7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽؛✍مگر
قسم جلاله نخوردید
🔺🔻که مشکلات را حل می کنید؟
🔻انتقادهای
شدید حجت الاسلام سید حسین مومنی از دولت:
مگر قسم جلاله نخوردید
که مشکلات را حل می کنید؟
مسئولی که تفریح و بگو بخندش به راه باشد کی درد مردم را می فهمد؟
کِی در طول این چهل سال چنین وضعی داشتیم؟!
نمایندگان مجلس
قانون تصویب کرده اند ، مسئول اجرایی موظف است اجرا کند
ما ادبیات دیپلماسی را از امام راحل و رهبر انقلاب آموخته ایم...
#سفیر_روشنگری
@Safir_Roshangari🇮🇷
✖️لیبرالها رفع تحریم بدون یک ساعت تاخیر را شنیدند؛ «البتّه چهار سال است تأخیر شده. از سال ۹۵ بنا بوده همه تحریمها یکباره برداشته بشود.» را نه!
«خودمان میتوانیم این تحریم دشمن را خنثی کنیم. پس این مقدّم است، این درست است؛ بیشتر دنبال این باشیم» را که اصلاً!
#دکه_امروز ۲۷ آذر ۹۹
✍️ محمد علیوم
#سفیر_روشنگری
@Safir_Roshangari 🇮🇷
#پندانه
در بيمارستان ها وقت شام و ناهار،
غذاها خيلی متفاوت است!
به يک نفر سوپ، چلوكباب و دسر ميدهند
و به يك كسی فقط سوپ ميدهند
و به يك نفر حتی سوپ هم نميدهند و
ميگويند كه فقط آب بخور
به يك كسی ميگويند كه حتی آب هم نخور
جالب است كه هيچكدام از
اين بيماران اعتراض ندارند!
زيرا آنها پذيرفته اند كه
كسی كه اين تشخيص ها را داده است
طبيب است و آن كسی كه طبيب است
حكيم است
پس اگر خدا به يك كسی كم داده يا زياد داده، شما گله و شكوه نكنيد كه چرا به او بيشتر داده ای و به من كمتر داده ای! اين كارها روی حساب و حكمت است
خدایا به داده و نداده ات شکر 🙏🏻
#سفیر_روشنگری
@Safir_Roshangari 🇮🇷
سفیر روشنگری
﷽؛ ✍۱۱۰ نکته خواندنی #جذاب و #جالب درباره آیت الله العظمی سید علی خامنه ای #نکته_چهاردهم 4️⃣1️⃣
﷽؛
✍۱۱۰ نکته
خواندنی #جذاب و #جالب
درباره آیت الله العظمی سید علی خامنه ای
#نکته_پانزده
5️⃣1️⃣ معامله با خدا به خاطر پدر
🔹مقام معظم رهبرى زمینه توفیقشان را بخاطر یک کار نیک به پدرش مى داند و در این زمینه مى فرماید:
🔸بدنیست من مطلبى را
از خودم براى شما نقل کنم . بنده اگر در زندگى خود در هر زمینه توفیقاتى داشته ام ، وقتى محاسبه مى کنم ، به نظرم مى رسد که این توفیقات باید از یک کار نیکى که من به یکى از والدینم کرده ام ، باشد
🔷️مرحوم پدرم در سنین پیرى ،
تقریبا بیست و چند سال قبل از فوتش (که مرد هفتاد ساله بود) به بیمارى آب چشم ، که انسان نابینا مى شود، دچار شد. بنده آن وقت در قم بودم
🔺️تدریجا در نامه هایى که
ایشان براى ما مى نوشت ، این روشن شد که ایشان چشمش درست نمى بیند. من به مشهد آمدم و دیدم چشم ایشان محتاج دکتر است
🔺️قدرى به دکتر مراجعه کردم
و بعد براى تحصیل به قم برگشتم ، چون من از قبل ساکن قم بودم ، باز ایام تعطیل شد و من مجددا به مشهد رفتم و کمى به ایشان رسیدگى کردم و دوباره براى تحصیلات به قم برگشتم
🔺️معالجه پیشرفتى نمى کرد.
در سال ۱۳۴۳ بود که من ناچار شدم ایشان را به تهران بیاورم ، چون معالجات در مشهد جواب نمى داد. امیدوار بودم که دکترهاى تهران ، چشم ایشان را خوب خواهند کرد
🔷️به چند دکتر که مراجعه کردم ، ما را ماءیوس کردند. گفتند
هر دو چشم ایشان معیوب شده و قابل معالجه و اصلاح نیست .
