هدایت شده از سیدحسین شفیعی دارابی
نام حضرت رقیه (سلام الله علیها) در قدیمی ترین قصیده
بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. سلام علیکم. همگان بر این نکته واقفیم: از جمله نقاط مبهم تاریخی در حوزه زندگی حضرت رقیّه خاتون (سلام الله علیها)، زمان شهادت این دردانه سالار شهیدن (علیه السّلام) می باشد؛ زیرا اطلاع دقيقى در دست نیست تا بگوئیم: آن بزرگوار در چه روزی از ماه صفر و یا غیر این ماه به شهادت رسیده است، تنها برخى از تقویم هاى رايج، پنجم صفر را روز وفات آن حضرت بيان كرده اند. اینجانب ضمن باور به ضرورت تحقیق در جهت تعیین دقیق روز شهادت این محبوبه در درگاه الهی، بر این عقیده ام : فرارسیدن روز پنجم ماه صفر، فرصت مناسبی است تا به برخی از شبهات طراحی شده پیرامون حیات درخشان این گره گشای بزرگ در بستر تاریخ اسلام، توجه نمائیم، و در جهت دفع و پاسخ به آنها تلاش نمائیم. از جمله شبهاتی که در سال های اخیر شاهد تقویت آن از سوی دشمنان (و حتی گاه خودیهای غیر مطّلع از مباحث تاریخی) هستیم این است که می گویند: «اولین کتابی که نام حضرت رقیه سلام الله علیها و ماجرای شهادت وی در آن، درج گردیده است، کتاب «کامل بهائی» تألیف حسن بن علی طبری (زنده تا سال ۷۰۱ق) است؛ و تا قبل از آن، در هیچ منبع تاریخی، خبری از نام این دختر رنج کشیده امام حسین (علیه السلام) نمی باشد»؛ در حالیکه واقعیت چیز دیگر است؛ قطعا اگر فردی بدون هیچگونه آلودگی سیاسی و عقیدتی به تتبع مناسب در این حوزه روی آورد، به خوبی می یابد که قرن ها قبل از نگاشته شدن کتاب «کامل بهائی» توسّط طبری (ره)، شواهد و اسنادی وجود دارد که حاکی از حتمیت وجود دختری بنام «رقیّه» (سلام الله علیها) در میان فرزندان امام حسین (علیه السّلام) می باشند؛ و مورخان و مقتل نویسان بعدی نیز با اتّکاء و اعتناء به آنها, از شهادت حضتش سخن به میان آورده اند؛ از جمله:
الف- طبق نقل طریحی در «منتخب»، ج ۲، ص ۴۴۷: سیف بن عمیره (صحابی بزرگ امام صادق و امام کاظم علیهما السّلام) در خلال قصیدهٔ شیوا و سوزناک خود، در دو نوبت از حضرت رقیّه (سلام الله علیها) یاد نموده است:
و رقیة رق الحسود لضعفها و غدا لیعذرها الذی لم یعذر
لـم أنسـها و سکینة و رقیة یبکــینه بتحسـر و تــزفـر
ب- محدّث بزرگواری همچون سید رضی الدین، على بن موسى بن جعفر (مشهور به سید بن طاووس)، متوفای 664ق، درکتاب معروف و معتبر خود در حوزه مقتل نگاری؛ یعنی کتاب «اللهوف علی قتلی الطفوف»، ص لهوف، ص ۱۴۱ آورده است: «امام حسین علیهالسّلام در وداع آخر فرمود: «وانتِ یازینب، وانتِ یارقیه، وانتِ یارباب...» : «خواهرم ام کلثوم، و تو ای زینب و تو ای رقیه و تو ای فاطمه و تو ای رباب، مواظب باشید پس از کشته شدن من گریبان چاک مدهید، صورت مخراشید و سخن ناروا بر زبان میارید»؛
ج- حافظ سلیمان بن ابراهیم بن قندوزی حنفی (از عالمان اهل سنت حنفی مذهب، در قرن سیزدهم هجری) نیز در ینابیع المودة، ج ۳، ص ۷۹ آورده است: «امام حسین علیه السّلام ندا داد: «ای ام کلثوم، ای سکینه، ای رقیه، ای عاتکه، ای زینب، و ای اهل بیت من از من بر شما سلام باد»؛
د- مرحوم آیت الله حاج شیخ حسن اثنی عشری فرمودند: از آقای حاج حسن آقا شیرازی شنیدم که ایشان از مرحوم آیت الله سید محسن امین نقل می کرد که: در زمان آیت الله سید محسن جبل عاملی، نزدیک بود قبر رقیه خاتون را آب بگیرد، و اوضاع دگرگون شود، چون نهری نزدیک آن بود. گفتند: بدن را از اینجا به جای دیگر منتقل کنید، چون ما نمی توانیم نهر را برگردانیم. به آیت الله سید محسن گفتند: تو این کار را بکن. سید گفت: اگر امکان نداشته باشد ما این کار را می کنیم. قبر را نبش می کنیم و بدن را بیرون می آوریم. سید تصمیم به نبش قبر گرفت. غسل کرد و لباس سفید پوشید و دستور نبش قبر داد. خاک را که برداشتند و به خشت لحد رسیدند، گفت: صبر کنید لحد را خودم بردارم. سید در قبر رفت، همینکه خشت بالای سر را برداشت دیدند سید افتاد. زیر بغلش را گرفتند، هی می گفت: ای وای بر من، وای بر من. به ما گفته بودند یزید زن غساله و کفن فرستاده، ولی فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده، بدن معطر مثل گل. من بدن را منتقل نمی کنم، می ترسم بدن را منتقل کنم، دیگر به عنوان رقیه بنت الحسین شناخته نشود، و من نمی توانم جوابش را بدهم. هر چه مخارج نهر است می دهم نهر را برگردانید»[سحاب رحمت، ص ۷۷۳]؛ نیز از آن بزرگوار نقل شده است: «خود سنگی بر مزارش که قدمت هزار ساله داشت را خواندم که نوشته بود این قبر دخترحسین بن علی علیه السلام است».
☝️🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀☝️
هنر فرش ایرانی حکایت از توحید و وحدت و همگرایی و انسجام و آرامش و وقار دارد
سلام بر ایران اسلامی و درود بر هنرمندان ایرانی
کتاب ترجمه و شرح خطبه القارعه
تالیف سیدکمال الدین عمادی
انتشارات شارق 1396
این شرح خطبه حضرت زینب کبری سلام الله علیها در شام است
در 5 فصل نگارش یافته است
فصل اول زینب شناسی
فصل دوم پیرامون خطبه
فصل سوم متن خطبه با ترجمه
فصل چهارم شرح خطبه
این فصل در 23 فراز تنظیم یافت
فصل پنجم بازتاب حماسه زینب ع
این کتاب در 348 صفحه
قیمت پشت جلد 15000 با تخفیف ویژه
محل عرضه کتاب: قم بوستان کتاب
سلام بر شهید غریب مدینه سبط اکبر پیامبر (صلوات الله علیه و آله) حضرت ابومحمد حسن بن علی
سلام بر گریه کنندگان امام مجتبی سلام الله علیه
هفتم صفر بنابر روایتی سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است
این مصیبت را به همه ارادتمندان آن امام شهید تعزیت میگوییم
یاری حسین سلام الله علیه دست نمیخواهد ارادت و اراده میخواهد
سلام بر حسین سلام بر اربعین حسینی
سلام بر عزاداران حسین
هدایت شده از عمار نیوز ... 📢
⭕️ فرار همسر و فرزند خاشقچی به سفارت روسیه
🔸فرزند و همسر جمال خاشقجی، روزنامه نگار عربستانی، با رفتن به سفارت روسیه در ریاض، از روسیه درخواست پناهندگی کردند.
🔸این در حالی است که این دو نفر تحت تعقیب نیروهای پلیس عربستان قرار داشتند اما نگهبانان سفارت روسیه از ورود پلیس عربستان به سفارت جلوگیری کرده و تهدید کردند که در صورت نزدیک شدن به سفارت، به روی نیروهای پلیس شلیک خواهند کرد.
