روزنگار کاشان l نقد و نظر
ستیز تحقیق و تولد اندیشه ✍️ به قلم مدیر مسئول 🔹 فرهنگ و هنر/38🔹 🔸«محمد مشهدی نوشآبادی» به پیشوند
ضرورت بازاندیشی پدیده نایبیان
✍️محمود سودایی
🌺کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی
🔸... توسعه و تجدد، متضمن مرکزگرایی در مناسبات سیاسی، و معیارگرایی در ساختارهای فرهنگی و زیستی است. این گذر حتی اگر مقدر به نیرویی آمرانه باشد، به تقابلها و چالشهای همعصر، و به گفتمانها و شیوههای مواجهه متفاوت و متقابل در سالهای آتی میانجامد.
🌸یادداشت «محمود سودایی» را در ادامه بخوانید.
روزنگار کاشان l نقد و نظر
ضرورت بازاندیشی پدیده نایبیان ✍️محمود سودایی 🌺کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی 🔸... توسعه و تجدد، متضمن
ضرورت بازاندیشی پدیده نایبیان
✍️محمود سودایی
🌺کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی
🔸موقعیت و فضای ذهنی انسان نیمه نخست قرن بیست، همزیستی با وجودگرایی و اضطراب را ضرورت میبخشید؛ و این وضعیت که آمیخته با تحولات و تروماهای تاریخی است، در نیمه دوم قرن خویش را در مسئله یاد و حافظه متجسد مییابد.
🔸تاریخی سرشار از مرگ و نسلکشی، بیخانمان شدن و دورافتادن از میعادگاههای هویتی، بشر را با پرسشهای همیشگی درباره مواجهه با گذشته درگیر میکند. این درگیری به کارکرد یک پدیدار مشخصا وجودگرایانه راه میبرد: استناد و گواهی.
🔸اگر آشوویتس و بیخانمانیهای بینالمللی را بتوان سوژه مکرر مسئله یادآوری و حافظه در اروپا و غرب دانست، در جوامع شرقی این مسئله با توسعه، تجدد، و مسائل انضمامیشان همراه است. توسعه و تجدد، متضمن مرکزگرایی در مناسبات سیاسی، و معیارگرایی در ساختارهای فرهنگی و زیستی است. این گذر حتی اگر مقدر به نیرویی آمرانه باشد، به تقابلها و چالشهای همعصر، و به گفتمانها و شیوههای مواجهه متفاوت و متقابل در سالهای آتی میانجامد.
🔸یکی از پدیدارهایی که میتوان آن را ذیل چنین وضعیتی فهم کرد، فراوانی و البته تنوع معنا و کارکرد طغیانها، جنبشها، شورشها و حتی طریقتها در دهههای پایانی قرن سیزده، و سالهای آغازین قرن چهارده هجری شمسی است.
🔸یکی از این مظاهر، گروه و یا دستهای موسوم به «نایبیان کاشان» است. امروز در گالری مریم کاشان، در کنار دیگر آثاری که هر یک نگرشی به مسئله فضای عمومی، و تجلیگاههای یاد و خاطره و هویت در کاشان داشتند، با اثری مواجه شدم که سعی کرده بود با ابزارهای چندرسانهای، و نیز استفاده از عناصر طبیعی، رویکردی مفهومگرایانه به پدیدار نایبیان داشته باشد، و ذیل این رویکرد، خوانش خود را نیز از زمینه و زمانه نایبیان ارایه دهد و تاحدی آنها را کنار گروههای عیارانه دیگر فرهنگها بگذارد. این آثار تقریبا دو ماه پس از مراسم رونمایی از کتابی ارایه میشوند که در آن نیز اشارتی به مسئله نائبیان شده بود، و البته آن رونمایی به مباحثه و تقابل فکری درباره نایبیان انجامیده بود.
🔸نزدیکی آن جلسه و این نمایشگاه، نه فقط به پررنگ شدن مسئله یاد و حافظه و گذشته در فضای محلی کاشان راه میبرد، بلکه مجددا اهمیت مسئله «استناد و گواهی» را درباره نایبیان متذکر میشود. کما اینکه پیش از این نیز چند کتاب با رویکردهای متضاد دراینباره منتشر شده که همگی بر جلد خود یک ادعا و اطلاق دارند: بر اساس اسناد.
