eitaa logo
رفیق‌شهیدم‌ابراهیم‌هادی
145 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
بسم رب شهدا و الصدیقین راه ارتباطی با ادمین کانال @Imam_Hosin313 تاسیس: ۱۴۰۰/۳/۸ کپی کردن مطالب آزاد نوش جانت
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐مداحی سید رضا نریمانی در محرم امسال در خصوص شهید ابراهیم هادی رفیق یعنی یکی مثل ابراهیم هادی ✅شب جمعه شهدا را یاد کنیم تا آنها نیز در نزد ارباب ما را یاد کنند... علی شخصی حلال👍 برای کانال خودتون حلال 🙂 کانال ما بپیوند 💚 ابراهیم هادی 🆔@SHIDAEBRAHIHADi
بانـــــــــــــو ! پریشان استـــــــ گیسویتـــــــ ولی… ولی پریشان تر از گیسوی تو ، پسـری است که میخواهد نگاهــش را نگه دارد… مگذار دلــش را پریشانی گیسوانتــــــ بلــــرزانـد … شایــد دل او دار و نـدار بانـــوی دیگریستــــــــ …. «حواست باشد فقـط به بعد ها و دل خودتــــــــ !!! » /////////////////// خواهــــرم ، حجابــــــــ نشانگر زيبايي روح و انديشه توست… خواهـــــرم، حجابــــــــ تضمين كننده سلامتـــــــ و پارسايي جامعه است… جامعه را به ويراني مكش… خواهرم حجابـــــــ مجوز ورود تـو به بهشتــــــــ است… آيا واقعا بهشتــــــــ مي خواهي؟؟ ////////////// چه زیــــرکانه؛… در مقـــــابل توطئـــه های کـــــاخ سفیــــد… کـــــاخ سیــــاه خـــودت را بنـــا کــردی…. نگفـــته بـــودی …. اهل سیـاسـتی بانو …….
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نذر ڪردم دور تسبیحی بخوانم اهدنا تا صراطم اربعین افتد به سمت ڪربلا (:💔
‹💙🚙› ﷽ ✍ اندر حڪایات گروه های در مجازی !!! 😊 ده و بیست دیقه صبح🕰 ڪاربر یاس (خانم) : سلام سلام ڪسی نیست ؟! 😇 ڪاربر دریا (خانم)؛ انلاین هستن ولی حالشو ندارن جواب بدن ! 😒 همون لحظه؛ ڪاربر عمار (آقا) سلام علیڪم! ڪاربر دریا درجا ! سلاممممم برادر احوال شما خوبین الحمدالله؟!😊 (عه چرا جواب سلام یاس رو ندادی؟!) یاس همون لحظه: واااای از دست اینا مزاحما😫 سید محسن انلاین میشن!😎 مزاحم رو فقط من میتونم ادم ڪنم💪 خواهر بیزحمت ایدیشو بدین🔫 راستش بلاڪش ڪردم چتشم پاڪ ڪردم😰 (خب چرا خالی میبندی ڪ بمونی توش😕) در همین لحظه اقا امیر انلاین میشن و یه مطلب میزارن درباره و اینڪه چجور پوشش هایی تحریڪ ڪنندس!🔞 تمام خانمهای گروه هم الحمدالله انلاینن و پشت هم نظر میدن! 😋 اقایونم دونه دونه تشریف میارن و بحث بین خواهران و برادران مذهبی(نما) بالاگرفته درباره قسمت هایی ڪ بیشتر ڪننده ست و انواع مدل های مانتوی باز و بسته و....👗👘💄👠 البته ناگفته نماند ڪ یڪ خط در میان؛ و هم ارسال میشود بین پیامها ! 😊 بلهههههه خواهر استغفرالله ازین مانتوهایی ڪه تمام....😔 بله برادر پناه برخدا از این دختران .... 😔 [خوده شیطون الان پناه برده بخدا از شر این حجم بی حیایی در شما !!! 😳😳😳] ڪاربر: (بانومحدثه*متاهلم پی وی=بلاڪ) انلاین میشن👇 به به چ بحث داغی ! 