🔸پس از پناه بردن فرزند و همسر خاشقجی به سفارت روسیه، پوتین، رئیس جمهوری روسیه دستور داد تا پناهندگی سیاسی این دو نفر مورد پذیرش قرار گیرد و به مسکو منتقل شوند.
🔺پوتین همچنین هشدار داد هرکس از انتقال این دو نفر به فرودگاه جلوگیری کند، با 50 نیروی روس که برای انتقال آنها به مسکو، به ریاض آمده اند، روبرو خواهد شد.
👤یک مقام مسئول روس تصریح کرد: اگر پلیس یا ارتش سعودی از خروج فرزند و همسر خاشقجی جلوگیری کنند، با واکنش شدید پوتین روبرو خواهند شد و نخستین اقدام روسیه در این زمینه، مسلح کردن یمنی ها به موشک های زمین به زمین با برد 2000 کیلومتر برای هدف قرار دادن عربستان خواهد بود
🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃
@ammar_newsir
هدایت شده از طلاب و فضلای ساروی مقیم قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از باشگاه خبرنگاران جوان
🔸پایگاه قطری العربی الجدید در کاریکاتوری تلاش ترامپ برای تطهیر چهره مقامات سعودی در پرونده ناپدید شدن جمال خاشقجی را به تصویر کشید.
🆔 @YjcNewsChannel
🔴آنروز که ابوبکر رای آورد ،
علی (عليه السلام) شکست نخورد ، مردم سرنوشت خود را به تباهی سپردند...
.
🔸آنروز که عمر بر مسند خلافت نشست ، علی (ع) کوچک نشد ، مردم اشتباهشان را تَکرار کردند...
.
🔹آنروز که شورای شش نفره ، عثمان را بر علی (ع) ترجیح داد و به مردم القا كرده بودند ريشه مشكلات علي است و اگر نباشد نه جنگي اتفاق مي افتند و نه خوني ريخته ميشود،و جاي شهيد و جلاد عوض شد!
خواص براي از بين نرفتن منافع خود به مردم خیانت کردند و باز علي(ع) ضرر نكرد و مردم چوب نفهمي خود را خوردند
.
🔸ولی آنروز که علی (ع) به خواست مردم بر مسند خلافت نشست ، خود را پیروز نمی دانست بلکه مسئول می دانست،...
فقط همين روز بود كه مردم پیروز شدند....
.
🔹آنروز هم که شمشیر اشقی الاشقیا فرق علی (ع) را شکافت ، باز هم علی (ع) شکست نخورد. که فرمود: "فزت و رب الکعبه" و این بزرگترین پیروزیست که رستگار شوی... ولی آنروز باز هم مردم شکست خوردند و ضرر كردند...
.
🔸و آنروز که در کربلا ..........
.
🔸و ريشه گرفتاري ها ، تمام آن روزهایی است که مردم شکست خوردند نفهمیدند که شکست خورده اند و بر طبل شادی کوبیدند...
.
👌🏻و این قصه شکست مردم چیز عجیبی نیست ، که تاریخ همچنان ادامه دارد....
.
.
