پیشگیری را جدی بگیریم درمان تعطیل می‌شود 🔹سلسله مطالب حوزه سلامت🔹 بخش ششم 🔹🔹حمیدرضا صابری عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی کاشان معتقد است: 🔸معمولاً رسانه‌ها روی دانشگاه علوم ‌پزشکی فشار می‌آورند که مثلاً دستگاه «ام آر آی» چه موقع راه می‌افتد ولی هیچ کس نمی‌گوید چرا این شرایط به وجود آمده است؟! چرا در کاشان نیاز به خدمات دستگاه «ام آر آی» بیش از استاندارد دنیاست؟؟! به خاطر این که همه دنبال درمان هستند! درمان مثل یک تومور در حال بزرگ شدن است و از کنترل خارج شده است. 🔸استاندارد دنیا برای هر 500 هزار نفر جمعیت یک دستگاه «ام آر آی» است. کاشان با سه دستگاه «ام آر آی» فرصت نمی‌کند به بیماران خدمات ارائه کرده و نوبت‌ها چندماهه است. چه خبر است؟! بخشی از مراجعه به «ام آر آی» ناشی از تصادفات است. بخشی ناشی از حوادث محیط کار است. محیط کار تایع یک سری اصول است که اگر رعایت نشود حادثه یا صدمه در پی دارد. 🔸بخش درمان به صورت بیمار گونه‌ای رشد پیدا کرده است.«درمان» تمام بودجه دانشگاه علوم پزشکی را بلعیده و این بحث محلی و منطقه‌ای نیست و کل کشور گرفتار آن است. مثال‌های آن واضح است. شاید اگر کسی که خارج از حوزه علوم پزشکی این چیزها را بشنود باور ندارد ولی کسی درک می‌کند که به صورت مستقیم با آن مواجه است. 🔸اگر تصادفات در شهر کاشان کم شود مطب ارتوپدها تعطیل می‌شود. بسیاری از هزینه‌هایی که بر جامعه و خانواده تحمیل شده است برطرف می‌شود. حتی اگر بسیاری از خدمات مراقبت و پیشگیری به صورت رایگان در اختیار شهروندان قرار گیرد -مثلاً کلاه کاسکت رایگان برای موتوسوران- بهتر از آن است که هزینه‌های درمان به جامعه تحمیل شود. 🔸اتوبان کاشان-قم یکی از خطرناک‌ترین مسیرهای ایران است. بیشترین کشته مربوط به این مسیر است. کسی حاضر نیست هزینه‌ای که صرف تصادفات این مسیر شده است برای یک بار محاسبه کرده و خرج اصلاح آن کند. همواره می‌گویند هزینۀ آن سنگین است. یک بار هزینه کنید سود آن را ببرید. جاده کاشان- برزک همین‌طور. 🔸 آمار کشته‌های تصادفات -بر اساس اعلام رسمی- در یک سال ایران مساوی با 28-27 کشور اروپایی است. تازه این فقط آمار کشته‌هاست. معلول‌ها و قطع نخاعی‌ها به آن اضافه می‌شود. گویا این آمار هیچ مسئولی را تکان نمی‌دهد. از این بدتر وقتی جان اهمیت ندارد دیگر چشم و زانو و کمر چه اهمیتی دارد؟! ⬅️ تاریخ انتشار: بیست‌وپنجم فروردین ماه 1403

مهدی رمضانی علوی تصمیم‌سازان انتخاب دوازدهم بخش بیست‌وششم ⬅️ تاریخ انتشار: بیست‌وپنجم فروردین ماه 1403

