eitaa logo
65 دنبال‌کننده
319 عکس
58 ویدیو
0 فایل
✍️ قلمی سزاوار مدح است که برای هدایت بنویسد، ضلالت را ذلیل کند، نادیدنی‌ها را در سطور، دیدنی کند و در برخورد و اصطکاک با محیط، صریرش به خروش آید. علی فراهانی @M_AliFarahani
مشاهده در ایتا
دانلود
تمرین 🌷
📌
توجه به ابعاد غیرظاهری موضوع

8️⃣ 🌼 پزشک یا مهندس، مسئول مملکتی یا میاندار هیئتی، مشهور یا ناشناخته، فرقی نمی‌کند؛ برای خدمت به زائر حرم رضوی، همه مفتخر به نوکری‌اند. 🌱 سؤال یک بیگانه از این مرام‌ها، چرایی این افتخار است. یک بله‌قربان‌دار، چه می‌بیند که خود را بله‌قربان‌گوی امام رئوف می‌خواند. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌼 نوشتن از دودوتاچهارتاهای دنیا و دیدنی‌های آشکار که خیلی‌ها آن‌ها را می‌نویسند و می‌گویند، کار جذاب و چشمگیری نیست، هنر یک نویسنده خلاق، نمایش دودوتاهشت‌تاهای دنیا و دیدنی کردن نادیدنی‌ها است. 🌷 نوشتن از نماز باشکوه مسلمانان در مصلا، دشوار نیست؛ ولی پرده برداشتن از نماز پرندگان در حال پرواز، اوج جذابیت و خلاقیت است. «...الطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبيحَهُ وَ اللَّهُ عَليمٌ بِما يَفْعَلُون‏». 🌷اینکه منحوس زمین و کاشانه را غارت می‌کند، برای خیلی‌ از ما آشکار است، ولی اینکه نابودی این رژیم را در کمتر از ۲۵ سال، ببینی، به حق، اوج هنر است. 🔰 یکی از عناصر مهم در و ، توجه به ابعاد غیر ظاهری موضوعات است. 👈دیدن ظرافت‌ها و لطافت‌هایی است که شاید گاهی لمسشان می‌کنیم، ولی خیلی از اوقات آن‌ها را نمی‌بینیم؛ مثل ندیدن نوشته‌های کاشی‌ها و سنگ‌های بقاع متبرکه. اینکه چطور می‌توان ابعاد پنهان یک موضوع را کشف کرد، مطلبی است که من سعی دارم در چند یادداشت بعد، شماری از آن‌ها را بگویم. https://eitaa.com/Sarir_AliFarahani
📌 و معناشناسی واژگان 9️⃣ 🍒 ما روزانه در گفت‌وگوها و نوشتن‌ها از کلمات و ترکیب‌های بسیاری استفاده می‌کنیم که ممکن است به معنای عمیق هیچ‌کدام توجهی نداشته باشیم. 🍒 گاه با یک چشم دوختن «گرته برمی‌داریم» و گاه با یک توفیدن، توفانی باران‌زا می‌آفرینیم؛ درحالی‌که ترکیب «چشم دوختن» اصلاً فارسی نیست یا طوفان به معنای باد و باران شدید است نه توفان که به معنای خروشیدن و غران بکار می‌رود. 🍒 معناشناسی در قرآن ـسلطان کتاب‌های آسمانیـ نیز پراهمیت است؛ مانند آنجا که از تو می‌پرسد « وَ ما أَدْراكَ‏ ما سَقَر» یا « وَ ما أَدْراكَ‏ ما سِجِّين‏». 🍒توجه به ریشه و معنای دقیق و جایگاه درست به‌کارگیری کلمات در ایده گرفتن و نوشتن مطالب درست و جدید، به شما کمک بسیاری می‌کند. 🍒حتماً برای شما هم جالب است که بدانید اصطلاح «سرگرمی» را شراب‌خوارها به کار می‌بردند، چون با خوردن مشروبات مست‌کننده دمای سرشان بالا می‌رفت و گرم می‌شد؛ پس هر تفریحی، سرگرمی نیست. یا جالب است که بدانید صفت «جهان» به معنای جهیدن است؛ یعنی چیزی که به‌سرعت می‌رود و فانی می‌شود. پس اسم آن نیز نباید به کلمه‌ای اضافه بشود که «جهیدن» ندارد؛ ازاین‌رو، ترکیب «جهان آخرت» غلط است؛ چون عالم آخرت، اصلاً جهیدن و فانی شدن ندارد. 🌽 ایده نوشتن یادداشت بعدی 👇👇 با کمک از واژه‌شناسی کلمه «چادر» نگاشته شده است. ✍️علی فراهانی https://eitaa.com/Sarir_AliFarahani
هدایت شده از صریر
️⃣ 🍀 گفتم: تو را چادر خوانند؛ چون جای درّهای مایی. پناه مرواریدهای مایی. 🍁 گفتند: چرا با ریسیدن چادر، جادرّ می‌بافی؟ از یک لچک، صدف می‌سازی؟ 🍀 گفتم: مگر به زن پارسا، حُصان نگویند؟ مگر معنای دیگر حُصان، مروارید درشت و مرغوب نیست؟ آیا جز این است که چادر، دژی محکم برای زنان عفیف ما و صدفی برای مرواریدهای گران‌قدر ما است؟. 🌹 آن‌ها که تو را نشناختند، قدر خود را ندانستند. آن‌ها که از تو غافل شدند، حیات خود را باختند. ✔️ شخصی نچید غنچه پنهان به برگ را ✔️ از بی حجابی است اگر عمر گل کم است. ✍️علی فراهانی @Fanus_AliFarahani
صریر
📌 #واژه‌شناسی و معناشناسی واژگان #خلاقیت_در_نویسندگی 9️⃣ 🍒 ما روزانه در گفت‌وگوها و نوشتن‌ها از کل
👈در معنای واژه را بشناسید و معانی دیگر آن واژه را پیدا کنید و از ارتباط آن‌ها ایده بگیرید. با کمک یکی از واژه‌های زیر، یادداشتی بنویسید. 🌷گنبد (با کمک از دیگر معانی این واژه) با موضوع گنبد و گلدسته‌های حرم رضوی علیه السلام 🕷سرطان (با کمک از دیگر معانی این واژه) با موضوع اسرائیل غده سرطانی است. 🐊تمساح(با کمک از دیگر معانی این واژه) با موضوع خیمه‌شب‌بازی‌های فرانسه
صریر
👈در #واژه‌شناسی معنای واژه را بشناسید و معانی دیگر آن واژه را پیدا کنید و از ارتباط آن‌ها ایده بگیری
در توضیح این : ✔️ معنای دیگر گنبد، غنچه ✔️ و سرطان، عنکبوت ✔️ و تمساح، مرد دروغگو است. با کمک این معانی و ارتباطشان با معنای معروفشان یادداشت بنویسید. مثلا در ارتباط گنبد (غنچه) با گنبد(قبه حرم امام رضا علیه السلام) یادداشتی توصیفی بنویسید.
صریر
📌 #واژه‌شناسی و معناشناسی واژگان #خلاقیت_در_نویسندگی 9️⃣ 🍒 ما روزانه در گفت‌وگوها و نوشتن‌ها از کل
📌 0⃣1⃣ 💡گاهی ما آن‌قدر به زندگی عادی‌مان، عادت می‌کنیم که بزرگ‌ترین نعمت‌هایمان، غیرقابل‌دیدن می‌شود. در این صورت کافی است که ما فقط فضایی را بدون آن نعمت تصور کنیم؛ چه نتایجی به ذهنمان می‌آید‼️ 💡همان‌ها را بنویسیم، آن‌وقت می‌بینیم که در لابه‌لای کلمات سخت و بی‌جان و خط‌خطی‌های به‌ظاهر بی‌خاصیت و تکراری، شکاف‌هایی عمیق پدیدار می‌شود. 👈فقط یادتان باشد که تا می‌توانید کنار چشمه‌های خلاقیت که پدید آمده، کاسه‌های کاغذی خود را بیاورید؛ جذاب‌ترین و جدیدترین ایده‌ها و سوژه‌ها را با قلمتان استخراج کنید. از نوشیدن آن‌همه نوآوری و ایده، لذت ببرید و به خودتان ببالید که توانسته‌اید، این‌همه سوژه خلق کنید. 