نزدیک ظهر روی یک تپه کوچک توی فکه نشسته بودیم. حالت مجید خیلی عجیب بود.
با تعجب به اطراف نگاه می کرد. یکدفعه بلند شد و گفت: پیدا کردم. این همان بلدوزره!
بعد هم سریع به آن سمت رفتیم. در کنار بلدوزر یک خاکریز کوچک بود. کمی آنطرف تر یک سیم خار دار قرار داشت. مجید به آن سمت رفت. انگار اینجا را کاملا می شناخت!
خاکها را کمی کنار زد. پیکر دو شهید گمنام در کنار سیم خاردار نمایان شد.
مجید قمقمه آب را برداشت و روی صورت شهدا می ریخت. آبها رامی ریخت و گریه می کرد.
می گفت : بچه ها ببخشید اون شب بهتون آب ندادم. به خدا نداشتم.
مجید روضه خوان شده بود و...
منبع: 72 روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر
(شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات)
بزرگ ترین بلا
از دست دادنِ #امید است...
+مولا علی فرمودن!
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
💢برای شهید #مسعود_نارویی نماز لیله الدفن میخوانیم
🔹نحوه خواندن نماز دو رکعتی شب اول قبر
🔹نماز لیله الدفن (نماز شب اول قبر) از نمازهای مستحب موکد است که در اولین شب خاکسپاری مومنان قرائت میشود.
🔹این نماز دو رکعت است که در رکعت اول سوره مبارکه حمد و آیت الکرسی و در رکعت دوم، سوره مبارکه حمد و ۱۰ مرتبه سوره مبارکه قدر خوانده میشود.
🔹در پایان بعد از سلام نماز، میگوییم: "اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبرِ فلان بن فلان." [بجای عبارت فلان بن فلان نام شهید و نام پدر او را به زبان میآوریم.]
🔹شهید مسعود نارویی فرزند محمد (مسعود بن محمد)
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
سبک شهدا
کتاب #عارفانه📚 {بمناسبت سالروز تشکیل کانال سبک شهدا} (شهید احمدعلی نیّری) قسمت دوم/مدرسه🏡 راوی:خواهر
کتاب #عارفانه📚
{بمناسبت سالروز تشکیل کانال سبک شهدا}
(شهید احمدعلی نیّری)
قسمت دوم/مدرسه🏡
راوی:خواهرشهید☆
اما احمد واقعا از ببنش صحیحی که در مسجد و پای منبرها پیدا کرده بود
برای همین میگویم اولین جرقههای کجال در همین ایام در وجود او زده شد⚡️
رفته رفته هرچه بزرگتر میشد رشد و کمال و معنویت اوبالا رفت
تاجایی که دیگر ما نتوانستیم به گرد پای او برسیم...
برای دوره راهنمایی بدنبال مدرسهی خوبی برای احمد میگشتیم.
آن زمان اوج فعالیتهای ضد مذهبی
رژیم پهلوی بود
پدر ما به خاطر یک مدرسهی خوب برای احمد به سراغ همه رفت
با کمک و راهنمایی دوستانش احمد را در مدرسهی حافظ ثبت نام کرد
در آنجا در کنار دروس عادی مدرسه به مسائل اخلاقی و معنوی توجه می شد و تا حدودی از مسائل ضد فرهنگی مدارس دولتی فاصله داشت مدیر و معاون مدرسه مذهبی بودن معلمان بسیار خوبی هم داشت که هر کدام به نوعی در رشد معنوی بچهها تاثیر داشتند آن زمان حسین آقا برادر بزرگ ما،در حوزه مشغول تحصیل بود شرایط معنوی داخل خانه هم تحت تأثیر بسیار عالی شده بود و هم در چنین شرایطی روز به روز در کسب معنویات تلاش بیشتری می کرد یادم امد
یک بار برای چیدن سیب به روستای خودمان در دماوند رفتیم. مادر ما یک چوب از باغ دایی آورد و مشغول سیب چیدن شد ساعتی بعد دایی از راه رسید احمد جلو رفت سلام کرد بعد گفت دایی راضی باش ما یک چوب از داخل باغ شما برداشتیم دایی هم برای اینکه سر به سر احمد بگذارد گفت من راضی نیستم احمد اصرار میکرد دایی توروخدا دایی ببخشید و..
اما دایی خیلی جدی می گفت نه من راضی نیستم
آن روز اصرارهای احمد و برخورد دایی نشان داد که احمد در این سن کم چرا از به حق الناس اهمیت میدهد
احمد در سالهای بعد به دبیرستان مروی رفت و جزو شاگردان ممتاز رشته ریاضی شد اما دوران تحصیل او به دلایلی به پایان نرسید احمد سال 1361سال دوم رشته ریاضی را نیمه کاره رها کرد!