جلسه دانشگاه مهدی نادعلی/قسمت چهارم و پایانی 🔹تصمیم‌سازان انتخاب دوازدهم🔹 بخش بیست‌وچهارم 🔸پس از این که آقای ساداتی‌نژاد نمایندگی را رها کرده و مسئولیت وزارتخانه کشاروزی را به عهده گرفتند جلسه‌ای با همفکران در دانشگاه کاشان برگزار شد. در این جلسه عملکرد آقای ساداتی‌نژاد تنها توسط سه نفر نقد شد که یکی از آن سه نفر من بودم. ⬅️ این مطلب را در «روزنگار» بخوانید ⬅️ تاریخ انتشار: بیست‌وششم فروردین ماه 1403

«اتاق فکر و جلسه محرمانه» مهدی رمضانی علوی/قسمت نخست 🔹تصمیم‌سازان انتخاب دوازدهم🔹 بخش بیست‌وششم 🔸دو هفته مانده به انتخابات مجلس 94 جلسۀ محرمانۀ هسته مرکزی ستاد «حسن فدایی» در طبقۀ دوم ساختمانی در خیابان شاهد برگزار شد تا اقدامات انجام شده، بررسی و برای روزهای حساس آینده برنامه‌ریزی شود. گوشیِ همراه در دستان «حاج مهدی» که در کنار «عباس عربشاهی» نشسته بود آرام و قرار نداشت و تلاش می‌کرد با پیامک - به زعم خود - افرادی از ستاد مقابل را جذب و هدایت نماید؛ این گزارش بنا دارد بخشی از پیام‌های پیدا و پنهان او را در عرصۀ سیاست کاشان رمزگشایی نماید. 🔸«مهدی رمضانی علوی» آزاده جنگ تحمیلی ایران و عراق است. خودش می‌گوید در اسارت مسئولیت ورزشی 2000 نفر در رده والیبال را به عهده داشته‌ است. قصد خودستایی ندارد. ده سال مسئولیت گردانی را در اختیار داشته و اکنون «هادی سیاسی» سپاه است ولی مسئولیت رسمی و دولتی او ریاست بر بانک سپه مرکزی کاشان است. مسئولیتی که گفته می‌شود به پایان رسیده ولی با رایزنی و سفارش «سیدجواد ساداتی‌نژاد» ادامه پیدا کرده است ولی او چنین حرفی را تکذیب کرده و می‌گوید: «نگویید ساداتی‌نژاد برای حاج مهدی کاری کرد! بگویید بخشنامه‌ای که با مخالفت سازمان اداری و استخدامی کشور معطل مانده بود با پیگیری آقای سیدجواد ساداتی‌نژاد، حسن نوروزی، حسینعلی حاجی و تعدادی دیگر از نمایندگان برای آزادگان و جانبازان کشور احیا شد و حاج مهدی نیز از آن استفاده کرد.» 🔸«حاج مهدی» در انتخابات 94 با تمام هجمه‌هایی که توسط هواداران سیدجواد ساداتی‌نژاد و شورای اصول‌گرایی علیه «حسن فدایی» به راه افتاد؛ بدان وقعی نگذاشت و به ستاد فدایی پیوست. گفتند فدایی قوانین شورای اصول‌گرایی را زیر پا گذاشته، میثاق‌نامه را نقض کرده و .... ولی او در کنار «عباس عربشاهی» جای خود را در هسته اصلی و اتاق فکر ستاد «حسن فدایی» باز کرد و به همکاری پرداخت. 🔸روایت پیوستن «حاج مهدی» به ستاد «حسن فدایی» از زبان خودش این گونه است: «سه ماه مانده به انتخابات - انتخابات مجلس 94 - در مسیر علوی به کاشان سری به شهدای گمنام راوند زدم. آنجا «آقای حسن مفتح» مسئول شهدای گمنام آقای «حسن فدایی» را معرفی کردند. شناخت قبلی نداشتم. از من خواستند در انتخابات با ایشان همکاری کنم. قبول کردم. فقط یک شرط گذاشتم؛ شما را در قامت «عمار» آقا می‌خواهم. من خط آقا را قبول دارم و باید دور «چپ» و «راست» را خط بکشید. دست دادیم و همکاری ما شروع شد.» 🔸همکاری که دوام نداشت! این یادداشت در قسمت بعدی به دلایل گسستن «حاج مهدی» از «حسن فدایی» و پیوستن به ستاد «سیدجواد ساداتی‌نژاد» خواهد پرداخت. گسستن و پیوستنی که در دورۀ اخیر برای «سیدجواد ساداتی‌نژاد» و «مصطفی معینی» تکرار شد. ⬅️ ادامه این گزارش را در «روزنگار» بخوانید. ⬅️ تاریخ انتشار: بیست‌وششم فروردین ماه 1403

جلسه دانشگاه مهدی نادعلی/قسمت چهارم و پایانی 🔹تصمیم‌سازان انتخاب دوازدهم🔹 بخش بیست‌وچهارم 🔹🔹برخی اعتقاد دارند عملکرد آقای ساداتی‌نژاد از روز اول مشخص بود که به کجا منتهی می‌شود. آیا شما قبول دارید که بداخلاقی‌هایی در انتخابات 1394 اتفاق افتاد؟ اصلاً آن کار -انتشار نوارهای تقطیع شده- بداخلاقی بود یا خیر؟ 🔸🔸بداخلاقی، بداخلاقی است و غیرقابل دفاع است. هرچند کاندیدای رقیب ابتدا بداخلاقی کرد. بالاخره توافقی انجام شده بود و باید به آن پای‌بند می‌بود ولی این مجوزی برای بداخلاقی ستاد آقای ساداتی‌نژاد نمی‌شود. البته شخص ایشان باید پاسخ آن را بدهد.» 🔹🔹در واقع می‌فرمایید ابتدا شما در انتخاب ایشان برای مجلس نقش ایفا کرده‌اید و سپس ایشان از حضور شما در لیست انتخابات شوراها حمایت کرده است؟! در واقع حمایت شما مقدم بر حمایت ایشان است؟! 🔸🔸البته نکته‌ای را ذکر کنم. آقای ساداتی‌نژاد نام من را در لیست قرار نداد. بلکه یک مکانیزمی تعریف شد و افراد انتخاب شدند تا سه نفر کاندیدای جوان برای لیست مورد حمایت آقای ساداتی‌نژاد معرفی کنند و ایشان هم قسم خورده بود که این شورا هرکسی را معرفی کرد حمایت کند. من از این طریق انتخاب شدم. شخص آقای ساداتی‌نژاد برای معرفی من در لیست مورد نظر نقشی نداشتند. 🔹🔹ولی نقل قول دیگری مطرح است. گفته می‌شود با حضور شما و جواد حاج قدیری و علیرضا عرب‌بیگی در لیست مورد نظر مخالفت شده است ولی آقای سیدجواد ساداتی‌نژاد گفته‌اند این سه نفر متمایل به قدرت هستند و تا زمانی که قدرت در کف ایشان هست به نظرات ایشان توجه خواهند داشت؛ 🔸🔸«خیلی جالب است. من متمایل به قدرت هستم؟! من از همان ماه‌های اول که آقای بخشنده به عنوان شهردار کاشان مشغول به کار شده و متوجه شدیم این کاره نیست در جلسات شورا عملکرد شهردار را نقد کردم. تا جایی که انتقادات من را به گوش آقای جوادنائینی و سیدجواد ساداتی‌نژاد رساندند که فلانی ساز مخالف می‌زند! شما از این رفتار تمایل به قدرت تعبیر می‌کنید؟! 