بسم الله الرحمن الرحیم
#کرامات امام رضاعلیه السلام
#خبراز اسلحه مسموم درکیسه
#تبین موضوع ولایت عهدی اجباری
مرحوم علامه راوندى(مزار درحیاط حرم حضرت معصومه سلام الله علیها) به نقل از محمّد بن زید رزامى حکایت کند:
روزى در خدمت حضرت علىّ بن موسى الرّضا علیهما السلام بودم، که شخصى از گروه خوارج - که درون توبره و خورجین خود نوعى سلاح مسموم نهاده و مخفى کرده بود - وارد شد.آن شخص به دوستان خود گفته بود: او گمان کرده است، که چون فرزند رسول اللّه است، مى تواند ولیعهدى طاغوت زمان را بپذیرد، مى روم و از او سؤ الى مى پرسم، چنانچه جواب صحیحى نداد، او را با این سلاح نابود مى سازم .پس چون در محضر مبارک امام رضا علیه السلام نشست، سؤ ال خود را مطرح کرد.حضرت فرمود: سؤ الت را به یک شرط پاسخ مى گویم ؟منافق گفت: به چه شرطى مى خواهى جواب مرا بدهى ؟امام رضا علیه السلام فرمود: چنانچه جواب صحیحى دریافت کردى و قانع و راضى شدى، آنچه در توبره خود پنهان کرده اى، درآورى و آن را بشکنى و دور بیندازى .آن شخص منافق با شنیدن چنین سخن و مشاهده چنین برخوردى متحیّر شد و آنچه در توبره نهاده بود، بیرون آورد و شکست ؛ و بعد از آن اظهار داشت: یاابن رسول اللّه ! با این که مى دانى مأمون طاغى و ظالم است، چرا داخل در امور او شدى و ولایتعهدى او را پذیرفتى، با این که آن ها کافر هستند؟امام رضا علیه السلام فرمود: آیا کفر این ها بدتر است، یا کفر پادشاه مصر و درباریانش ؟آیا این ها به ظاهر مسلمان نیستند و معتقد به وحدانیّت خدا نمى باشند؟و سپس امام علیه السلام فرمود: حضرت یوسف علیه السلام با این که پیغمبر و پسر پیغمبر و نوه پیغمبر بود، از پادشاه مصر تقاضا کرد تا وزیر دارائى و خزینه دار اموال و دیگر امور مملکت مصر گردد و حتّى در جاى فرعون مى نشست، در حالى که مى دانست او کافر محض مى باشد.و من نیز یکى از فرزندان رسول اللّه صلى الله علیه و آله هستم و تقاضاى دخالت در امور حکومت را نداشتم ؛ بلکه آنان مرا بر چنین امرى مجبور کردند و به ناچار و بدون رضایت قلبى در چنین موقعیّتى قرار گرفتم.آن شخص جواب حضرت علیه السلام را پسندید و تشکّر و قدردانى کرد؛ و از گمان باطل خود بازگشت .
الخرائج والجرایح ج۲ص۷۶۶
#صلوات ختم کنید
🌻 از شما دعوت می شود به کانال سلسبیل بپیوندید👇👇
https://eitaa.com/Salsabil1401