💡با این شیوه شما می‌توانید یک سخنور خلاق هم باشید. چه بسیار از معلم قرآن و دلسوز کشورمان، حاج‌آقای قرائتی از این جنس عبارت‌پردازی‌ها شنیده‌ایم که مثلاً اگر ابرو نداشتیم چه می‌شد، اگر پلک نمی‌زدیم چه می‌شد و... . و این شیوه از ایشان نیست جز این‌که: صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم 🌸أ لَمْ تَرَ إِلى‏ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَ‏ وَ لَوْ شاءَ لَجَعَلَهُ ساكِناً ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَليلاً 🌸(فرقان/۴۵) چه کسی حرکت «سایه» را یک نعمت می‌داند، حال اگر خدا می‌خواست که آن را ساکن قرار بدهد، چه پیش می‌آمد!!! شما این شیوه پردازش را حتماً در فیلم‌هایی با قالب‌های مختلف مثل طنز یا ترسناک دیده‌اید؛ مانند فیلم‌هایی با موضوعات زیر: 🔺یک روز که همه فقط راست می‌گویند، 🔺فردی که بدو تولدش، همان دوران پیری اوست و هرچه عمر او بیشتر می‌شود، او جوان‌تر می‌شود تا روزی که به شکل یک نوزاد، از دنیا می‌رود. 🔺چگونگی روزگار اشخاصی که فقط در عالم خواب زندگی می‌کنند. 🔺خانمی که هیچ‌وقت پیر نمی‌شود. و... . شما هم یک موضوعی را انتخاب کنید و آثار بود یا نبود (عکس حالت طبیعی) آن را توصیف کنید. ✍️علی فراهانی https://eitaa.com/Sarir_AliFarahani
یادداشت زیر نمونه‌ای از به‌کارگیری این شیوه است به همراه مهارت ضرب عناصر و و : ❌درباره مهارت عناصر خلاقیت، درآینده اشاره‌ای خواهم کرد. 👇👇👇👇
هدایت شده از صریر
️⃣ 🍭 از اینکه بر سر من و دوستانم روکشی نیست، تعجب نکنید. این تقصیر ما نیست. مدیریت کارخانه‌مان تصمیم گرفته که مدتی آب‌نبات‌های چوبی کارخانه را بدون عرضه کند. 🍭 مدیران می‌گویند، این کار به خاطر جلب مشتری‌هایمان است. چون آب‌نبات بیش‌ازحد در بازار زیاد شده، طبیعتاً در این رقابت، تنها کارخانه‌ای موفق‌تر است که بتواند سرعت رسیدن مشتری را به طعم خوشمزه آب‌نبات، بیشتر کند. 🍭 الآن من در قفسه یک فروشگاه و بافاصله‌ای مشخص از دوستانم، روی پایه خودم ایستاده‌ام. 🍭 مشتری زیاد میاید و بیشترشان من و دوستانم را لیس می‌زنند و طعم ما را امتحان می‌کنند. البته تعداد کمی از آن‌ها ما را می‌خرند. 🍭 همه ما تقریباً شبیه هم هستیم. چشم و بینی و گونه‌هایمان، مثل هم است، ولی نمی‌دانم چرا این مشتری‌ها اصرار دارند، طعم همه ما را امتحان کنند. این خیلی بده. 🍭 بدتر اینکه با هر بار لیسیدنِ این گرسنه‌ها، هم عمر من کم می‌شود و هم شانس خریده شدنم. جالب است! 🍭 این روزها همه کارخانه‌های آب‌نبات‌سازی، محصولاتشان را بدون روکش عرضه می‌کنند. جالب‌تر اینکه همه ما، لیسیده می‌شویم؛ چه آن آب‌نبات‌هایی که مثل من، فقط در ویترین، برای جلب‌توجه مشتری‌ها، لیسیده می‌شوند و چه آب‌نبات‌های دیگر داخل جعبه؛ چون برخی از مشتری‌ها از لیسیدن آب‌نبات چند بار لیسیده شده، بدشان می‌آید، ترجیح می‌دهند که از داخل جعبه موردی را بردارند و طعم دلخواه خودشان را امتحان کنند. 🍭 افسوس! گاهی صاحب فروشگاه از یک پیرزن که آب‌نبات محلی درست می‌کند، محصولاتی می‌آورد. گاهی حسودی‌ام می‌شود، بااینکه آن آب‌نبات‌ها، قیافه‌های معمولی و گاه نامیزانی دارند، ولی پیرزن روکش‌دارشان می‌کند و این باعث شده، مشتری‌هایی که به پاکیزگی اهمیت می‌دهند، فقط آن‌ها را بخرند. 🍭
پرحرفی بس است، فعلاً منتظر یک خریدار واقعی‌ام.

✍️علی فراهانی @Fanus_AliFarahani
صریر
📌#آثار_و_نتایج_بودونبود_موضوع #خلاقیت_در_نویسندگی 0⃣1⃣ 💡گاهی ما آن‌قدر به زندگی عادی‌مان، عادت می‌
📌ابعاد مادی و باطنی موضوع 1️⃣1️⃣ 🌺اگر آنان را به‌سوی هدايت دعوت كنيد، نمی‌شنوند و آنان را مى‏بينى كه به‌سوی تو می‌نگرند، درحالی‌که نمی‌بينند. (اعراف/۱۹۸)🌺 💠 توجه به بُعد مادی و باطنی موضوع در کنار هم، فضای عمیقی برای پردازش موضوع فراهم می‌کند. ✅اینکه فردی چشم مادی دارد و می‌تواند ببیند، ولی خداوند می‌فرماید او نمی‌بیند. ✅اینکه آمریکا کشوری قدرتمند دانسته می‌شود، ولی قدرت حمله نظامی ندارد. ✅اینکه کشوری جانی، قهرمان یک ملت را ترور می‌کند تا او را محو کند، ولی آن قهرمان، فراملی و سردار دل‌ها می‌شود. ✅اینکه عنکبوت نامقدس، می‌خواهد چراغ تابان عصمت را کم‌نور کند، ولی برعکس، موانع تابشش را برمی‌دارد. ✳️ پس اگر یک هنرمند بتواند از ظاهر سخت سنگ، باطنی لطیف نمایش بدهد یا از خنده‌های یک دیپلمات، دندان‌هایی خون‌آشام روایت کند، 🔆باید به او تبریک👏🏻 گفت؛ چون او به‌حق است. 👈نکته: در این نوع نگاه به موضوع، ضرورت ندارد که ظاهر و باطن موضوع ضد هم باشند؛ 👌بنابراین مادری که از گوشت‌کوبیده دیشب و سیب‌زمینی با نعناع‌داغ دو روز پیش، کتلت امروز ظهر را آماده می‌کند، حقا یک خلاق است؛ چون ظاهر این غذا، کتلت و باطنش...☺️ 👈نکته دوم: منظور ما از باطن، باطن حقیقی موضوعات نیست، بلکه ما هرآن‌چه را که در ورای ظاهر یک موضوع بتوان توصیف حسی یا غیر حسی کرد، باطن موضوع می‌دانیم. تمرین: یک موضوع را انتخاب کنید و با توجه به ظاهر و باطن آن، یادداشتی بنویسید. ✍️علی فراهانی https://eitaa.com/Sarir_AliFarahani
صریر
📌ابعاد مادی و باطنی موضوع #خلاقیت_در_نویسندگی 1️⃣1️⃣ 🌺اگر آنان را به‌سوی هدايت دعوت كنيد، نمی‌شنون
📌جاذبه‌ها و دافعه‌های موضوع 📌ترسیم شبکه ارتباط مفاهیم 2️⃣1️⃣ 🔰هر موضوعی را که انتخاب کنید، به‌طبع شبکه‌ای از ارتباط‌ها را دربر دارد. ✔️ گاه با برخی از پدیده‌های اطرافش همخوانی دارد؛ پس آن‌ها را جذب می‌کند و ✔️ گاهی هم با برخی دیگر تضاد دارد؛ پس آن‌ها را دفع می‌کند. 🔷 موضوع را تصور کنید: ما مفاهیم ، ، ، ، ، و را با مفهوم حجاب همخوان می‌دانیم؛ یعنی حجاب، این مفاهیم گفته‌شده را جذب می‌کند و از طرفی، ضد آن مفاهیم را دفع می‌کند. 🔮 دانستن این شبکه ارتباطی برای نویسنده ازاین‌رو بسیار مفید و کارامد است، چون: ✅ یک داستان‌نویس می‌تواند مثلاً مفهوم نجابت را محور شبکه ارتباطی خود قرار بدهد و البته بین این موضوع و برخی از مفاهیم گفته‌شده مثل حجاب فاصله بدهد. حال نویسنده می‌تواند با خلق حوادث، جدال‌ها و درام‌ها روایتی بنویسد که نتیجه‌اش، جذب و اتصال این دو مفهوم بشود. ✅ یک یادداشت‌نویس می‌تواند درباره معماری یک خانه، ابتدا مفهوم حجاب را در نظر بگیرد؛ سپس با ترسیم شبکه ارتباطی میان مفاهیم گفته‌شده و رعایت ابعاد مادی و معنوی آن، مفاهیم حیا، عفت، قداست و... را پیگیری ‌کند. اینکه حیاط یک خانه علاوه‌بر داشتن حجاب و موانع دید، باید در نمایش لوازم خانه هم عفت داشته باشد. از طرفی، خانه‌ای که شبیه دخمه باشد، شاید حجاب و عفت را فراهم کند، اما متانت به معنای وقار را ندارد. 👈 ترسیم شبکه مفاهیم ذهن شما را در ارائه نظریات نو و استوار، بارور و خلاق می‌کند. قهر و آشتی بین کلمات، نزاع و صلح بین مفاهیم، شکستن و اتصال در ترکیب‌ها، دنیایی از خلاقیت پیش روی شما باز می‌کند. 