🕊خاطراتےازکرامات #شھیدعباسآسمیہ🌷
🔸قسمت ششم
بعد از حدود ۱۸دقیقه دیدم که خادمان خانم ،یکی یکی نزد ایشان که کنار بنده نشستن میان و سلام و عرض ادب میکنند و میروند ،سرم رو بالا کردم و اونموقع متوجه شدم که خودشون از خادمان رسمی و به قول خودشون کنیزان قدیم آقا هستند ،خیلی خوشحال شدم وقبل از اینکه چیزی بگم شروع کردند به صحبت وگفتند وقتی شما با عکس شهیدتون اومدید جلوی پنجره فولاد خیلی دوست داشتم عکس شهیدتون رو بگیرم و زیارت کنم ولی نشد الان حدود ۱۸دقیقه است که من با شهیدم، خیلی خوشحالم و این شهید رو واسطه بین خودم و حضرت کردم
بعدش دست کردند در کیفشون ویک #تسبیح_تربت درآوردند و گفتند من تازه از کربلا برگشتم این تسبیح روهم یک خادم خانم در حرم امام حسین (ع)به من دادن من دوست دارم این تسبیح رو به شما بدم و شماهروقت صلوات فرستادید من کنیز حضرت رو هم دعاکنید 🤲
هنوز ظهر نشده بود شهید عباس آسمیه تسبیح بهم داد...🌸' (:
🎙نقل از آسیه رحیمی
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR