فرمانده کل سپاه مسئولیت راهاندازی قرارگاه تازهای را به او واگذار کرد تاجبهۀ مقاومت بیش از گذشته تقویت شود. در کنار این کار پرتحرک، خادم حرم امام رضا(ع) هم شد. انگار خدمت پنهان او در یک گوشه از حرم امام رضا، مایۀ آرام
دل ِدور شدۀ او از حرم حضرت زینب بود. بیسروصدا دو هفته یکبار به مشهد میرفت و میآمد. چند باری هم به سوریه رفت.
یک روز وقتی از مشهد برگشت، گفت: «پروانه. نوکری حرم آقا امام رضا، یه لذت معنوی داره که دنیا رو از تن آدم میتکونه».
گفتم: «شما که دنیا رو سه طلاقه کردی». خندید: «حداقل شما میدونی که هنوز دلم یه جاهایی گیره».
زیر و بم روح و جانم را بهتر از خودم میشناخت. چیزی گفت که حرف دلش بود و مجبور به سکوتم کرد. حتی سؤالی که فکرم را مشغول کرده بود را از ذهنم بیرون کشید: «میخوای بپرسی که بعد از تشکیل دفاع وطنی سوریه چه نیازی به
سازماندهی نیرو تو ایرانه؟ » و خودش جواب داد: «دشمنان بیرون مرزها بیکار ننشستهان. همهجوره اومدن پشت سر مسلحین و تکفیریها. با سلاح، پول، امکانات و حتّی نیروی انسانی،دیروز در سوریه، امروز تو عراق و شاید فردا بخوان نزدیک مرزهای ما شیطنت کنن. آمادگی مردمی یعنی تضمین امنیت، پیش از وقوع بحران و جنگ».پرسیدم: «کاری هس که منم بتونم کمک کنم؟» گفت: «آره، سرکشی به خونواده های شهید مدافع حرم».
#خدا_حافظ_سالار🌷
خاطرات پروانه چراغ نوروزی همسر سرلشکر پاسدار 🥀شهید حسین همدانی🥀
#معرفی_کتاب
#کتابخانه_سه_شنبه_های_مهدوی
@S_MAHDAVIRAJAEESHAHR