🖇 به شبکه مفاهیم که اطراف مفهوم خواب در 🌷سوره یوسف🌷 ترسیم شده، دقت کنید: ✨ عالم خواب در مقابل عالم واقعیت که با تأویل صحیح، منجر به رابطه جذب و ارتباط مستقیم میان آن دو می‌شود. ✨پدیده خواب‌های پریشان در مقابل خواب‌های صادق که درنتیجه منجر به اثبات علم تأویل خواب می‌شود؛ ✨صداقت حضرت یوسف در مقابل دروغ زلیخا که درآخر منجر به رابطه جذب زلیخا به حضرت یوسف می‌شود؛ ✨تصویر پاکی حضرت یوسف در مقابل حوادثی که او را متهم به ناپاکی می‌کند و پایان این جدال که غلبه پاکی را نمایش می‌دهد. ✨ظلم و جدال برادران یوسف با او که درنتیجه با رأفت حضرت یوسف منجر به رابطه جذب و خضوع برادران می‌شود. 🌱این‌ها گوشه‌ای از شبکه مفاهیم موجود در سوره یوسف است. درباره شبکه مفاهیم، جاذبه‌ها و دافعه‌های موجود بین آن‌ها و ارتباطشان با ، سخن بسیار است... . ✍️علی فراهانی کم گوی و گزیده گوی چون دُر تا ز اندک تو جهان شود پر لاف از سخن چو دور توان زد آن خشت بود که پر توان زد https://eitaa.com/Sarir_AliFarahani
3️⃣1️⃣ 📌 پاسخ به پرسش‌های شش‌گانه 🌐 یک خبر وقتی عیار خبری‌اش کامل می‌شود که به شش سؤال چی، چرا، چگونه و کی، کِی، کجا، پاسخ بدهد. این سؤالات برای این است که خواننده یا شنونده از فضای کامل آن رویداد آگاه شود. 🔰نویسنده خلاق همچون یک سخنران توانا، هرکدام از این سؤالات را دریچه‌ای می‌داند برای سیر در اعماق موضوع دلخواهش. او یک خبرنگار نیست که برای تکمیل خبرش، تنها در پی یک پاسخ منطقی برای این سؤالات باشد؛ بلکه گاهی به یک سؤال چند پاسخ می‌دهد و گاهی بین پاسخ‌ها پیوندی معنوی می‌دهد و گاهی هم آن‌قدر عمیق می‌شود که از قلب❤️ پاسخ‌ها، چندین سؤال استخراج می‌کند. 👍به همین دلیل او یک خبرنگار نیست، او یک کاوشگر است. کاوشگری که با نوشیدن یک لیوان پلاستیکی آب از کلمن بقالی سر کوچه، سیراب نمی‌شود، بلکه سطوح معنا را آن‌قدر حفر می‌کند تا از قلب آن، معانی پاکیزه و متعالی بجوشد. ⚠️ و صد البته او این مهم را می‌داند که کارش بافتن نیست، که کاویدن است. در این چند یادداشت پیش رو، ان‌شاءالله نقش پاسخ به سؤالات گفته‌شده را در خلاقیت خواهیم گفت. https://eitaa.com/Sarir_AliFarahani
4️⃣1️⃣ 📌پرداخت به چرایی‌ها نویسنده خلاق این مهم را می‌داند که کارش بافتن🧶 نیست که کاویدن🔎 است. ✅ او یک محقق است؛ پس باید بکاود، بیابد و بسازد. او دلّال کلمات نیست که بخواهد با بافتن چندتکه کلمه به هم، معنایی تکراری را با برچسب کلام نو، عرضه کند. ✅ او یک مطالعه‌گر حرفه‌ای است؛ کتاب را هم به‌خاطر کتاب می‌خواند و هم به خاطر کتابت، هم برای اندیشیدن و هم برای اعتلای اندیشه. نمی‌خواند برای بافتن رشته کتاب‌ها به هم، نمی‌خواند برای دراز کردن فهرست کتاب‌های خوانده‌شده‌اش. ✅ او یک مطالبه‌گر حاذق است؛ خواهان حق است. پایش روی متانت حق می‌گذارد تا حق را بپا دارد؛ پس گام‌هایش نمی‌لغزد؛ چون می‌داند که هر چیزی که راحت بافته شود، راحت هم تافته می‌شود. 🌱🌱🌱🌱🌱 👈 یادداشت بالا👆، نمونه‌ای است از یادداشت کوتاه به سبک استدلال. جمله موضوع را در خط نخست آورده‌ام و در ادامه با روش استدلال‌آوری، آن را پشتیبانی کرده‌ام. نحوه به‌کارگیری من از خلاقیت در این یادداشت، آوردن چند پاسخ مختلف، برای پشتیبانی از چرایی آن جمله موضوع است. https://eitaa.com/Sarir_AliFarahani ✏️ این بود محصول قلم شکسته و پوک حقیر. 🌺 حال اعجاز امیر بیان، امیرمومنان، امیر دل‌ها، امیر علم‌ها، امیر قلم‌ها و امیر خلاقیت را در حدیث زیر نگاه کنید و خاک سرد را بر نوشته‌های من و امثال من بپاشید. 👇👇👇👇👇
