eitaa logo
🇮🇷سنگر ولایت🇵🇸
215 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
113 فایل
سلام رفيق +شما یا همفکر منی! یا هموطن من... پس بينِ مون ديوار نكش(: . کپی از کانال نوش جونتون حلاله رفقا،هدف فقط روشنگریه . اللهم عجل الولیک فرج⁦♥️⁩⁦ ارتباط با ادمین👇 @Ehsan87931
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 اولین اعترافات قاتل آیت‌الله سلیمانی / تصور میکرده که ایشان برادرِ رئیس شعبه است ، او را مورد هدف قرار داده .... مقتول را نمی‌شناختم. اما قبلا شنیده بودم که معاون بانک برادری روحانی دارد. برای همین وقتی با معاون بانک درگیر شده بودم و مقتول وارد بانک شد، تصور کردم که وی همان برادر روحانی معاون بانک است. از طرفی آنقدر عصبانی بودم که کنترلم را از دست دادم و به تصور خودم تصمیم گرفتم با قتل برادر معاون بانک از او انتقام بگیرم. 👇 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰    🌹🇮🇷@Sangarevlayat🇮🇷
🔴 اینم وضعیت دیوار بیرجند😂 👇 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰    🌹🇮🇷@Sangarevlayat🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲💭 جنگ رسانه: میدانی که توش صدای ریختن یک سطل ماست، از صدای شلیک گلوله بلندتر میشه! 👇 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰    🌹🇮🇷@Sangarevlayat🇮🇷
🚨باز هم جنایت داعش صفتانه علیه روحانیت 🔸صبح امروز حوالی ساعت ۷ طلبه ای در خیابان صفائیه قم با ضربات چاقو مجروح می شود! 🔻 طبق مشاهدات عینی: راننده خودرو ابتدا عامدا طلبه را زیر گرفته سپس پیاده شده و با چاقو به این طلبه حمله کرده و طلبه را که توان بلند شدن از زمین نداشته با سه ضربه چاقو در ناحیه گردن و پهلو مجروح می کند. در همین حین ماشین گشت نیروی انتظامی و بسیج از راه می رسد، راننده به سمت مأموران حمله ور شده تا اسلحه را تصاحب کند، اما وقتی نمی تواند کاری از پیش ببرد، با چاقو خود زنی می کند که مأموران دستگیرش می کنند. پ.ن. این طلبه در بخش فوریت‌های پزشکی بستری است و تلاش پزشکان برای درمان وی ادامه دارد. 👇 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰    🌹🇮🇷@Sangarevlayat🇮🇷
📲💭 به لطف خدا، طلبه مجروح سجاد جهانگیری لحظاتی قبل به هوش آمد. به امید بهبودی کامل ایشان🌱 👇 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰    🌹🇮🇷@Sangarevlayat🇮🇷
مهدی خیلی شوخ بود. دفعه اول که رفته بود، من خانه‌ی مادر شوهرم بودم که تماس گرفت. شماره‌اش معلوم بود اما من توجه نکردم. تلفن را برداشتم، دیدم آقایی سلام‌علیک کرد و گفت: «شما خانم موحدنیا هستید؟»، گفتم: «بله!» مِن‌مِن‌کُنان گفت: «همسرتان...». با حالِ بدی گفتم:«آقا همسرم چی؟!» گفت:«همسرتان به درجه رفیع شهادت رسیدند.» من بغض کردم. یک‌لحظه خواهر شوهرم فهمید و به من اشاره کرد که این شماره‌ی مهدی است و اذیّتت می‌کند. منم خنده‌ام گرفت اما خودم را کنترل کردم. با لحن شوخی-جدی گفتم:«آقا ولش کن! این شاسی‌بلند را کِی به ما می‌دهید؟» با این جمله، مهدی فهمید دستش برایم رو شده و زد زیر خنده، گفت:«تو چقدر نامردی! منو به شاسی‌بلند فروختی؟» گفتم:«تا تو باشی مرا اذیّت نکنی!» 🌷شهید مدافع‌حرم 🍃 به روایت : همسر شهید 👇 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰    🌹🇮🇷@Sangarevlayat🇮🇷