#اللهم_اجعل_عواقب_امورنا_خیرا
هدایت شده از انجمن اهل قلم حوزویان ساروی
بسمه تعالی
سلام و تعزیت محضر شریف ارادتمندان فرزانه و فرهیخته امام مجتبی و برادر بزرگوارش امام حسین علیهما السلام
روز پنجشنبه 26 مهر 97 هشت صفر در موسسه اسراء پژوهشکده فقه گفتگوی با حضرت آیت الله مقدسی مولف گرانقدر کتاب شریف (با پژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان ع) در باب تاریخ شهادت امام مجتبی علیه السلام صورت گرفت ایشان در باره تالیف این اثر قیم نکات ارزشمندی را فرمودند لذا از ایشان درخواست کردم بیانات خود را جهت ماندگاری مکتوب کند، با بزرگواری پذیرفتند که مشاهده میکنید :
به نام او
چندنکته درباره تاریخچه نگارش کتاب بازپژوهی تاریخ ولادت وشهادت معصومان«ع»:
1.در دهه نخست هفتاد، رهبری معظم انقلاب «دام عزه»به مسئول وقت پژوهشگاه دفترتبلیغات_که درآن زمان،مرکزتحقیقات نامیده می شد_فرمود:
دربخش تحقیقات دفتر تبلیغات، درباره تاریخ شهادت امام مجتبی علیه السلام تحقیقی انجام گیرد تا مشخص شود هفت صفرصحیح ومستنداست یابیست هشت صفر، مسئول وقت پژوهشکده این کار رابه اینجانب و دو نفر از دوستان دیگر سپردند و ما نیز با بررسی منابع؛ ازمتقدم تا متأخر مطالب آنرا بصورت اجمال و گزارشی درسه بخش: سال وفات و روزشهادت تنظیم کرده و نتیجه بررسی این شده که آخر صفر؛ یعنی 28 صفر از زمان امام مجتبی به بعد سند معتبر دارد؛ ولی هفت صفر از قرن 8 به بعد مطرح شده و پیش از آن حتی به صورت قیل هم مطرح نشده است و انگهی مستند آن نیز ابهام دارد. این تحقیق را نزد معظم له ارسال کردیم. ایشان پس از مشاهده فرمودند:
این کار، کار خیلی خوبی است و مناسب است برای همه معصومان انجام گیرد.
2.این سخن معظم له آغازی شد برای اجرای پروژه کتاب «بازپژوهی تاریخ ولادت وشهادت معصومان«ع » که برعهده اینجانب نهاده شده و این توفیق نصیبم شدکه به مدت پنج سال، بابررسی تمامی منابع مرتبط وقابل دسترسی درایران،به نتیجه برسد.
3.برای این تحقیق، به این کتابخانه هامراجعه شده است:
الف»کتابخانه های بزرگ آیت اله مرعشی،فیضیه،مسجداعظم،حرم حضرت معصومه، دفترتبلیغات و آیت الله سیستانی در قم.
ب» کتابخانه های مجلس ملی و دائرة المعارف بزرگ اسلامی درتهران.
ج» کتابخانه های گوهرشاد و استان قدس در مشهد.
4.این جستار با استفاده ازنسخ مختلف چاپی وخطی بوده؛ چنانچه ازکتابخانه های دیجیتالی نیزاستفاده وافر برده شد.
5. یادآوری میشود که رهبر معظم انقلاب دامت برکاته در دیدار نخبگان با ایشان که روز 25 مهر (هفت صفر) انجام هیچ اشاره ای به شهادت امام مجتبی سلام الله علیه نکرده بلکه با خنده برگزار کرده است همین حاکی از اهتمام ایشان به ره آورد آن پژوهش است.
6.با توجه به نکات یادشده اگرچه انگیزه بزرگانی را که براساس روایت ضعیف جهت تکریم بیشتر از آن امام مظلوم ع هفت صفر به عنوان روز شهادت آن حضرت، رغبت نشان دادند، احترام میگذاریم البته هر روز بدون عنوان میتوان برای آن حضرت عزاداری کرد لکن باید توجه داشت که نادیده گرفتن تاریخ معتبر و عمل به خبر ضعیف به دلیل یادشده موجب وهن تشیع میشود و در مجامع و محافل ما را متهم به تاریخ سازی میکنند چه بسا نسبت به تاریخ صحیح ما نیز ایجاد شبهه کنند لذا نسبت به عواقب کار نیز باید اندیشه کرد.
