eitaa logo
『شھدای‌ِظھور🇵🇸🇮🇷』
8.3هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
5.4هزار ویدیو
24 فایل
〖مامدعیان‌صف‌اول‌بودیم . . ازآخرمجلــس‌شھــدا راچیدنــد :)💔〗 -- ارتباط با خادم : @HOSEIN_561 💛کپــے: صدقه‌جاریست . . . (: 🔴ناشناس : https://eitaa.com/joinchat/876019840C60f081def8
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿با سلام خدمت همه عزیزان دوستداران شهدا🌸 💠این هفتهـ به درخواست یکی از اعضای محترم کانال شهدای ظهور، میهمان یکی از شهدای عزیز دفاع مقدس هستیم. 🌷عزیزان ما را در این میهمانی همراهی کنید. التماس دعا🌙 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
"رهـبرمون: 🌷 ما در بیان زندگی‌نامه‌ی شهیدان سعی کنیم خصوصیّات زندگی اینها و سبک زندگی اینها و چگونگی مشی زندگی اینها را تبیین کنیم، 🔻این مهم است. 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
🌺مـزار شهید از زمان شهادت تا کنون محل زیارت کسانی است که راز دل را تنها با او گفته‌اند و از او برای گشایش در کارهایشان یار می‌گیرند. ✨هنوز هم بسیاری از شیفتگان شهدا به سراغش می‌آیند، راز دل با او می‌گویند و از او می‌خواهند شفیعشان باشد. 💠در همه این رفت و آمدها جز راستی و خلوص نیت چیزی نمی‌توان دید، شهید آرام و صبورانه به درددل‌های زائرانش گوش می‌سپارد و خدا می‌داند بین او و خدایش چه می‌گذرد که خیلی‌ها گفته‌اند به خواسته‌شان رسیده‌اند و به این شهید و دعایش سخت اعتقاد دارند...🍃 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
🔷در پنج‌شنبه‌ها به گلستان شهدا🌹 وارد شدم، جمعیت آنقدر زیاد بود که به سختی می‌شد سنگ مزار مورد نظر را پیدا کرد، خصوصا اگر برای نخستین بار باشد که بخواهی به زیارت یک شهید بروی. زنان و مردان و جوانان زیادی به دیدار عزیزانشان آمده بودند، 💐برخی‌ها حتی بدون داشتن هیچ نسبتی یک مزار را انتخاب می‌کردند، کنارش می‌نشستند و بعد از قرائت فاتحه سفره دل باز می‌کردند. ▪️صدای بغض‌ها آنجا بدون هیچ ترسی به گوش می‌رسید، گویی گلستان شهدا و مزار این شهیدان تنها جایی است که خیال‌شان راحت است که هرچه دل تنگشان بخواهد می‌توانند بگویند. 💔به هر سختی بود مزار شهید را پیدا کردم، همان‌طور که شنیده بودم روی آن «یازهرا»ی زیبایی نوشته شده بود. 🍃و حالا مزار او محل زیارت همه کسانی است که شهدا و شهادتند و به حالشان غبطه می‌خورند. محل زیارت کسانی است که دلشان از دنیا گرفته و هیچ گوش شنوایی هم جز همین شهدای بی‌ادعا پیدا نکرده‌اند. 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
شهید دفاع مقدس محمدرضا تورجے زاده ❤️ تولد : 23 تیر ماه 1343 🌿 فرزند: حسن💐 شهادت: 5 اردیبهشت 1366🌹 محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلاے 10🌹 محـل دفن: گلزار شهدای اصفهان، روبروی فروشگاهـ فرهنگے شاهد 🍀 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
🌙در ابتدا از دوران کودکی محمدرضا بگویید. 🎤مادر شهید: من ۵ فرزند دارم؛ سه فرزند 🍃اولم دختر و دو فرزند آخرم پسر. محمدرضا هم فرزند چهارم است. محمدرضا از همان ابتدای تولدش، جدای از بچه‌های دیگرم بود. از نظر درشت بودن، سریع بودن در مراحل رشدش وکارهایی که یک پسر بچه انجام می‌داد. او به طرز عجیبی آرام و ساکت بود و اصلا ناآرامی و دردسرهای بچه‌های کوچک را نداشت. 🌷با وجود این که وقتی خدا محمد رضا را به من داد، سه دختر بچه کوچک و قد و نیم در خانه داشتم ولی خیالم از محمدرضا راحت بود و هیچ وقت هیچ اذیتی از جانب او نداشتم. 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
🎤مـادر شهید: 🔷 در سن دو سالگی، مثل یک پسر بچه چهارساله بود. می توانم این گونه بگویم که چند سال از سنش جلوتر بود. از طرف دیگر تولد محمد رضا، آرامش و برکت زیادی برای ما به همراه آورده بود. 🍃از نظر درس و مدرسه هم هیچ گاه اذیتم نکرد و بچه ای بود که خودش مراقب همه موارد و تکالیف درسی‌اش بود. از قبل این که به سن تکلیف هم برسد، خودش نمازش را به وقت می‌خواند و روزه‌هایش را می‌گرفت؛ ▪️بدون این که من یا پدرش حرفی به او بزنیم. 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
