يه استاد داشتيم که گير داده بود همه دانشجوها بايد کراوات بزنن!
کلي هم تهديد کرده بود که اگه سر امتحان کراوات نزده باشين ازتون نمره کم مي کنم.
ولي مصطفي اصلا براش مهم نبود.
واسه همين خيلي راحت بدون کراوات اومد سر جلسه.استاد هم تهديدشو عملي کرد و ازش 2 نمره کم کرد. شد 18؛ بالاترين نمره!
*خاطره اي از شهيد مصطفي چمران/ يادگاران، ج1، ص۷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
خدايا
از بد کردن آدمهايت شکايت داشتم به درگاهت...
اما شکايتم را پس ميگيرم.
من نفهميدم...
فراموش کرده بودم که بدي را خلق کردي تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهايت،
نگاهم به تو باشد.
گاهي فراموش ميکنم که وقتی کسی کنارمن نيست، معنايش اين نيست که تنهايم...
معنايش اينست که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت....
با تو تنهايي معنا ندارد.
مانده ام تو را نداشتم چه ميکردم.
دوستت دارم، خدای من...♥️
نیایش های عارفانه #شهید_چمران.
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
#شهید_چمران؛
بیزارم از چیزهایی که دیگران صبح تا شب بخاطر آن می دوند!…
وقتی سقف تلاش و طلب آدم ها می شود، بزک کردن قیافه و لباس و خانه و ماشین شان. وقتی بازی دنیا را آنقدر جدی گرفته اند که به خاطرش آرامش ندارند و در راهش دروغ می گویند و سر هم کلاه می گذارند…
جایی که فکر به آسمان نشود، پرواز هم معنا ندارد…
و من دلم نمی خواهد دنیا “اکبرُ هَمِّنا” باشد…
خدا نکند دنیا بزرگترین هم و غم ما قرار گیرد.
می خواهم عاشق باشم و بسوزم و نور دهم و بزرگترین نعمتم خدمت در راه خدا باشد.🍃
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
#شهید مصطفی چمران💔
اگر جهان سوم جایےست که
مغز #فیزیک_پلاسما
زندگی مرفهش در امریکا را
به خاطر #دینش، رها مےڪند
من #افتخار_مےکنم_جهان_سومی_هستم
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
•°{🍃🌻💞}°•
#حرفدل ❤️
#برادرشهیدم🥀
با شُهدا صحبَت کُنید
آنها صِدای شُما را به خوبی میشِنوند
و بَرایتان دُعا میکُنند..
دوستی با شُهدا دو طَرفه است..:)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
••🌱••
وقتیمیگی:
#خدایاسپردمبهتو
ـ پساونصداییکهتهدلتمیگه:
ـ نکنهفلاناتفاقبیفته...✨
ـ چیمیگه⁉️
ـ اینکهبتونیجلویاینصداروبگیری
خودشیهپا #جهادههآا ...✨
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
••[♥️🌱]
-
میگفت:قبلازشوخے
نیتِتقربڪنوتودلتبگو:
دلیہمؤمنُشادمیڪنم،قربةالےالله
اینشوخیاتممیشہعبادت..(:🖐🏻
#شہیدحسینمعزغلامے✨
🌱♥️| #شهیدانهـ
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
#طنز_جبہہ 😅
🤣یا بخور یا گریه کن🤣
در جبهه دعای کمیل از بلند گو پخش می شد ، گوشه و کنار هرکس برای خودش مناجات می کرد. آن شب میرزایی و جعفری بالای تپه نگهبان بودند. میرزایی حدود دو کیلو انار😋با خودش آورده بود بالای تپه موقع پست بخورد😳 وقتی هنگام دعای کمیل عبارت خوانی می کردند انارها را فشرده می کرد و وقتی ذکر مصیبت و گریه بود، آنها را یکی یکی همانطور که سرش پایین بود می مکید!😂😂 کاری که گمان نمی کنم تا به حال کسی کرده باشد. به او می گفتم بابا یا بخور یا گریه کن هر دو که با هم نمی شود.ولی او نشان می داد که میشود!😆
🌸اگه لذت بردید یه صلوات بفرستید
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
✅خاطره ای هست که جز برای همسر شهید برای شخص دیگری نگفته ام. نزدیک مراسم عقد محمودرضا بود که یک روز آمد و گفت: «من کت و شلوار برای مجلس عقد نخریده ام» من هم سر به سرش گذاشتم و گفتم: تو نباید بخری که خانواده عروس باید برایت بخرند... خلاصه با هم برای خرید رفتیم. محمودرضا حتی هنگام خرید کت و شلوار دامادی اش هم حال و هوای همیشگی را داشت، اصلا حواسش به خرید نبود و دقت نمی کرد در عوض من مدام می گفتم مثلا این رنگ خوب نیست و آن یکی بهتر است و ... هیچ وقت فراموش نمی کنم در گیر و دار خریدن کت شلوار به من گفت: «خیلی سخت نگیر، شاید امام زمان(عج الله ) امشب ظهور کردند و عروسی ما به تعویق افتاد.»
یعنی گویا تمام لحظات زندگی ؛ منتظر یک اتفاق مهم بود ...❗️
#شھیدمدافعِحرممحمودرضابیضایـے ♥️
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
"🖤🔗"
یِڪۍازهَمسَنگَـرۍهـٰایَشدَرسُوریِہمیگُفت:
مـَنبَستنِڪمَربَندایمنۍرادَرسـُوریہاز مَحمُودرضـٰایـٰادگِرفتَم!
وَقتـۍمـےنشستپُشتِفَـرمون،ڪَمَربندشرا
میبست.
یِڪبـٰاربھِشگُفتَم:اینجادیگہچِـرامیبَند؎؟!
اینجـٰاڪہپُلیسنیست!
گُفت:میدونـۍچِقَدرزَحمَتڪِشیدَمبـٰاتَصـٰادُف
نَمیـرم؟!
#شَھیـدمَحمودرِضـٰابیضـٰایۍ
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🌹یکبار در خانه صحبت وصیتنامه شد، به پوستر حاج همت روی کمدش اشاره کرد و گفت: وصیت من همان جمله حاج همت است:
🌹با خدای خود پیمان بستهام تا آخرین قطره خونم، در راه حفظ و حراست از این انقلاب الهی یک آن، آرام و قرار نگیرم.
❤️شهیدمحمود رضا بیضایی❤️
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR