eitaa logo
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
725 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
5هزار ویدیو
115 فایل
📍تحت مدیریت تر‌ک اوشاخلاری پارس آبادمغان😁 - کپۍ؟ حلالت‌ رفیق😉! https://harfeto.timefriend.net/17250461676885
مشاهده در ایتا
دانلود
جوانی عاشق دختر عمویش شد❤️ عمویش یکی از رؤسای قبایل عرب بود. جوان رفت پیش عمو و گفت: عموجان من عاشق دخترت شده‌ام آمدم برای خواستگاری...💑 عمو گفت: حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است...! عاشق گفت: عموجان هرچه باشد من می‌پذیرم🙈 عموگفت: در شهر بدی‌ها (مدینه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری آنوقت دختر از آن تو...!! جوان گفت: عموجان این دشمن تو اسمش چیست...؟! عمو گفت: اسم زیاد دارد؛ ولی بیشتر او را به نام علی‌بن‌ابیطالب می‌شناسند...🌿 جوان عاشق فوراً اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدی‌ها شد...🏇 به بالای تپّه‌ی شهر که رسید دید در نخلستانـــ🌴 جوان عربی در حال باغبانی و بیل زدن است. به نزدیک جوان عرب رفت. + ای مرد عرب تو علی را می‌شناسی...؟! ـــ جوان عرب گفت: تو را با علی چه‌کار است...؟! + آمده‌ام سرش را برای عمویم که رئیس و بزرگ قبیله‌مان است ببرم چون مهر دخترش کرده است...!🎁 ـــ تو حریف علی نمی‌شوی...!! + مگر علی را می‌شناسی...؟! ـــ بله من هر روز با او هستم و هر روز او را می‌بینم..! + مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم...؟!🤔 ـــ قدی دارد به اندازه‌ی قد من هیکلی هم‌هیکل من...! + خب اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست...!! ـــ اول باید بتوانی من را شکست بدهی تا علی را به تو نشان بدهم...!! خب حالا چی برای شکست علی داری...؟! + شمشیر و تیر و کمان و سنان...!!⚔🛡 ـــ پس آماده باش.. + خنده‌ای بلند کرد و گفت: تو با این بیل می‌خواهی مرا شکست دهی ...؟! پس آماده باش.. شمشیر را از نیام کشید.🗡 + اسمت چیست...؟! ـــ عبدالله...!! (بنده‌ی خدا) و پرسید نام تو چیست...؟! + فتاح و با شمشیر به عبدالله حمله کرد... عبدالله در یک چشم بهم زدن کتف و بازوی جوان عاشق را گرفت و به آسمان بلند کرد و به زمین زد و با خنجـ🔪ـر خود جوان عاشق خواست تا اودور که دید اشک از چشم‌های جوان عاشق جاری شد...😭 ـــ چرا گریه می‌کنی...؟! + من عاشق دختر عمویم بودم آمده بودم تا سر علی را ببرم برای عمویم تا دخترش را به من بدهد حالا دارم به‌ دست تو کشته می‌شوم...😓 مرد عرب ، جوان عاشق را بلند کرد و گفت: بیا با این شمشیر سر مرا ببُر و برای عمویت ببَر...!! + مگر تو کی هستی ...؟! ـــ منم (( اسدالله الغالب علی‌بن ابیطالب )) که اگر بتوانم دل بنده‌ای از بندگان خدا را شاد کنم؛ حاضرم سر من ، مِهر دختر عمویت شود..!!!😇 جوان عاشق بلند بلند زد زیر گریه و به پای مولای دو عالم افتاد و گفت: من می‌خواهم از امروز غلام تو شوم یاعلی😍 پس 👈🏽 فتاح شد 👈🏻 قنبر غلام علی‌بن ابیطالب...