🎤مـادر شهید: 🔴نکته خاصی از دوران کودکی‌ محمدرضا به یاد دارید که مورد توجه باشد؟ 🔘نکته خاص شاید همین موضوع باشد که خدا می‌خواست محمد رضا شهید شود چرا که در سن سه-چهار سالگی خطرات زیادی از سر او گذشت که مرگ او در آن حوادث، حتمی بود. یکدفعه اش هم که اصلا نباید جنازه‌اش به دست ما می‌رسید. هنوز بعد از چندین سال، هر گاه یاد آن اتفاقات می‌افتم، یقین پیدا می‌کنم که تنها یک معجزه الهی، پسرم محمدرضا را نجات داد و در هر بار دست عنایت خدا، او را در آغوش گرفت❤️ 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
🌿در همـان دوران کودکی عشق و ارادت به خاندان نبوت و امامت داشته و با شور وصف‌ناپذیر در مجالس عزاداری▪️ شرکت می‌کرد. 🎤مادر شهید: 🔷دوران تحصیل را همراه با کار و همیاری در مغازه پدر آغاز کرد؛ پدرش به دلیل علایق مذهبی برای دوره راهنمایی او را در مدرسه مذهبی🍃 احمدیه ثبت نام کرد... 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
🔰کلاس ســـوم راهنمایی شهید تورجی‌زاده مقارن با قیام مردم قم شده بود که شهید با جمعی از دوستان هم‌کلاسی، 🔘 چند نوبت تظاهراتی در مدرسه تدارک دیده و از رفتن به کلاس خودداری کرده بودند. 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
🔴همراهان عزیز، در شب های آینده‍،میهمان این شهید عزیز⁦❤️⁩ باشید...
▪️حاج آقای کافے در مسجد ذکر الله سخنرانی داشت. 🌿بعد از سخنرانی همه مردم به خیابان ریخته و شعار می دادند. 🔻کمر محمد از ضربات باتوم  مأمورین سیاه شده بود؛ اما او ول کن نبود. عکس و اعلامیه امام را تهیه می کردند و نیمه شب بر روی دیوارها نصب می کردند. 🎤راوی: برادر شهید 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
🌙با اوج گرفتن انقلاب، 🔷شهید با چند تن از دوستان فعالیت‌های سیاسی خود را در مسجد ذکر الله آغاز کرد و در تظاهرات ضد حکومت شرکت می‌کرد که چند بار مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت. شب‌ها را شعارنویسی و چاپ عکس حضرت امام(ره)🍃 روی دیوارها اقدام می‌کرد. با پیروزی انقلاب فعالیت‌های خود را در مسجد ذکرالله و حزب جمهوری اسلامی و دیگر پایگاه‌های انقلابی پیگیری کرد. 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
⚫️محمد رضا که از فعالان مبارزه با گروهک‌های ضد انقلاب♦️ و بنی‌صدر بود بارها مورد ضرب و شتم طرفداران بنی‌صدر و اعضای این گروهک‌ها قرار گرفت. 🌿شهید تورجی‌زاده به شهید مظلوم بهشتی و آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب علاقه فراوانی داشت🌷 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
🌿شهید تورجی‌زاده مداحی و روضه‌خوانی را در دبیرستان هاتف با دعای کمیل آغاز کرد شب‌های جمعه در جمع دانش‌آموزان زیباترین مناجات را با خدای خویش داشت🌷 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
(صدای ملکوتی) 🎤هـمکلاسے شهید: 🔴بچه مدرسه ای بودم. مذهبی و مقید نبودم اما پسر بغل دستیم تو کلاس مومن بود. یه روز چند تا نوار دستش دیدم پرسیدم اینا چیه؟ گفت: اینا مناجات و مداحیه. با اینکه اهلش نبودم از رو کنجکاوی گفتم میدی ببرم خونه گوش بدم؟ ....تا شب یادم رفت اصلا گوش بدم. موقع خواب چشمم خورد بهشون تو کیفم . با خورم گفتم :حالا بذار یه بار گوش بدم ببینم چی میگه... 🔻صدا و سوز عجیبی داشت...حس غریبی بهم دست داد...اونشب تا صبح چند بار گوش دادم ...سیر نمیشدم...فردا به همکلاسیم گفتم: میشه بازم از اینا برام بیاری؟ گفت: غروب بیا مسجد ازم بگیر.... 🔹این جوری شد که صدای ملکوتی دلسوخته محمد تورجی منو کشوند به مسجد ...نماز ....جماعت مومن...دوستای مذهبی.... در نهایت ایشون رو به طلبگی آوردند و رفتند تا به اسلام خدمت کنند.....و شد آنچه باید می شد.....اینا همه از برکت خلوص صدای شهید قصه ما بود... 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
