🌙داستان شب
محدّثين و مورّخين آورده ند:
چون امام حسن مجتبى عليه السلام روزهاى آخر عمر خويش را سپرى مى نمود و زهر، تمام وجودش را فرا گرفته بود، چهره مباركش به رنگ سبز متمايل گشته بود.
در اين هنگام برادرش حسين عليه السلام كنار او حضور داشت که ناگاه امام حسن عليه السلام گريان شد.
برادرش حسين عليه السلام اظهار داشت: چرا رنگ صورتت دگرگون و سبز شده و چرا گريان هستى؟
فرمود: اى برادر! هم اكنون به ياد سخنى از جدّم رسول خدا افتادم.
حسن و حسين عليهما السلام در این هنگام دست در گردن هم انداخته و مدّتى گريستند.
پس از آن امام حسين عليه السلام پرسيد جدّم چه فرموده است؟
پاسخ داد: در ضمن سخنانى فرمود: آن هنگامى كه به معراج رفتم و در بهشت وارد شدم و جايگاه مؤ منين را مشاهده كردم، دو قصر بسيار زيبا و عظيم مرا جلب توجّه ساخت كه يكى از آن ها زبرجدِ سبز رنگ و ديگرى از ياقوتِ قرمز بود.
از جبرئيل پرسيدم: اين دو قصر زيبا براى چه كسانى است؟
جبرئيل اظهار داشت: يكى از آن ها براى حسن و آن ديگرى از براى حسين مى باشد.
گفتم: اى جبرئيل! پس چرا هر دو يك رنگ نيستند؟
ساكت ماند و جوابى نگفت.
پرسيدم : چرا حرف نمى زنى و جواب مرا نمى دهى؟
گفت: شرم دارم از اين كه سخنى بر زبان آورم.
پس او را به خداوند متعال سوگند دادم كه علّت آن را بيان نمايد.
پاسخ داد: آن ساختمانى كه سبز رنگ است براى حسن ساخته شده، چون او را به وسيله زهر مسموم مى كنند و هنگام رحلت رنگ بدن مباركش سبز خواهد شد.
و آن ديگرى كه قرمز مى باشد براى حسين تهيّه شده، چون او را به قتل مى رسانند و سر و صورت و بدن مقدّسش آغشته به خون خواهد شد.
و در اين لحظه امام حسن مجتبى و برادرش حسين علیهما السلام و تمام كسانى كه در آن مجلس حضور داشتند سخت گريستند.
#داستان_شب
📚مدينة المعاجز: ج 3، ص 331، ح 913، منتخب طُريحى : ص 180
ނގމ
برای عضویت در کانال لایک کنید ♡
♦️ ♦️پایگاه خبری تحلیلی #صراط
@SERATE_RESANE───•┅•╮
🌐
#تقوی
#صراط
رسانه اساتید انقلابی ایران.........🇮🇷
#حل_مسئله
•┈┈┈••@SERATE_RESANE••┈┈┈•