🔺️البته بعد از دو، سه سال ،
یک چشم ایشان معالجه شد و تا آخر عمر هم چشمشان مى دید. اما در آن زمان مطلقا نمى دید و باید دستشان را مى گرفتیم و راه مى بردیم . لذا براى من غصه درست شده بود
🔺️اگر پدرم را رها مى کردم
و به قم مى آمدم ، ایشان مجبور بود گوشه اى در خانه بنشیند و قادر به مطالعه و معاشرت و هیچ کارى نبود و این براى من خیلى سخت بود
🔷️ایشان با من هم
یک انس بخصوصى داشت ، با برادرهاى دیگر این قدر انس نداشت . با من دکتر مى رفت و برایش آسان نبود که با دیگران به دکتر برود
🔸️بنده وقتى نزد ایشان بودم ،
برایشان کتاب مى خواندم و با هم بحث علمى مى کردیم ، و از این رو با من ماءنوس بود. برادرهاى دیگر این فرصت را نداشتند و یا نمى شد
🔺️به هر حال ، من احساس کردم
اگر ایشان را در مشهد تنها رها کنم و خودم برگردم و به قم بروم ، ایشان به یک موجود معطل و از کار افتاده تبدیل مى شود، و این مسئله براى ایشان بسیار سخت بود. براى من هم خیلى ناگوار بود
🔷️ ازطرف دیگر، اگر مى خواستم
ایشان را همراه کنم و از قم دست بردارم ، این هم براى من غیرقابل تحمل بود؛ زیرا که با قم انس گرفته بودم و تصمیم گرفته بودم تا آخر عمر در قم بمانم و از قم خارج نشوم . اساتیدى که من آن زمان داشتم به خصوص بعضى از آنها اصرار داشتند که من از قم نروم
🔺️مى گفتند اگر تو در قم بمانى ،
ممکن است که براى آینده مفید باشى . خود من هم خیلى دلبسته بودم که در قم بمانم . بر سر یک دو راه گیر کرده بودم .
🔺️روزهاى سختى را من
در حال تردید گذراندم . یک روز خیلى ناراحت بودم و شدیدا در حال تردید و نگرانى و اضطراب بسر مى بردم .
🔺️البته تصمیم من
بیشتر بر این بود که ایشان را به مشهد ببرم و در آنجا بگذارم و به قم برگردم .
🔹️اماچون برایم سخت
و ناگوار بود، به سراغ یکى از دوستانم که در همین چهار راه حسن آباد تهران منزلى داشت ، مرد اهل معنا و آدم با معرفتى بود. دیدم خیلى دلم تنگ شد، تلفن کردم و گفتم : شما وقت دارید که من پیش شما بیایم گفت : بله . عصر تابستانى بود که من به منزل ایشان رفتم و قضیه را گفتم
🔸️ گفتم که من خیلى دلم گرفته
و ناراحت و علت ناراحتى من هم همین است ؛ از طرفى نمى توانم پدرم را با این چشم نابینا تنها بگذارم ، برایم سخت است .
🔺️ ازطرفى هم اگر بنا باشد
پدرم را همراه کنم ، من دنیا و آخرتم را در قم مى بینم و اگر اهل دنیا باشم ، دنیاى من در قم است ، اگر اهل آخرتم باشم ، آخرت من در قم است .
ادامه دارد.....
#ولایت_فقیه
#سفیر_روشنگری
@Safir_Roshangari🇮🇷
#یاقتیل_العبراٺ❤️
هرچہ من بد مےڪنم تو مهربانے مےڪنے
مݧ بہ تو خیلے بدهڪارم ، دعایم ڪن حسین
خورده بر ڪارم گره با دست تو وا مےشود
حاجت ڪرب وبلا دارم ، دعایم ڪن حسین
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا🍃
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌷
#شب_جمعه🌙
#سفیر_روشنگری
@Safir_Roshangari🇮🇷
10.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#چله_توسل_به_حضرت_مادر
#شب_پانزدهم
روضه سوزناک حضرت زهرا سلام الله علیها🍃
🎤حاج حیدر خمسه
التماس دعا 🌹
#سفیر_روشنگری
@Safir_Roshangari🇮🇷
✨﷽✨
#قرارعاشقانه
📖 ﺍﻟﻠﻬّﻢَ ﺻَﻞّ ﻋَﻠﻲ ﻋَﻠﻲ ﺑﻦْ ﻣﻮﺳَﻲ ﺍﻟﺮّﺿﺎ ﺍﻟﻤﺮﺗَﻀﻲ ﺍﻻﻣﺎﻡِ ﺍﻟﺘّﻘﻲ ﺍﻟﻨّﻘﻲ ﻭ ﺣُﺠّّﺘﻚَ ﻋَﻠﻲ ﻣَﻦْ ﻓَﻮﻕَ ﺍﻻﺭْﺽَ ﻭ ﻣَﻦ ﺗَﺤﺖَ ﺍﻟﺜﺮﻱ ﺍﻟﺼّﺪّﻳﻖ ﺍﻟﺸَّﻬﻴﺪ ﺻَﻠَﻮﺓَ ﻛﺜﻴﺮَﺓً ﺗﺎﻣَﺔً ﺯﺍﻛﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮﺍﺻِﻠﺔً ﻣُﺘَﻮﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮﺍﺩِﻓَﻪ ﻛﺎﻓْﻀَﻞِ ﻣﺎ ﺻَﻠّﻴَﺖَ ﻋَﻠﻲ ﺍَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺍﻭْﻟﻴﺎﺋِﻚَ.
#سفیر_روشنگری
@Safir_Roshangari🇮🇷