#طنز_جبهه
خـــــرروشــــــــــــــنشــــــــد😳
سال ۱۳۵۹ دسته ای از سپاه زرین شهر به فرماندهی شهید محمدعلی شاهمرادی در گروه ضربت سنندج خدمت می ڪردیم.🙂
روزی برای انجام ماموریت با یڪ ماشین سیمرغ عازم اطراف سنندج بودیم.🚙حین عبور از رودخانه آب سر شمع ماشین رفت و خاموش شد.😒
شهید شاهمرادی به بیسیمچی ڪه تازه ڪار بود گفت به فرمانده اطلاع بده که یواش تر بروند تا ما برسیم اما با رمز بگو!📞
بیسیمچی گفت: نمیدانم چه بگویم!!😶 شهید شاهمرادی بیسیم را گرفت و گفت: حسین حسین شاهمراد...
آب تو گوش خر رفته ڪمی یواش تر...😅ڪمی بعد ماشین روشن شد و شاهمراد به بیسیمچی گفت حالا تو اطلاع بده!😁
بیسیمچی تماس گرفت و گفت الو الو... خر روشن شد...😅
شهیدمحمدعلی شاهمرادی
#شهید
#گمنام
___________________________
🖇گــــالࢪے ٺصـــاوێࢪ رهبــڕے🖇
@galeri_rahbari313
••✾••
#طنز_جبهه😅
یکبار سعید خیلے از بچهها ڪار ڪشید. فرمانده دستہ بود.
شب برایش جشن پتو گرفتند.
حسابے کتکش زدند.
من هم ڪه دیدم نمےتوانم نجاتش دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تاشاید کمےڪمتر کتک بخورد!
سعید هم نامردے نڪرد، بہ تلافےآن جشن پتو، نیمساعت قبل از وقت نماز صبح، اذان گفت.
همہ بیدار شدند نماز خواندند!!!😢
بعد از اذان فرمانده گروهان دید همہ
بچهها خوابند. بیدارشان ڪرد و گفت:
اذان گفتند چرا خوابید؟
گفتند ما نماز خواندیم!!!
گفت الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید؟؟
گفتند سعید شاهدی اذان گفت!
سعید هم گفت من براے
نمازشب اذان گفتم نه نماز صبح!😂🤣
#شهید_سعید_شاهدے🕊
#گمنام
(کپی با ذکر صلوات)
🖇گــــالࢪے ٺصـــاوێࢪ رهبــڕے🖇
@galeri_rahbari313
#طنز_جبهه
اینطوری لو رفت
دو تا از بچههای گردان، غولی را همراه خودشان آورده بودند و های های میخندیدند.😂😂 گفتم: «این کیه؟»
گفتند: «عراقی»👨🏿
گفتم: «چطوری اسیرش کردید؟» میخندیدند.😂
گفتند: «از شب عملیات پنهان شده بود. تشنگی فشار آوردهبنده با لباس بسیجیها آمده ایستگاه صلواتی شربت 🍹گرفته بود. پول داده بود!»💷
اینطوری لو رفته بود. بچهها هنوز میخندیدند.😂😂
#گمنام
(کپی با ذکر صلوات)
🖇گــــالࢪے ٺصـــاوێࢪ رهبــڕے🖇
@galeri_rahbari313
#طنز_جبهه😁
.
.
خيلے از شب ها آدم تو منطقه
خوابش نمے برد😴😬
وقتے هم خودمون خواب مون نمے برد دل مون نمے اومد ديگران بخوابن😌
یه شب یکــے از بچه ها سردرد عجيبے داشت و خوابيده بود.
تو همين اوضاع یکـــے از بچه ها رفت بالا سرشو گفت: رسووول! رسووول! رسووول!😱😁
رسول با ترس بلند شد و گفت: چي؟؟؟چے شده؟؟😰
گفت: هيچے...محمد مےخواست بيدارت کـــنه من نذاشتم!😐😂
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج🍃⌛
______
#گمنام
(کپی با ذکر صلوات)
🖇گــــالࢪے ٺصـــاوێࢪ رهبــڕے🖇
@galeri_rahbari313
#طنز_جبهه 😁
رزمنده ای تعریف میکرد،میگفت:
تو یکی از عملیاتها بهمون گفته بودن موقع بمب بارون بخوابین زمین و هر آیه ای که بلدین بلند بخونین ... 🗣
منم که چیزی بلد نبودم،از ترس داد میزدم؛ النظافة من الایمان!😂
#گمنام
(کپی با ذکر صلوات)
🖇گــــالࢪے ٺصـــاوێࢪ رهبــڕے🖇
@galeri_rahbari313