🔸به نظر میرسد مسئله تاریخنگاری در کاشان، اکنون نیازمند عبور از خاطرهگویی و شفاهیگرایی کلینگر و افسانهمحور، و پای نهادن به قلمرو فهم تحلیلی، گفتمانی، و حتی بینالمللی پدیدارهای محلی است. شاید زمان آن رسیده باشد که از نشستهای مفید اما بیبرنامه، از دورهمیهای گرم اما کمنتیجه، عبور کنیم به خلق پنلهای تخصصی و مبتنی بر حضور اذهان متخصص، که گزارههای خود را نه از تاثرات و خاطرات محلی و شخصی، که از تامل در پیشینه تحقیق و نیز دیگر مطالعات فرامحلی و فراملی استخراج میکنند. بیایید از همین مسئله نایبیان آغاز کنیم.
🌺تاریخ انتشار: دهم بهمنماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
کنشهای محدود اجتماعی یا نخوت و تبختر دانشگاهی و پارادوکسی که همچنان بیجواب مانده است! ✍️به قلم مد
مرکز علمی برای پاسخگویی به ابهامات جامعه
یا منبع پولی برای امرار معاش خود و خانواده
🔹دانشگاه /43🔹
✍️ به قلم مدیر مسئول
🔸اصلاً مشخص نیست که فایده و تفاوت رفتن و آمدن دولتها چیست؟ صحبت از کل مملکت و سیاستهای کلان آن نیست که مربوط به گعدههای بزرگان و سرجنبانان کشوریست و دست ما کوتاه و خرما بر نخیل. اینجا کاشان است و «روزنگار» هم یک رسانۀ محلی که عقل آن در حد همین سازمانهای خُرد و جزئی -در مقابل کلان و کلی- شهرستان و منطقه است و این سیزدهمین یادداشت در خصوص دانشگاه کاشان پس از انتصاب «بهزاد سلطانی» و چهل و سومین یادداشت با موضوع دانشگاه است و حداقل فایده آن ثبت اتفاقات در تاریخ برای یک رسانۀ محلی است.
🌺 این یادداشت را در ادامه بخوایند.
روزنگار کاشان l نقد و نظر
مرکز علمی برای پاسخگویی به ابهامات جامعه یا منبع پولی برای امرار معاش خود و خانواده 🔹دانشگاه /43🔹
مرکز علمی برای پاسخگویی ابهامات جامعه
یا منبع پولی برای امرار معاش خود و خانواده
🔹دانشگاه /43🔹
🔸اصلاً مشخص نیست که فایده و تفاوت رفتن و آمدن دولتها چیست؟ صحبت از کل مملکت و سیاستهای کلان آن نیست که مربوط به گعدههای بزرگان و سرجنبانان کشوریست و دست ما کوتاه و خرما بر نخیل. اینجا کاشان است و «روزنگار» هم یک رسانۀ محلی که عقل آن در حد همین سازمانهای خُرد و جزئی -در مقابل کلان و کلی- شهرستان و منطقه است و این سیزدهمین یادداشت در خصوص دانشگاه کاشان پس از انتصاب «بهزاد سلطانی» و چهل و سومین یادداشت با موضوع دانشگاه است و حداقل فایده آن ثبت اتفاقات در تاریخ برای یک رسانۀ محلی است.
🔸اگر رفتن و آمدن روسای دانشگاه را در دولتهای مختلف در حد تغییر و تحول در مدیران دفاتر و معاونتها و روسای دانشکدههای آن تنزل دهیم حتماً دانشگاه در جایگاه برتر نسبت به دیگر سازمانها و ادارات شهرستان قرار میگیرد که رئیس آن متفاوت با دیگر سازمانها و ادارات شهرستانی از این اختیار برخوردار است و نیاز به تایید این و آن اداره امنیتی، حفاظتی و بالادستی ندارد. رئیس دانشگاه کاشان به محض استقرار میتواند مانند معدود سازمانهایی منطقه مثل دانشگاه علوم پزشکی، شرکت آب و فاضلاب، دانشگاه آزاد و... مدیران تحت امر خود را به اختیار خود تغییر دهد و چه بهتر که در این تغییر و تحول قرضهای جناحی، گروهی، دوستی و رفاقتی خود را ادا کند.