🔸🔸پس از این که آقای ساداتی‌نژاد نمایندگی را رها کرده و مسئولیت وزارتخانه کشاروزی را به عهده گرفتند جلسه‌ای با همفکران در دانشگاه کاشان برگزار شد. در این جلسه تنها سه نفر عملکرد آقای ساداتی‌نژاد را نقد کردند. که یکی از آن سه نفر من بودم. بروید بپرسید. ما سه نفر ایشان را نقد کردیم. چرا نمایندگی مردم درمجلس شورای اسلامی را رها کرده و مسئولیت وزارتخانه کشاورزی را به عهده گرفته است. این کار به معنی پشت کردن به رأی مردم است. شما این انتقادات را در زمانی که قدرت در کف اختیار ایشان بود تمایل به قدرت تحلیل می‌کنید؟! ⬅️ تاریخ انتشار: بیست‌وهفتم فروردین ماه 1403

«لیدر محلی» مهدی رمضانی علوی/قسمت دوم 🔹تصمیم‌سازان انتخاب دوازدهم🔹 بخش بیست‌وششم 🔹سید جواد ساداتی‌نژاد وقتی عطای وکالت را به ردای وزارت بخشید نتوانست ارتباط خود را با افراد موسوم به «لیدرهای محلی» که او را در جایگاه نمایندگی کاشان نشانده بودند حفظ کند. کاملاً طبیعی است. معمولاً وقت نماینده مردم در مجلس فارغ از بحث قانون ‌گذاری - که معمولاً اولویت آخر یک نماینده است - این قدر آزاد است تا صرف حوزه انتخابیه شود ولی برای وزارت چنین نیست؛ وزیر یک سر دارد هزار سودا؛ کل کشور را بایستی تحت پوشش قرار بدهد، آن هم وزارتخانه‌ای مثل جهاد کشاورزی که همواره مرکز توجه است و آب و نان مردم را در دست دارد. 🔹«مهدی رمضانی علوی» یکی از لیدرهای محلی است که در آخرین روزهای انتخابات 94 وقتی از «حسن فدایی» برید و به سید جواد ساداتی‌نژاد پیوست تمام تلاش خود را برای رأی‌آوری «ساداتی‌نژاد» به کار گرفت. خودش می‌گوید: 🔸«همان روز با آقای سیدجواد ساداتی‌نژاد تماس گرفتم. گفتم بیا جلو فرمانداری منتظر شما هستیم. «ابوالفضل» آنجا بود. «ابوالفضل» مسئول هیئت است. «ابوالفضل» روبه ساداتی‌نژاد کرد و گفت من مرید شما نیستم. مرید حاج مهدی هستم. دیشب با فدایی بوده و امروز با شماست. 360 شناسنامه اعضای هیئت در گاوصندوق است. فردا به خودشان -بچه‌های هیئت- می‌دهم به شما رأی بدهند.» 🔹🔸اثرگذاری لیدرهای محلی برای رأی آوری فراتر از تصور است. افراد منتظر اشارۀ «لیدر محلی» هستند. حاج مهدی برای اثبات این ادعا شمارۀ «سلمان» را گرفت و روی بلندگو گذاشت و نظر او را جویا شد. سلمان گفت: «حاج مهدی. من به خاطر خلوص نیتی که از شما دیده‌ام و خاطرمان از شما جمع است 423 نفر را به خاطر شما پای صندوق آراء برده‌ایم. عکس‌های آن موجود است.» 🔹🔸«حاج مهدی» آزاده جنگ تحمیلی است. اهل مطالعۀ نهج‌البلاغه است. برای اثبات صحبت‌های خود از نهج‌البلاغه وام گرفته و آن را با اشعار حافظ و حکایات آراسته و در جلسات مذهبی بیان می‌کند. باز در رابطه با اثراگذاری خود در انتخابات مجلس اضافه کرد: «صندوق شهرک آزادگان را بررسی کنید. یکی از رفقا در شهرک آزادگان 98 نفر را پای صندوق برده تا به آقای ساداتی‌نژاد رأی بدهند» 🔹وقتی یک «لیدر محلی» از آبروی خود مایه گذاشته و برای کاندیدا خرج می‌کند اگر هیچ امتیازی نخواهد حداقل انتظار دارد وقتی کاندیدا پا به مجلس گذاشت او را پیش هواداران خود روسفید کند. به تماس‌های لیدر بی‌درنگ پاسخ گوید و در جلساتی که دعوت می‌کند حاضر شود ولی «سیدجواد ساداتی‌نژاد» پس از آن که ردای وزرات را پوشید نه تنها به هیچ‌کدام از انتظارات «حاج مهدی» عمل نکرد بلکه افزون بر آن دلخوری‌های دیگری به بار آورد. 🔹در قسمت بعدی این گزارش مواجهۀ «مهدی رمضانی علوی» و «سیدجواد ساداتی‌نژاد» را بخوانید. ⬅️ تاریخ انتشار: بیست‌وهشتم فروردین ماه 1403

«جلسه دانشگاه» مهدی رمضانی علوی/قسمت سوم 🔹تصمیم‌سازان انتخاب دوازدهم🔹 بخش بیست‌وششم 🔸«مهدی رمضانی علوی» معتقد است «سیدجواد ساداتی‌نژاد» تازه مسئولیت وزارتخانه جهاد کشاورزی را به عهده گرفته بود که تلفن خود را به روی لیدرهای محلی خاموش کرد و پاسخ ایشان را نداد. 🔹وزیر کشاورزی با شدت گرفتن حرف و حدیث‌ها راه خود را به دانشگاه کاشان کج کرد تا در حاشیه مراسم «انتخاب هیئت رئیسه ایثار فجر» که در دانشگاه کاشان برگزار شد از هواداران خود دلجویی کند. همان جلسه‌ای‌ که قرار شد ادامه پیدا کند ولی متوقف ماند و برخی از هواداران را به رقبا پیوند زد. 🔹🔹اگرچه در این جلسه مباحثی مانند چرایی رها کردن نمایندگی و پذیرش وزارت، به کار گرفتن برادرخانم‌ها در وزارتخانه، محموله برنج انبار خیران و توزیع بسته‌های معیشتی و پس از آن جلسه افطاری طلاییه مطرح شد ولی درخواست جدی «لیدرهای محلی» چیز دیگری بود؛ درخواستی که مورد پذیرش ساداتی‌نژاد قرار گرفت ولی بدان عمل نکرد! 🔸🔸«مهدی رمضانی علوی» در این خصوص گفت: «در دانشگاه بودم که «علیرضا باغبان» تماس گرفت که در جلسه خصوصی لیدرها با سیدجواد ساداتی‌نژاد شرکت کنم. قبول نکردم. «عباس کتابی» تماس گرفت. گفتم شرکت نمی‌کنم. گفت اگر شرکت نکنید جلسه را برگزار نمی‌کنیم. بالاخره راضی شدم در جلسه حاضر شوم. 🔸🔸جلسه با حضور حدود 20 نفر از «لیدرها» تشکیل شد. آقای عباس عربشاهی، غلامرضا سلوکی، جواد نائینی، علیرضا باغبان، مهدی نادعلی، عفت پدرام‌فر و تعدادی دیگر حاضر شدند. قرار شد اعضای حاضر در جلسه به مدت 3 دقیقه صحبت کنند. نوبت که به من رسید اعتراض کردم. آقای ساداتی‌نژاد گفتند «حاج مهدی» 6 دقیقه صحبت کند. 🔸🔸گفتم: «آقای ساداتی‌نژاد چه کاری انجام داده‌اید که هر روز رسانه‌ها و صدا و سیما راجع برادرخانم‌هایت صحبت می‌کنند که در مسئولیت‌های وزارتخانه به کار گرفته‌ای؟ گفت رئیس جمهور گفته محکم بایست! گفتم بگوید! چرا باید مردم مرتب انگشت در چشمان ما -به عنوان هواداران شما- فرو کرده و این کار شما را زیر سوال ببرند؟! 🔸🔸از طرف دیگر یک ماه 720 ساعت است. یعنی از این مدت 2 ساعت به «لیدرها» نمی‌رسد؟! گفت من به کاشان نمی‌آیم! گفتم می‌خواهید ساعت‌های ورود و خروج به کاشان و خانه‌هایی که می‌روید اعلام کنم؟! برای چه وقت نمی‌گذارید؟! اگر تا این حد وقت ندارید پیام من را در دستشویی جواب بدهید!! 🔸🔸آقای ساداتی‌نژاد! شما مومن نیستید!! شما گفتید به خاطر شال حضرت فاطمه رأی آورده‌اید! شما گفتید به واسطۀ رمضانی یک شهر به من رأی داده است! شما مومن نیستید! حضرت امیر که شما از او دم می‌زنید می‌فرماید روز مومن سه قسمت است؛ کار، عبادت، تفریح و زندگی! چرا جواب ما را نمی‌دهید؟! 🔸🔸ساداتی‌نژاد در جمع جلسه گفت هرچه حاج مهدی می‌گوید راست می‌گوید! من نمی‌توانم! ولی قول می‌دهم ماهی یک بار با «لیدرها» جلسه بگذارم!!» 🔹🔹«ساداتی‌نژاد» باز به قول خود وفا نکرد و لیدرهای محلی را بدون پاسخ گذاشت تا جلسه افطار طلاییه راه برخی از هواداران را از او جدا کند. گزارش در قسمت بعدی به این موضوع خواهد پرداخت. ⬅️ تاریخ انتشار: بیست‌ونهم فروردین ماه 1403

🔹مسئولیت‌پذیری🔹 سرانجام همه باید مسئولیت كامل اقدامات خود را بپذیریم، برای همۀ كارهایی كه انجام داده و نداده‌ایم.

تبسم دانشگاه علوم پزشکی به مپنا 🔹سلسله مطالب حوزه سلامت🔹 بخش هفتم 🔸دانشگاه علوم پزشکی تصمیم دارد خدمات تصویربرداری مراکز درمانی بیمارستان بهشتی و نقوی را به «مپنا» واگذار کند. شرکتی که حوزه کاری‌اش ساخت تجهیزات نیروگاهی و زیر مجموعۀ وزارت نیرو است. «مپنا» چند سالی است که تصمیم گرفته در حوزه «سلامت» نیز نقش‌آفرینی کند. این تصمیم از زمان وزارت سیدحسن قاضی‌زاده هاشمی -وزیر وقت بهداشت و درمان- شروع شد و به مرور توسعه پیدا کرد. نام این مجموعه را «تبسم» نهاده‌اند. ابتدا قرار شد برای ساخت و تأمین تجهیزات -برای کم‌رنگ و بی‌اثر کردن مافیای تجهیزات درمانگاهی- اقدام کند. پس از آن در حوزه ارائه خدمات نیز وارد شد. 🔸سهام‌دار اصلی مپنا وزارت نیرو و آستان قدس رضوی است. بخشی از سهام آن نیز در بورس ارائه شده است. اکنون ارائه خدمات تصویربرداری تعدادی از مراکز درمانی شهرستان‌‌های کشور را تحت پوشش قرار داده است. افزون بر آن سه بیمارستان تهران - فیروزگر، رسول اکرم و طالقانی- نیز تحت پوشش خدمات این شرکت است که نتوانسته رضایت کادر و مشتریان خود را به دست آورد. 🔸در این گزارش با افراد مطلع در «مپنا» و بیمارستان «فیروزگر» صحبت شده تا کم و کیف ارائه خدمات مپنا در حوزه تصویربرداری بیشتر روشن شود. ⬅️ این مطلب را در «روزنگار» بخوانید ⬅️ تاریخ انتشار: سی‌ام فروردین ماه 1403

پیروز انتخابات 1402 مهدی رمضانی علوی/قسمت چهارم 🔹تصمیم‌سازان انتخاب دوازدهم🔹 بخش بیست‌وششم 🔹🔹«مهدی رمضانی علوی» سه ماه به انتخابات 94 در شهدای گمنام راوند در حضور «حسن مفتح» با «حسن فدایی» هم‌پیمان شد و چند روز به انتخابات به ستاد «سیدجواد ساداتی‌نژاد» پیوست. خودش در خصوص دلایل گسستن و پیوستن می‌گوید: 🔸🔸«هفت هشت روز به انتخابات متوجه شدم که گروهی از بیت یثربی برای تبلیغات حسن فدایی به علوی آمده‌اند. به آقای حسن فدایی گفتم مگر قرار نبود که دور چپ و راست را خط بکشید؟! حمایت بیت یثربی از شما ناشی از چیست؟! باید آن را تکذیب کنید. به آقای فدایی گفتم به رسول‌الله اگر تا صبح آن را تکذیب نکنید از شما جدا می‌شود. 🔸🔸تکذیب نکرد. بلافاصله از فدایی جدا شده و به ستاد ساداتی‌نژاد پیوستم. شب در منزل «احمد» با ساداتی‌نژاد عکس گرفته و مصاحبه کردم. آقای اصغر رحمانی و محمد رضوان‌نژاد هم حضور داشتند. عکس و فیلم در کانال‌ها منتشر شد. 🔸🔸پس از آن احساس کردم رقابت نزدیک است. برای تبلیغات سیدجواد ساداتی‌نژاد از شورای نگهبان انصراف داده و اولین جلسه را برای تبلیغات به راوند رفتیم. من و «سید جواد ساداتی‌نژاد» و «مهدی رضوی» به مسجد امام سجاد راوند رفتیم. دو جلسه هم جوشقان صحبت کردم. حتی در جلسه‌ای در بلوار ساحلی که با حضور 300 ورزشکار تشکیل شده بود 5 دقیقه «حسین حیدریان» صحبت کرد و 10 دقیقه من صحبت کردم. بالاخره به عنوان سخنران ساداتی‌نژاد فعالیت کردم. برای دورۀ دوم نیز همکاری کردم ولی یک سال که از نمایندگی ساداتی‌نژاد گذشت از او فاصله گرفتم.» 🔹🔹«مهدی رمضانی علوی» پس از جلسه دانشگاه به صورت جدی از ساداتی‌نژاد جدا شد. «حاج مهدی» دلایل جدایی خود را چنین عنوان کرد: 🔸🔸«سید جواد ساداتی‌نژاد ارتباط خود را پس از نمایندگی دورۀ دوم و تصدی وزارت جهاد کشاورزی با لیدرهای محلی قطع کرد. حرف و حدیث‌هایی که پیرامون به کار گیری برادرخانم‌هایشان مطرح شد. برگزاری جلسه طلاییه و توزیع کارت‌های هدیه که در اختیار هواداران قرار داد. افزون بر این پرونده نهاده‌های دامی و چای دبش باعث شد که از او جدا شوم.» 🔹🔹«حاج مهدی» معتقد است برای حرف‌های خود دلیل و مدرک دارد ولی هواداران سیدجواد ساداتی‌نژاد اتهامات را رد کرده و می‌گویند کارت‌های هدیه جلسه طلاییه شایعه است و هنوز برای پرونده نهاده‌های دامی و چای دبش حکمی صادر نشده است ولی هرچه هست انتخابات 1402 نیز به سرانجام رسید و همچنان «حاج مهدی» پیروز انتخابات است. ⬅️ تاریخ انتشار: سی‌ویکم فروردین ماه 1403

افزایش کیفیت یا رفع مسئولیت 🔹سلسله مطالب حوزه سلامت🔹 بخش هفتم 🔹🔹این روزها صحبت از برونسپاری بخش تصویربرداری بیمارستان بهشتی و نقوی به مجموعه‌ای موسوم به «تبسم» است که زیرمجموعه شرکتی به نام «مپنا» است. روزنگار برای بررسی تجربه‌های پیشین این مجموعه سراغ یک مقام مطلع در بیمارستان‌های فیروزگر و رسول اکرم تهران رفته که مدیریت بخش تصویربرداری این دو بیمارستان به مجموعۀ «مپنا» واگذار شده است: 🔸معمولاً بیمارستان‌ها و مراکز درمانی با کمبود بودجه مواجه شده و ناچارند بخشی از خدمات خود را به بخش خصوصی واگذار کنند. گفته می‌شود این گونه اقدامات در راستای چابک‌سازی سیستم و افزایش کمیت و کیفیت خدمات است ولی این کار بیشتر رفع مسئولیت است. 🔸یکی از این موارد بخش تصویربرداری است که هزینه سنگینی به بیمارستان تحمیل کرده است. طبیعی است چنانچه مدیریت آن به بخش خصوصی واگذار شود ضمن این که دردسرهای موجود را برطرف خواهد کرد درآمدی نیز برای مجموعه دربرخواهد داشت ولی آیا با این برونسپاری انتظارات و توقعات دانشگاه و مردم را نیز تأمین خواهد کرد؟! 🔸تجربه واگذاری خدمات تصویربرداری بیمارستان رسول اکرم و فیروزگر تهران به «مپنا» افت کیفیت مباحث «درمانی» و «آموزشی» را به دنبال داشته است. 🔸حوزه کار «مپنا» مباحث انرژی و نیروگاهی است. چند سالی است پا بر عرصه سلامت گذاشته‌ و آرام آرام توسعه پیدا کرده است. حضور مپنا در این حوزه ناشی از مشکلات مالی بیمارستان‌هاست که ناچار شده‌اند مدیریت بخش تصویربرداری را برون‌سپاری کنند. از طرفی بخش خصوصی تمایلی به مشارکت نداشته و «مپنا» - به عنوان یک شرکت نیمه دولتی- از این فرصت استفاده کرده است. 🔸طبیعی است که اولویت برای این گونه مجموعه‌ها مباحث اقتصادی است. مباحث درمانی و آموزشی در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرد. اگر تجربه مدیریت مپنا در حوزه تصویربرداری بیمارستانی در بیمارستان‌های فیروزگر و رسول اکرم را مدنظر قرار دهیم تجربه‌ای موفق نبوده است ولی تجربه دیگر مراکز درمانی در شهرستان‌ها قابل بررسی است. 🔸معمولاً این گونه مجموعه‌ها دنبال افزایش در آمد به هر نحو هستند. برای تأمین این خواسته بیمار بیشتری پذیرش شده و مباحث «درمانی» و آموزشی به حاشیه می‌رود. مباحث بازسازی و نوسازی وسایل و تجهیزات نیز در اولویت‌های بعدی قرار خواهد گرفت. 🔸راه حل چیست؟ قطعاً اگر بیمارستان‌ها و دانشگاه‌های آموزشی و درمانی بودجه مورد نیاز بخش تصویربرداری را تأمین کرده و خود مدیریت آن را به عهده بگیرند با شرایط بهتری مواجه خواهیم بود. البته این کار مشروط بر تأمین بودجه است ولی واقعیت موجود نشان از آن دارد که اکثر دانشگاه‌ها و بیمارستان‌ها بر اثر مشکلات مالی ناچارند بخشی از خدمات خود را برونسپاری کنند. 🔹🔹در قسمت بعدی این گزارش توضیحات مدیر CRM مپنا -مدیر ارتباط با مشتریان مپنا-را در این خصوص بخوانید. ⬅️ تاریخ انتشار: یکم اردیبهشت ماه 1403

🔹ویژگی‌ مدیران موفق🔹 🔸ارتباط خوب 🔸انتقاد پذیری 🔸مهارت فردی 🔸حمایت از توسعه دیگران 🔸پذیرش نوآوری 🔹🔹 شما بگویید؛ شخصیت کدام یک از مدیران شهرستان‌های کاشان و آران و بیدگل به این ویژگی‌ها آراسته است؟