به زبانی عامیانه اما متاسفانه عین حقیقت! https://eitaa.com/SAmarashi

✍ این #مقاله در سال ٢٠١٧ در مرکز روان‌شناسی و علوم اعصاب دانشگاه گلاسگو اسکاتلند نوشته شده و در ژورنال بسیار معتبر زیر به چاپ رسیده است. Frontiers in Psychology 📌 این پژوهش به ارتباط بین پوشش #زنان و تأثير روان شناختی آن بر نگاه شیءانگارانه و ابزاری مردان به زنان، خود شیءانگاری زنان، نقش #رسانه‌ در ترویج این نگاه و در نهایت خشونت جنسی می‌پردازد. https://eitaa.com/SAmarashi

جهت یادآوری

جلسه کرسی نظریه رابطه لیبرالیسم جنسی و خشونت، در دانشگاه شهید چمران اهواز توسط دکتر مرعشی، 27 آذر 97 کانال ارائه مباحث علمی و معرفتی دکتر مرعشی پزشک و روانشناس https://eitaa.com/SAmarashi

آستروتورفینگ و روش مقابله با آن آستروتورفینگ عملیاتی است پنهانی جهت بسیج توده‌های مردم برای اهداف از قبل تعیین شده از طریق نشر اطلاعات نادرست. https://eitaa.com/SAmarashi

جهان به کدام سو می‌رود؟ این را می‌دانستیم اما نمیدانستیم چگونه؟ سایبرنتیک و جریان آزاد اطلاعات، چاقوی دو دمی بود که بالاخره گلوی طراحان خودش را برید. جهان بیدار می‌شود! https://eitaa.com/SAmarashi

بعد من قافله سالار تویی خواهر من! https://eitaa.com/SAmarashi

این هم حرفی است! https://eitaa.com/SAmarashi

این دیگه خیلی معرکست😐😐😐😐 بعضیها یاد بگیرن... 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 عدل علی @adlealihak