🔥🔥🔥 اقا محسن شما هم خوب واردینا😉😂😂😂😉😉 این شڪلڪا ☝️یعنی؛ برادر ! پی وی بیایی بلاڪی❌ ولی تو گروه تا دلت میخاد بگو و بخند! اتفاقا یه هم داشتیما تو قرآن دربارش؛ ڪه شوخی و بگو بخند با نامحرم تو فقط گناهه؛ تو جمع عیبی نداره راحت باش !!! 😊 ولی نمیدونم چرا هرچی میگردم پیداش نمیڪنم !! احتمالا زیر همون آیه هست ڪ میگه فقط تو لباس پوشیدنه تو خیابونه! حیا داشتن برای حرف زدن تو دنیای مجازی دیگه چ صیغه ایه ؟!! 😒 همچنان ڪاربر یاس اصرار داره ڪه پی ویش پره مزاحمه... یڪی نیست بگه بگرد دنبال یه راه حل دیگه برای برادران!😒 اصلا گیریم سرشار از مزاحمتی!!! اینجا مگه ڪلانتری محلتونه یا شعبه مرڪزی پلیس در گپ ؟! 😧 ⚜🔰 خـواهـر مـن ❕❗️❕ ڪن از همڪلامی با در فضای مجازی!!! 😞 شما مگه سوار اتوبوس میشی یهو میری قسمت اقایون میشینی وبا پسرا حال و احوال میڪنی باهاشون؟؟؟؟؟😳 نه نمیڪنی اینڪارو! ❌ چون میڪنی ازین ڪار ! اون حیا رو چرا با خودت نمیاری تو فضای مجازی؟!!! ☹️ بــرادر مـن ❕❗️❕ شما ڪی تاحالا وسط خیابون پریدی جلوی دختر مردم و براش دلسوزی ڪردی و نشستی پای درد و دلش؟!!😳 هیچ وقت !!! 😊 چرا ؟؟! چون ڪردی ازین ڪار! خجالت ڪشیدی از !!! اینجا هم از اسم و عڪس پروفایلت خجالت بڪش سید و حاجی و فلان و فلان .... !!!! 😔
خیلی دلش می خواست امام زمان(عج)را ملاقات کند.برای همین نذر کرد چهل صبح جمعه برود و در چهل مسجد زیارت عاشورا بخواند.در یکی از جمعه ها هنگامی که مشغول خواندن زیارت عاشورا بودکه ناگهان شعاع نوری را دید.نور از خانه ای در نزدیکی های مسجد بیرون می تابید.خوشحالی و شعف وجودش را فرا گرفت. برخاست و به سمت نور حرکت کرد.مسیر نور تا درب خانه ی یک کلبه ی فقیرانه ادامه داشت.وارد خانه شدو با حیرت ولی عصر(عج) را درآن خانه دید.آقا در یکی از اتاق های خانه بر سر جنازه ای که پارچه سفیدی رئی آن کشیده شده بود ,حاضر شده بودند. اشک ریزان وارد شد وبر حضرت سلام کرد.حضرت پاسخش را دادː<چرا اینگونه دنبال من می گردی و رنج ها متحمل می شوی!مثل این باشید تا من به دنبال شما بیایم.این بانویی است که در دوره بی حجابی هفت سال از خانه بیرون نیامد تا مبادا نامحرمی او را ببیند!>تا مدت ها بعد از ملاقات با امام زمان(عج) صدای آقا در گوشش بود.شرح حالات(مرحوم آیت الله سید محمد باقرمجتهد سیستانی پدر آیت الله العظمی حاج سید سیستانی) کتاب ملاقات,ملاقات بانوان با امام زمان(عج) هیچ کس نمی داند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا (ص)مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد.(حضرت زهرا(س),چهل حدیث از حجاب).
معلم‌گفت:ضمایررانام‌ببر گفتم‌:من،من،من . . گفت:پس‌بقیہ‌چہ‌شدند؟! گفتم:همہ‌رفتندڪربلا ‌‹‌‌فقط‌من‌جاماندھ‌ام!(:🖐🏼💔-›
⏳ فایده حجاب 🧕 گفت: این‌همه حجاب حجاب می‌کنید، فایده‌اش چیست؟ گفتم: فوایدش که خیلی زیاد است، اما اگر بخواهم خلاصه بگویم می‌شود: خیابان‌های امن‌تر، خانه‌های گرم‌تر، زنان‌ ارزشمندتر و...
