eitaa logo
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
732 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
5هزار ویدیو
115 فایل
📍تحت مدیریت تر‌ک اوشاخلاری پارس آبادمغان😁 - کپۍ؟ حلالت‌ رفیق😉! https://harfeto.timefriend.net/17250461676885
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
💞 #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن 💞 قسمت #سوم تا اسمموخوند بدوبدو دویدم سمت درب دانشگاه ولی از اتوبوس خ
💞 💞 قسمت . توی مسیر بودیم و منم در حال گوش دادن به اهنگام 😊ولی همچنان حوصلم سر میرفت.😕 اخه میدونید من یه آدمی هستم که نمیتونم یه جا ساکت باشم و باید حرف بزنم. اینا هم که هیچی دوتا چوب خشک جلو نشسته بودن. . -آقای فرمانده پایگاه😒 . -بله؟! . -خیلی مونده برسیم به اتوبوس ها ؟! 😟 . -ان شاالله شب که برای غذا توقف میکنن بهشون میرسیم. . -اوهوووم.باشه.😕 باهاش صحبت میکردم ولی بر نمیگشت و نگامم نمیکرد.دوست داشتم گوشیمو بکوبم تو سرش 😑😑 . تو حال خودم بودم ویکم چشمامو بستم که دیدم ماشین وایساد . -چی شدرسیدیم؟! . . -نه برای نمازنگه داشتیم . -خوب میزاشتین همون موقع شام خوردن نمازتونوبخونین . -خواهرم فضیلت اول وقت یه چیز دیگست.شما هم بفرمایین . -کجا بیام؟! . -مگه شما نماز نمیخونین؟! . . -روم نمیشد بگم که بلد نیستم.گفتم نه من الان سرم درد میکنه.میزارم آخر وقت بخونم که سر خدا هم خلوت تره😊 . -لا اله الا الله...اگه قرص چیزی هم برا سردرد میخواین تو جعبه امدادی هست . -ممنون☺ . -پیاده شدم و رفتم نزدیک مسجد یکم راه رفتم. آقا سید و سرباز داشتن وضو میگرفتن.ولی وقتی میخواستن داخل مسجد برن دیدن درمسجده بسته بود. . مسجد تومسیر پرتی تویه میانبر به سمت مشهد بود. . مجبورا چفیه هاشونو رو زمین پهن کردن و مشغول نماز خوندن شدن. سرباز زودتر نمازشو تموم کرد و رفت سمت ماشین و باد لاستیک ها رو چک میکرد. . ولی اقا سید از نمازش دست نمیکشید. بعد نمازش سجده رفت و تو سجده زار زار گریه میکرد وداشت با خدا حرف میزد.😢 . اولش بی خیال بودم ولی گفتم برم جلو ببینم چی میگه اخه...آروم آروم جلو رفتم و اصلا حواسم نبود که رو به روش وایسادم. . گریه هاش قلبمو یه جوری کرده بود.😔 راستیتش نمیتونستم باور کنم اون پسر با اون غرورش داره اینطوری گریه میکنه.برام جالب بود همچین چیزی. تو حال خودم بودم که یهو سرشو از سجده برداشت و باهام چشم تو چشم شد.سریع اشکاشو با استینش پاک کرد و با صدای گرفته که به زور صافش میکرد گفت: بفرمایید خواهرم کاری داشتید با من؟؟😯 . من؟! نه...نه.فقط اومدم بگم که یکم سریعتر که از اتوبوسها جا نمونیم باز😶😶 . چشم چشم..الان میام.ببخشید معطل شدید. . سریع بلند شد.وجمع و جور کرد خودشو ورفت سمت ماشین. . نمیدونستم الان باید بهش چی بگم. . دوست داشتم بپرسم چرا گریه میکنه ولی بیخیال شدم. . فقط آروم توی دلم گفتم خوشبحالش که میتونه گریه کنه.. . بالاخره... ادامه دارد 👇 💟INsTa:mahdibani72
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
💞 #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن 💞 #به_نام_خدای_مهدی قسمت #چهارم . توی مسیر بودیم و منم در حال گوش دادن
💞 💞 . .قسمت بالاخره رسیدیم به جایی که اتوبوس ها🚍🚍🚍 بودن و بچه ها مشغول غذا خوردن. آقا سید بهم گفت پشت سرش برم ورسیدیم دم غذا خوری خانم ها. . آقا سید همونطور که سرش پایین بود صدا زد _زهرا خانم؟! یه دیقه لطف میکنید؟! . یه خانم چادری که روسریش هم باچفیه بود جلو اومدو آقا سید بهش گفت: _براتون مسافر جدید آوردم. . _بله بله..همون خانمی که جامونده بود...بفرمایین خانمم☺ . نمیدونم چرا ولی از همین نگاه اول اززهرا بدم اومده بود.شاید به خاطر این بود که اقا سید ایشونو به اسم کوچیک صدا کرده بود و منو حتی نگاهم نمیکرد😑 . محیط خیلی برام غریبه بود😟 . همه دخترا چادری و من فقط با مانتو و مقنعه دانشگاه😐 . دلم میخواست به آقا سید بگم تا خود مشهد به جای اتوبوس با شما میام به جای اینا 😊😃😃 . بعد از شام تو ماشین نشستیم که دیدم جام جلوی اتوبوس و پیش یه دخترمحجبه ی ریزه میزست .اتوبوس که راه افتاد خوابم نمیگرفت.گوشیمو در آوردم و شروع کردم به چک کردن اینستاگرامم و خوندن پی ام هام. . حوصله جواب دادن به هیچ کدومو نداشتم.😐 . دیدم دختره از جیبش تسبیح در آورد و داشت ذکر میگفت. . با تعجب به صورتش نگاه کردم😯 که دیدم داره بهم لبخند میزنه☺ از صورتش معلوم بود دختر معصوم و پاکیه و ازش یکم خوشم اومد. . -خانمی اسمت چیه؟! . -کوچیک شما سمانه😊 . -به به چه اسم قشنگی هم داری. . -اسم شما چیه گلم؟!😊 . -بزرگ شما ریحانه😃 . -خیلی خوشحالم ازاینکه باهات همسفرم☺ . -اما من ناراحتم😆😑 . -ااااا..خدا نکنه .چرا عزیزم.😕 . -اخه چیه نه حرفی نه چیزی فقط داری تسبیح میزنی.😑مسجد نشستی مگه؟ 😐 . -خوب عزیزم گفتم شاید میخوای راحت باشی باهات صحبتی نکردم.منو اینجوری نبین بخوام حرف بزنم مختو میخورم ها😊 😂 . -یا خدا.عجب غلطی کردیم پس...همون تسبیحتو بزن شما 😆😆 . -حالا چه ذکری میگفتی؟!😕 . -داشتم الحمدلله میگفتم.😌 . -همون خدایا شکرت خودمون دیگه؟! . -اره . -خوب چرا چند بار میگی؟!یه بار بگی خدا نمیشنوه؟؟😯😯 . -چرا عزیزم.نگفته هم خدا میشنوه.اینکه چند بار میگیم برا اینه که قلبم با این ذکر خو بگیره.😊 . -آهااان..نفهمیدم چی گفتی ولی قشنگ بود 😆😄 . -و شروع کردیم به صحبت با هم و فهمیدم سمانه مسئول فرهنگیه بسیجه و یک سالم از من کوچیک تره ولی خیلی خوش برخوردوخوب بود. . نصف شبی صدای خندمون یهو خیلی بلند شد که زهرا اومد پیشمون. . چتونه دخترها؟! 😯خانم های دیگه خوابن...یه ذره آروم تر...😑 ادامه دارد . کپی بدون ذکر منبع ممنوع⛔️ 👇 💟INsTa:mahdibani72
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_..🌱 میگفت: با‌ امام‌زمان‌علیه‌السلام دردِدل کنیم همین‌کِه‌ صدا‌مو‌نو امام‌زمان‌میشنوه برامون بَسه... چون‌هَمه‌کاره‌ِعالم‌،امام‌زمانه♥️:) ... امروزت به مولات فراموش نشه🙂☘💖
'🌿' . چطورےبراےماشینت‌بہترین‌دزدگیرهارو میگیرےتامبادابدزدنش...! چرابراے دزدگیرنمیزارے؟؟! درحالےڪہ‌اگہ‌ماشینتوبدزدن‌میشہ‌زندگے ڪنے...! ولےاگہ‌اعتقاداتتوبدزدن ازدست‌دادے🤦‍♀💔 گوشےتوبدزدن‌سریع‌میفہمےچون‌دائم‌بہش‌سرمیزنے! ولےشناسنامتوبدزدن‌دیرمیفہمے! اعتقاداتم‌چون‌ بہش‌رجو؏میڪنے! دیرمیفہمےڪہ‌دزدیدنش🥀 !
<🗞📎> ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ‌ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ‌ تڪیه کـن به شھدا شهدا تکیہ گاهشاݩ خداسٺ... ڪناࢪِ گل بنشینے بوۍِ گل میگیࢪی پس گلسٺان کن زندگیـت ࢪا با یادِ شهدا‌‌‌‌‌‌..‌.シ🌻
با حجاب هم می شود خودنمایی کرد فقط مشتری اش فرق می کند...
¦🖤📚¦ مقام‌معظم‌رهبرۍ: روزقدس‌فقط‌روز‌فلسطین‌نیست،‌روز امت‌اسلامۍ‌است🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☄خون کلید خواهد بود. و این کلید از آن جنس کلیدها نیست که نچرخد؛ خواهید دید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻🖇 من نمی‌تونم شب بخوابم، چون دلم برای بابا تنگ میشه!😔💔 انسان از شنیدن این حرف دختر شهید صدرزاده دق کنه و بمیره رواست...🥀 اللّهُم عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج❤️🌱
ــــــــــہـ۸ـــــہـــــ۸ـــــــــہـ۸ـــــــ⟨🌿📓⟩ . |ـحڪ گشتِھ |ـدر بِھشـت خـدا |ـروۍ ھـر درۍ ....! |ـرهبـرفقط‌سِید علـۍ |ـونـجـف بیــت رهبــرۍ ...✋🏻. . ــــــــــہـ۸ـــــہـــــ۸ـــــــــہـ۸ـــــــ⟨🌿📓⟩
[ ] 📌شــ😈ــــیطان‌ میگــــــــه: همین یڪبار گــــــناه‌ ڪــــن؛🖐🏼 بعدش دیگــــــه خوبــــــــ شو...!😕 "سوره9یوسفــــــــ" . خُـدامیگــــــه: بــــاهمین یڪــــ🔥 گناه ممڪنـــــه؛ دلتــــــــ💔بمــــیره و هــــــرگز توبــــــه‌نڪنے، و تــــــا ابــــــد جهنمے بــــشے...😢
«🌙🌻» نورتویے✨ داشتہ‌بآشمت‌‌راه‌گم‌نخواهم‌ڪرد 🐾
•••🕊🌿••• •••شہدا مایہ رونق حیات معنوی‌اند در ڪشور.حیات مهنوی یعنــے روحیہ، یعنی‌احساس هویت،یعنی‌هدف‌دارۍ یعنـے‌بہ‌سمت‌آمال‌ها حرڪت کردن، عدم‌توقف؛این ڪار شہداست؛این‌را هم قـرآن بہ مـا یاد میدهـد...🌱 [بخشـے‌ازسخنان‌رهبـرمعظم‌انقلاب]
برگرد‌یك‌بغـڵ‌بابایِ‌من‌باش💔!ッ
‏وقتی فقط سه ماه دیر بدنیا اومدی🤣😂🤣 حالا برو کانالای تلگرامی و اینستاگرامی که برای انتخابات خریدی رو بزار برای فروش ممبر جواد جان😃
••• رفیق... به‌دنیا،زیادۍمَحَل‌ندھ... دنیایِ‌زیادی‌روح‌روخَفِه‌مے‌کنه!!(: یابه‌قول‌معروف... -غرق‌دنیاشدھ‌راجام‌شہادت‌ندهند💔🖐🏻- °
• آقا‌مصطفی‌.. همیشہ‌بہ‌مادرش‌میگفت: دعاڪن‌‌مؤثر‌باشم،شهید‌شدن‌و‌نشدن‌زیاد‌مهم‌نیست! (: 🖇
3548658984.mp3
4.14M
•🎵🌱 💔 •|اۍبخوردبرسرم‌دردوبلاۍحسیݩ|• 🎙 ڪربلایی 🎙 حنیف طاهری
هنگامے ڪه نمیدانے ڪجا بروے به سوے من بیا...🌱