🌱مټݩدعاۍهفټمصحێفھسجادیھ🌱https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44
#استوری
#دوشنبہهایامامحسنے
سوگند بہ آن چهار قبر خاڪے
یڪروزبرایتانحرممیسازیم♥️https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44
میگویند
فخر فروشی چیز خوبی نیست
اما...
هییسسس!
پیش خودمان بماند😉👇
من سالهاست فخر میفروشم
با همین پارچه ی سیاهِِ معمولی...
چادرم را میگویم😊😌
https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44
#دهه_هشتادی
بسیجیشهیدمهدیمحمودیان🖤
ایشون هم یڪے دیگر از شہداے دهه هشتاد :)!
رفیـق سن شهادت کم کم بہ دهه نود هم میرسد و تو هنوز درگیـر این هستے که فلان قسمت سریال از دست ندی ..!
میدونـي کہ خیلی خجالت داره🙄..
حرف بی عمل‼️
مرد و مردونه بیایید به جاے پروفایل هامون توے شناسنامه با جوهر قرمز بنویسنـد
به شہادت رسید
https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44
گردان فاتح خیبر 🇵🇸
#دهه_هشتادی بسیجیشهیدمهدیمحمودیان🖤 ایشون هم یڪے دیگر از شہداے دهه هشتاد :)! رفیـق سن شهادت کم کم
🌱خوشبحاݪ اون ڪسی که توے این بمیربمیر خوشبخٺ💞دو عاݪم میشه🕊
🌹شہیدمہدےمحمودیان ڪهچندشبپیش درحال حفاظت و گشٺزنےبودند چند اراذݪ و اوباش بایڪماشینناشناس بہایشانحملہمیڪند واینبسیجیرابہشہادتمیرساند
شہیداهلبندرعباسوڪاراتہڪاربودهاست💔
شهادتٺ مبااآارڪ قهرمان ڪشورم🌷🦋https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44
🍃🌸رمــان #من_با_تو... 🍃🌸
قسمت #سوم
با خستگے بہ عاطفہ نگاہ ڪردم 👀 از صورتش معلوم بود اونم چیزے نفهمیدہ!
_خانم هین هین تو چیزے فهمیدے؟😕
منظورش از خانم هین هین من بودم مخفف اسم و فامیلم،هانیہ هدایتے!
همونطور ڪہ چشمام رو مے مالیدم گفتم:
_نہ بہ جونہ عاطے!🙁
خالہ فاطمہ مادر عاطفہ برامون میوہ 🍎و چاے آورد تشڪر ڪردم،
نگاهے بہ دفتر دستڪمون انداخت و گفت:
_گیر ڪردین؟ 😊
عاطفہ از خدا خواستہ شروع ڪرد غر زدن:
_آخہ اینم رشتہ بود ما رفتیم؟ریاضے بہ چہ درد میخورہ؟اصلا تهش شوهرہ درس میخوایم چے ڪار اہ!😐
خالہ فاطمہ شروع ڪرد بہ خندیدن.😃
_الان میگم امین بیاد ڪمڪتون!
عاطفہ سریع گفت:
_نہ نہ مادر من لازم نڪردہ ڪلے تیڪہ بارم میڪنہ!😐
خالہ فاطمہ بلند شد.
_خود دانے!😕
عاطفہ با چهرہ گرفتہ گفت:
_بگو بیاد،چارہ اے نیست!🙁
دوبارہ اون حس بے حسے ❣اومد سراغم!
_عاطفہ،امین بیاد من بدتر هیچے نمیفهمم جمع ڪن بریم پیش یڪے از بچہ ها!😕
عاطفہ ڪنار ڪتاب ها 📚 دراز ڪشید و با حوصلگے گفت:
_اونا از من و تو خنگ تر!😄
صداے در اومد،با عجلہ شالمو مرتب ڪردم صداے امین پیچید:
_یااللہ اجازہ هست؟🙂
صداے قلبم💓 بلند شد،دستام میلرزید،سریع بهم گرہ شون زدم!
_بیا تو داداش!
امین وارد اتاق شد و آروم سلام ڪرد بدون اینڪہ نگاهش ڪنم جواب دادم!
نشست ڪنار عاطفہ،همونطور ڪہ دفتر📖 عاطفہ رو ورق میزد گفت:
_ڪجاشو مشڪل دارید؟
عاطفہ خمیازہ اے ڪشید.
_هانے من حال ندارم تو بهش بگو!😇
دلم میخواست خفہ ش ڪنم میدونست الان چہ حالے دارم!😬
بہ زور آب دهنمو قورت دادم،با زبون لبمو تر ڪردمو گفتم:
_عہ...خب....
دفترمو گرفتم جلوش.
_اینا رو مشڪل داریم!
امین دفترمو گرفت و شروع ڪرد بہ توضیح دادن،با دقت گوش میدادم تا جلوش ڪم نیارم خیلے خوب یاد میگرفتم!😌
عاطفہ هم خواب آلود😴👀 نگاهمون میڪرد آخر سر امین بهش تشر زد:
_عاطفہ میخواے درس بخونے یا نہ؟!فردا من میخوام امتحان بدم؟!😠
عاطفہ با ناراحتے گفت:
_خب حالا توام!میرم یہ آب بہ صورتم
بزنم!😒
بلند شد تا برہ بیرون بہ در ڪہ رسید چشمڪے 😉نثارم ڪرد و رفت!
قلبم داشت مے اومد تو دهنم،💗سریع از جام بلند شدم ڪہ برم بیرون!
_تو ڪجا؟!😕
نفسم بالا نمے اومد،امین گفت تو!😟 آب دهنمو قورت دادم،دوبارہ سر جام نشستم!
امین همونطور ڪہ داشت مینوشت گفت:
_چرا ازم فرار میڪنے؟😐
با تعجب سرمو بلند ڪردم.
_من؟!فرار؟!😳
ڪلافہ بلند شد،دفترمو📒 گذاشت ڪنارم
_اگہ باز اشڪال داشتید صدام ڪنید!
از اتاق بیرون رفت، 🚶من موندم با اتاق خالے و دفترے ڪہ بوے عطر 🎀 امین رو میداد!
🌸🍃ادامه دارد...
✍نویسنده: #لیلے_سلطانی
📲instagram:leilysoltaniii
#کپی_بدون_نام_نویسنده_و_منبع_پیگرد_الهی_دارد.
https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44
#شهید به قلبت نگاه میکنه♥️🌱...
#چیریکیونانقلابـے | #بچههاےآسدعلے
https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44
🌸🍃رمــان #من_با_تو... 🌸🍃
قسمت #چهارم
همونطور ڪہ تو حیاط راہ میرفتم درس میخوندم، سنگ ڪوچیڪے بہ صورتم خورد😐 آخ ڪوتاهے گفتم و دوبارہ مشغول درس خوندن شدم.
دوبارہ سنگ بہ بازوم خورد!😕 با حرص 😬 این ور اون ور رو نگاہ ڪردم،
عاطفہ با خندہ 😄از پشت دیوار سرشو آورد بالا 🙇♀و گفت:
_خاڪ تو هِد خرخونت! 😁
+آزار دارے؟ 😕
لبخند دندون نمایے زد.
_اوهوم،وقتے من درس نمیخونم تو هم نباید بخونے! 😃
ڪار همیشگیش بود وقتے تو حیاط درس میخوندم میرفت رو نردبون و از پشت دیوار اذیت میڪرد!😀
درس ها بہ قدرے سنگین بود ڪہ حوصلہ شوخے با عاطفہ نداشتم. رفتم سمت خونہ ڪہ دوبارہ سنگ سمتم پرت ڪرد خورد بہ سرم! 🙁
_هوے هوے ڪجا؟!
برگشتم سمتش و محڪم ڪتابو پرت ڪردم، 📖سریع سرش رو دزدید.
صداے آخ مردے اومد، با چشماے گرد شدہ😳 نگاهش ڪردم!
_عاطفہ ڪے بود؟😟😳
عاطفہ با لحن گریہ دار گفت:
+داداشمو ڪشتے قاتل! 😜😩
رفتم ڪنار دیوار و رو تخت ایستادم، تو حیاطشون سرڪ ڪشیدم دیدم امین نشستہ رو زمین سرشو گرفتہ ڪتاب هم ڪنارش افتادہ! زیر لب خاڪ بر سرمے
گفتم!😬
عاطفہ طلبڪارانہ گفت:
_بیچارہ داداش من دوساعتہ میگہ عاطفہ، هانیہ رو اذیت نڪن....😕
امین نذاشت ادامہ بدہ و با عصبانیت گفت:
_من ڪے گفتم هانیہ؟! 😠
نگاہ ڪوتاهے بهم انداخت و آروم گفت:
_من گفتم خانم هدایتے!
لبم رو بہ دندون گرفتم،گندت بزنن هانیہ، هرچے فحش بلد بودم نثار عاطفہ ڪردم با خجالت گفتم:
_چیزے شد؟ 😒
بہ نشونہ منفے سرش رو تڪون داد و بلند شد،تند تند گفتم:
_بہ خدا نمیدونستم شما اینجایید،میخواستم عاطفہ رو بزنم،آقاامین ببخشید!😔✋
با گفتن اسمش سرخ 😊 شدم، ڪتابمو📙 گرفت سمتم و گفت:
_این براے درس خوندنہ نہ وسیلہ رزمے!
بیشتر خجالت ڪشیدم،سرم رو انداختم پایین دیگہ روم نمیشد هیچوقت جلوش آفتابے بشم، خیلے عصبے بود مگہ از قصد ڪردم؟!عاطفہ ڪہ حالم رو دید خواست چیزے بگہ ڪہ دستش رو فشار دادم ساڪت شد! 😐
زیر لب گفتم:
_بازم عذر میخوام دیگہ....😔
ادامہ ندادم و وارد خونہ شدم،از تو فریزر چندبستہ یخ برداشتم،دوبارہ رفتم رو تخت و بدون اینڪہ حیاطشون رو نگاہ ڪنم گفتم:
_عاطفہ،بیا این یخ ها رو بگیر! 😒
صداے امین اومد:
_عاطفہ داخلہ،صداش ڪنم؟
با دلخورے گفتم:
_نہ خیر!😒
یخ ها رو گذاشتم رو دیوار.
_اینا رو بذارید رو سرتون!
با لحن آرومے گفت:
+خانمِ ہ...هانیہ خانم؟!
با گفتن اسمم گر 😊 گرفتم،احساس ڪردم دارم میسوزم با عجلہ وارد خونہ شدم، از پشت پنجرہ دیدم ڪہ یخ ها رو برداشت و بہ حیاط نگاہ ڪرد!
🌸🍃ادامه دارد...
✍نویسنده: #لیلے_سلطانے
#این_داستان_طولانیہ_اوایلش_بیشتر_طنزہ
منبع؛
instagram:leilysoltaniii
#کپی_بدون_ذکر_نام_نویسنده_و_منبع_حق_الناس_است.
https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44
21.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌🎥 امتحانات الهی قوم بنی اسرائیل
و تطبیق جالب آن با انقلاب اسلامی ایران
❓چگونه در این امتحانات الهی موفق شویم؟
👤 استاد رائفی پور
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱#استوری
استاد #پناهیان
☺️منتظر مانند یک سرباز،
مقابل فرمانده بااحترام میایستد.
#ڪپےباذڪرصلواتآزاد
https://eitaa.com/joinchat/3271098441C5304154b44