#تفسیر_قرآن 😍
تفسیر سوره بقره - آیه ۲۵
وَبَشِّرِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّلِحَتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَرُ کُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِّزْقاً قَالُواْ هَذَا الَّذِى رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَبِهاً وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَ جٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِیهَا خَلِدُونَ
ترجمه :
و کسانى را که ایمان آورده وکارهاى شایسته انجام داده اند، مژده بده که برایشان باغهایى است که نهرها از پاى (درختان) آن جارى است، هرگاه میوهاى از آن (باغها) به آنان روزى شود، گویند: این همان است که قبلاً نیز روزى ما بوده، در حالى که همانند آن نعمتها به ایشان داده شده است (نه خود آنها) و براى آنان در بهشت همسرانى پاک و پاکیزه است و در آنجا جاودانه اند.
شاید مراد از «متشابهاً» این باشد که بهشتیان در نگاه اوّل، میوه ها را مانند میوه هاى دنیوى مى بینند ومى گویند: شبیه همان است که در دنیا خورده بودیم، لکن بعد از خوردن مى فهمند که طعم و لذّت تازهاى دارد. و شاید مراد این باشد که میوههایى به آنان داده مىشود که همه از نظر خوبى و زیبایى و خوش عطرى یکسانند و مانند میوههاى دنیا درجه یک، دو و سه ندارد.
در قرآن، معمولاً ایمان و عمل صالح در کنار هم مطرح شده است، ولى ایمان بر عمل صالح مقدم قرار گرفته است. آرى، اگر اتاقى از درون نورانى شد، شعاع این نور از روزنه و پنجرهها بیرون خواهد زد. ایمان، درونِ انسان را نورانى و قلب نورانى، تمام کارهاى انسان را نورانى مىکند. برکات ایمان و عمل صالح بسیار است که در آیات قرآن به آنها اشاره شده است.
همسران بهشتى دو نوع هستند:
الف: یکى حور العین که همچون لؤلؤ و باکره هستند و در همان عالم آفریده مىشوند. «أنشاناهنّ إنشاء»
ب: همسران مؤمن دنیایى که با چهره اى زیبا در کنار همسرانشان قرار مى گیرند. «ومن صلح من ابائهم و أزواجهم»
از امام صادق (ع) درباره ازواج مطهّره سؤال شد، فرمودند: همسران بهشتى آلوده به حیض و حدث نمى شوند.
🌸پیام ها:🌸
۱- مژده و بشارت همراه با هشدار و اخطار (در آیه قبل) یکى از اصول تربیت است. «فَاتقوا النار... وبَشّر الذین آمنوا...»
۲- ایمان قلبى باید توأم با اعمال صالح باشد. «آمنوا و عَملوا الصالحات»
۳- انجام همهى کارهاى صالح و شایسته، کارساز است، نه بعضى از آنها. «عَملوا الصالحات» («الصالحات» هم جمع است و هم (الفولام) دارد که به معناى همه کارهاى خوب است.)
۴- کارهاى شایسته و صالح، در صورتى ارزش دارد که برخاسته از ایمان باشد، نه تمایلات شخصى و جاذبههاى اجتماعى. اوّل «آمنوا» بعد «عملوا الصالحات»
۵ - محرومیتهایى که مؤمن به جهت رعایت حرام و حلال در این دنیا مىبیند، در آخرت جبران مىشود. «رُزقوا»
۶- ما در دنیا نگرانِ از دست دادن نعمتها هستیم، امّا در آخرت این نگرانى نیست. «و ُهم فیها خالدون»
۷- آشنایى با سابقهى نعمتها، بر لذّت کامیابى مىافزاید. «رزقنا من قبل»
۸ - همسران بهشتى نیز پاکیزه اند. «ازواج مطهّرة»
@SERATOLMAHDI
تفسیر سوره بقره - آیه ۲۶
#تفسیر_قرآن 😍
إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحِى أَن یَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ فَیَعْلَمُونْ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُواْ فَیَقُولُونَ مَاذآ أَرَادَ اللَّهُ بِهَذا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَیَهْدِى بِهِ کَثِیراً وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلّاَ الْفَسِقِینَ
ترجمه :
همانا خداوند از اینکه به پشه اى (یا فروتر) یا بالاتر از آن مثال بزند شرم ندارد، پس آنهایى که ایمان دارند مى دانند که آن(مثال) از طرف پروردگارشان به حقّ است، ولى کسانى که کفرورزیدند گویند: خداوند از این مثل چه منظورى داشته است؟ (آرى،) خداوند بسیارى را بدان (مثال) گمراه و بسیارى را بدان هدایت مى فرماید. (امّا آگاه باشید که) خداوند جز افراد فاسق را بدان گمراه نمى کند.