🔸باز اگر دانشگاه کاشان را در حد گزینش خبرنگاران برای رفت و آمد و گفتوگو با مدیران سازمان تنزل دهیم در این ارتباط نیز تغییرات محسوس است و برخی از خبرنگاران که در لیست سیاه رئیس قبلی قرار گرفته و اجازۀ ورود به دانشگاه نداشتند در زمان تصدی رئیس جدید نه تنها امکان ورود و خروج آزاد را پیدا کردهاند بلکه در صدر نشسته و چه بسا به اطلاعات خاص از وضعیت پرونده روسای قبلی دست یافتهاند که جزئیات آن بر چه اساس هست و نیست!
🔸ولی اگر انتظار ما از تغییر روسای یک سازمان تغییر در عملکرد و فرایندها بپنداریم باید با تأسف گفت انتظار دور از دسترسی است و در بر همان پاشنه میچرخد که در دورهها مختلف چرخیده است و البته کسی مقصر نیست و این ساختار سازمانی و بدتر از آن، تفکر حاکم بر آن است که اجازۀ تغییر رویکردی را نداده و در خوشبینانهترین حالت رئیس در جایگاه تدارکاتچی افرادی قرار میگیرد که رئیس، سازمان و مجموعه را محلی برای امرار معاش خود میپندارند و صرفاً تفاوت در دسته و گروه موسوم به این جناح و آن جناح ولی در اصل متمایل به این و آن است!
🔸فارغ از این که در دانشگاه و بدنۀ آن چه میگذرد و تغییر روسا منافع چه فرد یا افراد، جریان یا گروهی را تأمین خواهد کرد شایسته است در گام نخست این موضوع را مشخص کند که نقش این سازمان در رویدادهایی که در پیرامون خود اتفاق افتاده است چیست؟ آیا صرفاً جلوهنمایی آرم این نهاد -اگر نهاد بپنداریم- بر پوستر برنامههای گاه و بیگاه صرفاً برای وام گرفتن از ماهیت علمی دانشگاه در یک ارتباط و تعامل دوستانه است یا نقش و کنش فعالی در برگزاری آن ایفا کرده و بایستی بد و خوب آن را به عهده گرفته و بدان پاسخ گوید؟
🔸پرسش اساسی این است: نقش دانشگاه در رویدادهای علمی و پژوهشی پیرامون خود به چه میزان است؟ آیا صرفاً مانند مردم عادی نظارهگر آن است یا تأثیر میگذارد. اگر تأثیر میگذارد زمانی که اعضای هئیت عملی و اساتید همان دانشگاه یک رویداد و اتفاقی را به چالش میکشند چرا چشم روی آن فروبسته و به جای پاسخگویی و به عهده گرفتن مسئولیت خود بیتفاوت از کنار آن میگذرد.
🔸از همۀ اینها گذشته رئیس دانشگاه کاشان در یک از صحبتهای اخیر خود از حضور برخی از اساتید دانشگاهی در رأس سازمانهای اجرایی منطقه و شهرستان به عنوان اثرگذاری دانشگاه یاد کرده و بدان میبالد ولی چه شده است همان اساتید که رئیس دانشگاه به عنوان مزیت علمی و تحقیقی خود یاد میکند دانشگاه متبوع خود را با تندترین کلمات و جملات به چالش کشیده هیچ نمیگویند وقتی میگوید:«کاشان به دست کسانی کاشان شده است که به جای تن دادن به تبختر و نخوت دانشگاه آستین بالا زده و پا به میدان عمل گذاشته و کاری کردهاند»
🔸آیا واقعاً دانشگاه و دانشگاهیان دردام «تبختر» و «نخوت» دانشگاهی گرفتار آمده و چشم و گوش خود را روی انبوه ابهامات و پرسشهای پیرامون بستهاند یا تصمیم خواهد گرفت با آمدن و رفتن دولتها، سیاستها و رویکردهای اشتباه خود را اصلاح کرده و به مردم و جامعه پاسخ گوید، همان جامعهای که کاملاً محترمانه و سیستماتیک دست در جیب مردمش فرو برده و از این طریق امرار معاش خود و خانواده را تأمین مینماید.
🌺تاریخ انتشار: دهم بهمنماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
ضرورت بازاندیشی پدیده نایبیان ✍️محمود سودایی 🌺کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی 🔸موقعیت و فضای ذهنی انسا
بازخوانی کوتاه سه روایت
نایبیان چگونه به قورخانۀ دولتی دست یافتند؟
گفتار اول
✍️مهدیار زمزم
🌺کارشناسی ارشد/علم ارتباطات اجتماعی/ دانشگاه تهران
🔸.... نگارنده با توجه به آنچه در بالا آمد، بر آن شد به مقایسۀ تطبیقی سه روایت متفاوت «روزنامۀ ثریا»، «کاشان در جنبش مشروطه» و «آقای خان» دربارۀ ربودن قورخانۀ دولتی و مهمات حکومتی به دست نایبیها بپردازد. این مقایسه تا حدی روشن میسازد نایبیان در آغاز راه چه ایدههایی داشتند و اهالی شهر چگونه به آنان مینگریستند.
🌸این مقاله را در ادامه بخوانید.
روزنگار کاشان l نقد و نظر
بازخوانی کوتاه سه روایت نایبیان چگونه به قورخانۀ دولتی دست یافتند؟ گفتار اول ✍️مهدیار زمزم 🌺کارشنا
بازخوانی کوتاه سه روایت
نایبیان چگونه به قورخانۀ دولتی دست یافتند؟
گفتار اول/بخش اول
✍️مهدیار زمزم
🌺کارشناسی ارشد/علم ارتباطات اجتماعی/ دانشگاه تهران
🔸کتاب جدید عبدالمجید رفیعی برزکی با عنوان «آقای خان» دربارۀ زندگی نصراللهخان نیکفرجام؛ از پیشکسوتان آموزش و پرورش کاشان و ریشسفیدان روستای استرک است. این اثر به روایت زندگی نیکفرجام کمی پیش از تولد او تا دوران انقلاب اسلامی و بازنشستگیاش میپردازد.
🔸بخشی از فرازهای نخستین آقای خان به ذکر گوشههایی از تاریخ نایبیان تعلق دارد. روایت متفاوت و ناگفتۀ نیکفرجام و برآیند نگاه رفیعی برزکی در حمایت از نایبیان باعث شده است تا منتقدان بار دیگر به بازخوانی تاریخ کاشان در اواخر عصر قاجار بپردازند.
🔸گروهی به نوشتههای ملا عبدالرسول مدنی، پرتو بیضایی، حسن نراقی و دیگران اشاره دارند و هر دادۀ مغایر با این منابع را تحریف تاریخ تلقی میکنند. گروهی دیگر به استقبال دادههای جدید تکمیلی میروند شاید از این خلال به فهمی عمیقتر از رخداد نایبی برسند؛ حتی اگر این دادهها در تضاد با روایتهای پیشینی باشند.
🔸نگارنده با توجه به آنچه در بالا آمد، بر آن شد به مقایسۀ تطبیقی سه روایت متفاوت «روزنامۀ ثریا»، «کاشان در جنبش مشروطه» و «آقای خان» دربارۀ ربودن قورخانۀ دولتی و مهمات حکومتی به دست نایبیها بپردازد. این مقایسه تا حدی روشن میسازد نایبیان در آغاز راه چه ایدههایی داشتند و اهالی شهر چگونه به آنان مینگریستند.
🔸واقعۀ دستبرد به انبار مهمات دولتی در شب هشتم رمضان 1327 هجری قمری رقم خورد. تسلیحات مسروقه به اردوی اعزامی محمدعلی شاه به اصفهان برای سرکوب مشروطهخواهان تعلق داشت. سربازان این مهمات را در مسیر بازگشت به تهران در کاروانسرای وزیر همایون گذاشته بودند.
🔸روزنامۀ ثریا در این مورد گزارش داد: سرهنگ ماشاءاللهخان و نایب علی و محمد آقا و اکبر شاه (پسران نایب حسین) با عدهای دیگر در ساعات شب همراه با 60 شتر به داخل شهر آمدند. آنها بعد از ورود به کاروانسرای وزیر همایون قورخانۀ دولتی را که در آنجا سپرده بود بر شتران حمل نموده و راهی نشلج شدند. پس از این اتفاق جمعی که در اطراف شهر و دهات بیکار و بیعار بودند فرصت را مناسب دیدند با نایب حسین همدست شوند تا خانۀ خلق را غارت نمایند. در فاصلۀ دو سه روز قریب 100 نفر به نایب حسین پیوستند.1
1 - نراقی، حسن (1364). کاشان در جنبش مشروطه. تهران: انتشارات ایران. ص 126
🌺تاریخ انتشار: دوازدهم بهمنماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
بازخوانی کوتاه سه روایت نایبیان چگونه به قورخانۀ دولتی دست یافتند؟ گفتار اول/بخش اول ✍️مهدیار زمز
بازخوانی کوتاه سه روایت
نایبیان چگونه به قورخانۀ دولتی دست یافتند؟
گفتار اول/بخش دوم
✍️مهدیار زمزم
🌺کارشناسی ارشد/علم ارتباطات اجتماعی/ دانشگاه تهران
🔸حسن نراقی در کتاب کاشان در جنبش مشروطه ضمن درج گزارش روزنامۀ ثریا، چنین نوشته است: تسلیحات در کاروانسرای وزیر همایون بدون نگهبان و مستحفظ بود. هواخواهان اشرار پس از پایان استبداد صغیر حمایت حکومت مستبد محمدعلی شاه را از دست داده بودند. آنها نایب حسین و نیروهایش را با هدف سرقت قورخانه به کاشان دعوت کردند. قورخانه شامل 120 صندوق تفنگهای سهتیر و فشنگ بود. 2
🔸رفیعی برزکی در آقای خان از قول نصرالله نیکفرجام چنین روایت میکند: ماشاءالله خان سردار به خانۀ میرزا ابوالقاسم (حاکم شهر و پدربزرگ مادری نصراللهخان نیکفرجام) برای مذاکره میرود. ماشاءالله خان از فلاکت فرودستان و خباثت فرادستان میگوید و دولت را ناتوان از اصلاح امور مملکت میداند.
🔸پسر ارشد نایب حسین کاشی به ضرورت قیام علیه این وضعیت باور دارد. او از حاکم میخواهد دسترسی به قورخانه را برایش ممکن سازد. میرزا ابوالقاسم همداستان شده (البته بعداً از جریان نایبی فاصله میگیرد) و قرار و مدار آنان بر دیوار حوضخانۀ عمارت نوشته میشود: «اینجانب ماشاءاللهخان با میرزا ابوالقاسمخان گمرکچی قرار گذاشتیم که سلاح و مهمات قورخانه را علیه ظلم به کار گیرم. از ظالمان بگیریم و خرج بیچارگان کنیم.» 3
🔸نقطۀ اشتراک هر سه روایت دستیابی نایبیان به قورخانۀ دولتی بدون هیچ محدودیت و کوچکترین مقاومت است. این موضوع نشان از موقعیت مثبت نایبیان در ابتدای مسیر خود و همدستی پنهان و پیدای طیف گستردهای از مردم با آنها دارد. عدهای سوارۀ مسلح شبانه با 60 نفر شتر از دروازۀ شهر گذشته (احتمال زیاد دروازه دولت که مهمترین دروازۀ کاشان و نزدیک به کاروانسرای وزیر همایون بوده و در ساعات شب حراست میشده است) و به کاروانسرای مذکور رفتهاند. در هیچ کجا خبری از مقاومت مأموران حکومتی، مردم بیزار از نایبیان و مشروطهخواهان نیست. این در حالی است که محتوای گزارشها نشان میدهد شاهدانی در صحنه بوده و به دقت میدانند کدام پسران نایب با چند شتر به شهر آمدهاند. قورخانۀ حکومتی به سرقت میرود بدون شلیک یک گلوله. به همین آسودگی.
🔸گزارش ثریا در بین منابع موجود نزدیکترین گزارش به حادثۀ فوق بدون هیچ اطلاع و قضاوت بر اساس رخدادهای پسینی است. نکتۀ جالب مطلب ثریا آن است که ابدا از کلمۀ سرقت یا واژگان مشابه استفاده نمیکند. این نشریه عنوان «واقعۀ نایب حسین» را برای خبر برگزیده و نوشته است:
🔸«قورخانۀ دولتی را که در آنجا سپرده بود تماماً به آن اشتران حمل نموده». از ادامۀ خبر چنین برداشت میشود عدهای فرصتطلب با اطلاع از قدرت تسلیحاتی و ایدههای نایبیان علیه سرمایهداران به هواداری از آنها برخاستهاند و همین موضوع سبب انحرافات بعدی شده است. شاید گفته شود نگارش اینچنین خبر بنا به مصلحت و از ترس واکنش خشمناک نایبیان بوده؛ با این حال چرا ثریا از صفات بیکار، بیعار و غارتگر دربارۀ هوادران این گروه استفاده کرده است؟!
2 - نراقی، حسن (1364). کاشان در جنبش مشروطه. تهران: انتشارات ایران. صص 125 و 126
3 - رفیعی برزکی، عبدالمجید (1403). آقای خان. تهران: انتشارات میعاد اندیشه. صص 31 و 32
🌸 ادامه دارد
🌺تاریخ انتشار: دوازدهم بهمنماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
مرکز علمی برای پاسخگویی ابهامات جامعه یا منبع پولی برای امرار معاش خود و خانواده 🔹دانشگاه /43🔹 🔸
حفظ دوستیها و رفاقتها
در کنار توجه به ساختار گفتوگو
🔹دانشگاه /44🔹
🔸 شخص و شخصیت محمدمشهدی نوشآبادی این قدر عزیز و دوست داشتنی است که اگر فُحش بدهد یا توهین کند گویی از آهنگ صدا و شعاع نگاهش نقل و نبات میریزد و آدم از گفت و گو و همنشینی با او لذت برده و مغموم نمیشود ولی اگر بخواهیم حرفها، نظرات و مقالههای او را از منظر جایگاه یک استاد دانشگاه یا عضو هیئت علمی یا تاریخ پژوه بکاویم بحث دیگری است و باید بیاموزیم در مقابل اصول و چارچوبهای علمی، تحقیقی و پژوهشی کرنش کرده و مطابق بدان گفتوگو کرده و پاسخ گوییم.
🌺 این یادداشت را در ادامه بخوانید
روزنگار کاشان l نقد و نظر
حفظ دوستیها و رفاقتها در کنار توجه به ساختار گفتوگو 🔹دانشگاه /44🔹 🔸 شخص و شخصیت محمدمشهدی نوش
حفظ دوستیها و رفاقتها
در کنار توجه به ساختار گفتوگو
🔹دانشگاه /44🔹
🔸شخص و شخصیت محمدمشهدی نوشآبادی این قدر عزیز و دوست داشتنی است که اگر فُحش بدهد یا توهین کند گویی از آهنگ صدا و شعاع نگاهش نقل و نبات میریزد و آدم از گفت و گو و همنشینی با او لذت برده و مغموم نمیشود ولی اگر بخواهیم حرفها، نظرات و مقالههای او را از منظر جایگاه یک استاد دانشگاه یا عضو هیئت علمی یا تاریخ پژوه بکاویم بحث دیگری است و باید بیاموزیم در مقابل اصول و چارچوبهای علمی، تحقیقی و پژوهشی کرنش کرده و مطابق بدان گفتوگو کرده و پاسخ گوییم.
🔸بسیاری از نوشتههای خودمانی این دوست خوب و عزیز که معمولاً گاهی به صورت مکتوب و گاه در قالب لایو و شفاهی در صفحۀ شخصی اینستاگرام ارائه میشود و گاه به تندی و توهین آلوده شده و از مقام علمی فاصله میگیرد و از آن بدتر همان طور که در یادداشتهای پیشین بدان اشاره شد به نظر میرسد نسبت بر دریافتهای خود از تحقیق و پژوهش تعصب ورزیده و برای اثبات آن با دیگران گلاویز شده و دعوا به راه میاندازد.
🔸نگارنده صلاحیت بررسی مقالات علمی را ندارد و صاحبنظران باید نظر بدهند ولی آنچه مسلم است اگر مقالات و کتب ایشان نیز از رهگذر این روش به نتیجه رسیده باید مورد بازبینی علمی و پژوهشی قرار گیرد ولی در مورد مقالهای از برزک در خصوص نایبیان که در کتاب قنات سرداری منتشر شده باید گفت بدون عیب و خطا نیست، هر چند در ساختار کاملاً علمی چیده و ارائه شده است.
🔸این دوست بزرگوار که چندی پیش در خصوص مطالب تاریخ شفاهی ارائه شده در کتاب «آقای خان» پیرامون نایبیان برآشفته شد و گزارههایی مطرح کرد پس از آن در یادداشتی درخواست شد به طور مشخص برای مطالب ارائه شده سند یا مستندات علمی یا نقل قول تاریخ شفاهی ارائه نمایند تا مورد بحث و بررسی بیشتر قرار گیرد.
🔸مشهدی اخیرا در پاسخ به ادعای مطرح شده بر تعصب و عصبانیت خود فائق آمده و در لایوی به مدت نیم ساعت و بر اساس مستندات تاریخی سر تعظیم به روی اقدامات مثبت نایبیان فرود آورده و در همان ابتدا اعتراف کرده کسی منکر اقدامات مثبت نایبیان نیست ولی منظور سوگیری مباحث مطرح شده است که محقق باید مواظبت نماید تا در دام سوگیری نیفتد.
🔸با وجودی که توصیه ایشان مبنی بر پرهیز از سوگیری است، خود نیز در دام آن گرفتار آمده و خدعه و فریب نایبیها را برای سر به نیست کردن مخالفان خود با آب و تاب شرح داده و در مقابل از خدعه و فریب دشمنان وی به نرمی و ظرافت گذشته و این پرسش اساسی را بدون پاسخ گذاشته که آیا برای خدعه و فریب هم نسبتی برقرار است که اگر نایبی انجام دهد جنایت است و اگر افراد مقابل ایشان بدان دست آویزد مباح و قابل ستایش است؟
🔸این یادداشت بنا ندارد به بررسی خوب و بد نایبیان بپردازد. نگارنده دانشگاهی و محقق نیست ولی تا اندازهای نسبت به ساختار گفتوگو، نوشته، یادداشت، مقاله و کتاب بیگانه نیست و بنا دارد این پرسش را مطرح کند که در یادداشتها و گفتههای یکی دو هفته اخیر با موضوع نایبیان چه کسی به دام توهین و تهمت و حتی سوگیری گرفتار آمده و چرا چنین کرده است؟
🔸از طرف دیگر گفتوگو همان طور که از نام آن بر میآید وحی منزل نیست و صحبتی است که با گزارههای مختلف بین افراد رد و بدل شده و چه بسا ممکن است درست و نادرستی آن در مطالعه و تحقیق بیشتر همراه با آرامش و صبوری بر همگان روشن گردد و علتی ندارد که به قهر و دلخوری منجر شود که حب و بغض از اخلاق دانشگاهیان و مردان علم و تحقیق به دور است.
🔸البته نباید در این میان نقش دانشگاه را نادیده گرفت با وجودی که بستر لازم را در اختیار دارد و اسباب آن فراهم است شرایطی فراهم نکرده تا دانشگاهیان و مدعیان علم و تحقیق در گفت و گو مباحث مختلف حتی در حوزۀ تخصصی ورزیده شده و حداقل آبروی دانشگاه را نگاه دارند. در حالی که هر استاد دانشگاهی به عنوان نماینده یک مرکز علمی باید از پس یک گفتوگوی ساده بدون حب و بغض برآید و جامعهای را مات و مبهوت اخلاق، علم، دانش و صبوری خود نماید که امید است حداقل دانشگاه کاشان طلسم آن را شکسته و پیشقدم شود.
🌺تاریخ انتشار: سیزدهم بهمنماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
حفظ دوستیها و رفاقتها در کنار توجه به ساختار گفتوگو 🔹دانشگاه /44🔹 🔸شخص و شخصیت محمدمشهدی نوشآ
پیشنهاد خیرخواهانه
تحقیق دانشگاهی راجع به نایبیان
🌺«سعید خیرخواه» عضو هئیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اعتقاد دارد در مباحث علمی به راه افتادن «دعوای حیدری نعمتی» نه تنها نتیجهای در بر نخواهد داشت بلکه بر ابهامات خواهد افزود و پیشنهاد کرده دانشگاه کاشان و بزرگوارانی چون «محمد مشهدی نوشآبادی» پیشقدم شده و موضوع را به عنوان یک طرح پژوهشی یا همایش آزاداندیشی که در دانشگاه مرسوم است اقدام نمایند.
🌸 جزئیات پیشنهاد و توصیه «سعید خیرخواه» را در ادامه بخوانید.
روزنگار کاشان l نقد و نظر
پیشنهاد خیرخواهانه تحقیق دانشگاهی راجع به نایبیان 🌺«سعید خیرخواه» عضو هئیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
پیشنهاد به دانشگاه کاشان:
طرح پژوهشی یا همایش آزاداندیشی
✍️سعید خیرخواه
🌺عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی -واحد کاشان
🌸باسلام وارادت خدمت بزرگواران فرهیخته
🔸درمباحث علمی به راه افتادن «دعوای حیدری نعمتی» نتیجهای دربر نحواهد داشت. اصولاً با چنین رویکردی حقایق روشن نخواهد شد، ضمن آن که برپیچیدگی وابهام افزوده خواهدشد.
🔸بدین لحاظ،چنانکه نگارنده بارها تاکید داشته است، بایسته وشایسته مینماید برای یک بار بحث نایبیان درمحیطی آکادمیک و بیطرفانه واکاوی و پژوهش شود.
🔸به این منظور به نظر میرسد متخصصان علاقهمند تاریخ در دانشگاه با پیشنهاد یک طرح پروهشی علمی وارد بحث شوند و مطابق موازین دقیق پژوهشی دراین رشته اسناد و شواهد و یادداشتها را ارزیابی نمایند تا حقیقت به صورتی شفاف برآفتاب افتد.
🔸خوشبختانه درحال حاضر مانع خاصی به لحاظ دینی و سیاسی و اجتماعی درباب بررسی این «واقعه» برسرراه نیست. نگارنده هیچ ادعای خاصی نسبت به این موضوع ندارد و فقط جهت علاقه به تاریخ معاصر کاشان پیگیری می کند.
🔸پیشنهاد می شود برای شروع کار بزرگوارانی چون دکتر مشهدی که دراین باب تخصص دارند پیش قدم شده وبه عنوان یک طرح پژوهشی یا همایش آزاد اندیشی کهدر دانشگاه مرسوم است اقدام فرمایند.
🔸مباحث و نظریات میتوانند حول مواردی چون «جنگ جهانی اول و طرفهای درگیر» «قحطی بزرگ سالهای آغاز مشروطیت»، «دستهبندیهای سیاسی و دینی و حکومتی درکاشان آن روزگار»، «ارتباطات عوامل حکومت مرکزی با کاشانیها، بازار وبازاریها وسرمایهداران کاشان»، «شروع واقعه و عوامل اصلی آن»، «حمایت و پشتیبانی غیر حکومتی از نایبیان»، «موضعگیری متولیان دینی و علما نسبت به واقعه»و «بررسی دقیق خاطرات و گزارشهای موجود»
🔸خاطرنشان می شود اگر ماجرا به صورت علمی و بیطرفانه واکاوی نشود و گاهگاهی به صورت ناقص و غیرعلمی بدان پرداخته شود، ماجرا کلاف سردرگمی خواهد شد که هیچ سررشتهای به دست کسی نخواهد داد.
🌺با پوزش و ارادت
🌺تاریخ انتشار: پانزدهم بهمنماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
انفجار و آتشسوزی شرکت تولید منیزیم دودی که فعالیت واحدهای آلاینده را برملا کرد 🔹مدیریت و مسئولیت/9
سردرگمی دستگاه سنجش هوای کاشان
و بیاعتمادی 87 درصدی به اداره محیط زیست
🔹مدیریت و مسئولیت/92🔹
🔸اگر مدیر ادارۀ حفاظت محیط زیست کاشان بگوید ماست سفید است دیگر کسی باور نمیکند. متأسفانه اعتماد مردم از این دستگاه به کلی از بین رفته است؛ در صورتی که ماهیت آن متفاوت با دیگر دستگاههای دولتی مثل صمت، شهرداری یا حتی فرمانداری، «زیست محیطی» است و شهروندان باید علیالقاعده خود را به این اداره و اهداف و رسالت سازمانی آن نزدیک بدانند!
🌺این یادداشت را در رسانۀ اهل کاشانم بخوانید.