eitaa logo
سبک شهدا
1.4هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
66 فایل
کپی بدون لینک همراه دعای عاقبت بخیری = حلال☆ کارهای فرهنگی‌وجهادی: @sabkeshohada2 <تاریخ تاسیس : <۱۳۹۸/۹/۲۴ تقدیم به ساحت مقدس حضرت مادر(س)
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 اے‌ خوش‌ آݩ‌ قنوٺۍ ڪ خواهشش جنوݩ اسٺ https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
نشستم کنارش گفت: پاشو برو گفتم: چرا..؟! گفت: برو دنبال حرف‌های زمین مانده رهبر شهید فقط گریه کن نمیخواهد رَهرو میخواهد من به عشق لبخند رفتم جلو.. https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
بسـم الله
مهران به الله گفت: این تقوا که میگن دقیقا یعنی چی روح الله گفت:چیزی که من از تقوا میدونم یعنی:(ایمان مستمر،عمل مکرر) با یه شب دو شب به جایی نمیرسه . باید ایمانت باشه و عملت مداوم . 💎اینکه یه شب بری هیئت و کلی گریه کنی ، بعدش انتظار داشته باشی نفس مسیحایی پیداکنی،اینجوری نیست . دوروز بعد میبینی تو منجلاب دنیا گرفتار شدی . https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
اَزخُود گُذَشْتِگی تــآ چِه حَـد؟! «نمیخواهم عکسش رو ببینم» چند روز پیش بچه دار شده بود.دم سنگر که دیدمش،لبه ی پاکت نامه از جیب کنار شلوارش زده بود بیرون. گفتم:"هان،آقا مهدی خبری رسیده؟"چشم هایش برق زد. گفت:" خبر که... راستش عکسش رو فرستادن". خیلی دوست داشتم عکس بچه اش را ببینم.با عجله گفتم:"خب بده، ببینم". گفت:" خودم هنوز ندیدمش". خورد توی ذوقم. قیافه ام را که دید، گفت:" راستش می ترسم؛ می ترسم توی این بحبوحه ی عملیات،اگه عکسش رو ببینم، محبت پدر و فرزندی کار دستم بده و حواسم بره پیشش". نگاهش کردم.چه می توانستم بگویم؟ گفتم:" خیلی خب،پس باشه هر وقت خودت دیدی، من هم می بینم". https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc خاطره ای از 
همسرم هر وقت حقوقش را می گرفت، به بازار می رفت و مقداری لوازم خوراکی می خرید و به یکی از محله های قدیمی سنندج که ساکنینش مردمی زحمتکش و مستضعف بودند می رفت و آن جیره غذایی را بین چند خانواده محروم و بی بضاعت تقسیم می کرد. یک بار به او گفتم: محمدصالح بذل و بخشش هم حدی دارد. تو به زحمت می توانی خانواده خودت را اداره کنی، آنوقت بیشتر حقوقت را به این و آن می بخشی! کمی هم رعایت حال ما را بکن. در جوابم گفت: ما نباید از انفاق کردن بترسیم. مهم این است که بتوانیم دل این نیازمندان را شاد کنیم. خداوند ارحم الراحمین است. https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
شهید‌علیرضاكریمے‌وفا،فرزنداحمددرروز 28اردیبهشت‌سال‌«1342»دریك‌خانواده متدیݩ‌در‌شهرتبریز‌تولد‌یافت مراحل تحصیلات‌ابتدایے‌ودبیرستانے‌رادرزادگاه خودبہ‌پایان‌رساند.‌ ایشان‌از‌دوراݩ‌كودكے‌‌بر مبناے‌مفاهیمـ‌دینے‌تربیتـ‌شدهـ‌بودوآن‌طور كہ‌برخۍازافراد‌خانواده‌نقل‌كرده‌اند علیرضا‌ازسن‌هفت‌سالگے‌وقبل‌از‌آغاز دوران‌دبستان‌بہ‌آموختڹ‌وحفظ‌قرآن‌كریمـ‌ واقامہ‌نمازهاےروزانہ‌پرداخت. https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
