eitaa logo
رفیق‌شهیدم‌ابراهیم‌هادی
146 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
بسم رب شهدا و الصدیقین راه ارتباطی با ادمین کانال @Imam_Hosin313 تاسیس: ۱۴۰۰/۳/۸ کپی کردن مطالب آزاد نوش جانت
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ✍ به جوان پشت میز (مأمور الهی در برزخ) گفتم: چرا خداوند به بعضی از کسانی که دین و ایمان درست و حسابی ندارند، اینقدر مال و ثروت می‌دهد؟ این کار، اهل ایمان را در مورد راه درست، به شک و تردید می اندازد. او هم گفت: «خداوند برخی افراد که از مسیر او دور شده و غرق در دنیا شدند و برای دستورات پروردگار ارزشی قائل نیستند را به حال خود رها می کند تا در آن سوی هستی به حساب آن‌ها رسیدگی شود. برخی از این افراد، به محض اینکه از خداوند چیزی از مال دنیا بخواهند، سریع به آن‌ها داده می شود تا دیگر با خدا حرف نزنند. به تعبیر شما، سریع او را رد می کنند که صدای او را نشنوند! برخی از این افراد فکر می کنند که مقرب خدا هستند که هر چه می خواهند فراهم می شود، اما در واقع اینطور نیست. این ها به حال خود رها شده اند. می خواهند کار خوب کنند، اما توفیق نمی یابند. کار خیری هم اگر انجام دهند، یا باعث فساد می شود و یا آن را نابود می کنند.» 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
هدایت شده از نشر شهید هادی
🔴 ✍ (مأمور الهی در برزخ) گفت: «اگر علاقمند باشید و برای شما شهادت نوشته باشند هر نگاه حرامی که شما داشته باشید، شش ماه شهادت شما را به عقب می اندازد.» خوب آن ایام را به خاطر دارم. اردوی خواهران برگزار شده بود. به من گفتند: شما باید پیگیر برنامه های تدارکاتی این اردو باشی. اما مربیان خواهر، کار اردو را پیگیری می کنند، فقط برنامه تغذیه و توزیع غذا با شماست. در ضمن از سربازها استفاده نکن. من سه وعده در روز با ماشین حامل غذا به محل اردو می رفتم و غذا را می کشیدم و روی میز میچیدم و با هیچ کس حرفی نمی زدم. شب اول، یکی از دخترانی که در اردو بود، دیرتر از بقیه آمد و وقتی احساس کرد که اطرافش خلوت است، خیلی گرم شروع به سلام و احوالپرسی کرد. من سرم پایین بود و فقط جواب سلام را دادم. روز بعد دوباره با خنده و عشوه به سراغ من آمد و قبل از اینکه با ظروف غذا از محوطه اردوگاه خارج شوم، مطلب دیگری گفت و خندید و حرف هایی زد که... من هیچ عکس العملی نشان ندادم. خلاصه هربار که به این اردوگاه می آمدم، با برخورد شیطانی این دختر جوان روبرو بودم. اما خدا توفیق داد که واکنشی نشان ندادم. در بررسی اعمال، وقتی به این اردو رسیدیم، جوان پشت میز (مأمور الهی در برزخ) به من گفت: اگر در مکر و حیله آن زن گرفتار میشدی، به جز آبرو، کار و حتی خانواده ات را از دست میدادی! برخی گناهان، اثر نامطلوب اینگونه در زندگی روزمره دارد... 📙 کتاب سه دقیقه در قیامت. اثر گروه شهید هادی
🔴 ✍ جوان پشت میز (مأمور الهی در برزخ) به من گفت: این هایی که می بینی، این کسانی که از شما حلالیت می طلبند یا شما از آن‌ها حلالیت می طلبی، کسانی هستند که از دنیا رفته اند. حساب آن‌ها که هنوز در دنیا هستند مانده، تا زمانی که آنها هم به برزخ وارد شوند. حساب و کتاب شما با آن‌ها که زنده اند، بعد از مرگشان انجام می شود. اما این را هم بدان، اگر کسی در زمینه حق الناس به شما بدهکار بود و او را در دنیا ببخشی، ده برابر آن در نامه‌ ی عملت ثبت می شود. اما اگر به برزخ کشیده شود، همان مقدار خواهد بود. 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت پرفروش ترین کتاب نمایشگاه مجازی کتاب
🔴 ✍ (مامور الهی در برزخ) گفت: در زمان غیبت امام عصر (عج) زعامت و رهبری شیعه با ولی فقیه است. پرچم اسلام به دست اوست. همان لحظه تصویری از ایشان را دیدم. عجیب اینکه افراد بسیاری که آنها را می شناختم در اطراف رهبر بودند و تلاش می کردند تا به ایشان صدمه بزنند اما نمی توانستند! من اتفاقات زیادی را در همان لحظات دیدم و متوجه آنها شدم. اتفاقاتی که هنوز در دنیا رخ نداده بود! خیلی ها را دیدم که به شدت گرفتار هستند. حق الناس میلیون‌ها انسان به گردن داشتند و از همه کمک می خواستند اما هیچ کس به آنها توجه نمی کرد. مسئولینی که روزگاری برای خودشان، کسی بودند و با خدم و حشم فراوان مشغول گذران زندگی بودند، حالا غرق در گرفتاری بودند و به همه التماس می کردند. 📙 سه دقیقه در قیامت
🔴 ✍ (مامور الهی در برزخ) گفت: در زمان غیبت امام عصر (عج) زعامت و رهبری شیعه با ولی فقیه است. پرچم اسلام به دست اوست. همان لحظه تصویری از ایشان را دیدم. عجیب اینکه افراد بسیاری که آنها را می شناختم در اطراف رهبر بودند و تلاش می کردند تا به ایشان صدمه بزنند اما نمی توانستند! من اتفاقات زیادی را در همان لحظات دیدم و متوجه آنها شدم. اتفاقاتی که هنوز در دنیا رخ نداده بود! خیلی ها را دیدم که به شدت گرفتار هستند. حق الناس میلیون‌ها انسان به گردن داشتند و از همه کمک می خواستند اما هیچ کس به آنها توجه نمی کرد. مسئولینی که روزگاری برای خودشان، کسی بودند و با خدم و حشم فراوان مشغول گذران زندگی بودند، حالا غرق در گرفتاری بودند و به همه التماس می کردند. 📙 سه دقیقه در قیامت
🔴 🔹 به هزار و صد نفر در زمینه حق الناس بدهکاری!!! ✍ دو ملک مرا گرفتند تا به سوی عذاب ببرند، هیچکس با من مهربان نبود. من آتش را دیدم. حتی دست بندی به من زدند که شعله ور بود. اما یکباره داد زدم: من که امروز توبه کردم. من واقعا نیت کردم که کارهای گذشته را تکرار نکنم. یکی از دو مأموری که در کنارم بود گفت: بله، از شما قبول می کنیم، شما واقعا توبه کردی و خدا توبه پذیر است. تمام کارهای زشت شما پاک شده، اما حق الناس را چه می کنی؟ گفتم: من با تمام بدی ها خیلی مراقب بودم که حق کسی را در زندگی ام وارد نکنم. حتی در محل کار، بیشتر می ماندم تا مشکلی : نباشد. تمام بیماران از من راضی هستند و آن فرشته گفت: بله، درست می گویی، اما هزار و صد نفر از مردان هستند که به آنها در زمینه حق الناس بدهکار هستی! وقتی تعجب مرا دید، ادامه داد: خداوند به شما قد و قامت و چهره ای زیبا عطا کرد، اما در مدت زندگی، شما چه کردی؟! با لباس های تنگ و نامناسب و آرایش و موهای رنگ شده و بدون حجاب صحیح از خانه بیرون می آمدی، این تعداد از مردان، با دیدن شما دچار مشکلات مختلف شدند. بسیاری از آنها همسرانشان به زیبایی شما نبودند و زمینه اختلاف بین زن و شوهرها شدی. برخی از مردان جوان که همکار یا بیمار شما بودند، با دیدن زیبایی شما به گناه افتادند و... گفتم: خب آنها چشمانشان را حفظ می کردند و نگاه نمی کردند. به من جواب داد: شما اگر پوشش و حریم ها و حجاب را رعایت می کردی و آنها به شما نگاه می کردند، دیگر گناهی برای شما نبود... 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت در ویرایش دوم کتاب این تجربه اضافه شده است که ماجرای کامل (از اینکه چگونه اضافه شده و در ادامه چه اتفاقی برای تجربه گر آمده...) را می‌توانید در کتاب سه دقیقه در قیامت بخوانید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مرور اعمال نمایش نیک و بد اعمال در برزخ 🔸 قسمت ششم: ازپافتاده هر روز ساعت ۱۷:۳۰ بازپخش: ساعت ۱ بامداد و ۱۲:۳۰ از شبکه چهار سیما 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🔴 🔹ملائک به استقبال می‌آمدند... وقتی تیر به جسمم اصابت کرد، ناگهان خود را کنار جسمم دیدم! چند ملک آمدند و مرا با خود بالا بردند. ما به جایی رسیدیم که دسته دسته ملائک به استقبال می آمدند و خوش آمد گویی می کردند. آن ها جایی را نشان دادند و گفتند بهشت شما آماده است. نگاهی کردم و گفتم آنجا زیباست اما به ما بگویید امام حسین (ع) کجاست؛ مادرمان حضرت زهرا کجاست؛ آن ملک با اشاره جایی را نشان داد. تمام شهدا اطراف منبری حلقه زده بودند و آقایی به شدت زیبا روی منبر سخنرانی می کرد... واقعا بهشت آنجا بود... 📚 بازگشت. اثر گروه شهید هادی