شهيدان، ای سبک بالان عاشق
زمين با همه عظمت و بزرگی اش
با همه قدرت و جاذبه اش
توان جذب شمارا نداشت
نه مال تواناست شما را جذب كند و نه مقام
نه زيبا رويان توانستند شما را جذب كنند و نه طنازان
نه احترام ديگران
شما آسمانی بوديد
شما خدا را ديديد و من هوا را
شما عاشقی كرديد و پرواز نموديد و من هوس بازی كردم و
در جا ماندم شما برنده از رفتنتان شديد و من شرمنده از بودنم
پس شرمنده ام. شهيدان شرمنده ام.
دلنوشتهبرایشهدا
____________
🌹شبِ یلدا بود ، عدّه ای از بچّه ها به بانه رفته و برنگشته بودند ، چند نفر از بچّه ها که بعدها آمده و متأهّل بودند به مرخّصی رفته بودند . فرمانده هم نداشتیم! نیمۀ شب بود، درست ساعتِ دوازده یک گلولۀ آر پی جی از روی پایگاه ردّ و منفجر شد. از خواب پریدیم ، اسلحه را برداشتیم و به بیرون آمدیم و هر کسی یک جایی سنگر گرفت. من رو به روی سنگر خودمان به نگهبانی ایستادم که اگر دشمن قصدِ نفوذ داشت ببینم . سنگرِ ما مُشرف بر نصفِ روستا بود . تیربار از پایین درّه روی درخت کار می کرد تا بچّه ها حواسشان پَرت شود و مشغول آن دور دست باشند ، چند نفر از سمتِ دیگر در پیِ آن بودند سیم خاردار را قطع کنند و خودشان را به بالا بکشانند . من که در این طرف بودم نمی دیدم ولی بچّه ها می گفتند : آن شب برادرت دلاوری از خود نشان داده ، فرماندهی کرده و بچّه ها را سامان داده ، تا همه جا در معرضِ دیدِ بچّه ها باشد .
🌹در بحبوحۀ درگیری تقی آمده می گوید : حسنی شهید شد ! یک تیر لبۀ گوشِ علی اصغر حسنی را گرفته بود . او می گفت : حسنی شهید شد ! من هرچه انگشتم را می خواهم تکان بدهم که ببینم اگر دشمن را دیدم می توانم ماشه را بچکانم ، می بینم نمی شود که نمی شود . انگشتم از سرما کِرِخ شده بود و تکان نمی خورد . تازه یادم آمد که باید وقتی اسلحه را برداشتم و بیرون آمدم دستکش ام را هم بر می داشتم !
🌹پرویز یک نارنجک به سمتِ دو نفر که زیرِ سیم خاردار بودند پَرت کرده و موجبِ زخمی شدنِ آنها شده بود . یعنی ؛ دو نفر که مأموریّت اصلی داشته اند از کار افتاده بودند . همین موضوع مجروح شدن دو نفر از آنها و نزدیک شدنِ صبح و روشن شدنِ هوا موجب شد که فرماندۀ آنها یک تیر هوایی بزند و پایانِ عملیّات را به آنها خبر بدهد تا آنها صحنه را تَرک کنند .
🌹فردا صبح که به پایینِ تپّه رفتیم . یک خشابِ خالی و وسیلهای دیگر که یادم نیست افتاده بود و ظاهراً مقداری خون هم روی برفها بود . از مرکزِ فرماندهی بانه میآمدند و بَهبَه و چَهچَه میکردند که بچّه ها با اینکه فرمانده نداشته اند و تعدادشان نصفِ نیروهای همیشه بوده خوب مقاومت کرده اند.
✍رزمنده ی دفاع مقدس مهدی یاقوتیان
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
4_5902103822909574088.mp3
7.31M
🥀آروم آروم مثل یک شمعی آب میشی...
🎙حاج جواد غفاریان
#فاطمیه
#آجرڪاللھیاصاحبالزمان 💔
🌷🕊🍃
نگاه هایت؛
گاهی نگران است...
گاهی ناراحت!
شاید هم دلگیر...
اما هر چه هست
هیچگاه سایه چشمهایت را
از سرم برندار...
#شهید_ابراهیم_هادی💔🥀
چـه دعـای قشنگـی میگفتی....
﴿خدایا،مارو برای خودت خرج کن،مارو برای خودت تربیت کن،مارو برای حسینت فداکن،مارو بخر.﴾
﴿برشـی از کتاب#شهید نوید صفری﴾
به روایت همسر شهید...
🌹🥀💐🌷💐🥀🌹
#در_محضر_شهدا
سردار رشید اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
برادرا جلوی ما #کاروان بزرگی حرکت کرد
ما در مقابل #شهدا مسولیت داریم
در قبال #بچه_هایی که آنها را می شناختیم
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🔸رهبر انقلاب :
هرچه میتوانید راجع به شهدا بنویسید و کار هنری کنید...❤️❤️
تا زنده ایم رزمنده ایم ❤️❤️
https://eitaa.com/joinchat/2239103046Cd559387bf0
دلم تنگ است برای کسی که
نمیشود او را خواست...
نمیشود او را داشت...
فقط میشود سخت برای او #دلتنگ شد...
و در حسرت نبودنش سوخت...!