هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
🔴عاقبت عروس فراری از سفره عقد🚷😱
عاقد گفت: براى بار سوم مى پرسم،
عروس خانم وكيلم؟
عروس رفته...عروس رفته بود!
#شيرين سيزده سالش بود؛ وراج و پر هيجان، بلند بلند حرف مى زد و می خنديد خلاصه پر شَر و شور بود; پدرش هم صلاح ديد زودتر شوهرش دهد. #داماد بددل و غيرتى ، گفته بود پرده بكشند دور عروس ، #شيرين هم از شلوغى استفاده كرده بود و چهاردست و پا از زير پرده ، زده بود به چاک. مهمانى بهم ريخت. هر كس از يك طرف دويد دنبال عروس ، همه ريختند توى كوچه، #شيرين را روى.....😰😱
ادامه ماجرا باز شود..............😰
ادامه ماجرا باز شود..............😰
#داماد زيرلب غريد: آدمت میكنمجوجه😱