خدا رو امتحان کردیم، خدای خوبیه!
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله
اون روزی که زخمی و تشنه تو شلمچه اسیر شدم
اون روزیکه به عنوان اسیر تو شهرها مارو چرخوندن و بعثیهاسرمست از پیروزی مقطعی تف ، آشغال و لنگه دمپایی برا ما پرت میکردن!
اون روزیکه تو بیمارستان تموز قبل از بازدید صلیب به بهانه ی آویزون کردن وزنه ، پای شکسته ی بچه ها رو زنده زنده با مته دستی سوراخ میکردن و وقتی بچه ها به حضرت زهرا س توسل میکردن و "یاصاحب الزمان" میگفتن "خالد" نگهبان بعثی با تمسخرمیخندید و میگفت "ونه امام زمان" (یعنی امام زمان کجاست)
اون روزی که با دوستان مجروح مارو از تو جاده ها به سمت اردوگاه تکریت میبردن و دیدن تابلوی کربلا بغض های مارو میترکوند
اون روزی که......
هیچوقت فکرشو نمیکردیم یه روز از همین جاده ها و از میونه عکسهای امام و رهبری رد شیم به پابوس آقا به کربلا بریم تو سیطره ها(بازرسیها) به احترام جانباز بودن حتی بازرسی هم نشم . با احترام جهت صرف غذای حضرت به مضیف امام حسین ع دعوت بشم....
اون روز ها باور امروز چقدر سخت بود
امروز ما کجائیم بعثیها کجا هستند
به قول یکی از دوستان آزاده :
ما خدا رو تو اسارت امتحان کردیم ، خدای خوبیه!!! اینهارو گفتم برای کسائیکه خدای نکرده تواین ایام فتنه هول کردن و تو دلشون خالی شده
کافیه ما گوش به فرمان رهبری وظیفه مون رو درست انجام بدیم مطمئن باشید خدا خدای خوبیه ، خدا کارشو بلده
اونوقت باید منتظره روزهای خوب غیرقابل تصور باشیم
ان شاا...
آزاده ، برادر شهید و جانباز 50 درصد