eitaa logo
『شھدای‌ِظھور🇵🇸🇮🇷』
6.9هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
5.4هزار ویدیو
24 فایل
〖مامدعیان‌صف‌اول‌بودیم . . ازآخرمجلــس‌شھــدا راچیدنــد :)💔〗 -- ارتباط با خادم : @HOSEIN_561 💛کپــے: صدقه‌جاریست . . . (: 🔴ناشناس : https://eitaa.com/joinchat/876019840C60f081def8
مشاهده در ایتا
دانلود
ای شهید لبخند تو تحویل همه سال ما است🪴 و ما نوروزمان را هر روزمان را مدیون شما هستیم..💐 🌟نوروزتان شهدایی 🌟 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
‌ 🔸انجام کارها با اعتقاد و طبق احادیث🍃 کم غذا بود... می گفت: مامان پنج شیش تا قاشق بیشتر نریز. همه کارهایش با اعتقاد و طبق احادیث بود . قبل از غذا حتما " بسم الله " میگفت، سر سفره روبه قبله می نشست، وقت غذا حرف نمی زد، برای هر لقمه ای که میخورد، قاشقش را می گذاشت . دستهایش را می کرد درهم و خوب لقمه اش را می جوید.. کم غذا بود اما درست و مقوی غذا میخورد . به خاطر همین استیل ورزشکاری داشت و به خاطر شکم مریض نمی شد . این اخلاقش را در محل کارش همه میدانستند. وقتی به آشپزخانه محل کارش می رفت ، آشپز میدانست ، می‌گفت: میدانم یوسف، باید برایت کم بریزم 🎙راوی: مادر شهید 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
‌ 🔹کار فرهنگی داخل‌ خانه 🏠 وقتی که قرآن قبل از اذان از تلویزیون پخش میشد ، کار یوسف هم شروع می شد ، البته کار فرهنـگی داخل خانه 🏠 شنیدید وقتی یک جمعی باهم صلوات میفرستند ، یا اینکه یکی دعا میکند ، بقیه بلند آمـــین میگویند، یوسف هم وقت اذان چنین کـاری می کرد ، خودش بلــند بلــند دعا میــکرد ، بعـد هم خودش با همان صدای دسته جمعی آمین می گفت ، یک تنـه کلّـی اقدامات انجام می داد، 🎙 با صدای بلند اذان و قرآن و صلوات میگفت، تا همه را جذب نماز اول وقت کند. 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
یوسفم همیشه مهربان و آرام بود ...🍃 ولی اگر میدید کسی از خط قرمز اسلام عبور میکند ، جدی می شد و دفاع میکرد. هر جمعی که در آن غیبت میشد. اگرغریبه بودند که یوسف پاک و زلال آرام می گفت :  " لااله الا الله "، فقط جمع رو ترک میکرد ولی اگر جمع آشنا بود ، از کسی که غیبتش شده بود دفاع می کرد و می گفت مؤمن که ندانسته و ندیده نباید نظر بدهد ، یا برفرض درست باشد ،اصلا به ما چه که نظر بدهیم . اگر بازهم تأثیر نداشت می گفت: " لااله الا الله "، آقا " لاتغیبوا " غیبت نکنید ، و به نشانه اعتراض بیرون می رفت 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔻اینجا که می آمد اگر می توانست هر روز، به امام زاده سر می زد. بعضی شبها تا خود صبح همانجا می ماند. می گفتیم آخه پسر،این چه جور کاریه آخه! می گفت: من با امام زاده رازی دارم که باید زیاد اینجا بیام. شهید که شد، رازش را فهمیدم 🎙راوی :پدر شهید 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
از اخلاق بسیار دوست داشتنی یوسف صله رحم بود ، در ایام عید که از تهران مرخصی می آمد ، از اولین روز عید برنامه ریزی میکرد، که کجاها برویم ، معمولا با پیشنهاد یوسف همه جا سر میزدیم ، حتی دورترین فامیل. عید ها در خانه پدربزرگ مان جمع میشدیم و همه فامیل از یوسف میخواستند که قبل از تحویل سال قرآن بخوان و یوسف هم با نوای ملکوتی خودش سال نو را مزین می‌کرد 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