🖇شاهکار 🌷حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب🌷 علیه‌السلام در پاسخ به تکرار یک سؤال‼️ 🌴جمعیت زیادی دور حضرت علی (علیه‌السلام) حلقه زده بودند... 🌱یکی از حضار: یا علی! سؤالی دارم؛ علم بهتر است یا ثروت؟ ☀️باب علم‌النبی، حضرت علی (علیه‌السلام): علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد. 🌱 مرد دوم: اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟ علم بهتر است یا ثروت؟ ☀️حافظ جان نبی، حضرت علی علیه‌السلام: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری که حفظش کنی. نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شد، همان‌‌جا که ایستاده بود، نشست. 🌱در همین حال سومین نفر وارد شد، یا علی علم بهتراست یا ثروت؟ ☀️ امیر دوستان خدا، علی علیه‌السلام: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار! 🌱نفر چهارم: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ ☀️آقای تمام‌نشدنی، علی علیه‌السلام: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود. 🌱پنجمین نفر: یا علی، علم بهتر است یا ثروت؟ ☀️آیت اعظم خدای متعال، علی علیه‌السلام: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند. 🌱نفر ششم: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ ☀️امام عزیز نگاهی به جمعیت کرد و فرمود: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد. 🌴مردم متعجبانه صحنه را نظاره‌گر بودند. هر بار نفری جدید وارد مجلس می‌شد و همان سؤال را تکرار می‌کرد. 🌱هفتمین نفر: یا ابالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ ☀️امیر امیران، امیر المؤمنین علیه‌السلام: علم بهتر است؛ زیرا مال به‌مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد. 🌱هشتمین نفر هم وارد شد و همان سؤال دوستانش را پرسید. ☀️امیر کلام علیه‌السلام: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط تا هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است. 🌱همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌زده شده بودند که نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ ☀️امیر دل‌ها، علی علیه‌السلام: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود. 🌱نفر دهم: یا ابالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ ☀️قسیم النار و الجنة، علی علیه‌السلام: علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند. فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. 🌴سؤال‌کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. 🔮هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای آن امام انس و جن را شنیدند که فرمود: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هرکدام پاسخ متفاوتی می‌دادم. اقتباس از کشکول بحرانی، ج ۱، ص ۲۷. 🌺الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولاية مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام و الائمة المعصومين علیهم‌السلام🌺 https://eitaa.com/Sarir_AliFarahani