شهید ابومهدی در سال ۱۳۶۲ش/۱۹۸۳م به عضویت سپاه بدر درآمد  و در سال ۱۳۸۱ش به عنوان فرمانده آن منصوب شد. او مسئولیت ترور نافرجام طارق عزیز وزیر امور خارجه عراق در دوره صدام را بر عهده داشت.  ابومهدی از پایه‌گذاران کتائب حزب‌الله عراق بود و پس از شکل گیری حشد الشعبی در عراق، به عنوان جانشین فرمانده آن منصوب شد؛ ولی به لحاظ میدانی و به عقیده کارشناسان، فرمانده اصلی حشد به شمار می‌آمد.  او در برنامه‌ریزی و اجرای عملیات برای نابودی  نقش ویژه داشت. به دشمنی با آمریکا مشهور بود و گفته‌اند او جزو کسانی بود که در سال ۱۳۹۸ش/۲۰۱۹م به سفارت آمریکا در بغداد حمله کردند.  آمریکا از سال۱۳۸۸ش/۲۰۰۹م او را در فهرست تروریست‌ها قرار داده بود. https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc یاد شهدا با صلوات
😂 توی سنگر هرکی مسئول کاری بود ک یک باره خمپاره امد وخورد کنار سنگر ب خودمان ک امدیم دیدیم پای رسول با چفیه بسته است نمیتوانست درست راه برود. ازان به بعد کارهای رسول را بچه ها انجام میدادند.کم کم بچه ها ب رسول شک کردند یک شب چفیه را از پای راستش باز کردند ب پای چپش بستند...صبح بلند شد پای چپش لنگید!!!😂😂😂 سنگر از خنده بچه ها رفت بالا🤣🤣🤣 تا میخورد زدنش مجبورش کردند تایه هفته کارای سنگر را انجام بده خیلی شوخ بود همیشه ب بچه ها روحیه میداد اصلن بدون رسول خوش نمیگذشت https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
رفیقش‌میگفت یہ‌شـَب‌توخواب‌دیدمَش بـ‌هم‌گـفت ~• اینجاخیلے‌گیرمیدن https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
ای یار سفر کرده اگر چه ز طُ دوریم . . . حس میکنم انگار که نزدیک ظهوریم ! . . https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
✂️مهدی آمده بود، اما بدون حامد. سمیه چشمش که به مهدی افتاد داغش تازه شد. گفت: «آقامهدی، شما با‌هم رفتید، پس چرا حالا تنها برگشتید؟!» این را گفت و دیگر ساکت شد. گریه امانش نمی‌داد. غیر از غم و اندوه و گریه، شرمندگی هم به چهرهٔ مهدی اضافه شد. او حرفی برای گفتن نداشت. سمیه، زبان گرفته بود و دردهای دلش را با گریه یکی‌یکی می‌گفت؛ آن‌قدر که دیگر صدایش در نمی‌آمد. بعد هم همگی ساکت شدند و نشستند گوشه‌ای. بعد از یکی‌دو ساعت که مهدی کم‌کم شروع کرد به حرف زدن، سمیه پرسید: «دردکشید؟!» مهدی گفت: «نه. به محض اینکه رسیدیم بالای سرش شهید شده بود.» https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc 🔹
۵روزتاعیدغدیر🎈
برای شهید شدن گاهی یک خلوت سحر هم کافیست... دل که شهید شود، در نهایت انسان شهید میشود... https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
نام شهید:محمد حسن (رسول) خلیلی تاریخ تولد : ۱۳۶۵/۹/۲۰ تهران تاریخ شهادت: ۱۳۹۲/۸/۲۷ حلب نام پدر: رمضانعلی وضعیت تاهل : مجرد مزار شهید : بهشت زهرا (سلام الله علیها) شغل: دانشجوی رشته مدیریت تخصص:تخریب - تاکتیک - جنگ های نامنظم سمت:تخریبچی کتاب شهید:رفیق؛مثل رسول خصائص:بسیار خوش رو و شوخ طبع ، اهل تفریح و گردش خصوصا با دوستانش ، ورزشکار ، عاطفی ، دل رحم ، دلسوز دیگران و پیگیر برای حل مشکلاتشان ، بخشنده ، سر به زیر و با حیا ، با غیرت ، هیاتی ، مطیع رهبر ، نظامی متخصص و.. علایق: کارهای هیجانی و پر استرس ، ورزش (جودو ، کاراته ، کوهنوردی و راپل) ، خوشنویسی ، نقاشی ، طراحی ، سفر ، زیارت اهل بیت علیهم السلام و شهدا ، خدمت به شهدا حتی با رنگ آمیزی قبورشان ، شرکت در مجالس اهل بیت (ع) و... فرازی از وصیت نامه: من خود را در حد و اندازه ای نمی بینم که برای کسی نصیحت و پندی داشته باشم و اگر ما دنبال پند و نصیحت باشیم چه بسیار است. فقط می خواهد چشم بینا و گوش شنوا. https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc 🌷شادی روح شهید صلوات این پست ویژه کسانی هست که هنوز ندارن
پروانه زني فعال بود. کارهاي خانه و فعاليت‌هاي اجتماعي را در کنار هم با موفقيت و پشتکار انجام مي‌داد. اين خانواده‌ي گرم در بيست و سوم اسفندماه سال شصت و شش در حالي که منتظر به دنيا آمدن دومين فرزندشان بودند، او در تاریخ 23 اسفند 1366 در اثر اصابت موشک در زمان موشکباران تهران به منزلشان به همراه همسرش شهید رحیم احمدی سلوطا و فرزند کوچکش طاهر احمدی و جنین کوچکی که در شکم داشت به دیدار حق شتافتند. شهیده مردم را تشویق به نماز و شرکت در مساجد میکرد و شبهای جمعه به برپایی دعای توسل در منزل اهمیت فراوانی میداد. در راهپیمایی های اوایل انقلاب حضور گسترده‌ای داشت و از هر فرصتی برای برپایی نظام جمهوری اسلامی استفاده میکرد. مزار ایشان در بهشت زهرای تهران قطعه 40 ردیف 13 میباشد. خواهر شهیده میگوید: اوایل انقلاب بعد از تعطیلی از مدرسه به راهپیمایی و تظاهرات بر علیه رژیم ستمشاهی میرفتیم و وقتی به خانه می آمدیم با شور و هیجان از لحظه لحظه آن روز یاد میکردیم jöïň: https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc شهیده پروانه ابراهیم زاده
به روایت از : پسرم اصلا به من نمی گفت که می خواد به سوریه بره. دفعه ی اول فقط خبر داشت و ما از طریق دوستانش که می گفتند مهدی به کربلا رفته و بعد به تهران و... وقتی هم می اومد سوغاتی زیاد می آورد. هر چی می گفتم کجا بودی حرف را عوض می کرد و مرا به کار دیگری مشغول می کرد تا یک بار من از طریق پارچه ها فهمیدم که به سوریه رفته. وقتی من گریه می کردم مهدی خیلی ناراحت می شد و مرا دلداری می داد. می گفت در سوریه حضرت زینب سلام الله رو محاصره کردند و دفاع از آن ی همه ی مسلمانان است. ما چطور اسم خود را بسیجی بگذاریم و از ولی امر خود اطاعت نکنیم همین که گفتند رهبر و دستور دادند من دیگر حرفی نزدم. سید مهدی دوبار به رفت. بار اول ۴۵ روز تا ۵۰ روزی حضور داشت و بار دوم که می خواست اعزام شود به اتفاق من و جهت بدرقه به فرودگاه رفتیم. پس از خدا حافظی سریعا چمدان خود را برداشت و بدون اینکه به این طرف و آن طرف نگاه کند که شاید به ما بخورد و یا دو دل شودسریعا و شتابان به سوی سالن انتظار رفت. jöïň: https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
شهید مدافع حرمی که عملیات داعش را در زمان اسارتش لو داد‼️ jöïň: https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
اواخر دبیرستان بود. با بچه های پایگاه رفته بود اردو . آنجا بچه ها یک هدف گذاشته بودندکه با تفنگ بادی بزنند. یکی از بچه ها گفته بود یکی بره هدف را جا به جا کند. محمود رضا رفته بود هدف را گرفته بود توی دستش، چند قدم جلو یا عقب رفته بود، گفته بود بزنید.! رفیقش هم زده بود روی انگشت محمود رضا عکس رادیو گرافی که گرفتیم ، ساچمه کنار بند انگشتش پیدا بود رفت زیر عمل و ساچمه خارج شد و همه چیز به خوبی و خوشی تمام شد . 14 سال بعد در معراج الشهدا وقتی بالای پیکرش رفتم ، هنوز لباس های رزمش تنش بود زخم های پیکرش را نمی دیدم🕊 قبل انتقال پیکر به داخل تابوت، زخم ها را که دیدم یاد ساچمه ای افتادم که آن روز از توی انگشتش خارج کردند این بار ترکشی که سینه اش را سواخ کرده بود و سر آن از زیر کتف چپش بیرون زده بود او را به عرش برده بود jöïň: https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc شهید مدافع حرم محمود رضا بیضایی
تو منطقه خانطومان سجاد رو با تیر زدند... وقتی بهش رسیدیم خون زیادی ازش رفته بود به سختی گفت: کمکم کنید روی زانوهام بشینم... بهش گفتم: برا چی؟! خون زیادی ازت رفته.... گفت: آخه ارباب اومده، می خوام بهش سلام بدم.... jöïň: https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبدِالله ولادت : ۶۴/۴/۳۰ - رامسر شهادت: ۹۴/۹/۲۹ - خانطومان سوریه
شهید احمد اصغری احمد سوار اتوبوس می‌شود. همسرش چند بار از کنار خیابان پسر چهار ماهه‌اش را به او نشان می‌دهد. هر بار پیاده می‌شود و بچه را می‌بوسد و دوباره سوار می‌شود! ..اگر فکر کردی عشق بچه مانع رفتنم می‌شود، اشتباه می‌کنی! من پیرو کسی هستم که بچه‌اش را روی دست، طرف دشمن گرفت تا دین بماند!.. jöïň: https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc منبع: کتاب "ما آگاهانه و عاشقانه رفتیم"، ص۹۱
✍شهیدعلی تجلایی: 🕊هـــر وقـــت دلـــت گـرفـت زیـــارت عاشــــورا بـــخوان و بر مصــیـبتهای ســـرور شَــهیــــدان تاریـــخ امــــام حٌــــسیـــن (ع) بنـــگر و انــدیــشه کـن. jöïň: https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
گوشه ای از خصوصیت اخلاقی مدافع حرم 🔻"كظم غيظ" مسلم مثال زدنى بود. به یاد ندارم که عصبانی شده باشد. هر حرفى كه مى‌خواست بزند، هر وقت با هم به گلزار شهدا مى‌رفتيم، مدت زيادى ميان مزار شهدا مى‌ماند و از عطر وجودشان بهره مى‌برد هر وقت تلویزیون مستند شهدا را پخش می کرد، آرام آرام زیر لب زمزمه می‌کرد شهیدان زنده اند الله اکبر. 🔸تا می توانست نماز را به جماعت می‌خواند و نماز شبش هم ترک نمی شد حتی در سفرها و یا مأموریت هایش. در جمع آرام و ساکت بود، اما در منزل خودمان شلوغ و شوخ‌طبع بود. :۵۹/۶/۲ :۹۴/۷/۳۰ : : jöïň: https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc