eitaa logo
💕رمانکده ساجده‌ها💕
16 دنبال‌کننده
341 عکس
51 ویدیو
9 فایل
😉سلام سلام😉 یه سری شیـ☺️ـک و پیـ😌ــک ها هستن تریپشون نایـ😙ـسه، مرامـ😉ـشون خاصـ😇ــه و کلن مدلشون اینجوریه که قلـ❤️ــب همه واسشون وایـ😜ــسه.این دخــ💁‍♀ــترا اینجورین که مغــ🧠ـزهاشون مارــ🏷ـک داره. یه مارــ🏷ــک که روش برند کتـ📚ـاب خـ😍ورده.
مشاهده در ایتا
دانلود
😍۸ ویژگی انتخاب اصلح از نگاه حضرت آقا :😍 ✅دارای کفایت و مدیریت 👌 ✅با ایمان 🤓 ✅ضد فساد و عدالت‌خواه😍 ✅دارای عملکرد انقلابی 😎 ✅معتقد به توانمندی های داخلی😇 ✅معتقد به جوانان🤩 ✅مردمی 😌 ✅امیدوار😉 💯 ✌️ ☀️ ⚡️@Sajedeha⚡️
مهم ترین دلیلم برای رأی دادن چیست؟!🧐🤨 ✅جمله🌺حاج قاسم🌺 است که فرمود: «👌جمهوری اسلامی حرم است👌» و من با تمام توان از حرم دفاع خواهم کرد 🤓🤛🤜😎 💯 🔆 🇮🇷 ✌️@Sajedeha✌️
دشمن را زیر پا نه🤓😎 ، زیر یک انگشت خود له می کنیم😙😌. 💚 🌹 🇮🇷 🇮🇷@Sajedehe🇮🇷
هان ای برادر به کجا می روی ؟🙂 نظاره گرت خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد😔 ((شهید نادری)) 🇮🇷 💚 👌 🇮🇷@Sajedeha🇮🇷
🤓 اگر انقلاب اسلامی ناکارآمد است پس چرا ۴۰ سال جهان کفر و دشمنان شبانه روز در صدد ضربه زدن هستند 😅🧐؟ 😍پس رأی می دهم😌 🌹 💚 🇮🇷 🇮🇷@Sajedeha🇮🇷
🥀کسانی که خواسته یا ناخواسته به شورای نگهبان هجمه وارد می کنند ، خدای متعال از آنها نخواهد گذشت .🥀 *مقام معظم رهبری* ✌️ 👌 🇮🇷 💚@Sajedeha💚
شرکت کردن در انتخابات✌️، رفتاری دموکراتیک است و کسی نمی تواند ما را محبور کند که رأی بدهیم یا رأی ندهیم، اما می توانیم دربارۀ تصمیم خود فکرکنیم و آن را به بحث بگذاریم.🇮🇷 🇮🇷 ✌️ 💚 〰@Sajedeha👌
کسی که دلسوز مردم است دیگران را از رفتن به پای صندوق رأی منع نمی کند 👌 ♡((مقام معظم رهبری))♡ 👌 💚 🍃 💨@Sajedeha🇮🇷
🇮🇷ملت عزیز ایران ، انتخابات را آنِ خود بدانید و از حق خود استفاده کنید🇮🇷 ((مقام معظم رهبری)) 👌 💚 🇮🇷 🌹@Sajedeha🌹
💚مردم عزیز ، انتخابات یک روز است ولی اثر آن تا چندین سال است پس مشارکت کنید و فرد اصلح را انتخاب کنید 👌 (("مقام معظم رهبری ")) 👌 🇮🇷 💚 🇮🇷@Sajedeha🇮🇷
animation.gif
7.54M
•°﴾ 🌿‌͜͡🌸 ﴿°• سلام به رفقااااایی که قراره اولین‌ها رو تجربه کنن😎🤚 خوش اومدین خیلی😍🎈 رفقای مدرسه و دانشگاه و محله‌تون که رای‌اولی‌ان🌳☝️ چه بخوان رای بدن و چه رای ندن، با خبر کنید که امشب سر ساعت ۸ قراره قرعه‌کشی پرهیجان داشته باشیم، با هدایای دلچسب و ویژه!!!🤩🎁 @takrang1|•°
🤓 کتاب«زایو» نویسنده:مصطفی‌رضایی‌کلوزی✍🏻 رمانی در ژانر علمی تخیلی است🧠 که حوادث آن در سال ۱۴۲۰ هجری شمسی روایت می‌شود. دورانی که در آن یک بیماری وحشتناک به نام «زی.اُ.» یا «زایو» سراسر دنیا را فراگرفته است ویروسی عجیب شناسایی شده‌است که گفته می‌شود بیشتر کشورهای دنیا را آلوده کرده و رسانه‌ها اعلام کرده اند که هیچ راهی هم برای ساختن ضد ویروس نیست.... و نیمی از جمعیت زمین به واسطه گسترش این بیماری مرده‌اند. از جانب فلسطین گزارشی به ایران می‌رسد که در آن به وجود یک آزمایشگاه مشکوک در اعماق زمین، در منطقه‌ای در فلسطین اشاره می‌شود. دکتر علی پارسا محقق و میکروب‌شناس ایرانی برای یافتن سرنخ‌هایی از زایو و نجات ساکنان زمین از دست این میکروب کشنده با یک گروه آموزش‌دیده برای رفتن به این آزمایشگاه آماده می‌شوند ولی در طول مسیر با اتفاقات عجیبی روبرو می‌شوند که باعث آشنایی آن‌ها با یک تیم حرفه‌ای بین‌المللی در حوزه شناسایی و مبارزه با بیماری‌های میکروبی می‌شود. 🆔 @Sajedeha
🤓 📘|نام کتاب: آن بیست و سه نفر 📝|تاب آن بیست و سه نفر نوشته احمد یوسف‌زاده گوشه‌ای از 9 سال اسارت نویسنده در جریان جنگ تحمیلی در عراق را روایت می‌کند. احمد یوسف‌زاده که در آن زمان نوجوانی بیش نبوده به همراه 22 تن از دیگر اسیران که همه 13 تا 17 سال بودند برای ملاقات با صدام انتخاب می‌شوند، دیداری که از آن به عنوان یکی از مهمترین وقایع این جنگ هشت ساله یاد می‌شود چون صدام قصد داشت از این دیدار به عنوان جنگی روانی استفاده کنند اما این نوجوانان ورق را برگرداندند.✨ 🗓|سال نشر: 1396 📖|تعداد صفحات: 303 ✍|نویسنده: احمد یوسف زاده 🆔 @Sajedeha
🤓 📙|نام کتاب:دختر شینا 📝|خلاصه کتاب:کتاب دختر شینا یکی از آثار سوره مهر با موضوع خاطرات زنانی است که با قلمی روان به روایت خاطرات قدم خیر محمدی کنعان همسر شهید حاج ستار ابراهیم هژیر می پردازد.🌱 درباره زندکی این شهید فعالیت های فرهنگی مختلفی صورت گرفته بود.با توجه به آثار به عمل آمده متوجه شدم،قدم خیر در سن ۲۲ سالگی،همسرش به شهادت رسیده و با وجود ۵ فرزند ازدواج نکرده است و به تنهایی ۵ فرزندش را بزرگ کرد.🍃 🗓|سال نشر: 1395 📖|تعداد صفحات: 263 ✍|نویسنده: بهنام ضرابی زاده 🆔 @Sajedeha
دوستان این کتاب‌هایی که تو کانال معرفی میشه در کتابخونه مسجد موجود هست😍
🤓 📙|نام کتاب:یادت باشد گذری بر زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی به روایت همسرشهید 📚برشی از کتاب: محل کار حمید از قزوین چند کیلومتر فاصله داشت برای همین با سرویس رفت و آمد می‌کرد. با این که به من می‌گفت کارش طول می‌کشد، ولی می‌دانستم صرفاً به خاطر کار و مأموریت خودش نیست که از سرویس جا نماند. همزمان دو مسئولیت داشت؛ هم مسئول مخابرات گردان بود و هم مسئول فرهنگی گردان. در واقع آچار فرانسه تیپ بود. خستگی نمی شناخت. مقید بود حقوقش کاملا حلال باشد. برای همین بیشتر از ساعات موظفی کار انجام می داد. تمام ساعاتی که سر کار بود، آرام و قرار نداشت. در بحث مخابرات خیلی کار کشته بود. در ارزیابی های متعدد بازرس ها همیشه نمره ممتاز می گرفت و به او چند روز مرخصی تشویقی می دادند که اکثر شان را هم استفاده نمی کرد.🌎☁️ 🆔 @Sajedeha
💕رمانکده ساجده‌ها💕
#معرفی_کتاب 🤓 📙|نام کتاب:دختر شینا 📝|خلاصه کتاب:کتاب دختر شینا یکی از آثار سوره مهر با موضوع خاطرات
🧕🏻 تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب دختر شینا🌿 ✍ متن تقریظ: بسمه‌تعالی ‹‹رحمت خدا بر این بانوی صبور و با‌ایمان؛ و بر آن جوان مجاهد و مخلص و فداکاری که این رنجهای توانفرسای همسر محبوبش نتوانست او را از ادامه‌ی جهاد دشوارش باز دارد. جا دارد از فرزندان این دو انسان والا نیز قدردانی شود.››🦋✨ 🆔 @Sajedeha
📙 اگر توانستی در مورد خودت قضاوت درست بکنی؛ معلومه یه فرزانه تمام عیاری!🌵💚 📚شازده کوچولو ✍ آنتوان دوسنت اگزوپری 🆔 @Sajedeha
✨ مطالعه همان اثری را در وجود آدمی می‏گذارد که ورزش در بدن انسان ایجاد می‏کند.🌼 ✍: 🆔 @Sajedeha
🤓 📚 بخشی از کتاب: بعد دوباره نگاهی به اطراف انداختم. دکتر جراح، ماسک روی صورتش را درآورد و به اعضای تیم جراحی گفت: مریض از دست رفت. دیگه فایده نداره... بعد گفت: خسته نباشید. شما تلاش خودتون رو کردین، اما بیمار نتونست تحمل کنه.🌱 یکی دیگه از پزشک‌ها گفت: دستگاه شوک رو بیارین... نگاهی به دستگاه‌ها و مانیتور اتاق عمل کردم. همه از حرکت ایستاده بودند! عجیب بود که دکتر جراح من، پشت به من قرار داشت، اما من می‌توانستم صورتش را ببینم! حتی می‌فهمیدم که در فکرش چه می‌گذرد! من افکار افرادی که داخل اتاق بدند را هم می‌فهمیدم.✨ همان لحظه نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد. من پشت درب اتاق را می‌دیدم. برادرم با یک تسبیح به دست، نشسته بود کنار درب اتاق عمل و ذکر می‌گفت. خوب به یاد دارم که چه ذکری می‌گفت. اما از آن عجیب‌تر اینکه ذهن او را می‌توانستم بخوانم.🌼 ⭕تجربه‌های نزدیک به مرگ 🆔 @Sajedeha
🤓 [دیدم که جانم می‌رود،]؛ خاطراتی از شهید مصطفی کاظم‌زاده،به روایت حمید داودآبادی است. شهید مصطفی کاظم زاده، متولد ۱۳۴۴ است که در عملیات مسلم‌بن‌عقیل در ۲۲ مهر ماه۱۳۶۱ به شهادت رسید🍃. حمید داودآبادی و شهید مصطفی کاظم‌زاده در سال ۵۸ با هم آشنا می‌شوند و این رفاقت تا ۲۲ مهر سال ۶۱ ادامه پیدا می‌کند. آنها با آن سن و سال کم در چادر وحدت جلوی دانشگاه تهران با منافقین بحث می‌کنند، با هم به هر طریقی شده رضایت خانواده‌ها را برای رفتن به جبهه جلب می‌کنند، با هم در گیلان غرب همسنگر می‌شوند و با هم…✨ نه، دیگر با هم نه؛ این بار مصطفی شهید می‌شود و حمید می‌ماند. ساعت شانزده و چهل و پنج دقیقه‌ی روز ۲۲ مهرماه سال ۶۱ در سومار.🌻 🆔 @Sajedeha
📙 🤓 [قدرت و شکوه زن]🧕🏻 📚معرفی کتاب: کتاب«قدرت و شکوه زن»شامل بیانات حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری درباره ویژگی‌ها و برتری‌های زنان است.که توسط انتشارات بیان معنوی در هفت فصل شامل«مادر،پایه بهشتی شدن انسان‌ها»،«زن، مبدا همه خیرات»،«سعادت و شقاوت کشورها به دست زنان»،«کمبود محبت مادری»،«منشا فساد عالم»،«شغل اصلی زن، قدرت زن در مدیریت همسران»و«اجر زنان بیش از مردان»منتشر شده است.🦋💙 🆔 @Sajedeha
💕رمانکده ساجده‌ها💕
#کتاب_خوب 📙 #معرفی_کتاب 🤓 [قدرت و شکوه زن]🧕🏻 📚معرفی کتاب: کتاب«قدرت و شکوه زن»شامل بیانات حضرت اما
📌برشی از کتاب: در بخشی از متن این کتاب می خوانیم: «شغل اصلی و اولیه زن، زن خانه بودن است. این تحقیر زن هم نیست، این احترام زن است، این تجلیل زن است. در خانه است، زن خانه است. محیط خانه را، یعنی آن محل رشد گیاه انسان را، این مرتب می کند، آماده می کند، مرد هم مخصوص این است که برود بیرون کارهایش را بکند و وسیله تغذیه این محیط را فراهم بکند.🌼 🆔 @Sajedeha
📙 🤓 ✨ 📖معرفی کتاب: ‹‹فرشته ای در برهوت»،روایت داستانی دختری اهل سنت سیستان و بلوچستان است که عاشق پسری از شیعیان می شود؛ جلسه خواستگاری او به اثبات حقانیت امیرمؤمنان علی (ع) می گذرد و خانواده دختر را متحول می کند. این جلسه با تعصب بزرگ خاندان او به چالش کشیده می شود و...🍂 🆔 @Sajedeha
💕رمانکده ساجده‌ها💕
#کتاب_خوب 📙 #معرفی_کتاب 🤓 #فرشته_ای_در_برهوت ✨ 📖معرفی کتاب: ‹‹فرشته ای در برهوت»،روایت داستانی دخت
📚برشی از کتاب : حکیمه خاتون آرام آرام پیش آمد و در یک قدمی رسول ایستاد و پرسید: آن جانماز را که تربتِ کربلا بود همراهت آورده ای؟!🤔 رسول سری تکان داد. دست کرد توی جیبش و جانمازِ کوچکِ سبزی را بیرون آورد و طرفِ حکیمه خاتون بُرد. حکیمه خاتون جانماز را گرفت و نگاهش کرد و گفت: می شود برای من باشد؟! تا همیشه!✨ رسول سری تکان داد. از سر و صورتش آبِ باران می چکید و شانه اش از شدّت گریه تکان می خورد. حکیمه خاتون نگاهش کرد و گفت: حالا برو ...🌱 رسول توی هق هقِ گریه گفت: برای همیشه؟..😢 🆔 @Sajedeha
پرواز در وقٺ اضافه✈️ 📙 🆔 @Sajedeha
دیدم که در عرش شور و شوق برپاسٺ😍 برپاگر این بزم شرف ذات خداست گفتم به خرد چه اتفاق افتاده✨ گفتا که عروسی علی و زهراست ✨سالروز ازدواج امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) مبارک باد✨ ♥️ 🆔 @Sajedeha
بر اوج محبت علی اوجی نیست🌱 در بحر بجز کرامتش موجی نیست در کل ممالک و مذاهب به جهان مانند علی و فاطمه زوجی نیست❤️ 🎉🎊 🆔 @Sajedeha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ وقتی در سفر کتابی با خودت به همراه میبری،یک چیز عجیبی اتفاق می افتد؛کتاب شروع می کند به جمع آوری خاطراتت.بعدها کافی است که تو فقط لای آن کتاب را باز کنی تا دوباره به همان جایی برگردی که کتاب را اولین بار خوانده‌ای.یعنی با خواندن اولین کلمات،همه چیز را به یاد می آوری: عکس‌ها،بوها،همان بستنی ای که موقع خواندن می خوری…!حرفم را باور کن،کتاب ها درست مثل نوارهای چسبناک مخصوص گیر انداختن مگس هستند.خاطرات به هیچ چیزی مثل صفحات چاپی نمی چسبند.🌍💙 ✍: 🆔 @Sajedeha