eitaa logo
سبک شهدا
1.3هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2هزار ویدیو
70 فایل
کپی بدون لینک همراه دعای عاقبت بخیری = حلال☆ <تاریخ تاسیس : <۱۳۹۸/۹/۲۴ تقدیم به ساحت مقدس حضرت مادر(س) ارتباط: @majaz57
مشاهده در ایتا
دانلود
در جریان مرور اعمال خود، چنان دچار حسرت شدم که گفتنی نیست. آنچنان فشار روحی را تحمل کردم که اگر در دنیا با چنین مشکلی مواجه می شدم، قطعا جان میدادم. آنجا فهمیدم چرا یکی از اسماء قیامت یوم الحسره است. اما یکی از حسرت های من وجود اسراف بسیار در زندگی ام بود. من فهمیدم که اسراف فقط ضایع کردن نعمت های الهی مانند خوردنی ها و آشامیدنی ها نیست. بدترین نوع اسراف، تلف کردن وقت و عمر بود! روزهایی از جوانی‌ام را دیدم که صبح تا شب به بطالت پای تلویزیون می گذراندم. چقدر از لحظات با ارزش عمر من اینگونه تلف شد و... بعد از این تجربه تلاش می کنم از وقتم حداکثر استفاده را بنمایم و از لحاظ معرفتی خودم را رشد بدهم. تماشای تلویزیون و شبکه های اجتماعی را به حداقل رساندم. 📙نسیمی از ملکوت https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
علامه حسن زده آملی چه زیبا آدرس امام زمان را داده اند از علامه پرسیدند: آدرس امام زمان(عج) کجاست؟! کجا می شود حضرت را پیدا کرد؟! ایشان فرمودند: آدرس حضرت در قرآن کریم آیه آخر سوره قمر است ... که می‌فرماید: " فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ " هرجا که صدق و درستی باشد، هر جا که دغل کاری و فریب کاری نباشد، هرجا که یاد و ذکر پروردگار متعال باشد، حضرت آنجا تشریف دارند ... https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
🔳شهید مرتضی مطهری فرمودند: در هر جنگی‌ یک‌‌ سنگر مقدم، وجود‌ دارد‌ که‌ اگر دشمن‌ آن‌را بگیرد، عملا‌ موفق‌ و‌پیروز‌ شده‌ است!! سنگر اول‌ اسلام‌ و‌بانوی‌ اسلامی، حجاب‌ِ‌ اوست..🍃 @sabkeshohada @sabkeshohada
🔳گرمای طاقت فرسای کویر 🔻درست یادم هست وقتی شهید مهدی در یگان تکاوری راور خدمت می‌کردند ماه رمضان آن سال در مرداد ماه در اوج گرمای تابستان واقع شده بود قرار بود روز بعد به ماموریت کویر بروند ،شب موقع خواب به من گفت سحر من را بیدار کن به او گفتم در گرمای کویر مگر می‌شود روزه گرفت بعد ماه رمضان قضا کن مهدی به من گفت اگر بیدارم نکنی روزه بی سحری میگیرم سحر بیدارش کردم سحری خورد و نمازش را به جا آورد و راننده آمد دنبالش و رفتن کویر ماموریت 48 ساعت طول کشید بعد از ماموریت که به خانه بازگشت برایم تعریف کرد که هوا بسیار گرم بود بچه‌ها نتوانستن تشنگی را تحمل کنند خیلی سخت و بسیار دشوار بود. 🔻آنها که کویر رفته‌اند می‌دانند گرمای طاقت فرسای کویر در مرداد ماه یعنی چه ... 🔻امنیت این روز ها را مدیون مردانی هستیم که برای آسایش و امنیت ما از سختی های دنیوی دل بریدن روحشان شاد و یادشان گرامی 🔻شهید مهدی توسنگ @sabkeshohada @sabkeshohada
PART-26 (parhizgar).mp3
زمان: حجم: 11.87M
💠 ترتیل جزء بیست و ششم قرآن کریم باصدای استاد معتز آقایی التماس دعا @sabkeshohada @sabkeshohada
🔴دعای روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان التماس دعا @sabkeshohada
گر تو گرفتارم کنی من با گرفتاری خوشم ‌ خوش به حالش هر کسی همسایه باشد با حرم، هر زمان دلتنگ می گردد، زیارت می کند... کاش پنجره ی خونه ام سمت حرمت باز‌ میشد... @sabkeshohada @sabkeshohada
5.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر کسـی صدایِ رهبر خود را نشنود به طور یقین صدای امام‌ زمانِ خود را هم نمی شنود و امروز خط قرمز باید توجه تمام و اطاعت از ولیِ خود ، رهبـریِ نظام باشد. 🌹 یادشان گرامی با ذکر شریف صلوات @sabkeshohada @sabkeshohada
خوب به یاد دارم که هادي از ميان تمام شهداي كربلا به يك شهيد علاقه ويژه داشت. 🌸بعضي وقتها خودش را مثل آن شهيد مي دانست و جمله آن شهيد را تكرار مي كرد. هادي مي گفت: 🔴من عاشق جُون، غلام آقااباعبدالله ع هستم. جُون در روز عاشورا به آقا حرف هايي زد كه حرف دل من به مولا است. 🔵او از سياه بودن و بدبو بودن خودش حرف زد و اينكه لياقت ندارد كه خونش در رديف خون پاكان قرار گيرد. من هم همينگونه ام. نه آدم درستي هستم. نه... ✳️در اين آخرين سفر هادي مطلبي را براي من گفت كه خيلي عجيب بود! 🌸هادي مي گفت: يكبار در نجف تصميم گرفتم كه سه روز آب و غذا كمتر بخورم يا اصلاً نخورم تا ببينم مولاي ما امام حسين(ع) در روز عاشورا چه حالي داشت. 🌸اين كار را شروع كردم. روز سوم حال و روز من خيلي خراب شد. وقتي خواستم از خانه بيرون بيايم ديدم چشمانم سياهي مي رفت. همه جا را مثل دود مي ديدم. اينقدر حال من بد شد كه نمي توانستم روي پاي خودم بايستم. 🌸از آن روز بيشتر از قبل مفهوم كربلا و تشنگي و امام حسين(ع) را مي فهمم. 📗 پسرک فلافل فروش @sabkeshohada @sabkeshohada
در بیان عارف شانزده ساله 🌸 خدایا؛ به سویت آمدم اما روی ناصر دینت مولایمان را ندیدم . من به امید یاری و دیدار او آمده ام . خدایا مرا از یاری در رکابش نا امید مگردان ... 🌸 خدایا به من توفیق ده که جزو اولین شهدای گلگون کفنت به خاک و خون خویش بغلطم و جان خود را تسلیم کنم... 🌸 به من اجازه ده، هر چه زودتر پروانه وار خود را در آتش عشق تو بسورانم 🌸 خوش دارم هر چه زودتر از این دنیا رخت بربندم و در محضر عدل تو حاضر شده و به لقای تو واصل گردم ... 🌸 خدایا من از دردها و رنجها شکوه نمی کنم و از بار مشکلات نمی ترسم. از زیبایی های طبیعت که همه تجلیات ذات بی همتای توست خسته و سیر نشده ام ولی صبرم برای دیدار تو تمام شده... 🌸 تارو پودم، قلبم به مهرت سرشته شده، قلبم به عشق تو می تپد و برای دیدار تو بی تابم ... عارف شانزده ساله @sabkeshohada @sabkeshohada
(ع) هم‌صحبتی نداشت که در نیمه‌های شب حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود @sabkeshohada @sabkeshohada
بعد از اعزام، محسن دیگر آن محسن نبود، مدام از آنجا میگفت و از مظلومیت مردم سوریه حرف میزد، حتی زمانی هم که پیش ما بود روحش آنجا بود.😔 محسن بیشتر حقوقش را صرف خانواده های بی سرپرست میکرد، محله های فقیر نشین کرج محسن را خوب میشناختن و هنوز هم حقوق محسن صرف خانواده های نیازمند میشود.🌹 @sabkeshohada @sabkeshohada