33.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت #تشرف آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی (ره) محضر امام زمان(عج)
#حجت_الاسلام_عالی
🏴 #سلام
🏴 #فاطمیه
🏴 #لبیک_یا_خامنه_ای
🏴 #ثامن_مدیا_قزوین
═•☆✦𑁍❧🌹❧𑁍✦☆•
https://rubika.ir/rayehe_omid🌹
https://eitaa.com/SALAM42🌹
🌼💦🌼💦🌼💦🌼💦🌼💦🌼💦🌼
💚* #امام_حسین #امام_زمان #تشرف
🔻داستان تشرف یکی از علمای اصفهان؛ بسیار 🌴زیبا و نکته دار...
✨علی رغم طولانی بودن مطالعه آن را از دست ندهید:
🔹حدود هشتاد سال پیش برای یکی از علمای ✨اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند تشرفی پیش آمده بود که خیلی جالب 🪴است.
🔸ايشان جوان بوده و سوار الاغ مى شده و ✨اطراف اصفهان تبلیغ مى رفته و روضه مى 🥀خوانده است. دهه اول محرم بوده، به يكى ✨از روستاهای اطراف مى رود و منبرش را 🌷می رود. آن روز برف سنگينى مى آمده است.
🔹وقتى اين روضه تمام مى شود بايد به يك ✨روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. 🪴سوار الاغ که مى شود برود، يكى از اهالى ✨اين آبادى مى آيد و مى گويد:« آقا سيد تو 🪴راه گرگ و حيوانات درنده هستند مى خواهید يكى، دو نفر همراهتان بفرستيم؟
🔸ايشان مى گويد: مى روم مشكلى نداره» و 🌼قبول نمی کند همراهی بیاید.
✨نقل می کند عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف 🔹سنگينى مى آمد. برف سنگينى هم به زمين 🔸نشسته بود. مى گويد مقدارى كه آمدم احساس 🟢کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، 🟠دارد مى آيد.
🔹منتهى از بس برف سنگين بود، حوصله نكردم سرم را بیرون بیاورم و ببينم کیست. ♦️🍃حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد.
🔸بعد آن آقا كه پشت سر من مى آمد گفت:« آ 🌞سيد مصطفى سلامٌ عليكم».
🔹گفتم:« سلام عليكم» .
🔸گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟)
🔹گفتم:« بفرماييد».
🔸گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد 🥀حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟
🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده ام كه چنین 🍂کاری کرده اند.
🔸آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن 🥀رفتند؟»
🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم 🍁بر بدن رفتند.»
🔸مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. 🪴بازآن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه 🌷السلام) را، منهدم كند؟»
🔹گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد».
🔸گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم 🍀بزنند و مساوى كنند؟»
🔹گفتم:« من در تاريخ خوانده ام كه 🌻فرستادند اما گاوها نرفتند».
🔸گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك 🪴حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت 🍀ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند 🍂و شخم نزدنند و قبر را از بين نبرند؟!»
🔹آقا سید می گوید من به فکر رفتم که عجب 🎍سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری 🥀اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى كردم. گويا حس كردم 🍀از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و 🌸جوابی برای این سوال به نظرم آمد.
🔸گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد».
🔹گفتند:« چى هست؟»
🔸گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء 🌷(عليه السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت 🍀استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه ✨دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر 🪴بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند ✨هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند.
🌴اما در جريان متوكل، اينها مى خواستند آثار حضرت را از بين ببرند.
🔹نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند».
🔸آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.»
🔹آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم 💦را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى 🍀جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده ام، نيست.
#سلام🏴🕌
#لبیک_یا_خامنه_ای🏴🕌
#ثامن_مدیا_قزوین 🏴🕌
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ 🏴🕌
═•☆✦𑁍❧🌷❧𑁍✦☆•
https://rubika.ir/rayehe_omid🌷
https://eitaa.com/SALAM42🌷