کلمه «بعوض» به معناى پشه و ریشه آن از «بعض» مىباشد که به جهت کوچکى جثّه به آن اطلاق شده است.
مثالهاى قرآن، براى همهى مردم است و از هر نوع مثلى نیز در آن آمده است: «ولقد ضربنا للنّاس فى هذا القران من کلّ مثل» البتّه این مثلها را نباید ساده انگاشت، زیرا دانشمندان، کُنه آن را درک مى کنند: «وتلک الامثال نَضربُها للنّاس و ما یَعقلها الاّ العالمون» در مثال زدن، تذکّر، تفهیم، تعلیم، بیان و پرده بردارى از حقایق نهفته است و در کتابهاى آسمانىِ پیشین نیز همانند تورات و انجیل و در سخنان حضرت رسول (ص) و ائمه اهل بیت فراوان دیده مىشود. در تورات نیز بخشى به نام «أمثال سلیمان» وجود دارد.
بعضى از مخالفان اسلام که از برخورد منطقى و آوردن مثلِ قرآن عاجز ماندند، مثالهاى قرآن را بهانه قرار داده و مىگفتند: شأن خداوند برتر از آن است که به حیواناتى چون مگس یا عنکبوت مثال بزند. و این مثالها با مقام خداوند سازگار نیست. و بدینوسیله در آیات قرآن تشکیک مىکردند. [ خداوند با نزول این آیه به بهانهگیرىهاى آنان پاسخ مىدهد.
سؤال: چرا خداوند گروهى را با قرآن و مثالهاى آن گمراه مىکند؟
پاسخ: خداوند کسى را گمراه نمى کند، بلکه هرکس در برابر حقایق قرآن بایستد، خود گمراه مىشود و بدین معنى مىتوان گفت که قرآن، سبب گمراهى او گردید. چنانکه در پایان همین آیه مىفرماید: «وما یضلّ به الاّ الفاسقین» یعنى فسق مردم سبب گمراهى آنان مىباشد. راستى مگر مىشود خداوند مردم را به ایمان تکلیف کند، ولى خودش آنان را گمراه کند!؟ و مگر مى شود این همه پیامبر و کتب آسمانى نازل کند، ولى خودش مردم را گمراه کند!؟ مگر مىشود از ابلیس به خاطر گمراه کردن انتقاد کند، ولى خودش دیگران را گمراه نماید!؟
گرچه در این آیه، هدایت و گمراهى بطور کلّى به خداوند نسبت داده شده است، ولى آیات دیگر، مسئله را باز نموده و مىفرماید: «یَهدى الیه من أناب» خداوند کسانى را هدایت مىکند که به سوى او بروند. و «یَهدى به اللَّه من اتّبع رضوانه» به دنبال کسب رضاى او باشند. و «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» آنان که در راه او جهاد کنند. و بر عکس، کسانى که با اختیار خود در راه کج حرکت کنند، خداوند آنان را به حال خود رها مىکند. مراد از گمراه کردن خدا نیز همین معناست. چنانکه درباره کافران، ظالمان، فاسقان و ُمسرفان جمله «لا یهدى» بکار رفته است. به قول سعدى:
راه است و چاه و دیده بینا و آفتاب - تا آدمى نگاه کند، پیش پاى خویش
چندین چراغ دارد و بىراهه مى رود - بگذار تا بیفتد و بیند، سزاى خویش
🌸پیام ها:🌸
۱- حیا و شرم در مواردى است که کار شرعاً، عقلاً یا عرفاً مذموم باشد. امّا در بیان حقایق، شرم و خجالت پسندیده نیست. «لا یَستحیى»
۲- حقایق والا و مهم را مىتوان با زبان ساده و مثال بیان نمود. «ان یضرب مثلاً»
۳- مؤمن کلام خدارا باور دارد و مطیع آن است. «یَعلمون انّه الحق»
۴- مثالهاى قرآن، وسیله تربیت و رشد است. «فیعلمون انه الحق من ربهم»
۵ - مثالهاى قرآن، حقّ و در مقام بیان حقایق است. «انّهالحق»
۶- انسانِ حقیقت جو، از هر نورى راه را مى یابد، ولى شخص بهانهگیر و اشکال تراش، به هر چراغى خرده مى گیرد. «ماذا اَراد اللَّه بهذا مَثلاً»
۷- کفر و لجاجت، عامل بهانهگیرى است. «ماذا اراد اللَّه بهذا مثلاً»
۸ - فسق، موجب گمراهى و مانع شناخت حقایق است. «ومایضلّ به الاّ الفاسقین»
۹- مثالهاى قرآن، وسیله هدایت یا ضلالت است. «یُضلُّ به، یهَدى به»
۱۰- خداوند، پیمان شکن را فاسق و فاسق را گمراه مى کند. «و ما یضل به الا الفاسقین»
تفسیر سوره بقره - آیه ۲۷
#تفسیر_قرآن 😍
پیمانهاى الهى که در این آیه مطرح گردیده، متعدّد است: خداوند از انبیا پیمان گرفته تا آیات الهى را به مردم بگویند. و از اهل کتاب تعهّد گرفته تا کتمان حقایق نکنند و به بشارتهاى تورات و انجیل که درباره حضرت رسول (ص) آمده است عمل نمایند. و از عامّه مردم نیز عهد گرفته، به فرمان الهى عمل کرده و راه شیطان را رها کنند.
در اسلام وفاى به عهد واجب است، حتّى نسبت به کفّار. و عهدشکن، منافق معرّفى شده است، هرچند که اهل نماز باشد. حضرت رسول (ص) فرمودند: «لا دینَ لمَن لا عَهد لَهُ» آن کس که پایبند تعهّدات خود نیست، از دین بهره اى ندارد.
خداوند در این آیه فرمان داده تا با گروه هایى پیوند و رابطه داشته باشیم: «اََمرُ اللَّه به ان یوصل» در روایات آن گروهها چنین معرّفى شدهاند: رهبران آسمانى، دانشمندان، خویشاوندان، مؤمنین، همسایگان و اساتید. و هرکس رابطه خود را با این افراد قطع کند، خود خسارت مىبیند. زیرا جلو رشد و تکاملى را که در سایه این ارتباطات مىتوانسته داشته باشد، گرفته است.
وفاى به عهد، کمالى است که خداوند خود را به آن ستوده است؛ «و من اوفى بعَهده من اللَّه» کیست که بهتر از خدا به پیمانش وفا کند؟. وفاى به عهد حتّى نسبت به مشرکین لازم است؛ «فَاتموا الیهم عَهدهم الى مُدّتهم» تا پایان مدّت قرارداد به پیمانى که با مشرکین بسته اید وفادار باشید. همچنین در آیه ۲۵ سوره رعد پیمانشکنان لعنت شدهاند.
عهد دو گونه است: عهد و پیمانى که مردم با یکدیگر مىبندند وباید به آن وفادار باشند. و عهد و پیمانى که خداوند براى رهبرى یک جامعه، بر عهدهى پیامبر یا امام قرار مىدهد که این عهد مقام الهى است. «لا یَنالُ عَهدى الظالمین»
بخشى از پیمانهاى الهى که این آیه بر آن تأکید مىکند، همان پیمانهاى فطرى است که خداوند در نهاد همه افراد بشر قرار داده است. چنانکه امام علی (ع) فلسفهى نبوّت را شکوفا نمودن پیمان فطرى مىداند. «و َواتر الیهم َانبیائه لیستأدوهُم میثاقَ فطرَتُُه»
سؤال: عهد خداوند چیست؟
پاسخ: از جمله «لا ینالُ عَهدى الظالمین» استفاده مىشود که رهبرى آسمانى، عهد خداوند است و از روایات نیز استفاده مىشود که نماز، عهد خداوند است. هرگونه تعهّدى که انسان بین خود و خدا داشته باشد، عهد الهى است. قوانین عقلى، فکرى و احکام الهى نیز مصداق عهد الهى مىباشند.
علاّمه مجلسى قدس سره به دنبال آیهى «و یَقطعون ما امر اللَّه به ان یوصل» یکصد و ده حدیث درباره اهمیت صله رحم، بیان نموده و آنها را مورد بحث قرار داده است. ما در اینجا برخى از نکات جالبى را که در آن روایات آمده، نقل مىکنیم:
* با بستگان خود دیدار داشته باشید، هر چند در حدّ نوشاندن آبى باشد.
* صله رحم، عمر را زیاد و فقر را دور مىسازد.
* با صله رحم، رزق توسعه مىیابد.
* بهترین قدمها، قدمى است که براى صله ى رحم و دیدار اقوام برداشته مىشود.
* در اثر صله رحم، به مقام مخصوصى در بهشت دست مى یابید.
* به سراغ بستگان بروید، گرچه آنها بى اعتنایى کنند.
* صله رحم کنید هر چند فامیل از نیکان نباشد.
* صله رحم کنید، گرچه با سلام کردن باشد.
* صلهى رحم، مرگ و حساب روز قیامت را آسان مىکند.
* بویى از بهشت نصیب شخص قاطع رحم نمى شود.
* صله ى رحم باعث تزکیه عمل و رشد اموال مى شود.
* کمک مالى به فامیل، بیست و چهار برابرِ کمک به دیگران پاداش دارد.
* صله رحم کنید، گرچه یکسال راه بروید.
امام صادق (ع) مىفرماید: پدرم سفارش کرد، با افرادى که با فامیل خود رابطه ندارند، دوست مشو.
🌸پیام ها:🌸
۱- پیمان شکنى، شیوه فاسقان است. «الفاسقین. الّذین ینقضون» (فعل مضارع، رمز دوام است.)
۲- به پیمان فاسقان، اعتماد نکنید. کسى که پیمان خداوند را نقض مى کند، به عهد و پیمان دیگران وفادار نخواهد بود. «ینقضون، یقطعون»
۳- انسان در برابر خداوند مسئول است، چون با عقل و فطرت خود، با او عهد و میثاق بسته که به احکام دین عمل کند. «عهد اللَّه»
۴- اسلام با انزوا مخالف است. «امر اللَّه ان یوصل»
۵ - عهدشکن، به تدریج مفسد مى شود. «ینقضون، یفسدون»
۶- عهدشکن به خود ضربه مى زند، نه خداوند. «اولئک هم الخاسرون»
@SERATOLMAHDI
تفسیر سوره بقره - آیه ۳۳
#تفسیر_قرآن 😍
قَالَ یَادَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَآئِهِمْ فَلَمَّآ أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَآئِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ إِنِّى أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَوَ تِ وَالْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ
ترجمه ":
(خداوند) فرمود: اى آدم فرشتگان را از نامهاى آنان خبر ده. پس چون آدم آنها را از نام هایشان خبر داد، خداوند فرمود: که آیا به شما نگفتم که اسرار آسمانها و زمین را مى دانم و آنچه را آشکار مىکنید و آنچه را پنهان مى داشتید (نیز) مى دانم.
۱- به استعدادهای لایق، فرصت شکوفایی و بروز بدهید. (انبئهم باسمائهم)
۲- در آزمون علمی که خداوند برگزار نمود، آدم بر فرشتگان برتری یافت. (فلمّا انبئهم باسمائهم)
۳- ملائکه علاوه بر آنچه گفتند، مسائلی راهم کتمان می داشتند. (کنتم َتکتُمون)
تفسیر سوره بقره - آیه ۴۰
#تفسیر_قرآن 😍
یَبَنِى إِسْر ءِیلَ اذْکُرُواْ نِعْمَتِىَ الَّتِى أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَوْفُواْ بِعَهْدِى أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَإِیَّىَ فَارْهَبُونِ
ترجمه :
اى فرزندان اسرائیل! نعمتهایم را که به شما ارزانى داشتم، به خاطر بیاورید و به پیمانم (که بستهاید) وفا کنید، تا من (نیز) به پیمان شما وفا کنم و تنها از من پروا داشته باشید
اسرائیل، نام دیگر حضرت یعقوب است که از دو کلمه ى «اسر» و «ئیل» ترکیب یافته است. «اسر» به معناى بنده و «ئیل» به معناى خداوند است. بنابراین اسرائیل در لغت به معناى بندهى خداست.
تاریخ بنى اسرائیل و اسارت آنان به دست فرعونیان و نجات آنها به دست حضرت موسى (ع) و بهانهگیرى و ارتداد آنان، یک سرنوشت و تاریخ ویژه اى براى این قوم به وجود آورده است. این تاریخ براى مسلمانان نیز آموزنده و پندآموز است که اگر به هوش نباشند، به گفته روایات به همان سرنوشت گرفتار خواهند شد.
پیمانهاى الهى، شامل احکام کتابهاى آسمانى و پیمانهاى فطرى که خداوند از همه گرفته است، مى شود. در قرآن به مسئله امامت، عهد گفته شده است: «لاینال عَهدِى الظالِمین» یعنى پیمان من »مقام امامت« به افراد ظالم نمىرسد. پس وفاى به عهد یعنى وفاى به امام و رهبر آسمانى و اطاعت از او.
ضمناً در روایات مىخوانیم: نماز عهد الهى است.
🌸پیامها:🌸
۱- یاد نعمت های پروردگار، سبب محبّت و اطاعت اوست. (اُذکُروا... اوفوا)
به هنگام دعوت به سوی خداوند، از الطاف او یاد کنید تا زمینه ی پذیرش پیدا شود. (اُذکُروا)
۲- یاد و ذکر نعمت ها، واجب است. (اذکروا)
۳- نعمت هایی که به نیاکان داده شده، به منزله ی نعمتی است که به خود انسان داده شود. با اینکه نعمت ها به اجداد یهودِ زمان پیامبر داده شده بود، امّا خداوند به نسل آنان می گوید فراموش نکنند. (اُذُکُروا)
۴- وفا به پیمان های الهی، واجب است. (عهدی)
۵ - بهره گیری از الطاف خداوند، مشروط به گام برداشتن در مسیر تکالیف الهی است. (اوفوا بعهدی اوف بعهدکم) آری، اگر مطیع خدا بودیم، خداوند نیز دعاهای ما را مستجاب خواهد کرد. (اوفوا بعهدی اوفِ بِعَهدِکُم)
۶- در انجام تکالیف الهی، از هیچ قدرتی نترسیم و ملاحظه ی کسی را نکنیم. تبلیغات سوء دشمن، ملامت ها، تهدیدها و توطئه ها مهم نیست، قهر خدا از همه مهمتر است. (وّ ایّای فارهَبون)
تفسیر سوره بقره - آیه ۴۱
#تفسیر_قرآن 😍
وَءَامِنُواْ بِمَآ أَنزَلْتُ مُصَدِّقاً لِّمَا مَعَکُمْ وَلَا تَکُونُواْ أَوَّلَ کَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُواْ بِایتِى ثَمَناً قَلِیلاً وَ إِیَّىَ فَاتَّقُونِ
ترجمه :
و به آنچه (از قرآن) نازل کردم، ایمان بیاورید که تصدیق مى کند آنچه را (از تورات) با شماست. و نخستین کافر به آن نباشید و آیات مرا به بهاى ناچیز نفروشید و تنها از من پروا کنید.
آیه ۴۱ سوره بقره خطاب به دانشمندان یهود میفرماید: قرآن، هماهنگ با بشاراتی است که در تورات شماست. مراد از هماهنگی قرآن با تورات تحریف نشده، هماهنگی کلّی و اجمالی است، نه هماهنگی در تمام احکام. شما دانشمندان، زمانی مبلغ و منتظر ظهور اسلام بودید، اکنون پیشگامان کفر نشوید تا به پیروی از شما، سایر یهودیان از اسلام آوردن سر باز زنندو آیات الهی را به بهای ناچیزِ ریاست دنیا، نفروشید و از خدا بترسید.
🌸پیامها:🌸
۱- اعتقادات صحیح مردم را قبول کنیم، تا آنان نیز سخن ما را بپذیرند. (مُصَدِّقاً لِما مَعَکُم)
۲- وجود تحریف در بخشی از تورات و انجیل، مانع قبول بخش های دیگر نشود. (مُصَدِقاً لِما مَعَکُم)
۳- انحراف علما، سبب انحراف دیگران می شود. (َو لاتَکونوا اَوَّلَ کافِر)
۴- رمز سکوت و کتمان های نابجای دانشمندان، وابستگی های مادّی آنان است. (ولا تَشتروا بأیاتی ثمناً قلیلاً)
۵ - با توجّه به اینکه متاع دنیا قلیل است، رسیدن به تمام منافع دنیا، ارزش یک لحظه انحراف را ندارد. (ثََمناً قَلیلاً)
۶- به جای نگرانیِ از دست دادن مال و مقام، باید از قهر خدا ترسید. (ایّای َفاتّقون)
#تفسیر_قرآن 😍
تفسیر سوره بقره - آیه ۴۵
وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَو ةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَشِعِینَ
ترجمه :
و از صبر و نماز یارى جویید و این کار جز براى خاشعان، گران و سنگین است.
هر چند این آیه به دنبال خطابهایى که به یهود شده آمده است، ولى مخاطب آن همه مردم هستند. در روایات مىخوانیم که امام على (ع) هرگاه مسئله مهمى برایشان رخ مى داد به نماز مىایستادند و این آیه را تلاوت مىکردند.
در روایتى از حضرت سول (ص) نقل شده، که صبر بر سه نوع است: ۱- صبر در برابر مصیبت. ۲- صبر در برابر معصیت. ۳- صبر در برابر عبادت. بنابراین آنچه در روایات آمده که مراد از صبر در این آیه روزه است، اشاره به یکى از مصادیق صبر دارد.
نماز براى حضرت رسول (ص) و امثال او نور چشم است ولکن براى بعضىها که خشوع ندارند، چون بار سنگین است. خشوع، مربوط به قلب و روح و خضوع، مربوط به اعضاى بدن است.
نمازِ با توجّه، انسان را به یاد قدرت بى نهایت خدا مىاندازد و غیر او را هر چه باشد کوچک جلوه مىدهد. مِهر او را در دل زیاد مى کند، روحیّه توکّل را تقویت مىکند و انسان را از وابستگىهاى مادّى مى رهاند. همه این آثار، انسان را در برابر مشکلات مقاوم مىسازد.
صبر و مقاومت، کلید تمام عبادات است. فرشتگان به اهل بهشت سلام مىکنند، امّا نه به خاطر نماز و حج و زکات، بلکه به خاطر مقاومت و پایدارى آنها؛ «سلام علیکم بما صبرتم» چون اگر مقاومت نباشد، نماز وجهاد و حج و زکات نیز وجود نخواهد داشت. حتّى شرط رسیدن به مقام هدایت و رهبرى الهى، صبر است؛ «جعلنا منهم ائمّةً یهدون بأمرنا لمّا صبروا»
خاطره شاعرى به نام نجاشى، که یکى از دوستداران حضرت على (ع) بود، در ماه رمضان شراب خورد. به دستور امام، هشتاد ضربه تازیانه به او زدند و بیست ضربه نیز به خاطر ارتکاب گناه در ماه رمضان اضافه زدند. او ناراحت شد و به معاویه پیوست و علیه حضرت شعر گفت! اطرافیانِ نجاشى که قبیله اى مهم در کوفه بودند از امام على (ع) گلایه کردند که چرا یاران خود را نگه نمىدارد؟! طارقبن عبداللّه رئیس آنها با ناراحتى به امام گفت: شما چرا بین دوست و بیگانه تفاوت قائل نمىشوید؟ شخصى همانند نجاشى نباید شلاّق بخورد، ما این گونه رفتار را تحمّل نمىکنیم. امام در جواب او این آیه را تلاوت فرمود: «و انّها لکبیرة الاّ على الخاشعین» طارق نیز به معاویه پیوست.
بنابراین گرچه آیه درباره نماز است، ولى در موارد مشابه مى توان از آیات قرآن استمداد کرد.
🌸پیام ها:🌸
۱-صبر و نماز، دو اهرم نیرومند در برابر مشکلات است. «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ...»
۲-هر چه در آستان خدا اظهار عجز و بندگی بیشتر کنیم، امدادهای او را بیشتر دریافت کرده و بر مشکلات پیروز خواهیم شد. «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ»
۳-استعانت از خداوند در آیه «إِیّاکَ نَسْتَعِینُ» منافاتی با استعانت از آنچه به دستور اوست، ندارد. «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ»
۴-سنگین بودن نماز، گاهی نشانه تکبّر در برابر خداست. «لَکَبِیرَهٌ إِلاّ عَلَی الْخاشِعِینَ»