در ضمن این تحقیق همراه با توضیحات شفاهی به محضر شریف آیت الله العظمی صافی دامت برکاته تقدیم شد ایشان آنرا بوسید و بر چشم نهاد فرمود علم این هاست
26 مهر 1397 برابر هشت صفر 1440
یدالله مقدسی
در ادامه این نکته را یادآور شوم که جناب حجت الاسلام دکتر مهدی معلمی دام عزه میفرمود روزی محضر شریف آیت الله مروی بودم یکی از همکاران ظرف خرمایی به آقایان تعارف کرد آیت الله مروی پرسید خرما برای چی؟
گفت امروز شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها است(براساس قرار این روز شهادت معرفی شد) ایشان فرمود چنین نگوید این کار موجب بی اعتمادی دیگران به تاریخ ما میشود
27مهر 1397
سید کمال الدین عمادی
هدایت شده از انجمن اهل قلم حوزویان ساروی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نهم صفر سال 37 هجرى قمرى
شهادت عمّار ياسر در جنگ صفين.
عمّار بن ياسر، مكنّى به أبى يقظان، از صحابه نزديك رسول خدا(ص) و از ياران باوفاى اميرمؤمنان)ع( بود. وى پيش از هجرت، در مكه معظمه ديده به جهان گشود.
هنگامى كه پيامبر اكرم)ص( به رسالت برانگيخته شد، عمّار از نخستين افرادى بود كه به آن حضرت ايمان آورد. پس از او، برادرش عبدالله، پدرش ياسر، و مادرش سميه نيز ايمان آورده و از اسلام آورندگان نخستين مكه شدند.
اين خانواده به خاطر اظهار ايمان و علاقه به رسول خدا)ص( مورد فشار روانى و آزار جسمى قرار گرفتند. مشركان قريش آنان را به همراه ايمان آورندگان ديگر، شكنجههاى سخت و توانفرسا مىدادند. پدر و مادرش به دست مشركان مكه به شهادت رسيدند. مادرش نخستين زنى بود كه در راه اسلام، شربت شهادت نوشيد و با خون خويش نهال اسلام را بارور كرد.
عمّار، از مهاجران به حبشه و از نمازگزاران به دو قبله بود. وى در جنگ بدر و تمامى جنگهاى پيامبر)ص( حضور يافت و در ركاب آن حضرت، با دشمنان اسلام با تمام توان مبارزه كرد. عمّار، به هنگام ساختن مسجدالنّبى)ص(، علاوه بر انجام كارهايش، كار پيامبر)ص( را نيز بر عهده مىگرفت و دو برابر ديگران تلاش مىكرد.
پيامبر)ص( نيز به وى علاقه ويژهاى داشت و او را يكى از خواص خود مىدانست. آن حضرت درباره عمّار، سخنان فراوانى دارد. از جمله، آن هنگامى كه مشركان قريش، عمّار را براى شكنجه دادن در آتشى انداخته بودند، پيامبر)ص( دربارهاش فرمود: يا نارُ كُونى بَرداً وَ سَلاماً عَلى عَمّار كَما كُنتِ بَرداً و سَلاماً عَلى اِبراهيم؛ اى آتش! براى عمّار، خنك و مايه سلامت باش، همان طورى كه براى ابراهيم)ع(، خنك و مايه سلامت بودى.
پس از دعاى پيامبر)ص(، آتش سوزان، بر بدن عمار اثر نمىگذاشت.(1)
عمّار، پس از رحلت پيامبر)ص( از معتقدان به ولايت و خلافت امام علىبنابىطالب)ع( بود و در اين راه به مانند ساير اصحاب باوفاى آن حضرت، تلاش بليغى به عمل آورد. وى پيوسته در كنار اميرمؤمنان)ع( و از علاقهمندان به آن حضرت بود و مقام و حق آن حضرت را به نيكى مىشناخت. به همين جهت هيچگاه از او فاصله نگرفت و او را در عرصههاى مهم سياسى و اجتماعى، تنها نگذاشت.
وى در زمان عمر بن خطاب، حدود دو سال )از سال 21 تا 22 قمرى( حكومت كوفه را بر عهده داشت (2) با راهنمايىهاى حضرت على)ع( تلاش زيادى به عمل آورد تا سنتهاى نبوى)ص( در جامعه برقرار ماند و روحيه عدلپرورى و ستمستيزى در ميان مسلمانان حكمفرما باشد.
عمّار پس از بركنارى از حكومت كوفه ، به مدينه برگشت و در جبهه امام على بن ابى طالب)ع( قرار گرفت و در برابر رفتارها و كردارهاى ناروا و غير اسلامى زمامداران وقت، واكنش نشان داده و آنان را اندرز مىداد.
وى در زمان عثمان بن عفان به خاطر اندرز دادن خليفه در برابر رفتار ناشايست و تبعيضآميز او و كردار غيراسلامى فرمانروايانش در شهرها، مورد ضرب و شتم مجلسنشينان و قراولان خليفه قرار گرفت و به سختى بيمار گرديد.
عمّار در قيام سراسرى مسلمانان انقلابى شهرها بر ضد عثمان، با آنان همفكرى و هميارى مىكرد و در انتخاب اميرمؤمنان على بن ابى طالب)ع( به خلافت اسلامى، نقش به سزايى داشت.
حضرت على)ع( پس از انتخاب شدن به خلافت، با اين كه بسيارى از ياران وفادار و شايسته خويش را براى حكمرانى به شهرها اعزام كرده بود، ولى عمّار را به عنوان يك مشاور و همراز ديرين در نزد خود نگه داشت و در تمامى امور سياسى، اجتماعى و نظامى با او مشورت مىكرد و احترامش را به نيكى نگه مىداشت. عمّار نيز با اين كه در حدود 90 سال از عمرش گذشته بود، هم چون يك سرباز فداكار و پا در ركاب، در خدمت
امام على بن ابى طالب)ع( قرار داشت و تمام مأموريتها و دستورات آن حضرت را به مانند مأموريتها و دستورات پيامبر)ص(، به خوبى و نيكى انجام مىداد.
عمّار در دو جنگ جمل و صفين از عناصر اصلى ياران حضرت على)ع( بود و كارهاى مهمى در اين دو جنگ بر عهده داشت.
عمّار ياسر در جنگ صفين، مبارزات زيادى به عمل آورد و به سپاه معاويه مىگفت: ولوددتُ أنّكم خلق واحد فذبحتكم (4)؛ )به خدا سوگند( دوست داشتم كه شما همه يك خلق بوديد و تمامى شما را ذبح مىكردم! (3)
سرانجام در يك عمليات بزرگ، سپاهيان امام على)ع( ضربههاى سهمگين و مهمى بر سپاه معاويه وارد كرده و شيرازه صفوف لشكريان شامى را در هم ريختند.
در معركه جنگ، از دو طرف، زنانى بودند كه پرستارى زخميان و مددرسانى رزمندگان را بر عهده داشتند. در اين ميان ،يكى از پرستاران به عمّار رسيد و از وى پرسيد: آيا چيزى مىخواهيد؟
عمّار كه بسيار تشنه بود، از وى تقاضاى آب كرد.
زن پرستار، مقدارى شير براى عمّار آورد. عمّار هنگامى كه شير را مىنوشيد، مىگفت: بهشت در زير گامهاى پيران است. امروز دوستان خود را ملاقات مىكنم. امروز حضرت محمد)ص( و حزبش را ديدار مىنمايم. به خدا سوگند، اگر دشمنانمان آن قدر بر ما شمشير مىزدند كه ما را به حد ناتوانى مىرساندند، باز هم يقين داشتيم كه ما بر حقيم و آنان بر باطل.
پس از نوشيدن شير، دوباره به رزم بىامانش ادامه داد و صفوف دشمن را از هم گسست و بسيارى از آن سياه بختان را به خاك مذلت انداخت. ولى در گرماگرم نبرد، فردى به نام ابوعاديه، از سپاهيان دشمن، بدن عمّار را نشانه گرفت و نيزهاى بر او فرود آورد و فرمانده عالى مقام حضرت على)ع( را از زين به زمين انداخت. فردى ديگر از سپاه دشمن به نام ابنجون، سرش را از بدن جدا كرد.
اين دو نفر، در حالى كه سر بريده عمّار را به نزد معاويه بردند، از او تقاضاى پاداش و جايزه كردند و هر كدام از آن دو تلاش مىكرد كه ثابت كند، او عمّار را كشته است و در اين باره به نزاع برخاسته بودند.
عبدالله بن عمرو بن عاص كه در نزد معاويه بود و آن دو را مشاهده مىكرد، گفت: درباره سر عمّار شتابزدگى نكنيد و به آن خوشحال نباشيد. زيرا از پيامبر)ص( شنيدم كه مىفرمود: عمّار را گروه سركشان و ستمكاران مىكشند. معاويه كه سخنان وى را شنيد، بسيار ناراحت و خشمگين شد و به عمرو بن عاص گفت: آيا نمىشود اين ديوانه را از پيش چشمان ما دور كنى!
سپس به عبدالله بن عمرو بن عاص گفت: تو به جاى اين حرفها، چرا جنگ نمىكنى؟
عبدالله گفت: پيامبر)ص( روزى مرا امر به فرمانبردارى از پدرم كرد. من نيز به خاطر فرمان پيامبر)ص( از پدرم اطاعت مىكنم و به اصرار او به اين نبرد آمدهام و با شما هستم ولى با كسى مبارزه نمىكنم.
هم چنين، پيش از شهادت عمّار، بارها عمرو بن عاص گفته بود كه رسول خدا)ص( فرمود: عمّار را گروه ستمكاران مىكشند.
از وى پرسيدند: پس چرا او با ما مىجنگد؟ آيا ما ستمكاريم؟
عمرو بن عاص براى فريب آنان گفت: نه، بلكه عمّار سرانجام به ما خواهد پيوست و به دست ياران على)ع( كشته خواهد شد.
شهادت عمّار، ضربه سهمگين و تزلزل آورى بر سپاهيان معاويه وارد كرد و بسيارى از آنان را به ترديد و دودلى انداخت. ولى معاويه براى سرپوش گذاشتن بر اين فضاحت آشكار، در ميان سپاهيان خود شايع كرد كه عمّار را على)ع( كشت. زيرا عمّار به دستور على)ع( به جنگ شاميان آمد و به دست شاميان كشته شده است. پس قاتل او، على)ع( است!
ادعاى واهى و بىارزش معاويه، شايد برخى از دودلان شامى را ساكت مىكرد و تسكينى بر التيام آنان بود، ولى در ياران امام على)ع( تأثيرى نداشت. بلكه موجب تقويت ايمان و تثبيت بيشتر اعتقادات آنان گرديد.
عمّارياسر به هنگام شهادت، 91 سال، و به روايتى 93 سال و به روايتى ديگر 94 سال از عمرش گذشته بود.
علاوه بر ابوالعاديه، افراد ديگرى نيز به عنوان قاتل عمّار، در منابع تاريخى بيان شدهاند، مانند: عقبة بن عامر جهنى، عمرو بن حارث خولانى، شريك بن سلمه مرادى و ابوحراء سكسكى.
پس از فروكش كردن جنگ، حضرت على)ع( بدن عمّار و هاشممرقال را كه در يك نبرد به شهادت رسيده بودند، در كنار هم قرار داد و بر آنان نماز گزارد و در همان جا دفن نمود. آن حضرت در غم از دست دادن عمّار، بسيار ناراحت بود و مىفرمود: هر كس از وفات عمّار، دلتنگ نشود، او را از مسلمانى نصيبى نباشد.(4)
منابع:
1.منتهى الآمال (شيخ عباس قمي)، ج1، ص 124
2.الكامل (ابن اثير)، ج3، ص 20 و 31
3.وقعة صفين (نصر بن مزاحم)، ص 319
4.نك: أنساب الأشراف (بلاذري)، ص 219؛
5.وقعةصفين، ص 319؛
6.كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج1، ص 335؛
7.منتهى الآمال، ج1، ص 124
☝️🍀🍀🍀☝️
این یادداشت از صدیق ارجمند دانشمند محترم جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر واردی دامت افاضاته است در روز شهادت عمار به دلیل مشغله توفیق ارسال نیافتم
May 11