دل نوشته یک معلم بابلی خطاب به معصومه #علینژاد قمیکلایی
خدا مرگت بده معصومه/پدر و مادر معصومه علینژاد چگونه می اندیشند؟
سلام معصومه! نمیدانم دراین لحظه کجایی و چه میکنی؟
میدانی از کجا و با چه حالی این نامه را برایت مینویسم؟
باورت نمیشود، به خانه ی بانویی آمده ام که تو در حقش جفا کرده ای! آمده ام تا برایت چیزی بخواهم.
اکنون با اینکه صدها کیلومتر از بابل دورم حس غربت ندارم، اما احساس خجالت چرا!
معصومه مرا ببخش که این را میگویم : هرجا هستی از خدا برایت آرزو دارم که یا به راه راست هدایت شوی یا...
باور کن اگر قابل هدایت نباشی، خیلی بهتر است که عمر بیش از این، از خدا طلب نکنی،چون کوله بارعذاب و گناهانت از اینکه هست سنگین تر نمیشود
نمیدانی چقدر برایم سخت است که برای دختر زرین خانمِ قمیکلایی چنین آرزویی داشته باشم
آنشب فوتبال ایران و آرژانتین در حالیکه خانواده به تماشای بازی نشسته بودند من برایت به قرآن تفألی زدم میدانی چه آیه ای آمد؟ «و بالوالدین احسانا»
تنم یخ کرد
باخود گفتم :بیچاره زرین خانم مادرش!با چه بدبختی معصومه را بزرگ کرد.بیچاره پدرش!
معصومه جان! من اکنون دو فرزند دارم و از روستایمان خیلی وقت است که به بابل آمده ایم، دور و بر میدان کشوری می نشینیم.
همسرم نیز اهل روستای خودمان است. همین هفته قبل بود که در خانه پدر شوهرم، سرسفره شام حرفِ تو شد( ای کاش نمیشد)
مسیر روستای ما از قمیکلای شما میگذرد
من پدرت و برادرجانبازت را خوب میشناسم و برایشان خیلی احترام قائلم
میخواهی بدانی سر سفره شام چه غیبت هایی پشت سرت می شد؟
همسرم:بیچاره علینژاد!
پدرش :کدام علینژاد؟
همسرم : پدر همان معصومه را میگویم دیگر!
پدرش:باز چه شده؟
همسرم : هیچی! دخترش بعد از اینهمه آبروریزی که در کشورهای خارجی براه انداخته و عکسهای ناجور در اینترنت دارد! حالا دارد آدم جمع
میکند برای کَندن چادرهای مردم!
پدرش:کندن چادرهای مردم؟ یعنی چه؟
همسرم:همین دیگر! میگوید خانمهایی که میخواهند،آزاد باشند و حجابشان را کشف کنند
پدرش:لااله الاالله
من:شوخی نکن،درست بگو ببینم چه میگویی؟
شوهرم:چه بگویم؟چندروز پیش حاج آقا علینژاد را دیدم بهش سلام کردم جواب داد ولی بی آنکه سرش را بلند کند رد شد و رفت
مادر همسرم:زهرا خاله میگوید مادر معصومه خیلی کم از خانه بیرون می آید!خدا نصیب نکند!
من:بمیرم برای زرین خانم! بخدا برای ما فقط معلم خیاطی نبود، مادر بود
همسرم : حالا تازه خوب است که این دختره ، فامیلش رو «قمی» جا انداخته ، نگفته «قمیکلایی». اگر میگفت : معصومه علینژاد قمکیلایی که دیگر واویلا بود برای پدر و مادرش!
من:معصومه قمی؟
همسرم:آره!هم «مسیح علینژاد قمی» معرفی میکنه خودش را هم «معصومه علینژاد قمی» تا همه گمان کنند که اهل شهر قمه مخصوصاً که اسمش هم معصومه اس.
حالم بد شد! اشکم طوری سرازیر شد که شوهرم جاخورد. میدانست که من شاگرد خیاطی مادرت بودم و یک جورایی به تو علاقه داشتم .
سفره شام را ترک کردم و باصدای بلند میگریستم .
هرچه همسرم گفت : چی شد؟...
زبانم قاصر از توضیح بود.
او گمان میکرد که یا به طرفداری از تو گریه ام گرفته و یا برای آسیبی که به آبروی حاجی علینژاد و زرین خانم نازنین زده ای گریه میکنم ولی خدامیداند که اشکهایم فقط برای این نبود.
در آن لحظات نمیتوانستم حالم را برای شوهرم بازگو کنم.
دلم برای معصومیت حضرت معصومه قم (س) میسوخت که نام شریفش اینگونه بازیچه دست تو شده است.
بخدا تمام آن صحنه های دلنشین آموزشهای خیاطی که نزد مادر مهربانت آموختم پیش چشمم مجسم شد.
همیشه دلم میخواست مادرم بتواند مثل مادر تو برایم لباسی بدوزد و تنم کنم ، همان لباسهای روستایی ساده و پر از صفا را میگویم معصومه! یادت هست؟
اکنون که گاهی دامنی ساده برای دخترک 5 ساله ام میدوزم و تنش میکنم جلویم چرخی میزند و میگوید : «مامان جون دستت درد نکنه» فوراً یاد مادرت می افتم و میگویم خدا رحمت کند اموات زرین خانم را .
2.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#هکر قسمت6⃣
⭕️ افشاگری جنجالی #آرمین_راد #هکر معروف درباره #علینژاد
🔺چرا یک #فاحشه باید لیدر #زن های ایران باشه؟!
🔺آرمین تاکنون پستهای زیادی از صفحه #سردسته_هرزه_ها را حذف کرده و میگوید حمایت شدید #اینستاگرام از این فرد باعث شده، صفحه اش براحتی قابل هک نباشد
🆔 @saeer_ir
🔴 5 #کارگر و #پاکبان بیگناه بخاطر #مستی یک #عرق خور #نجس کشته شدند.. بی هیچ جرم و گناهی
و #هرزه هایی مثل #علینژاد بعد از پروژه #بیحجابی و نه به #باکرگی و .. حالا بدنبال گنداندن #مغز و #عقل ملت #شیعه با #شراب
مردم ایران! بیدار بشید تا ته این پروژه #شیطانی را ببینید..
#شلاق #حد #حدود_الهی #شرابخوار
👉 @saeer_ir