eitaa logo
صدای‌سکوت!🇵🇸
499 دنبال‌کننده
332 عکس
72 ویدیو
7 فایل
و تو چه میدانی از غمی که در واژه واژه شعرهایم نهفته است ؟
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از - دِلـخُوشیم -
-
من نبودم اهل تسبیح و روایت لیکن او کرده شیدای حدیث و معرفت قلب مرا
بزرگترین مسئولیت ما در این قرن وحشی، تربیت و سازندگی است . ‹عین‌صاد›
وقتی میفهمم توی یک جمعی حضور داشتی قلبم شروع به تند تپیدن می‌کند، حسرت می‌خورم که چرا من آنجا نبودم ؟! هزار فکر و خیال می‌کنم چگونه سراغت را بگیرم که از تو برایم بگویند اما ، نفهمند منظورم تویی ! اما دلم تابِ و تحمل ندارد که ! زمان را هدر نمیدهمُ بدونِ فکر سریع می‌پرسم : فلانی چیکار میکرد ؟! چی می‌گفت ؟! سر شام هم بود ؟! و بعد از ذوقِ شنیدن جواب توی دلم میگویم : قربانت شوم که اکثراً ساکتی ، ان‌شاءﷲ که شام حاجیه خانوم به دلت نشسته ! و تصور می‌کنم که چه پوشیده بودی ، مثل همیشه پیرُهنِ سفید روی کتانیِ آجری راسته پوشیدی یا چیز دیگری ؟! بعد . . . بعد بغض گلویم را فشار میدهد ، اشک در چشمانم موج سواری میکندُ و به خودم میگویم : دختر این قضیه خیلی وقت است برای تو تمام شده ، تمااام ؛ چرا هنوز بهش فکر می‌کنی ؟ خب میدانی . . راستَش من دیگر به تو فکر نمی‌کنم ؛ اما هوا هنوز سرد است ، لباس گرم بپوش . . . ✍🏻صدای‌سکوت!
‏ولی‌راست‌میگفت ؛ ‏ رفتنای‌ واقعی‌ خداحافظی ندارن(:
صدای‌سکوت!🇵🇸
وقتی میفهمم توی یک جمعی حضور داشتی قلبم شروع به تند تپیدن می‌کند، حسرت می‌خورم که چرا من آنجا نبودم
من بارها آمدم؛ تو نبودی ! دیواره‌های كافه شاهد بودند ، كه چقدر آمدمُ بهشان زل زدم و جای خالی ات ماند و منُ من ! تنهایی نوشیدم قهوه تلخ را، به تلخی فراقمان ؛ همانجا، روی همان صندلی بارها آرزویت کردم . . . کاش قاصدک من هم به مقصد میرسید ! ✍🏻صدای‌سکوت!
میدانم حق ندارم از دلدادگی با شما بگویم باید دهانم را آب بکشم که نامِ عزیزتان بر لبانم است اما، چه کنم ؟! مگر میشود عاشق باشی و ناز معشوق نکشی ؟! راستش را بخواهی همین عشقِ شماست مرا سرِ پا نگه داشته عزیز تر از جانم . . دوست دارم از عشقِ بی‌انتهایم فریادِ دل باختگی برآرم ؛ لیکن سَرِ بر گریبانُ ، تنِ خجلُ ، گناهانِ بر دوش، فرصتِ قد عَلَم کردن این چاکرتان را نمیدهند !! باشد که به حرمت دلدادگی‌مان آقایی کنید دستی بر سر ما بکشیدُ کوتاه دعای ِخیرتان بدرقه دنیای ِپوچ‌مان گردد . از دلداده شما به آقای ِ مهربان ؛ صاحب‌الزمان🌱
بقول علیرضا قربانی؛ ای قطره‌های باران! آیا شما ندارید؟ زان بی نشان نشانه (:
هدایت شده از صدای‌سکوت!🇵🇸
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
هدایت شده از - طهران -
باز خوبه ایتا تو آپدیت جدیدش نشون نمیده چند دقیقه میشینیم تو پیوی طرف و خیره میشیم به صفحه اگر نه که شرف و آبرو نمی‌موند واسمون.
ما فرزندانِ شب ، جز دلتنگی به ارث نبرده‌ایم !
یادَت هست لب دیوار نشسته بودیم ؟ شاکی بودم از سختی روزگار، خواستی دلداری‌ام دهی ؛ با همان لبانِ اناری به زبان آوردی که : زیاد فکر نکن! زندگی هنوز هم قشنگیاش رو داره ((: به چشمانِ خمارِ خرمایی‌ که خاورمیانه را بهم ریخته بود خیره شدم ، هلالی بر لبم نشست، توی ِ دلم گفتم : اولینَش خودَت . . . اما تو فقط لبخندِ روی لبم را دیدی ؛ لب‌ هایمان زبان یکدیگر را خوب میفهمیدند، بعد از من غنچهِ خنده‌ای رو لب تو هم شِکُفت . لبم لبت را تحسین میکرد ، به قول شاعر : موجه ‌ترین دلیل دوست داشتن است ! لبخندِ بی‌اختیاری که دلیلَش لبخند دیگری ست . . . ✍🏻صدای‌سکوت!
در جوار حضرات جعفربن موسی و شهید همت به یادِ ؛ دلداده متحول مئاب متناقص نما مآحد رأیه‌الهدی فاستقم پیام های ذخیره شده خانوم عکاس مکتئب حنفا پلی لیست مداحیاتون حبیب مکروبه مبتلا و حالِ دل .
خواستم بگم، بگم دلم برات خیلی تنگ شده ! بگم دلم برا اون غروبِ اربعین، اون حسینیه و زائراش اون موکب و خدمتاش خیلی خیلی تنگ شده ! حتی.. حتی دلم برا آقام تنگ شده ، برا صحن و سراش برا حرمِ باصفاش ؛ برا بین‌الحرمینُ نخلای اصیلِش . . خواستم بگم هیچ خودت میدونی چقّدر خوشبختیُ در چه بهشتی نفس میکِشی؟!(: تویی که تو بغل بین‌الحرمینی، ساکنِ بین‌الحرمینی ! ؛ ولی دلم نیومد خنده‌مونو تبدیل به بغضُ و گریهُ دلتنگی کنم عذراء خانومِ کربلایی ! گریه‌هاش بمونه برا ما بی‌سعادتا، از دور سلام دادناش بمونه واسِ ما کم لیاقتا ؛ بین‌الحرمینُ نیمه‌شب قدم زدناش برا شما عراقی‌ها . . 💔 'السلام علیک یا مولای بأننا بعيدين عنك ، لكن قلوبنا مملوءة بحبك دائمًا♥️' 'سلام بر تو آقایی که از تو دور هستیم اما قلب ما از عشق تو پر است' .
صدای‌سکوت!🇵🇸
-
یادَت که هست ! دُهِ بامداد، بین‌الحرمینِ توُ عباسَت نشسته بودم روی کاشی‌های خُنَکِ صحنَت، نخلهایت هم از دو طرف بادَم میزدند، بهشتی بود برای خودَش احسنُ‌الخالقین ! خیر سرم آمده بودم گله کنم، چَشمم که به گنبد افتاد هر چه داشتمُ نداشتم بر بادِ فنا رفت ! بی‌خود از خود نشستم آن وسطُ فقط تماشایت کردم . . آنقَدَر آن صحنه زیبا بود که نمی‌خواستم یک لحظه‌اش را از دست بدهم ؛ یادت هست آقای ِ من ؟! چُنان غرق تماشایَت بودم که اگر قطره اشکی بی‌اختیار دیده‌ام را تار میکرد، مزاحمِ لعنتی را کنار میزدمُ بااز به تو خیره میشدم ؟! ولی خودمانیم با اینکه سیر تماشایت کردم ؛ اما خوب ندیدمَت((؛ دلم هوایَت کرده کم کن این فاصله را . . ✍🏻صدای‌سکوت!
درد‌ِ فراق‌ را‌ به‌ کدامین‌ مطب‌ بَرَم ؟! رفع‌ِ غم‌ِ حبیب‌ که‌ کار‌ِ طبیب‌ نیست !
میگن فقط اونی میتونه حالت رو خوب کنه که حالتُ بَد کرده باشه ؛ ولی اینو بدونید همیشه یکی دیگه‌م هست میتونه گَردُخاکِ دلتونو کنار بزنه (: اِهم . . دقیقا خودش❥