┄┅─✵🍃🌹🍃 ✵─┅┄
✍...خودسازی
🌷امام زمانمان را ناظر بر اعمال خود ببینیم.
👌اگر میخواهید عملتان عمل صالح و مورد رضایت امام زمان ارواحنافداه شود، انشاءاللّه سعی کنید هر عملی که میخواهید انجام دهید، فکر کنید.
صبح که از خواب بیدار میشوید، کارها و برنامههایتان را مرور کنید که من امروز باید چه کاری انجام بدهم.
👈هر چه مورد تأیید امام زمان ارواحنافداه هست، انجام دهید. هر چه هم میبینید مورد تأیید نیست - خود شما به این پاسخ میرسید که آیا مورد تأیید هست یا نیست - انجام ندهید و ترک کنید.
👈حرفی که میخواهید بزنید، اول فکر کنید. اصلا فکر کنید امام زمان ارواحنافداه کنار من است. آیا من در محضر امام زمان ارواحنافداه این حرف را میزدم؟ یا کنترل میکردم.
🌷استاد محترم اخلاق حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی
┄┅─✵🍃🌹🍃 ✵─┅┄
@shahidsarjoda
هدایت شده از گردان فاتح خیبر 🇵🇸
جهت تبادل به آیدی زیر مراجعه کنید👇👇
@Fd_4_19
♨️دقت کنید کانالتون باید:
¹-کاملا مذهبی باشه📿
²- آمارت +⁴⁰⁰🖇💙
شرایط داشتید بیایید پیوی🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۞﴾﷽﴿۞
•صآحبجآنم🧡مولاٰجآن•
••آن قدر به تو نزدیڪ بودم
ڪه تو را ندیدم!!!••
••در تاریڪیِ خود
به تو لبخند مۍزنم!!!
••شڪرانۀ روزهایی
ڪه ڪنار تو
راه رفتهام...••
#دریغاتورانشناختیم💔
@shahidsarjoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختر من چه گناهی کرده که.... 🤔
🎥 فوق العاده مهم و کاربردی💯
پیشنهاد میکنم همه ببینند به خصوص دختردارها😌
أَمْحَسِبَالَّذِينَيَعْمَلُونَالسَّيِّئَاتِأَنْيَسْبِقُونَاسَاءَمَايَحْكُمُونَ
سرنـوشت هــرکس در گـرو اعمـال خـود اوسـت..!
سوره عنکبوت | آیه٤🪴
#آیہ_گرافۍ
.
خدایاماروبینوبتشفابده . .
الانمیگینمریضخودتے :/
.
صرفافقطاونیکہمیوفتہروتخت
بیمارستانمریضنیست!
.
اونیکہقلبشروهمہچیپرکردهغیرازیادخدا .. .
اونےکہذهنشوهرچیزدنیوی
مشغولمیکنہغیرازیادخدا؛ اونممریضہ''💔!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ به اونهایی که میگن امام زمان وجود ندارد‼
🎧 #پاسخ_به_وهابیت
@shahidsarjoda
🌼♥️🌼♥️🌼♥️🌼♥️
#یادت_باشد🌱
#قسمت_3
حمیدشش تابرادروخواهردارد،فاصله سنی ماچهارسال است،بیست وسه بهمن آن سال آقاسعیدبامحبوبه خانم عقدکرده وحالابعدازبیست وپنج روزعمه رسمابه خواستگاری من آمده بود.پدرحمیدمیگفت:"سعیدنامزدکرده،حمیدتنها
مونده،مافکرکردیم الان وقتشه که برای حمیدهم قدم پیش بذاریم،چه جایی بهترازاینجا".
البته قبل ترهم عمه به عموهاوزن عموهای من سپرده بودکه واسطه بشوند،ولی کسی جرات نمیکردمستقیم مطرح کند،پدرم روی دخترهایش خیلی حساس بودوبه شدت به من وابسته بود،همه فامیل میگفتند:"فرزانه فعلادرگیردرس شده،اجازه بدیدتکلیف کنکورودانشگاهش روشن بشه بعداقدام کنید".
نمیدانستم بامطرح شدن جواب منفی من چه اتفاقی خواهدافتاد،درحال کلنجاررفتن باخودم بودم که عمه داخل اتاق آمد،زیرچشمی به چهره دلخورعمه نگاه کردم،نمیتوانستم ازجلوچشم عمه فرارکنم،باجدیت گفت:"ببین فرزانه تودختربرادرمی،یه چیزی میگم یادت باشه،نه توبهترازحمیدپیدامیکنی،نه حمیدمیتونه دختری بهترازتوپیداکنه،الان میریم ولی خیلی زودبرمیگردیم،مادست بردارنیستیم!".وقتی دیدم عمه تااین حدناراحت ودلخورشده جلورفتم وبغلش کردم،ازیک طرف شرم وحیاباعث میشدنتوانم راحت حرف بزنم وازطرف دیگرنمیخواستم باعث اختلاف بین خانواده هاباشم،دوست نداشتم ناراحتی پیش بیاید،گفتم:"عمه جون قربونت برم چیزی نشده که،این همه عجله برای چیه؟یکم مهلت بدین،من کنکورم روبدم،اصلاسری بعدخودحمیدآقاهم بیادماباهم حرف بزنیم،بعدبافراغ بال تصمیم بگیریم،توی این هاگیرواگیرودرس وکنکورنمیشه کاری کرد"،خودم هم نمیدانستم چه میگفتم،احساس میکردم باصحبت هایم عمه راالکی دلخوش میکنم،چاره ای نبود،دوست نداشتم باناراحتی ازخانه مابروند.
تلاش من فایده نداشت،وقتی عمه خانه رسیده بودسرصحبت وگلایه رابا"ننه فیروزه"بازکرده بودوباناراحتی تمام به ننه گفته بود:"دیدی چیشدمادر؟برادرم دخترش روبه مانداد!دست ردبه سینه مازدن،سنگ رویخ شدیم،من یه عمربرای حمیددنبال فرزانه بودم ولی الان میگن نه،دل منوشکستن!".
ننه فیروزه مادربزرگ مشترک من وحمیداست که ننه صدایش میکنیم،ازآن مادربزرگهای مهربان ودوست داشتنی که همه به سرش قسم میخورند،ننه همیشه موهای سفیدش راحنامیگذارد،هروقت دورهم جمع میشویم بقچه خاطرات وقصه هایش رابازمیکندتابرای ماداستانهای قدیمی تعریف کند،قیافه من به ننه شباهت دارد،ننه خیلی درزندگی سختی کشیده است،زنی سی ساله بودکه پدربزرگم به خاطررعدوبرق گرفتگی فوت شد،ننه ماندوچهارتابچه قدونیم قد،عمه آمنه،عمومحمد،پدرم وعمونقی،بچه هاراباسختی وبه تنهایی باهزارخون دل بزرگ کرد،برای همین همه فامیل احترام خاصی برایش قایل هستند.
ادامه دارد...✨
@shahidsarjoda
🌼♥️🌼♥️🌼♥️🌼♥️
#یادت_باشد🌱
#قسمت_4
چندروزی ازتعطیلات نوروزگذشته بودکه ننه پیش ماآمد،معمولاهروقت دلش برای ماتنگ میشددوسه روزی مهمان مامیشد.
ازهمان ساعت اول به هربهانه ای که میشدبحث حمیدراپیش میکشید،داخل پذیرایی روبه روی تلویزیون نشسته بودیم که ننه گفت:"فرزانه اون روزی که توجواب رددادی من حمیدرودیدم،وقتی شنیدتوبهش جواب رددادی رنگش عوض شد!خیلی دوستت داره".
به شوخی گفتم:"ننه باورنکن،جوونای امروزی صبح عاشق میشن شب یادشون میره".
ننه گفت:"دخترمن این موهاروتوی آسیاب سفیدنکردم،میدونم حمیدخاطرخواهته،توی خونه اسمت رومیبریم لپش قرمزمیشه،الان که سعیدنامزدکرده حمیدتنهامونده ازخرشیطون پیاده شو،جواب بله روبده،حمیدپسرخوبیه"،ازقدیم درخانه عمه همین حرف بود،بحث ازدواج دوقلوهای عمه که پیش می آمدهمه میگفتند:"بایدبرای سعیددنبال دخترخوب باشیم،وگرنه تکلیف حمیدکه مشخصه چون دخترسرهنگ رومیخواد".
میخواستم بحث راعوض کنم،گفتم:"باشه ننه قبول،حالابیاحرف خودمون روبزنیم،یدونه قصه عزیزونگارتعریف کن دلم برای قدیماکه دورهم می نشستیم وتوقصه میگفتی تنگ شده"،ولی ننه بدپیله کرده بود.بعدازجواب منفی به خواستگاری تنهاکسی که دراین موردحرف میزدننه بود،بالاخره دوست داشت نوه هایش به هم برسندواین وصلت پابگیردبرای همین روزی نبودکه ازحمیدپیش من حرف نزند.
داخل حیاط خودم رامشغول کتاب کرده بودم که ننه صدایم کرد،بعدهم ازبالکن عکس حمیدرانشانم دادوگفت:"فرزانه میبینی چه پسرخوش قدوبالایی شده،رنگ چشماشوببین چقدرخوشگله،به نظرم شماخیلی به هم میاین،آرزومه عروسی شمادوتاروببینم".عکس نوه هایش رادرکیف پولش گذاشته بود،ازحمیدهمان عکسی راداشت که قبل رفتن به کربلابرای پاسپورت انداخته بود.ازخجالت سرخ وسفیدشدم،انداختم به فازشوخی وگفتم:"آره ننه خیلی خوشگله،اصلااسمش روبه جای حمیدبایدیوزارسیف میذاشتن!،عکسشوبذارتوی جیبت،شش دونگ حواستم جمع باشه که کسی عکس روندزده!"،همین طوری شوخی میکردیم ومیخندیدیم ولی مطمین بودم ننه ول کن معامله نیست وتامارابه هم نرساندآرام نمیگیرد.
هنوزننه ازبالکن نرفته بودکه پدرم بایک لیوان چای تازه دم به حیاط آمد،ننه گفت:"من که زورم به دخترت نمیرسه،خودت باهاش حرف بزن ببین میتونی راضیش کنی".
پدرومادرم بااینکه دوست داشتندحمیددامادشان شوداماتصمیم گیری دراین موضوع رابه خودم سپرده بودند،پدرم لیوان چای راکناردستم گذاشت وگفت:"فرزانه من توروبزرگ کردم،روحیاتت رومیشناسم،میدونم باهرپسری نمیتونی زندگی کنی،حمیدروهم مثل کف دست میشناسم،هم خواهرزاده منه،هم همکارمه،چندساله توی باشگاه باهم مربی گری میکنیم،به نظرم شمادوتابرای هم ساخته شدین،چراحمیدرو ردکردی؟".
ادامه دارد....🍃
@shahidsarjoda
خب دوستان🦋
تا الان ۴ قسمت از کتاب یادت باشد رو براتون قرار دادم.
منتظر نظراتتون در مورد این کتاب در لینک ناشناس هستم🍃
پ.ن:لینک ناشناس در بیوی کانال قرار داره
طالب شهادتی :)
نمازت اول وقته ؟
به احترامت به پدر و مادرت چند نمره میدی ؟
اخلاقت با خواهر و برادرت چطوره ؟
انفاق میکنی ؟
نهی از منکر و امربه معروف چی ؟
جهاد علمی ؟
رفیق ؛
فقط با ولو شدن تو مجازی و پست گذاری به شهادت نمیرسی 🚶🏾♂️
#بهخودمونبیایم
@shahidsarjoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرالزمانعرصه،بشینیکنفردیگه
بیاد کاریکنه،نیست!!
_استادرائفیپور
••┈┈@shahidsarjoda
اون زمان که نَه زمین بود نَه زمان_۲۰۲۲_۰۱_۲۱_۱۴_۳۱_۵۰_۲۴۳.mp3
5.26M
💫🌺🍃
🌺
اون زمان که نَهزمین بود نَهزمان
تو مکان لا مکان
که خدا بود و خدا بود و خدا
🎙 حاج مهدی رسولی
#روز_مادر
#میلاد_حضرت_زهرا سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاریخ نشان داده، قهرمان های پوشالی های چون جلاد بالکان، بانومکبث میانماری و در ایران محمدرضا پهلوی که رسانه های غربی شاه چمدانی خواندش، برای غرب تاریخ مصرف مشخص دارند...
@shahidsarjoda
⭕️مگه چشم و دل سیر نبودن؟!
🔻مکرون گفته؛
‼️تعرض به زنان آنقدر زیاد شده که بیشترشون جرأت نمی کنن سوار اتوبوس و قطار شهری بشن
⚠️ راهکار غرب زده ها اینه که!!
❗️❗️اختلاط و روابط زن و مرد رو آزاد کنن و حجاب را حذف کنن تا برای مردها عادی بشه و چشم و دلشون سیر بشه! :)
#غرب_بدون_روتوش
@shahidsarjoda
#خـــــداجاڹ
[وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ]
از گفتار باطل و نا حق دوری کنید¡!🌱👀³⁰حج
"‼️..
چشمتو که روی اَرزشِ انسانی ببندی
#زن، تبدیل میشه به یه کالا
یه کالای لوکس که فروشِ فیلمتو میبره بالا
که بینندهشو زیاد میکنه👩🏻🎤••
این تهِته اَرزشۍ ِکه غرب برای زن قائله!
#زن_از_دیدگاه_غرب
#غرب_بدون_رو_توش
@shahidsarjoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📛۵ راهکار حضور قلب در نماز 😍
👤#صادق_مجیدی
@shahidsarjoda