آمد مرخصی ، به او گفتم : مگر به شما مرخصی دادند؟ گفت: به خاطر روز مادر آمدم پیشت، باید غروب به تهران برگردم ، سکه را گذاشت در دستم و گفت : مامان اگر به دیدار امام زمان نایل شدی سلام من را برسان، دعا کن من هم به دیدار نایل بشوم 🎙راوی :مادر شهید 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸طی الارض! روزی یکی از همرزمان شهیدش ( شهید مسلم احمدی پناه ) با منزلمان تماس  گرفتند و سفارش شهید یوسف را به مادر کردند و گفتند : مادرجان مواظب یوسف باشید این آقا در بین بچه ها معروف شده و می گویند که طی الارض می کند ، کم می خورند و زیاد بیدارند و خلاصه به خود ریاضت معنوی می دهند ، برایش گاوی ، گوسفندی بکشید. و حقاً شهیدان را شهیدان می شناسند ... 🎙 نقل از برادر شهید 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
 در اتاق محل کارمان، آخر شبها یوسف قرآن تلاوت میکرد . البته خیلی آرام می‌گفتیم : یوسف لامپ را خاموش کن . میخواهیم بخوابیم ، خسته ایم. میگفت : چشم ببخشید الان، لامپ را خاموش میکرد و میرفت زیر پتو و چراغ مطالعه را هم باخودش میبرد . همان زیر قرآن میخواند . و ما درحیرت از یوسف 🎙(نقل از دوست شهید) 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔹یوسف زهرا🍃 شهید فدایی‌نژاد توی پیاده روی ها بیسیم رو میگرفت و وقتی که نیازی به ارتباطات رادیویی نبود دستشو روی شاسی نگه میداشت و میگفت آقا خط دیگه اشغاله و خطو به کسی نمیدم! و شروع میکرد به مداحی البته بچه ها هم همراهی میکردن و اکثرا میگفتن يوسف مثل بمب روحيه بود بین ما همکارای شهید میگفتن : یوسف بعضی مواقع روزی یک ساعت برای ما روضه حضرت زهرا (سلام ‌الله علیها) میخوند و همین شد که بچه ها این اواخر به شهیدفدائی نژاد میگفتن یوسف زهرا🍃 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
هر تیر از سلاح من،شاید یک دشمن را از پای درآورد,اما.. هر تیر از سلاح من،شاید یک دشمن را از پای درآورد,اما.. ای خواهر عفیفه ام چادر تو سلاحی است که بدون هدف گرفتن,هرلحظه به قلب دشمنان میزند.✌ ️ 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 یوسف یک تک تیر انداز حرفه ای بود از تمرکز بالایی برخوردار بود در هر زمینه ای به خصوص در اعمال نظامی ، میگفت: وقتی میخواهم تیراندازی کنم  آیه " و ما رمیت اذ رمیت" را میخوانم و همیشه به هدف میخورد . این یعنی قرآن را با جان و دل میخواند و میفهمید و به آن عمل میکرد. 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🤲🏻 یک روز به صورت اتفاقی در مسیر کوهنوردی، مقام معظم رهبری را دیدیم و به خدمت‌شان رفتیم. اکثر آدم‌ها در چنین مواقعی یا مشکلات مادی خود را مطرح می‌کنند و یا اینکه از حضرت آقا می‌خواهند برای حاجات دنیایی‌شان مثل ازدواج و بچه‌دار شدن و... دعا کنند، ولی یوسف، به محض اینکه چشمش به جمال، ولی امر مسلمین جهان افتاد، با اشتیاق وصف‌ناپذیری به طرف ایشان رفت و دستشان را بوسید و گفت: «آقا جان! این دنیا برای من کوچک است؛ این دنیا برایم مثل جهنم است... شما برایم دعا کنید که شهید شوم...» حضرت آقا هم در جواب فرمودند: «شما جوانید و به درد انقلاب می‌خورید...» یوسف گفت: «آقا جان! دلم هوایی شده...» حضرت آقا هم فرمودند: «ان‌شاءالله موفق باشید...» چندی بعد به برکت دعای خیر مقام معظم رهبری، یوسف هم موفق شد و به آرزویش که شهادت بود، رسید...💔 🎙(راوی همرزم شهید) 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
یک شب قبل از شهادت یوسف بود، در مقری بودیم که 600 متر از دشمن فاصله داشتیم 4 ،5 شب بود درست و حسابی نخوابیده بودیم . حدودای ساعت 4صبح بود و من شدیدا خوابم می آمد، ما داشتیم با دوربین دشمن را نگاه میکردیم . شبهای مرداد ماه آنجا (تپه جاسوسان) خیلی سرد است . من هم کیسه خوابم را پایین تپه جا گذاشته بودم. رفتم در سنگر بچه های تک تیر انداز ، دیدم یوسف برای پست نگهبانی بیدار شده . من به یوسف گفتم خیلی خوابم می آید و کیسه خوابش را قرض گرفتم تا بخوابم. قسمش دادم گفتم : یک ساعتی میخوابم مدیونی اگه بیدارم نکنی برای پست ، ازت راضی نیستم . یوسف گفت: باشه بیدارت میکنم .  من ناگهان بیدارشدم دیدم آفتاب میزنه در صورتم و ساعت 9 صبح است. اعصابم خورد شد که چرا بیدارم نکرد . دیدم جلوی پاهایمان یوسف خوابیده با یک پتوی کهنه خاکی روی خودش از سرما کشیده بود . بیدار شد دعواش کردم که چرا بیدارم نکردی  ؟ خندید و با خنده بحث و عوض کرد... 🎙(راوی همرزم شهید) 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
‌ خبرش که آمد، دلم خالی شد، ولی،زیاد تعجب نکردم. انگار منتظر همین خبر بودم. این اواخر چشمانش برق خاصی داشت. از همان برق چشمانش، پیش پیش خبرش را می دانستم.خبرش که آمد، تعجب نکردم. ولی کمرم شکست...🥀 🎙راوی: پدر شهید 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
شب قبل از شهادت برایش غذا برد ، اما چیزی نخورد ، صبحش برایش صبحانه آوردند ، نخورد، فرمانده دست گذاشت روی شانه یوسف ، گفت :چرا چیزی نمیخوری؟  گفت : حاجی خیلی غصه شکم من را نخور، میترسم موقع غذا خوردن ، دشمن متوجه شود، بیاید بچه هارا از بین ببرد، چون یوسف بود ، و با دوربین مخصوص  دشمن را رصد میکرد. 🎙راوی :همرزم شهید 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🌷شهید یوسف فدایی نژاد همچون دیگر همرزمان شهیدش، در عملیات ویژه سپاه جهت پاکسازی مناطق غرب کشور از ضد انقلاب و در درگیری با گروهک پژاک در منطقه جاسوسان شهرستان سردشت بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر، صورت و بازو به شهادت رسید و بدن مطهرش بنا به وصیت خودش در بقعه متبرکه آقا سید ابراهیم سراوان به خاک سپرده شد 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
مزار شهید یوسف فدایی نژاد 🌷 🌷گلزار شهدای آقا سید ابراهیم سراوان سنگر (رشت)🍃 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔻گلوله ای که فقط با من کار داره! یہ شب قبل شهادت یوسف ، توی آسایشگاه نشسته بودیم. شهید خواب بود از خواب بیدار شد و گفت : بچه ها فردا توی سنگر یک گلوله میاد که فقط با من کار داره ما خندیدیم و اگه دروغ نگیم یکم شهیدو مسخره کردیم. اما شهید خیلی جدی گفت: فردا یک خمپاره میاد تو سنگر و بین شما فقط من شهید میشم! ما با حالتی ناباورانه یکم سربه سرش گذاشتم و گفتیم : باز تو هوایی شدی؟ ⚡️ولی شهید باز جدی و محکم گفت: کسی اگه دوست داره از این دنیا بره فردا کنار من بشینه روز فرداش همه چیز عادی بود! ما تیر میزدیم! پژاک تیر میزد! همه چیز مثل همیشه بود که 💥صدای خمپاره ای که از صبح بصورت نامنظم میزد به نزدیکی یکی از سنگرا خورد ناگهان یکی داد زد ! امدادگر ! امدادگر ! برانکارد برانکارد بیارید! تا گفتن یوسف شهید شده! نشستیم رو زمین و ناباورانه به سرمون زدیم! راست گفته بود وااااای خدایا. وقتی شهید فدائی نژاد شهید شد بچه ها دیدن بدنش از ناحیه چپ بشدت آسیب دیده . سر و صورت و گردن و بازو آقا یوسف بعد از برخورد ترکش های خمپاره کنار سنگر افتاد و ازش بشدت داشت خون می رفت ایشون رو روی برانکارد گذاشتن و تو همون حال در نفس آخر ۳ بار گفت یازهرا یازهرا یازهرا 💔🌷 🎙راوی :همرزم شهید 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
✍🏻بخشی از وصیت نامه: راه حق، یعنی راه خدا را در پیش گیرید و ثابت قدم باشید تا به خدا برسید🍃 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨تلاوت سوره شمس توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای🍃 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رب شهر رمضان... دلم میگه حسین جان💚 🔸شب جمعه 🔸کربلا _امام‌حسین‌علیه‌السلام 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR