eitaa logo
『سردِاران‌بـےادعــٰا』
2.1هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
8 فایل
-بِنام نامی اللّٰھ- ٺاسیس⇦¹⁴⁰⁰.².⁴ •• -خدِایــا!ماࢪا‌ ازکسانۍقراࢪدھ کہ‌ شیوھ ھشان آࢪام‌ گࢪفٺن‌ بہ‌ دࢪگاھ‌ٺوستـــ...! •• -پشٺ‌جبھہ‌‌‌: @Sardaranbieddao #اوَلیـــن‌ڪانـٰـال‌رسـ‌مـی‌سࢪداࢪاݩ‌بـےادعا🎬 بمونی توے‌ اکیپمون قشنگترھ!
مشاهده در ایتا
دانلود
دل هایتان را به آن مبدا قدرت متصل کنید.. گمان نکنید ما خودمان چیزی هستیم! از این وابستگی‌هایِ دنیایی بیرون بروید.. قطره ها! خودتان را به دریا برسانید..! خمینی ره •🕊⃟🌸 🇮🇷|𝒔𝒂𝒓𝒅𝒂𝒓𝒂𝒏𝒃𝒊𝒆𝒅𝒅𝒆𝒂
رسانه‌های اماراتی از حمله پهپادهای ناشناس به فرودگاه ابوظبی خبر میدن گویا انصارالله تهدیدش رو عملی کرد ┏━━━━━━━━🇮🇷┓ @sardaranbieddea ┗🕊━━━━━━━━┛
『سردِاران‌بـےادعــٰا』
رسانه‌های اماراتی از حمله پهپادهای ناشناس به فرودگاه ابوظبی خبر میدن گویا انصارالله تهدیدش رو عملی
یمن فعلا یک سیلی به امارات زده تا به بن‌زاید بفهماند: «کسی که در خانه شیشه‌ای زندگی می‌کند؛ نباید به همسایه‌اش سنگ پرتاب کند» خصوصا اگر همسایه‌ای شجاع، باتدبیر و نقطه‌زن داشته باشد
هـیــــس . . .! آرامــ تر ... بیدار مـی شود ... شاید دارد خوابـــِ پدر می بیند ... نازدانه 🌷شهید 🌷 ┏━━━━━━━━🇮🇷┓ @sardaranbieddea ┗🕊━━━━━━━━┛
『سردِاران‌بـےادعــٰا』
قسمت بیست و ششم🌱 «تنها میان داعش» هر چند کابوس تهدید وحشیانه اش لحظه ای راحتم نمیگذاشت. تا سحر،
قسمت بیست و هفتم🌱 «تنها میان داعش» و من صدای پای داعش را در نزدیکی آمرلی و حوالی تلعفر میشنیدم که با گریه التماسش کردم :»حیدر تو رو خدا برگرد!« فشار پیدا نکردن فاطمه و تنهایی ما، طاقتش را تمام کرده بود و دیگر تاب گریه من را نداشت که با خشمی عاشقانه تشر زد :»گریه نکن نرجس! من نمیدونم فاطمه و شوهرش با سه تا بچه کوچیک کجا آواره شدن، چجوری برگردم؟« و همین نهیب عاشقانه، شیشه شکیبایی ام را شکست که با بیقراری شکایت کردم :»داعش داره میاد سمت آمرلی! میترسم تا میای من زنده نباشم!« از سکوت سنگینش نفهمیدم نفسش بنده آمده و بیخبر از تپشهای قلب عاشقش، دنیا را روی سرش خراب کردم :»اگه من اسیر داعشیها بشم خودمو میکشم حیدر!« به نظرم جان به لبش رسیده بود که حرفی نمیزد و تنها نبض نفسهایش را میشنیدم. هجوم گریه گلوی خودم را هم بسته بود و دیگر ضجه میزدم تا صدایم را بشنود :»حیدر تا آمرلی نیفتاده دست داعش برگرد! دلم میخواد یه بار دیگه ببینمت!« قلبم ناله میزد تا از تهدید عدنان هم بگویم و دلم نمیآمد بیش از این زجرش بدهم که غر ش وحشتناکی گوشم را کر کرد. در تاریکی و تنهایی نیمه شب حیاط، حیران مانده و نمیخواستم باور کنم این صدای انفجار بوده که وحشتزده حیدر را صدا میکردم، اما ارتباط قطع شده و دیگر هیچ صدایی نمیآمد. عباس و عمو با هم از پله های ایوان پایین دویدند و زنعمو روی ایوان خشکش زده بود. زبانم به لکنت افتاده و فقط نام حیدر را تکرار میکردم. عباس گوشی را از دستم گرفت تا دوباره باحیدر تماس بگیرد
جوری زندگی کن که خدا لایکت کنه نه بنده خدا ┏━━━━━━━━🇮🇷┓ @sardaranbieddea ┗🕊━━━━━━━━┛
عطــــر ِ شما پیچیده میــان ِ خاطراتـــــم! پس عمیق تـــــر نَفَس میکــشم ! به امید وصال شما.. ┏━━━━━━━━🇮🇷┓ @sardaranbieddea ┗🕊━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•|بِسمِ‌اللھِ‌‌الذۍخَݪق‌الْمَھد؎💛•.
دلم دوباره ببین که شده پریشانت عزیز فاطمه ای جان من به قربانت برای روز ظهورت ، برای آمدنت چقدر مانده که کامل شوند یارانت؟ ┏━━━━━━━━🇮🇷┓ @sardaranbieddea ┗🕊━━━━━━━━┛
『سردِاران‌بـےادعــٰا』
#سلام_امام_زمانم دلم دوباره ببین که شده پریشانت عزیز فاطمه ای جان من به قربانت برای روز ظهورت
شبۍ زِ شرحِ فراقت بھ ابـــ☁️ـــرها گفتم سحر نیامدھ دیدم چقدر بــ🌧ـــاران ریخت ! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روزِ ما و شبِ ما منتظر توست بیا‌‌.. 🌱 ‌‌‹ اَلسَلآم‌عَلَیڪَ‌یٰآصاحب الزمان‌‎‌..؛💙'‌‌ ›
• وَتُـــو هَمْچِنانْ میخَنْدی ... 😍 ‌ ‌ ‌‌ چه خوب که میان اینهمه دل آشوبی تو هستی که هنوز خوب می‌خندی ... ┏━━━━━━━━🇮🇷┓ @sardaranbieddea ┗🕊━━━━━━━━┛
تو چه کرده ای ؟ کِه خدا همه ات رٰا بَرای خودَش خواست وَ نصیبِ مٰا چیزی نگذاشت! فِکری به حال دلتنگی ما کُن... ┏━━━━━━━━🇮🇷┓ @sardaranbieddea ┗🕊━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی جدید و دیده نشده از دیدار حاج قاسم با رهبر انقلاب در بیت رهبری ┏━━━━━━━━🇮🇷┓ @sardaranbieddea ┗🕊━━━━━━━━┛
『سردِاران‌بـےادعــٰا』
قسمت بیست و هفتم🌱 «تنها میان داعش» و من صدای پای داعش را در نزدیکی آمرلی و حوالی تلعفر میشنیدم
قسمت بیست و هشتم🌱 «تنها میان داعش» ظاهراً باید پیش از عروسی، رخت عزای دامادم را میپوشیدم که دیگر تلفن را جواب نداد. جریان خون به سختی در بدنم حرکت میکرد، از دیشب قطره ای آب از گلویم پایین نرفته و حالا توانی به تنم نمانده بود که نقش زمین شدم. درست همانجایی که دیشب پاهای حیدر سست شد و زانو زد، روی زمین افتادم و رؤیای روی ماهش هر لحظه مقابل چشمانم جان میگرفت. بین هوش و بیهوشی بودم و از سر و صدای اطرافیانم تنها هیاهویی مبهم میشنیدم تا لحظه ای که نور خورشید به پلکهایم تابید و بیدارم کرد. میان اتاق روی تشک خوابیده بودم و پنکه سقفی با ریتم تکراری اش بادم میزد. برای لحظاتی گیج گذشته بودم و یادم نمیآمد دیشب کِی خوابیدم که صدای انفجار نیمه شب مثل پتک در ذهنم کوبیده شد. سراسیمه روی تشک نیمخیز شدم و با نگاه حیرانم دور اتاق میچرخیدم بلکه حیدر را ببینم. درد نبودن حیدر در همه بدنم رعشه کشید که با هر دو دستم ملحفه را بین انگشتانم چنگ زدم و دوباره گریه امانم را برید. چشمان مهربانش، خنده های شیرینش و از همه سختتر سکوت مظلومانه آخرین لحظاتش؛ لحظاتی که بیرحمانه به زخمهایش نمک پاشیدم و خودخواهانه او را فقط برای خودم میخواستم. قلبم به قدری با بیقراری میتپید که دیگر وحشت داعش و عدنان از خجالت در گوشه دلم خزیده و از چشمانم به جای اشک خون میبارید! از حیاط همهمه ای به گوشم میرسید و لابد عمو برای حیدر به جای مجلس عروسی، مجلس ختم آراسته بود. به سختی پیکرم را از زمین کندم و با قدمهایی که دیگر مال من نبود به سمت در رفتم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسم‌کوچک‌‌شما، آرزوۍ‌بزرگ‌من‌استــ :) - جهادالروح -🤍 ┏━━━━━━━━🇮🇷┓ @sardaranbieddea ┗🕊━━━━━━━━┛
نمیدانم از زندگی چی میخوام.mp3
7.03M
🎤 : نمیدانم از زندگی چی میخوام!😔 🌱۳ راهکار برای «ایجاد هدف» و «امید در زندگی» و معنا بخشیِ به آن ┏━━━━━━━━🇮🇷┓ @sardaranbieddea ┗🕊━━━━━━━━┛
{ آیت الله جـاودان } ‌اگه کسی درجنگ شهـیدبشه یکبارشهـیدشده اماکسی اگه باهوایِ نفـس خودش بجنگه هرروزشهـیدمیشه... •🕊⃟🌸 🇮🇷|𝒔𝒂𝒓𝒅𝒂𝒓𝒂𝒏𝒃𝒊𝒆𝒅𝒅𝒆𝒂
🔰 لطافت این است که... ┏━━━━━━━━🇮🇷┓ @sardaranbieddea ┗🕊━━━━━━━━┛
┏━━━━━━━━🇮🇷┓ @sardaranbieddea ┗🕊━━━━━━━━┛
‏امارات گفته يمن با كمك ايران بهشون حمله كرده! عربستانم مدعي بود كه آرامكو رو ايران ميزنه! اسراييم هر وقت فلسطين ميزنه ميگه كار ايرانه! تو اين منطقه هر كي ميخواد اقتدارش زير سوال نره ميگه از ايران خورده :)) ┏━━━━━━━━🇮🇷┓ @sardaranbieddea ┗🕊━━━━━━━━┛