🎤مـادر شهید: 🔷شانزدهـ سالهـ بود که جنگ شروع شد. پیش من آمد و گفت: "می‌خواهم به جبهه بروم". من قبول نکردم و گفتم: "باید درست را بخوانی و بعد بروی". آن موقع کلاس دوم دبیرستان بود. از او اصرار و از من انکار... تا اینکه فصل امتحانات خرداد ماه رسید. 🔻 آن موقع تازه چند روزی از سوم خرداد سال ۶۱ و فتح خرمشهر گذشته بود که امام پیام دادند برای جبهه رفتن کسب اجازه پدر شرط نیست. به محض اینکه متوجه پیام امام شده بود، به خانه آمد و شروع به جمع کردن وسایلش نمود. به او گفتم: "جایی می‌خوای بری؟" کمی مکث کرد و گفت: "اگر تا الان صبر کردم به احترام شما بوده ولی با شنیدن پیام امام دیگر جایی برای صبر کردن نیست". خلاصه با اینکه هنوز امتحاناتش را تمام نکرده بود به جبهه اعزام شد چرا که احساس تکلیف می‌کرد. البته محمدرضا ابتدا برای آموزش به پادگان غدیر اصفهان رفت. دوره آموزشی اش که بعد از دو ماه به پایان رسید، به مناطق جنوب اعزام شد و بعد از عملیات رمضان، به لشکر ۸ نجف اشرف به فرماندهی شهید حاج احمد کاظمی پیوست❣ 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
🔰پس با این اوصاف، تاریخ دقیق اعزام محمدرضا به جبهه کِی‌ بود؟ 🔻رمضان سال ۶۱ ، زمانی که کمتر از ۱۸ سال داشت، رفت و البته رمضان سال ۶۶ هم با شهادت بازگشت. یعنی حدود ۵ سال به طور مستمر در جبهه‌ها بود. به خواهرش گفته بود: ▪️" این جبهه‌ها و مناطق جنگی برای من مثل کف دست شده است". 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
🎤مـادر شهـید: 🌿مردم داری و وقت شناسی از بارزترین ویژگی های اخلاقی شهید تورجی زاده بود که بسیار مورد توجه قرار می گرفت که ‏در کتاب 🔰«یا فاطمة الزهرا نیز به گوشه هایی از آن اشاره شده است.‏‏محمدرضا بسیار خوش اخلاق بود❣ 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
"شهدا وصیت می‌کردند: ❣ شهید تورجی‌زاده برایشان دعای کمیل بخواند 💠پس از عزیمت به جبهه در جمع رزمندگان به مداحی و نوحه‌سرایی پرداخت و بسیاری از رزمندگان جذب نوای گرم و دلنشین او می‌شدند و در وصیت نامه‌های خود تقاضا داشتند در مراسم هفته آنها محمدرضا دعای کمیل را بخواند. 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
❣این علاقه و تقاضاهای رزمندگان بود که باعث شد. محمد رضا هیئت گردان یا زهرا (س)🌷 را تاسیس کند که هر دوشنبه در جبهه در محل گردان و در هنگام مرخصی در اصفهان برگزار می‌شد که این هیئت بعدها به هیئت محبان حضرت زهرا(س) و هیئت رزمندگان اسلام شهر اصفهان تغییر نام داد. 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
زیارت-عاشورا-با-صدای-شهید-محمد-رضا-تورجی-زاده-_-صاحب-نیوز.mp3
3.59M
⚫️زیارت عـاشورا بسـیار محزون و دلـنشـیـن 🌿با نوای شهید محمد رضا تورجے زادهـ در جبهہ بین رزمندگان. (التماس دعا)🌷 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
🔵شهید تورجے زاده به نماز اول وقت اهمیت فراوانی می‌داد و قرآن کریم را بسیار تلاوت می‌کرد؛ 🔻همیشه دو ساعت قبل از نماز صبح به راز و نیاز می پرداخت. صدای گریه‌هایش بعضا موجب بیدار شدن دیگران می‌شد. 🌱این عبادت و راز و نیاز با معبود تا طلوع آفتاب ادامه داشت... 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
🔻فقط یڪ شب نتوانست نماز شب را بخواند.🌱 ⭕️فقط یک شب نماز شب او ترک شد و آن زمانی بود که شیمیایی شده بود و تب بالای ۴۰ درجه داشت و ما او را به بیمارستان صدوقی بردیم و این در حالی بود که خودش اصلا متوجه نشده بود که به بیمارستان رفته ایم. ❗️تنها آن شب، نماز شب نخواند وگرنه در همه حال، حتی زمانی که دستش و پایش در گچ بود؛ نماز شب را می خواند و اشک می ریخت و از خواندن این نماز ها لذت می برد. 🎤(راوی مادر شهید) 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°
🎤خـواهـر شهید: 🔻محمد رضا که از جبهه که می اومد و واسه چند روز خونه بود ، ماها خیلی از حضورش خوشحال بودیم . 🔵 میدیدم نماز شب میخونه و حال عجیبی داره ! یه جوری شرمنده خداست و زاری میکنه که انگار بزرگترین گناه رو در طول روز انجام داده . 🌹 در ایتا و سـروش↓↓↓ °°° @whjhtgh °°°