👇دیدگاه ارسالی: پایه‌های شکل‌گیری یک چرخه معیوب فرهنگ شهرت چیزی فراتر از علاقه به افراد مشهور و انعکاسی از ارزش‌های اجتماعی و نمایش رابطه پیچیده میان انتظارات اجتماعی و واقعیت‌های اقصادی -اجتماعی است. از سوی دیگر آگهی‌های بازرگانی و تبلیغات هم کارشان القای نیاز و رؤیافروشی است. بر این اساس، آگهی‌های بازرگانی تلاش می‌کنند یک زندگی آرمانی را برابر چشم مخاطب به تصویر بکشند و از این طریق به او القا کنند با داشتن وسیله یا استفاده از خدماتی خاص می‌تواند به آن زندگی آرمانی و رؤیایی دست پیدا بکند. حالا تلفیق این دو را در نظر بگیرید که چه خواهد شد؟! یعنی رؤیافروشی و القای زندگی آرمانی به وسیله یک چهره یا سلبریتی! اینجاست که چرخه معیوب شکل می‌گیرد. چهره‌های درجه چندم سردمداران آگهی‌های تجاری در این چرخه اغلب هنرمندان و ورزشکاران چهره‌های واقعی و اصیل وارد نمی‌شوند! خیلی از چهره‌هایی که سردمدار آگهی‌ها هستند، در عرصه سینما و تلویزیون اثر قابل‌تأملی نداشته‌اند. هنرمندان آثار ماندگار سینما و تلویزیون کشور و فیلم‌هایی همچون آژانس شیشه‌ای، ناخدا خورشید و مادر یا سریال‌هایی همچون سربداران و هزاردستان، سهمی از آگهی‌های بازرگانی ندارند، بلکه چهره‌های هنری و ورزشی درجه چندم که در حالت عادی با اقبال اجتماعی مواجه نبوده و نتوانسته‌اند در کارنامه کاری خود اثر قابل‌توجه و ماندگاری را بر جای بگذارند، وارد این چرخه می‌شوند تا بتوانند آن توجهی که نتوانسته‌اند از طریق حرفه و کار خود کسب کنند، با تکرار و تلقین آگهی‌های بازرگانی و تبلیغات به دست بیاورند. بازیگران و چهره‌هایی که نهایت حضورشان در سینما و تلویزیون آثار لمپنی و سطح پایینی بوده که نه فقط نقش مثبتی در فرهنگ و هنر این مرز و بوم نداشته‌اند، بلکه خود این آثار چالش‌برانگیز هم بوده‌است. چهره‌های ورزشی و سایر چهره‌هایی که سردمدار آگهی‌های بازرگانی هستند نیز حکایت‌شان همین است. از همین روست که شاهد سردمداری سلبریتی‌های درجه چندم در تبلیغات و آگهی‌های بازرگانی هستیم. چرخه درآمدزای سلبریتیسم ضد امنیت‌ملی را قفل کنید. سلبریتی‌ها را رسانه‌ها می‌سازند. چهره‌هایی که به واسطه تکرار و تلقین رسانه‌ها رفته‌رفته در بین مردم شناخته می‌شوند و اعتبار می‌یابند و به عنوان گروه‌های مرجع مطرح می‌شوند. به گزارش مشرق، کافی است نگاهی به دور و بر خودمان بیندازیم تا متوجه شویم سردمداران آگهی‌های بازرگانی و تجاری چهره‌های هنری درجه چندمی هستند که به واسطه پروپاگاندیسم معیوب با حداقل توانایی در حوزه هنری و ورزشی توانسته‌اند از حلقه فیلم‌های تجاری دسته‌چندم یا موفقیت‌های ورزشی حداقلی، به حلقه تبلیغات راه بیابند. این افراد بعد از دیده‌شدن در تکرار و تلقین تبلیغات و آگهی‌های تجاری بازرگانی، در مرحله بعدی وارد حلقه فعالیت‌های ضد دینی و ضد ارزشی شده‌اند! در واقع انگار جریانی از پشت صحنه این روند معیوب را مدیریت می‌کند تا در زمان مناسب این افراد را به میدان بیاورد تا لیدر و پرچمدار حرکت‌های ضد دینی و ضد ارزشی شوند! این در حالی است که در همه جای دنیا ضوابطی بر این موضوع حاکم است، چراکه چنین چرخه معیوبی موجب ناراضی‌سازی می‌شود و بسیاری از نخبگان علمی، فرهنگی، هنری و ورزشی وقتی می‌بینند یک سلبریتی درجه چندم، در چرخه‌ای فاسد می‌تواند درآمدهای میلیاردی داشته باشد، اما یک استاد دانشگاه و یک نخبه علمی و هنری باید با حداقل‌ها به کشورش خدمت کند، دچار حس خسران می‌شوند! پس این چرخه معیوب باید در یک‌جا متوقف شود و سررشته توقف این چرخه در دست دولت و نهادهای رسمی است. درست همان نهادهایی که اجازه می‌دهند صدا و تصویر چنین افرادی روی بیلبوردهای شهر قرار گیرد یا از تلویزیون بارها و بارها پخش شود. سلبریتی‌ها را رسانه‌ها می‌سازند. چهره‌هایی که به واسطه تکرار و تلقین رسانه‌ها رفته‌رفته در بین مردم شناخته می‌شوند و اعتبار می‌یابند و به عنوان گروه‌های مرجع مطرح می‌شوند. با وجود این، هر هنرمند ورزشکار و چهره‌ای را نمی‌توان سلبریتی دانست. در دنیای امروز معنای سلبریتی تغییر کرده‌است و سلبریتی بودن به معنای داشتن استعداد ویژه در هنر یا ورزش نیست، بلکه سلبریتی‌ها افرادی هستند که به مدد رسانه‌ها توانسته‌اند به شهرت دست یابند و بیشتر رؤیای مخاطبان را تحریک کنند! https://eitaa.com/SAmarashi

... بدون شرح! https://eitaa.com/SAmarashi