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
💢انتشار این پست بدون منبع و هشتگ حرام میباشد 💢
هدایت شده از سبک شهدا
(علامه طباطبایی(ره) :
هرگاه میان مشکلات قرار گرفتید #سیلصلوات راه بیاندازید.
زیرا آن سیل حتما مشکلات را میشوید و با خود میبرد..)
کانال #سبکشهدا قصد دارد برای از بین رفتن و ریشه کن شدن ویروس کرونا
#سیلصلوات راه بیاندازد.
لطفا تعداد صلوات های خود را به آیدی : @sarbazehajghasem ارسال کنید
♦️تاکنون: 182٬512 صلوات
شروع این طرح: ۵آذر
پایان: ان شاءالله با از بین رفتن ویروس در کشور🤲
لطفا همه در این سیل صلوات سهیم باشیم.
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
طرحِ جالبِ یک شـهــید در خانه برای ترک گناه👌
یه صندوق درست کرد و گذاشت توی خونه🗳
بعد همـه رو جمع کرد و از گنـاه بودنِ دروغ و غیبت گفـت..
مبلغی رو هم به عنوان جریمه تعـیین کرد💰
عهد بستـند هر کسی از این به بعد دروغ بگه یا غیبت کنه ،اون مبلغ رو به عنوانِ جریمه بندازه توی صندوق…
قـرار شد پولـهای صندوق هم صرف کمک به جبهه و رزمنده ها کنن.
طرح خیلی جالبی بود ..
باعث شد تمام اعضای خـانواده خودشون رو از این گناهها دور کنن؛ اگه هم موردی بود ، به هم تذکر می دادند
خاطرهای از زندگی شهــید علی اصـغر کلاته سیفری📜
📚منبـع: کتاب وقت قنوت ، صفحه 145
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
شهید_محمدعلی_رجایی
✍ يكى از دوستان شهيد رجائى چنين مى گويد: روزى حدود ظهر نزد شهيد بزرگوار رجائى بودم صداى #اذان شنيده شد، در حالى كه ايشان از جايش حركت كرده، مى خواستند خود را براى اقامه نماز📿 آماده كنند، يكى از خدمتگزاران وارد اتاق شد و گفت:
غذا آماده است سرد مى شود، اگر اجازه مى فرماييد بياورم.
🔸 شهيد رجائى فرمود: "خير بعد از نماز"📿
وقتى كه خدمتگزار از اتاق خارج شد، ايشان با چهره اى متبّسم و دلى آرام خطاب به من فرمود:
"عهد كرده ام هيچ وقت قبل از #نماز نهار نخورم اگر زمانى ناهار را قبل از نماز بخورم، يك روز #روزه مى گيرم."
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
🔆🔅تلنگر🔅🔆
👇لطفأ این متن راتاآخربخوانید👇
ادعای دوست داشتن امام زمان و منتظر ظهور بودنمون گوش فلک رو کرکرده❗️همه مدعی هستیم عاشـــ❤️ــق امام زمانیم! کافیه بیاد اون وقت همه گناه هامون رویه شبه میبوسیم میذاریم کنار
آرزوداریم زمان امام حسین بودیم وشمرو یزید رو فلان فلان میکردیم😡
اما حسین_زمان ما،باید تنها باشه⁉️آخه با این حسین بودن به شعار و ادعا نیست به👈 عمله! باید کارکنی رو خودت، سختی بکشی، رونفست پا بذاری!
.
عاشق امام زمانیم اما نمازهامون به درد لای جرزدیوار میخوره⁉️آخر وقت، اگه حسش بود! چهار تا جمله میگیم ومیریم سراغ گوشــ📱ـــی! انگار دارن سر نماز جونمون رومیگیرن😥 بعضی هامون هم که واویلا...کلااهل نماز هستیم😣 مهمون نمازی که امام حسین برای زنده نگه داشتنش تکه تکه شد!😔
.
⚠️عاشق امام زمانیم اما حاضرنیستیم ازتفریح و شکم و لبـــ👗ــاس خودمون بزنیم👈دست یه نیازمند رو یواشکی و بی ریا بگیریم! اگرم بگیریم،طوری تو بوقــ📢ـــ میکنیم که عالم و آدم بفهمه!
.
⚠️عاشق امام زمانیم اما چشـــ👀ــم مون دنبال نامحرم توجامعه و فضای مجازی میچرخه!
غیرتو گذاشتیم کنار ناموسمون روعمومی وبیت المال کردیم!
نوبت حجاب که میرسه همه روشن فکر میشیم میگیم: حجاب باید اختیاری باشه! حجابی که خـــــدا میگه واجبه‼️
.
⚠️عاشق امام زمانیم اما بداخــلاق و بد دهنیم! چه مذهبی مون چه غیرمذهبی!
کافیه یکی بگه بالاچشمت ابرو اون وقته که دین و خدا و اخلاق رومیذاریم کنار و کثیف ترین فحش ها به دهنمون میاد!
از یه طرف عکس شهید لایک میکنیم ازاون طرف با لایک و دنبالــ👣ـــ کردن پیج زنهای لخت به شهدا خیانت میکنیم😓
⚠️عاشق امام زمانیم اما خیانت میکنیم، دروغ میگیم، حق الناس میکنیم،به هم رحم نمیکنیم
⚠️عاشق امام زمانیم اما با پست های پیجمون،با چت کردن با نامحرم،با فالو پیج وکانال های رکیک به صورتش سیــــلی میزنیم
تعارف که نداریم خاک بر سر من و تو بچه شیعه با این دوست داشتن وعشق بی مصرفمون!
خاک برسرماکه القاب امام ما اینا باشه:👈نازخ(دور افتاده)، مضطر(درمانده)،
مستنصر(یاری خواه)، طرید(رانده)
التماس دعای فرج
درس بخوانید
بدون درس خواندنツ
نمےشود خدمت کرد...!
✍🏼 #شهیداحسانادیب:
اگر درس مےخوانید سعے کنید همراه با خودسازے باشد تا در این صورت مفید باشید وگرنه درس بدون خودسازے چه فایده...!
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
سردار شهید حاج #قاسم_سلیمانی
هر کدام از شما یک شهید را دوست خود بگیرید و سیره عملی و سبک زندگی او را بکار ببندید
ببینید چطور رنگ و بوی شهدا را به خود می گیرید و خدا به شما عنایت میکند. 🔸
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
💢 من سرهنگ هستم
🔹 سرهنگ های زمانه ما نظامیانی هستند که همیشه فراتر از وظیفه شان عمل میکنند
🔹 دیدار فرمانده انتظامی کرمان با مردم جنوب شرق کشور
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
🔺سرداری که عاشق شهادت بود‼️
شهید در عمده عملیات های دفاع مقدس از جمله #بیت_المقدس حضور داشت ؛ در این عملیات شهید #مرتضیٰ_ورکش برادر بزرگترش به شهادت رسید ؛ در حالی که سردار ورکش در خط مقدم و ۷ کیلومتر جلوتر از او بود ، نرسیدن به شهادت همیشه او را آزار می داد و می گفت : من لیاقت شهادت ندارم...
#سردارشهیدتقیورکش
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
💠منتظرت هستم
یک روز بعد از #شهادت عبدالمهدی، دلم خیلی گرفته بود
گفتم بروم سراغ آن دفتری که #خاطرات مشترکمان را در آن می نوشتیم.
به محض باز کردن دفتر، دیدم برایم یک نامه با این مضمون نوشته بود:
#همسر عزیزم، من به شما افتخار می کنم که مرا سربلند و #عاقبت_به_خیر کردی و باعث شدی اسم من هم در فهرست #شهدای_کربلا نوشته شود. آن دنیا #منتظرت_هستم
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
اینجوری یلدا گرفتن که الان بتونیم یلدا بگیریم.
شادی روح مقدس شهدا #صلوات
#شب_یلدا
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
نزدیک ظهر روی یک تپه کوچک توی فکه نشسته بودیم. حالت مجید خیلی عجیب بود.
با تعجب به اطراف نگاه می کرد. یکدفعه بلند شد و گفت: پیدا کردم. این همان بلدوزره!
بعد هم سریع به آن سمت رفتیم. در کنار بلدوزر یک خاکریز کوچک بود. کمی آنطرف تر یک سیم خار دار قرار داشت. مجید به آن سمت رفت. انگار اینجا را کاملا می شناخت!
خاکها را کمی کنار زد. پیکر دو شهید گمنام در کنار سیم خاردار نمایان شد.
مجید قمقمه آب را برداشت و روی صورت شهدا می ریخت. آبها رامی ریخت و گریه می کرد.
می گفت : بچه ها ببخشید اون شب بهتون آب ندادم. به خدا نداشتم.
مجید روضه خوان شده بود و...
منبع: 72 روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر
(شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات)
@sabkeshohada
@sabkeshohada
#سربازحاجقاسم