
[مجالس روضه] میشود، ایشانرا
[عزاداران را] ترغیب میکند بر ماتمداری
و گریه کردن آن حضرت [بر سیدالشهدا]
و میفرماید: ای شیعیان در تعزیه جدم
حسین علیه السلام کوتاهی مکنید! که
عنقریب[بزودی] انتقام شما را از قاتلان
حسین خواهم کشید و بی شما قدم در
بهشت نخواهم گذاشت.
📚 بیاض مقتل ۳۶۹ کتابخانهملّی، ص۱۳۲
هدایت شده از ۵۹
امام زین العابدین جل مقامه میفرماید:ان عمتی زینب جل جلالها و عم نوالها کانت تودی صلاتها من قیام الفرایض و النوافل عند مسیرنا من الکوفة الی شام و فی بعض المنازل کانت تصلی من جلوس لشدة الجوع و الضعف... لانها کانت تقسم ما یصیبها من الطعام علی الاطفال..
عمه ام زینب جل جلالها و عم نوالها در طول سفر اسارت از کوفه تا شام،پیوسته نمازهای واجب و مستحب خود را انجام می داد و در بعضی از منزل گاه ها می دیدم که وی بر اثر ضعف و گرسنگی،نماز خود را نشسته می خواند،چرا که سهمیه غذای خود را میان کودکان تقسیم می کرد...
زينب الكبري الشيخ جعفرالنقدي جلد1صفحه62