دخترھ‌مذهبیہ‌چادریہ‌هابعدتوخیابون‌ جلونامحرم‌بلندبلندمیخندھ‌این‌بہ‌ ڪنارجدیدافحش‌ھاےجدیدشون‌این‌شدھ‌ پشمامم‌بہ‌ڪتفمم‌و.... بیچـارھ‌تومثلادخترےیڪم‌ حیـایڪم‌عفت‌ڪلام‌داشتہ‌باش!(: -
"برگه‌ی‌امتحان📄" سرکلاس‌استادازدانشجویان‌پرسید: این‌روزهاشهدای‌زیادی‌روپیدامیکنن‌و میارن‌ایران... به‌نظرنتون‌کارخوبیه؟ کیاموافقن؟۱نفر کیامخالف؟همه‌به‌جز۱نفر دانشجویان‌مخالف‌بودن بعضی‌ها‌میگفتن:کارناپسندیه....نباید بیارن... بعضی‌هامیگفتن:ولمون‌نمیکنن ...گیر دادن‌به‌چهارتااستخوووون... ملت‌دیوونن بعضی‌هامیگفتن:آدم‌یاد‌بدبختیاش‌میفته تااینکه‌استاددرس‌روشروع‌کردولی خبری‌ازبرگه‌های‌امتحان‌جلسه‌ی‌قبل‌نبود... همه‌ی‌سراغ‌برگه‌هارومی‌گرفتند. ولی‌استادجواب‌نمیداد... یکی‌ازدانشجویان‌باعصبانیت‌گفت: استادبرگه‌هامون‌رو‌چیکارکردی شما‌مسئول‌برگه‌های‌مابودی استادروی‌تخته‌ی‌کلاس‌نوشت:من مسئول‌برگه‌های‌شما‌هستم... استادگفت:من‌برگه‌هاتون‌روگم‌کردم‌و نمیدونم‌کجاگذاشتم؟ همه‌ی‌دانشجویان‌شاکی‌شدن. استادگفت:چرابرگه‌هاتون‌رو‌میخواین؟ گفتند:چون‌واسشون‌زحمت کشیدیم،درس‌خوندیم،هزینه‌دادیم، زمان‌صرف‌کردیم... هرچی‌که‌دانشجویان‌میگفتنداستادروی تخته‌مینوشت... استادگفت:برگه‌های‌شماروتوی‌کلاس بغلی‌گم‌کردم‌هرکی‌میتونه‌بره‌پیداشون‌کنه یکی‌ازدانشجویان‌رفت‌وبعدازچند‌دقیقه‌با برگه‌ها‌برگشت ... استادبرگه‌هاروگرفت‌وتیکه‌تیکه‌کرد. صدای‌دانشجویان‌بلندشد. استادگفت:الان‌دیگه‌برگه‌هاتون‌رو نمیخواین!چون‌تیکه‌تیکه‌شدن! دانشجویان‌گفتن:استادبرگه‌هارو میچسبونیم. برگه‌هاروبه‌دانشجویان‌داد‌وگفت:شمااز یک‌برگه‌کاغذنتونستیدبگذریدوچقدر تلاش‌کردیدتاپیداشون‌کردید،پس‌چطور توقع‌داریدمادری‌که‌بچه‌اش‌رو‌با‌دستای خودش‌بزرگ‌کرد‌وفرستادجنگ؛الان منتظره‌همین‌چهارتااستخونش‌نباشه؟ بچه‌اش‌رومیخواد،حتی‌اگه‌خاکستر شده‌باشه. چند‌دقیقه‌همه‌جا‌سکوت‌حاکم‌شد! وهمه‌ازحرفی‌که‌زده‌بودن‌پشیمون‌شدن!! تنهاکسی‌که‌موافق‌بود.... فرزند‌شهیدی‌بودکه‌سالهامنتظرباباش‌بود(: