eitaa logo
کمال الدین
103 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.6هزار ویدیو
59 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
» ❤️قال امام ســجاد علیه‌السلام: عمــه جان تو بحمدلله #عالمــه‌ای هستی بدون اینڪه مـعلم داشـته باشی و تـــو #فهمــیده‌ای هـستی بی‌آنڪه ڪسی مـــطالب را به تو یاد داده باشد. 🌸 #ولادت با ســعادت حضـرت زینب سلام الله بر شما مبارک باد 🌸 ⇩⇩⇩ http://eitaa.com/joinchat/1273167872C3b5cc0b4b0
هدایت شده از سیره علما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶علامه حسن زاده آملی حفظه الله تعالی: حرف بشنوید...دنیا شما را شکار نکند. @sireolama
هو الهادی در جستجوی خضر فرخ پی ع(39) 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀❤️🍀🍀🍀🍀🍀 ادب جستجوی پیر (استاد) 🔹4.شناخت طریقت وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّىٰ أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُبًا(کهف/ 60) ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﻥ ﺧﻮﺩﮔﻔﺖ : ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻣﻰ ﺭﻭم ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺩﺭﻳﺎ ﺑﺮﺳﻢ [ ﭼﻪﺍﻳﻨﻜﻪ ﺯﻭﺩ ﺑﺮﺳﻢ ] ﻳﺎ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻱ ﻃﻮﻟﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺳﻔﺮم ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﻢ ، دانسته شد یک سالک برای نیل به هدف که همان یافتن استاد و پیر طریقت است نیاز به چهار ادب اصلی دارد که بدون شناخت و آگاهی و عمل به آنها نیل به هدف میسر نخواهد بود امور چهارگانه عبارت است از: شناخت مقصود شناخت مقصد شناخت طریق شناخت طریقت در فایل های پیشین شناخت مقصد و مقصود و طریق به اجمال بیان شد اکنون سخن از شناخت طریقت وصول است. در این مقام یاد آوری یک نکته لازم است و اینکه آداب سه گانه شناخت مقصود و مقصد و طریق تنها از مقوله علم و نظری است اما ادب چهارم علمی و عملی است لذا به دو بخش شریعت و فقه طی طریق و اخلاق طی طریق تقسیم میگردد امام علی علیه السلام فرمود ان العامل بغیر علم کالسایر علی غیر طریق فلایزیده بعده عن الطریق الواضح الا بعدا من حاجته.. نهج‌البلاغه خطبه 154 همانا سالک بدون آگاهی از مقصد و طریق آن همانند رونده ای است که بیراهه میرود پس هر شتاب کند از مقصد خویش دورتر میشود ✅البته لازم است از اشتباه در تایب فایل قبلی عذر خواهی کنم که به جای نام مبارک امیر مومنان علیه السلام نام شریف امام صادق علیه السلام نوشته شد اگر چه در واقع فرقی ندارد اگر چه این حدیث نورانی در ادب سوم بیان شد لکن شامل این مقام نیز است زیرا که اول باید ادب طریقت آموخت و عالم به طریقت شد سپس آنرا عملی کرد و بدون علم به آن ادب، طریقت محقق نخواهد شد این طریقت گاهی بقدری مهم است که در شناخت مقصد و طریق هم اثرگذار است زیرا قرآن کریم در این مقام فرمود وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحسنينَ (عنکبوت /69) ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ در راه ﻣﺎ ﻛﻮﺷﻴﺪﻧﺪ ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ [ ﺭﺍﻩ ﺭﺷﺪ ، هدایت ] ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﻲ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ ; ﻭﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ پس با کوشش در طریقت مقصد نامعلوم نیز معلوم گردد از این منظر شناخت طریقت گاهی اوقات مقدم بر شناخت طریق است اما گاهی انسان بدون زحمت و مجاهدت، لطف خدا یار شده و به مقصود و مقصد و طریق آگاه میشود آنگاه باید به شناخت طریقت وصول اقدام کند در فایل بعدی علاوه بر ارتباط آیه صدر کلام با این مقام به آداب طریقت نیز میپردازیم. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺✅🌺🌺🌺🌺🌺 21 دی ماه 97 سید کمال الدین عمادی http://eitaa.com/joinchat/2718302210C0f9dfd519c
هدایت شده از شاخص
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ۶ دقیقه مناظره داغ بین روحانی، ظریف، صالحی، سیف، عراقچی و ولایتی درباره از ۳ سال پیش تا الآن! 🆘eitaa.com/shakhes_1 ایتا 🆘http://sapp.ir/shakhes.1 سروش
عالیقدر شیعه حضرت آیت اللّه العظمی مدّظله العالی : آری زینب؛ یک اسم از چهار حرف، اما شامل همه فضایل انسانیت و همه ارزش هایی که خدا در سوره احزاب آیه ۳۵ برای مرد و زن شمرده👌🌺 الگوی ایمان و علم و معرفت؛👌🌺☘ اسوه صبر و صداقت و استقامت؛ نمونه شجاعت بانویی که در بلاغت و فصاحت زبان پدر را در دهان داشت؛ و همه مکارم اخلاق مادر در وجودش جمع بود و نه فقط زنان مسلمان؛ بلکه امّت اسلام از زن و مرد به چنین بانویی افتخار دارد. سیره او، او، عصمت و عفّت او، عبادت او و عظمت و بزرگی و فخامت او همه افتخارانگیز است؛ معالی مقامات و مواضع او، و حمایت از دین و نفی حکومت مستکبران تاریخ که سران استکبار زمان را چنان منکوب و محکوم نمود که تا ابد، بنی امیه در زباله دان های تاریخ منفور جهان شد.👌🌺☘ الحق که او از اسلام، از قرآن مجید، از شخصیت جدّ بزرگوارش رسول الله صلی الله علیه و آله، و از مجد و مفاخر بنی هاشم پاسداری کرد. اسلام و قرآن و دین توحید همه مدیون او هستند. تصور اینکه اگر او نبود تاریخ چگونه ورق می خورد بسیار وحشت انگیز است. در دنیای کنونی، مردان و بانوان، همه به فراگرفتن درس در مکتب بزرگ ، این بانوی عظیم الشأن و مواضع هیبت انگیز و دفاع شجاعانه او از اسلام و قرآن، و ابطال باطل و ظلم و الحاد و استبداد و استضعاف، و احقاق حق و پیام های حیات و سیره آن حضرت نیازمندند. امید است که امروز، زنان مسلمان، الگوی زندگی خود را آن حضرت قرار دهند، و در تمام وظایف دینی و شرعی خود از آن بانوی بزرگ اسلام درس گرفته، و به ‌چنین اسوه ای به جهانیان افتخار کنند، و نام و یاد و پیام های ولایی و معنوی حضرت زینب را همیشه زنده نگهدارند. در پایان چند بیتی را به محضر آن حضرت تقدیم می دارم:👇🌺☘ آفتاب آسمان مجد و رحمت زینب است حامی توحید و قرآن و ولایت زینب است درّ دریای فضیلت عنصر شرم و عفاف قهرمان عرصه صبر و شهامت است در دمشق و کوفه با آن خطبه های آتشین آن که سوزانید بنیاد شقاوت زینب است آن که زد بر ریشه بیداد و طغیان یزید وآن که احیا کرد آیین عدالت زینب است معدن ایمان و تصمیم و ثبات و اقتدار مشعل انوار تابان هدایت زینب است در قیام کربلا گردید همکار حسین در ره شام بلا، کوه جلالت زینب است وآن که در امواج دریای خروشان بلا امتحان ها داد با عزم و شجاعت زینب است همچو باب و مام و جدّ خویش در روز جزا آن که دارد از خدا اذن شفاعت زینب است✨ 🌐 @adyan8
هدایت شده از به‌سمت آرامش 🌱✨
✨خورشيد نجابت و ادب یا زینب ✨با فضل و وقار، منتجب یا زینب ✨در اوج شکوه مثل کوهی بانو ✨هستی تو عقيلة العرب! یا زینب ✍ @Dastanhaykotah 🌸الهم الرزقنا توفیق شهادت فی سبیلک به حق حضرت زهرا🌸
هو الهادی در جستجوی خضر فرخ پی ع(40) 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀❤️🍀🍀🍀🍀🍀 ادامه ادب جستجوی پیر (استاد) وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّىٰ أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُبًا(کهف/ 60) ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﻥ ﺧﻮﺩﮔﻔﺖ : ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻣﻰ ﺭﻭم ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺩﺭﻳﺎ ﺑﺮﺳﻢ [ ﭼﻪﺍﻳﻨﻜﻪ ﺯﻭﺩ ﺑﺮﺳﻢ ] ﻳﺎ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻱ ﻃﻮﻟﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺳﻔﺮم ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﻢ دانسته شد چهار ادب اصلی برای یافتن پیر و مرشد لازم است که عبارت بود از شناخت مقصود و شناخت مقصد و شناخت طریق چهارمین ادب شناخت طریقت بود و گفته شد طریقت دارای دو بعد علم و عمل است و این عمل همان آداب طریقت است 🔹آداب طریقت یافتن پیر طریقت رفتاری و اخلاقی یافتن استاد و پیر فرزانه عبارت است از: 1. صبر 2.احسان 3. توکل 4. یقین ✅ در این مقام دو نکته یادآوری میشود 🌷 آدابی که برای یک مسلمان مومن معمولی است برای سالک حتمی فرض شده اما اموری که فراتر از رفتار یک مسلمان اهل عمل معمولی است و در یافتن پیر اثر خاص دارد مورد بحث است 🌷. دوم اینکه رعایت واجبات معمولی که علم شریف فقه عهده دار آن است شریعت نامیده میشود اما اموری که در فن شریف اخلاق مورد بحث قرار میگیرد و روحیات و خلق انسان مؤمن مرتبط است طریقت نامیده میشود این اصلاح برگرفته از حدیث مروی از پیامبر اکرم ص است که فرمود: الشریعه اقوالی و الطریقه افعالی و الحقیقه احوالی.... (موسوی تبریزی، منتخب اسرار ص14 الشریعه نقل از عوالی اللءالی ج 4 ص124) ولی نگاه ما در این رساله مستند به روایت یادشده نیست بلکه در مقابل طریق(راه)، طریقت قرار دادیم که به معنای شیوه رفتار و اخلاق سالک در هنگام طی همان طریق است. پس بدون رعایت شریعت ورود به دالان طریقت بیهوده است 🔹1. صبر اولین و مهمترین ادب وصول به پیر صبر و بردباری است اگرچه معرفت اجمالی جهت جستجو اساس کار است ولی سخن در محور اندیشه و نظر نیست بلکه سخن در مقام عمل است. همان گونه که در آیه شریفه صدر کلام بیان شد موسی کلیم به جناب یوشع فرمود باید به مجمع البحرین بروم حتی اگر 80 سال طول بکشد صبر میکنم اگرچه لفظ صبر در آیه بکار نرفت پس رابطه آیه 60 سوره کهف با ادب طریقت و ادب صبر دانسته میشود همچنین حضرت خضر ع در دیدار با موسی ع به وی یاد آور شد که تو صبر لازم برای فراگیری دانش از من را نداری(لن تستطیع معی صبرا) نه تنها صبر برای فراگیری دانش عجیب خضر لازم است بلکه هر دانشی به آسانی بدست نمی آید و به صبر ویژه لازم است. آیه شریفه ((وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحسِنينَ (عنکبوت /69) )) ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ در راه ﻣﺎ ﻛﻮﺷﻴﺪﻧﺪ ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ [ ﺭﺍﻩ ﺭﺷﺪ، هدایت] ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﻲ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ ; ﻭﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ که در فایل قبل بیان شد در این مقام شاهد کافی است بر اینکه برای نیل به اهداف خصوصا هدف هدایت جهاد لازم است و صبر اساس جهاد است 🍁. امروزه بسیاری از جویندگان مرشد یا همان استاد، صبر و حوصله کافی ندارند لذا برای دست رسی سریع به هدف خود پای هر استاد نادان و ناشایسته ای زانو میزنند زیرا استاد شایسته برای هرکسی دهان باز نمیکند به همین دلیل ما هر روز شاهد جریانات انحرافی با نام های متفاوت هستیم مریدبازان شیادی که معمولا بعد از مدتی، مدعی نیابت خاص و اندک اندک مدعی خود امام زمان ع میشوند اما بزرگانی که ما در محضر شریف آنان زانو زدیم هر بیشتر میگذرد ادعای آنان کم میشود و پیوسته اظهار عجز و ناتوانی میکنند ما در آنان هرگز هوای نفس مشاهده نکردیم اگر چه خطا علمی در این اساتید دور از ذهن نیست چون انسان کامل و امام معصوم ع نیستند در باب صبر مطالبی هست در فایل بعدی تقدیم میشود. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺✅🌺🌺🌺🌺🌺 22 دی ماه 97 سید کمال الدین عمادی http://eitaa.com/joinchat/2718302210C0f9dfd519c
برگرفته از سایت آیت الله مکارم شیرازی دامت برکاته پرسش : فلسفه وجود محلّل پس از طلاق سوم چیست؟ پاسخ اجمالی: پاسخ تفصیلی: همان گونه که ازدواج، یک امر حیاتى و ضرورى است، طلاق هم در شرایط خاصى، ضرورت پیدا مى کند، لذا اسلام بر خلاف مسیحیتِ تحریف یافته، طلاق را مجاز شمرده، ولى از آنجا که از هم پاشیدن خانواده ها زیان هاى جبران ناپذیرى براى فرد و اجتماع دارد، با استفاده از عوامل مختلفى، طلاق را تا آنجا که ممکن است محدود ساخته، و احکامى تشریع نموده که با توجه به آنها طلاق به حداقل مى رسد. موضوع الزام به ازدواج مجدد یا مُحَلِّل که بعد از سه طلاق در آیه 230 سوره «بقره» آمده است، یکى از آن عوامل محسوب مى شود؛ زیرا ازدواج رسمى زن بعد از سه طلاق با مرد دیگر، مخصوصاً با این قید که باید آمیزش جنسى نیز صورت گیرد، سدّ بزرگى براى ادامه طلاق و طلاق کشى است. به کسى که مى خواهد دست به طلاق سوم بزند هشدار مى دهد که راه بازگشت براى او ممکن است براى همیشه بسته شود؛ زیرا راه بازگشت از مسیر یک ازدواج دائم با مرد دیگرى مى گذرد. و همسر دوم ممکن است او را طلاق ندهد، و به فرض که طلاق بدهد این جریان مى تواند وجدان و عواطف مرد را جریحه دار سازد، لذا تا مجبور نشود، دست به چنین کارى نخواهد زد. در حقیقت، موضوع مُحَلِّل و به تعبیر دیگر، ازدواج دائمى مجدد زن با همسر دیگر، مانعى بر سر راه مردان هوسباز و فریبکار است ، تا زن را بازیچه هوا و هوس خود نسازند و به طور نامحدود از قانون طلاق و رجوع استفاده نکنند، و در عین حال راه بازگشت نیز به کلى بسته نشده است. شرائطى که در این ازدواج شده، مانند: دائم بودن، مى فهماند هدف ازدواج جدید این نبوده که راه را براى به هم رسیدن زن به شوهر اول، هموار کند؛ زیرا چه بسا شوهر دوم حاضر به طلاق نشود، ازدواج موقت نیست که زمان آن پایان یابد، بنابراین، از این قانون نمى توان سوء استفاده کرد. با توجه به آنچه در بالا آمد، مى توان گفت: هدف این بوده است که مرد و زن بعد از سه مرتبه طلاق، با ازدواج دیگرى از هم جدا شوند تا هر یک زندگى دلخواه خود را پیش گیرد، و مسأله ازدواج که امر مقدسى است دستخوش تمایلات شیطانى همسر اول نشود. ولى در عین حال، اگر زن از همسر دوم هم جدا شد، راه بازگشت به روى آن دو بسته نیست. و نکاح آنها مجدداً حلال مى شود، و لذا نام مُحَلِّل به همسر دوم داده اند. بر اساس آنچه گفته شد این نکته به خوبى روشن مى شود: بحث از ازدواج واقعى و جدى است، و اگر کسى از اول قصد ازدواج دائم نداشته باشد، و تنها صورت سازى کند تا عنوان مُحَلِّل حاصل شود، چنین ازدواجى باطل است و هیچ اثرى براى حلال شدن زن به شوهر اول، نخواهد داشت و حدیث معروفى که از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در بسیارى از کتب تفسیر نقل شده: « لَعَنَ اللّهُ الْمُحَلِّلَ وَ الْمُحَلَّلَ لَهُ»؛ (خداوند لعنت کند محلّل و آن کسى را که محلّل براى او اقدام مى کند)، (1) ممکن است اشاره به همین ازدواج هاى صورى و ساختگى باشد. بعضى گفته اند: اگر ازدواجِ دائمىِ جدى بکند، ولى نیّتش این باشد که راه را براى بازگشت زن، به شوهر اول هموار سازد، ازدواج او باطل است و آن زن به شوهر اول حلال نمى شود. بعضى نیز گفته اند: اگر قصد او ازدواج جدى بوده باشد هر چند هدف نهاییش گشودن راه براى همسر اول باشد، آن ازدواج صحیح است، هر چند مکروه مى باشد، به شرط این که چنین مطلبى جزء شرایط عقد ذکر نشود. و از اینجا روشن مى شود، هیاهوى بعضى از مغرضان و بى خبران که بدون آگاهى از شرایط و ویژگى هاى این مسأله آن را مورد هجوم قرار داده اند و کلماتى از سر اغراض شخصى نسبت به مقدسات اسلام و یا نا آگاهى از احکام آن، به هم بافته اند، (2) کمترین ارزشى ندارد و تنها دلیل بر جهل و کینه توزى آنها نسبت به اسلام است و گرنه، این حکم الهى با شرائطى که ذکر شد، عاملى است براى باز داشتن از طلاق هاى مکرر و پایان دادن به خودکامگى بعضى از مردان، و سامان بخشیدن به نظام نکاح و زناشویى.(3) پی نوشت: (1). «مجمع البيان»، جلد 1 و 2، صفحه 331 (جلد 2، صفحه 107، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، طبع اول، 1415 ه ق)، ذيل آيه مورد بحث؛ اين حديث را «قرطبى»،«المنار» و «مراغى» نيز، ذيل آيه مورد بحث نقل كرده ‏اند؛ «كافى»، جلد 8، صفحه 71 (دار الكتب الاسلامية)؛ «بحار الانوار»، جلد 22، صفحات 136 و 138. (2). اشاره به فيلم و سريالى است كه به نام«مُحَلِّل» در زمان طاغوت ساخته و پخش شد و در آن به احكام مقدس اسلام توهين گرديد. (3). گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و هفتم، ج 2، ص 208.
هدایت شده از Mahdi Salehi
نسیم پرده ی گهواره را تکان می داد برای عرض ارادت خودی نشان می داد   ستاره های درخشان خوشه ی پروین کنار پنجره مبهوت کودکی شیرین   شمیم قدسی او در مدینه پیچیده بهار آمده, بلبل به غنچه خندیده   چکاوکان به در باغ ریسه می بندند شکوفه ها همه دیوانه وار می خندند   نشانه های ظهور مسیح ظاهر شد مدینه مرکز ثقل خیال شاعر شد   نسیم گرد سر نو رسیده دف می زد بنفشه داخل گلدان مدام کف می زد    صدای خواندن پروانه ها چه زیبا بود تبسم لب شیر خدا چه زیبا بود   ز نور طلعت رویش ستاره حیران شد و ماه با عجله پشت ابر پنهان شد   ستاره گفت به خورشید:- بی خبر ساده - خدا به فاطمه خورشید دیگری داده   زمان سیطره وسلطه گشته طی خورشید  شکسته حرمت پوشالی تو ای خورشید   حریر جذبه ی چشمان او اهورایی ست طلوع خنده ی زینب عجب تماشایی ست   بساط فخر فروشی ز آسمان بر چین بیا زمین به تماشای دخترک بنشین   بیا ببین که ندیدی کسی به این پاکی شدند خادمه اش, حوریان افلاکی   نگاه حیرت خورشید تا بر او افتاد اسیر بند جنون گشت و نعره ها سر داد   هوار می زدومی گفت:وه چه نوری داشت! شبیه مادر خود چهره ی صبوری داشت   بدون شبه وشک از قبیله ی نور است میان هاله ی انوار خویش مستور است   وقار و نور جبینش به مصطفی رفته ولی غرور نگاهش به مرتضی رفته   چه کودکیست ! که خود اشهدین می گوید و گاه خنده کنان یا حسین می گوید   چه کودکیست ! که گوید ثنای رب جلی دوچشم او شده خیره به ذوالفقار علی
کمال الدین
برگرفته از سایت آیت الله مکارم شیرازی دامت برکاته پرسش : فلسفه وجود محلّل پس از طلاق سوم چیست؟ پاسخ
برخی از روحانیون به دلیل عدم اطلاع کافی در مقام بیان احکام گمان کردند در صورت سه طلاق زن و شوهر جدا شده اگر بخواهند مجددا ازدواج کنند باید کسی را به عنوان محلل پیدا کنند تا با ازدواج با آن زن مطلقه او را طلاق دهد تا او بتواند با شوهر قبلی ازدواج کند حال آنکه چنین نیست کسی نمیتواند به قصد محلل بودن ازدواج دایم کند اگر با زن یاد شده ازدواج کرد و منجر به طلاق شد آن در این صورت میتواند با شوهر قبلی خود ازدواج کند لذا دید برخی روحانیون دقت ندارند محترمانه تذکر دهید تا با خودشان موجب وهن دین نشوند اخیر در مسجدی آقای چنین احکامی بیان کرد برخی دوستان مسجدی به من گزارش دادند