فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️بدون تعارف با حجت الاسلام محمد مداح
🔻بدون تعارف پای صحبت های طلبه جهادگری نشسته که به دور از خودنمایی و تظاهر، خدمت خالصانه می کند و همین اخلاص و فداکاری، او را شهره آفاق کرد
😭طلبه ای که چند وقت پیش همسر باردار خود را از دست داد ولی او خدمت به بیماران کرونایی را رها نکرد
@SABKESHOHADA
🔻حتما ببینید
@SABKESHOHADA
میگه بسیجی ها دو رو هستن ، اما من میگم چندتا رو دارن؛
یک روز لباس رزم می پوشن ،آخر سال لباس خادمی ،روز دیگر با چکمه به مصاف سیل میرند ،چند روز بعد با بیل راه باز می کنن ، شب ها هم بسته غذایی میبرندجنوب شهر ...
حالا با ماسک و گان پزشکی با #کرونا می جنگن!
بسیجشبیهِافسانههاست!
@SABKESHOHADA
#م_ر_مجاهد
نــام :محمد هادی
نـام خـانوادگـی :ذوالفقاری
نـام پـدر :رجبعلی
تـاریخ تـولـد :۱۳۶۷/۱۱/۱۳
مـحل تـولـد :تهران
سـن :۲۶ سـال
دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
وضـعیت تاهل :مجرد
شـغل :طلبه
مـلّیـت :ایرانی
تـاریخ شـهادت :
۱۳۹۳/۱۱/۲۶
کـشور شـهادت :
عراق
مـحل شـهادت :
عراق
نـحوه شـهادت :
شهادت در عملیات انتحاری داعش
مـحل مـزار :
وادی الاسلام نجف
@SABKESHOHADA
@SABKESHOHADA
سبک شهدا
نــام :محمد هادی نـام خـانوادگـی :ذوالفقاری نـام پـدر :رجبعلی تـاریخ تـولـد :۱۳۶۷/۱۱/۱۳ مـحل تـولـد
مستند 《عارف مسلح》رو اگه نبینید....
#سیــــره_شهــــدا 🌺🍃
💍تازه #نامزد کرده بود که موضوع اعزام به سوریه جدی شد. نزدیک ایام #عید بود. خیلیها منتظرند که ایام عید فرا برسد تا از قوم و خویشها دیدن کنند☺️تعطیلات نوروز برای خیلیها مهم است. اما عباس باید این لذت را زیر پا میگذاشت.👌آتش درونش هر لحظه شعلهورتر میشد. به من گفت:«عیدم باشه میام.» گفتم: «گذرنامه چی میشه؟» گفت: «همهچی هماهنگه»
💢یکبار با آن #شور و حالش زنگ زد و گفت:«حسین! گذرنامهها رو هماهنگ کردیم، حاجی اجازه داده. ممکنه بیست و پنجم اسفند بریم😍 شایدم بیفته تو ایام عید. شما پاسپورتاتون آماده باشه که هروقت گفتن بریم.» گفتم:«ما که از #خدامونه!»😌
ماجرای رفتنمان به سوریه در شرایط بسیار سختی اتفاق میافتاد. خیلی از #شهدا را به ایران🇮🇷 آورده بودند و از بچههای ما هم چند نفری به شهادت رسیده بودند. در چنین شرایطی رفتن به سوریه، نیازمندِ #دل_کندن_از_دنیا بود💔 و عباس از دنیا دل کنده بود.
@SABKESHOHADA
✍به روایت همرزم شهید
#عباس_دانشگر🌹
@SABKESHOHADA
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
بسم الله الرّحمن الرّحیم
عبد مَناف بْن عَبْدُالْمُطلب بن هاشم معروف به ابوطالب پدر امام علی(ع)، عموی پیامبر اسلام(ص) و از بزرگان مکه و طایفه بنیهاشم بود. او در دوره کوتاهی منصب سقایة الحاج (آب رسانی به حاجیان) را بر عهده داشت و پس از وفات پدرش عبدالمطلب، سرپرست برادرزادهاش محمد(ص) بود و در ماجرای رسالت پیامبر(ص) از او حمایت کرد.
ایمان ابوطالب به اسلام، از موارد مورد بحث بین شیعه و برخی از اهل سنت بوده است. استدلالهای تاریخی و روایی بسیاری مبنی بر مسلمانبودن و ایمان او به پیامبر اسلام وجود دارد. اشعار و قصایدی به ابوطالب نسبت داده شده که در دیوان او جمعآوری شده است. او در ۲۶ رجب سال دهم بعثت درگذشت و در قبرستان حجون به خاک سپرده شد.
🌹 به پیشگاه پدر امیرالمومنین (ع) و بزرگ حامی رسول الله(ص) فاتحه و صلوات تقدیم بفرمائید 🌹
@SABKESHOHADA
بخشیدن دیگران،
دلیل ضعیف بودن شما نیست...
آنها را می بخشید ،
چون آنقدر قوی هستید که می دانید
آدم ها اشتباه می کنند!
@sabkEshohada
#شهیدی_که_رزقش_را_در_حرم_
#مولاعلی_علیه_السلام_میگرفت
#شهیدهادی_ذوالفقاری🌹
یکی از دوستان شهید تعریف میکند 👇👇
🌸 #شهید_ذوالفقاری برای مردم ضعیف و کم بضاعت لوله کشی میکرد ولی بابت کارش هزینه ای از خانواده ها نمیگرفت.
🌸من با لحنی تند به هادی گفتم چرا پول نمیگیری ⁉️
تو هم مثل بقیه خرج زندگی داری . لبخند زد و گفت: آدم برای رضای خدا باید کارکنه، اوستا کریم هم هوای مارو داره، هر وقت احتیاج داشتیم برامون میفرسته.
🌸من فقط نگاهش می کردم😳. یعنی اینکه حرفت را قبول ندارم. هادی فقط می خندید! بعد مکثی کرد و ماجرای عجیبی😳 را برایم تعریف کرد. باور کنید هر زمان یاد این ماجرا می افتم، حال و روز من عوض می شود. آن شب هادی گفت: 👇👇
🌸یک شب تو همین نجف مشکل مالی پیدا کردم و خیلی به پول احتیاج پیدا کردم.
🌸آخر شب مثل همیشه رفتم توی حرم و مشغول زیارت شدم. اصلا هم حرفی درباره ی پول به مولا نزدم. همین که به ضریح چسبیدم، یه آقایی به سرشانه ی من زد و گفت: آقا این پاکت برای شماست.
🌸برگشتم و دیدم یک آقای روحانی پشت سر من ایستاده. او را نمی شناختم. بعد هم بی اختیار پاکت را گرفتم. هادی مکثی کرد و ادامه داد: بعد از زیارت راهی منزل شدم.
🌸درخانه پاکت را باز کردم. باتعجب دیدم مقدار زیادی پول نقد🥇 داخل آن پاکت است! هادی دوباره به من نگاه کرد و گفت: همه چیز زندگی من و شما دست خداست. من برای مردم ضعیف، ولی با ایمان کار می کنم. خدا هم هر وقت احتیاج داشته باشم برام می ذاره تو پاکت و می فرسته!
🌸خیره شدم توی صورتش😳. من می خواستم او را نصیحت کنم، اما او واقعیت اسلام را به من یاد داد.
🌸واقعا توکل عجیبی داشت.👌 او برای رضای خدا کار کرد. خدا هم جواب اعمال خالص او را به خوبی داد.
بعد ها شنیدم که همه از این خصلت هادی تعریف می کردند. اینکه کارهایش را خالصانه انجام میداد. یعنی برای حل مشکل مردم کار میکرد اما برای انجام کار پولی نمیگرفت ....
@SABKESHOHADA
برشی از کتاب "پسرک فلافل فروش"
💠حاج هـمت میگوید:
هر موقع در مناطق جنگی گم شدید
ببینید دشـــمن ڪجا را می ڪوبد؛
هـمانجا #جبهــــــهی خـــــودیست.
گم شدهای؟!
نمیدانی جبهه خودی کجاست؟!
دشمن هر روز کجا را میکوبد؟!
یک روز با ماهواره📡
یک روز با مصیح پولینژاد 💶💴
یک روز با مدهای عجیب و غریب
و...
فهمیدی؟!
جبهه ی خودی دقیقا در دستان توست
⚠دشمن، #چادرت و #حجابت را نشانه گرفته است....
👌پس زیر این آتش سنگین بیش از پیش مواظب جبههی خودی باش....
@sabkeShohada
در مکتب سردار سلیمانی
روایت عشق دفترچه خاطرات📝
خاطره ای از سردار دلها از
ایام فاطمیه پارسال📝
پارسال حاج قاسم ظهر رسید کرمان
وقتی اومد گفت بچه ها همه کار ها انجام شده گفتیم بله حاجی جان فقط سرویس.......
تا این حرف را زدیم گفت خدا را شکر و بعد رفت داخل سرویس های بهداشتی و آستین ها را بالا زد و پاچه های شلوارش را بالا کشید و شلنگ را برداشت شروع کرد به نظافت و تمیز کردن گفتیم حاجی هنوز خیلی وقت هست تا شب گفت نه این کار را باید خودم انجام دهم و این قسمت کار سهم خودم است و تا آخر همه جا را تمیز کرد
اخلاص ، افتادگی و تواضع این
بزرگ مرد همه را حیران کرده است
راوی: مداح حاج مهدی سلحشور
@SABKESHOHADA
روح بلند و ملکوتی اش شاد
با ذکر آسمانی صلوات🕊
@SABKESHoHADA
کجایند مخلصین بی ادعا
کتاب "خاطرات سفیر" به روایت نیلوفر شادمهری با نگارشی صمیمی و ساده، خواننده را به خوابگاهی در پاریس میبرد و او را با رویدادها، تجربهها و خاطراتش شریک میکند.
خاطرات دختر مسلمانی که در کشور فرانسه، هرچند برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری حضور دارد، اما سفیری شده است برای دفاع از حقیقت اسلام. مواجهه او با آدمهای مختلف و اتفاقات متفاوت این خاطرات را جذابتر میکند، از قبول نشدنش در بهترین دانشگاه فرانسه تنها به دلیل حجابش و دست ندادن با سرشناسترین اساتید مرد تا برگزاری دعای عهد در اتاق خوابگاه و خواندن دعای کمیل برای "یک سلیم النفس".
@SabkeShohada
🔴اینم خاطره ای از دوست شهیدمان #ابراهیم_هادی
🌷 شکستن نفس 🌷
یکبار وارد مسجد شدم. می خواستم به دستشویی بروم.
دو نفر از زیر زمین آمدند و گفتند به خانه می روند، چون چاه دستشویی گرفته است.
💐 من هم تصمیم گرفتم برای نماز به خانه بروم که ابراهیم وارد شد.
✳️ وقتی ماجرا را فهمید که چاه دستشویی گرفته، آستینش را بالا زد و در را بست و بعد از ربع ساعت بیرون آمد.
✅ بعد دیدیم که توی این ربع ساعت چاه را باز کرده و همه جا را تمیز شسته و... بعد هم مشغول شستن دستان خودش شد.
🌸 ابراهیم برای رضای خدا نفس خودش را می شکست. هیچگاه در این موارد برای خودش شخصیتی قائل نبود.
📚 برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم 2
@sabkeShohada
⭕️تواضع سردار دلها. .
زمانی که در جنوب شرق ماموریت داشتیم شب به یک پاسگاه ژاندارمری که روستا بود رفتیم و قرار بود صبح برای شناسایی حرکت کنیم.🚶♂
آن شب به دلیل کمبود جا باید حدود ۱۴ نفر در یک اتاق می خوابیدیم در حالی که فقط یک تخت سربازی در اتاق بود.❗️
من به گمان اینکه سردار حاج قاسم سلیمانی برای استراحت به اتاق دیگری می رود قبل از ورود بقیه روی تخت دراز کشیدم.
زمانی حاج قاسم را در حال ورود به اتاق دیدم از جا بلند شدم اما حاج قاسم آمد داخل همان اتاق و از من خواست سر جایم دراز بکشم.😓
من با اصرار خواستم ایشان به جای من روی تخت بخوابند اما خطاب به من گفت من فرمانده تو هستم و به تو امر می کنم همانجا بخوابی.☝️
آن شب حاج قاسم با وجود کمبود جا زیر تختی که من خوابیده بودم با سختی خوابید و به ما درس های بزرگی داد...☝️
@SABKESHOHADA
دلمون واست تنگ شده😔
@SABKESHOHADA
بسیجی کہ باشے میۺے مدافع حــــرم ✨
بسیجے کہ باشے بایــد صبور باشے 🍃
بسیجے کہ باشے حیفــت میاد بمیرے تلاش میکنے شَـــہـــید 💔شے
بسیجے ڪہ باشے فحـــش میخوری وبا تبسم از کنارشون رد میشے
بسیجے ڪہ باشے ......
غیرتت...حیات🦋 ...محبتت...
میشود علوی و فاطمی
بسیجے ڪہ باشے هر چی بشه تو رو مقصر میدونن !!!
بسیجے کہ باشے ....
تو روضہ هـــا نفــر اول حاضر میشے
بسیجے کہ باشے....
شعارت اینہ :وای اگــر رهبـــرم حکم جہادی دهد ارتـــش دنیــــــا نتواند کہ جوابم دهد
خلاصہ بسیجے کہ باشے ....
تـــا سرت نره واسہ بچہ های مادر آروم نمیشے....
#وقت_رفتن_استــ
@SABKESHOHADA