5️⃣1️⃣ 📌 پرداختن به چیستی موضوع 📍و از فواید پاسخ به این سوال 💎 گاهی ما درباره مسائل مرتبط با برخی موضوعات، بارها مطلب می‌نویسیم، ولی اگر به چیستی خود آن موضوع، بپردازیم، ممکن است مسیر تحلیل‌ ما را درباره موضوع تغییر دهد. ازاین‌رو «پاسخ به چیستی موضوع» برای ما اهمیت راهبردی دارد. 🖇 درباره آسیب‌های فضای مجازی، فواید آن، شبکه‌های اجتماعی و... حرف‌های فراوانی زده می‌شود، ولی درباره اینکه خود این فضای مجازی چیست یا اساسا به چه منظوری این فضا ساخته شده، مطالب کمتری می‌بینیم. 🔵 اینکه بدانیم تولد فضای مجازی در ساختمانی واقع در پنتاگون بوده و در حقیقت به منظور یک آفند نظامی-امنیتی ایجاد شده است، شاید برای برخی برخی مهم نباشد؛ ولی حتما در شناخت ماهیت آن و تحلیل مسائل مرتبط با آن راهگشا خواهد بود. 🔴 سخن درباره یک موضوع خاص نیست، بلکه درباره نپرداختن به چیستی خیلی از مسائل پیرامون خودمان است که گاهی به سادگی از کنارشان عبور می‌کنیم؛ درحالیکه می‌توانند دریچه‌ای تازه برای شناخت ما از محیط‌مان باشند. 🔗به طور مثال درباره پدیده سلبریتی، باتوجه به آن شش سوال گفته‌شده، چند سوال می‌توان طرح کرد و درباره‌اش یادداشت نوشت؛ مانند: ❓ چرا باید آنها در موضوعاتی که تخصص ندارند، نظر بدهند؟ ❓یک سلبریتی چه وقت باید نقش آفرینی کند؟ ❓عفت و حجاب یک خانم سلبریتی، خارج از فضای کاری، چگونه باید باشد؟ ❓ در مواقع حساس که حکومت نیاز به حمایت نخبگانی دارد، سلبریتی‌های کشور کجایند و چه می‌کنند و چه می‌گویند؟ ❓یک سلبریتی واقعی کیست؟ 👈 حال اگر به سوال زیر درست پاسخ بدهیم، متوجه می‌شویم که نحوه پاسخ ما به سوالات بالا نیز عوض عوض خواهد شد: ❓ اساساً پدیده سلبریتی چیست؟ 📐 ما در این سوال به دنبال کیستی او نیستیم، بلکه در پی چیستی مفهوم سلبریتی‌ایم. 📐 اگر «سلبریتی» مفهومی وارداتی است، کدام مفهوم اسلامی ایرانی ما، نقش ارزشی آن پدیده را می‌رساند؟ اینجا است که اهمیت چیستی موضوع در پاسخ به سوال‌های دیگر مهم می‌شود. 🔗 و مثالی دیگر: سوره «حمد»، قبل‌تر از سوره «انفطار» نازل شده است. پس مردم در هنگام نزول سوره انفطار با مفهوم «یوم الدین» که در سوره حمد آمده، آشنا بودند. اما 🌷خداوند🌷 در اواخر سوره انفطار دو بار می‌پرسد: «ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ»؛ یعنی مخاطب در شرایطی است که برای شناخت قیامت و ارتقای جهان‌بینی‌اش، نیاز دارد به درک درست از چیستی «یوم الدین»؛ بنابراین در جواب می‌فرماید: «يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّه‏» 🔹این یعنی اهمیت شناخت درباره چیستی مفاهیم.🔹 📝 تمرین: موضوعی را انتخاب کنید و درباره چیستی آن یادداشتی بنویسید. https://eitaa.com/Sarir_AliFarahani
6️⃣1️⃣ 📌پرداخت به پرسش «کی» 🌳 درباره هر موضوع یا پدیده‌ای که می‌خواهیم بنویسیم، حتما عوامل مختلف انسانی وجود دارند که با آن مستقیم یا غیرمستقیم مرتبطند؛ ارتباط در ایجاد یا اعدام، افزایش یا کاهش، پردازش یا فرسایش، آرایش یا پیرایش و ما در پرسش «کی»، دنبال شناسایی و بررسی این افرادیم؛ مثلاً در موضوع حجاب می‌توانیم سؤالات مختلف زیر را بپرسیم: 📕موضوع حجاب درباره چه کسانی است؟ 📗چه کسانی حجاب مطلوب را می‌توانند گسترش بدهند؟ 📘چه کسانی بی‌حجابی را گسترش می‌دهند؟ 📙مسئولیت قانون‌گذاری درباره حجاب در جامعه، بر عهده چه کسانی است؟ 📓چه کسانی حجاب بهتری دارند و... 🌳 هرکدام از این سؤال‌ها اگر ضمیمه بشود به قید یا سؤال دیگری، جزئی‌تر هم می‌شود و درنهایت می‌توان درباره آن‌یک یادداشت جدید نوشت. 🌵 کم نیستند افرادی که دوست دارند قلم را به دست بگیرند و در میدان نقش‌آفرینی کنند؛ ولی مسئله اصلی آن‌ها به این گلوگاه منتهی می‌شود که «چی بنویسیم». ✨طراحی سؤال قبل از نوشتن، ذهن شما را به پرواز درمیاورد و در آسمان گفتنی‌ها سیر می‌دهد. آنگاه در لابه‌لای حرف‌های تکراری و زیر سایه‌ی شعارها و کلیشه‌ها، می‌توانید مطلبی تازه و جنبان بیابید. 📍 عده‌ای خلاقیت در نویسندگی🧩 را صرفاً در تولید مطالبی نو با ترکیب مفاهیم بی‌منطق خلاصه می‌کنند؛ چگونه بتوان از جملات پراکنده، جملاتی آکنده از معنا خلق کرد. در حالیکه فقط این نیست که در دل بی‌نظمی، نظمی نهفته باشد که از نظم هم می‌شود به انضباطی نو رسید، به‌شرط آنکه انضمامی در کار باشد. طرح سؤالات مختلف درباره یک موضوع، می‌تواند ما را با کشف ارتباط‌ها و امکان انضمام‌ها روبه‌رو کند و این رویارویی، آغاز تولید و خلق اثر است. ✍️علی فراهانی https://eitaa.com/Sarir_AliFarahani
7⃣1️⃣ 📌آثار موضوع و عناصر موثر بر موضوع 🔰 هر موضوع یا پدیده‌ای که در این هستی می‌بینیم، یا دارای اثر است و بر موجودات یا عناصر مرتبطش اثر می‌گذارد، یا از آن عناصر مرتبط، تأثیر می‌پذیرد و البته گاهی هم هر دو صورت را داراست. 🌀 مثلاً موضوع پیاده‌روی اربعین 🌷امام حسین علیه‌السلام🌷، این روزها سردمدار اثرگذاری بر قلب‌های انسان‌ها شده است. خودش اثر می‌گذارد و با اثرگذاری، اثر می‌پذیرد و عظمتش را بیشتر می‌کند. انگار این جوشش حسینی، به چیزی نیاز ندارد جز ابزاری برای دیده شدن و شنیده شدن؛ باقی کار را خود بلد است. بر دل نفوذ می‌کند و با همان جاروی فطرت، قلب مقصود را پاکیزه می‌کند. ⚠️یک نکته کلیدی: افرادی که در ابتدای مسیر نویسندگی‌اند، سعی کنند قبل از شروع به نوشتن، ابتدا شبکه‌ای از کلمات را که با موضوع مرتبط‌اند، بنویسند؛ 🌀برای مثال، ابتدا تمام کلماتی که از رویداد پیاده‌روی اربعین، اثر می‌پذیرند را بنویسند. از شخصیت‌ها گرفته مانند: آزادی خواهان، غیرت ورزان، مظلومان دنیا، رهبر کاتولیک‌های جهان، انقلاب‌های نوپا و... و اعضای بدن که به این رویداد خدمت می‌کنند؛ مانند قلب‌ها، چشم‌ها، دست‌وپاها و... و تا خوراکی‌ها مثل آرد، آب، نخود، گوشت و... که بشوند نان سمون، آب‌معدنی لیوانی، فلافل و کباب. و هرچه که به ذهنتان می‌آید. 👈هرچه دایره کلمات شما بیشتر، خلاقیت شما برای نوشتن مطالب نو نیز بیشتر. تمرین: با استفاده از عنصر گفته‌شده، با موضوع محرم امام حسین علیه‌السلام، یادداشت یا داستان کوتاهی بنویسید. ✍️علی فراهانی https://eitaa.com/joinchat/1765408858C7a31089d11
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ [سوره البلد : 4] ما انسان‌ها، در رنج آفریده شده‌ایم. 🌴 سنت و قاعده دنیا این است که انسان باید در محاصره رنج باشد؛ نه اینکه نابرده رنج، گنج میسر نشود، که نابرده رنج، حرکت و آفرینش جاری نمی‌شود؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم، رنج هست، ولی چگونگی رنج، با ماست. از فضل خداست که می‌توانیم در فرصت‌هایی شکل این رنج را انتخاب کنیم. 🌴 آن که به دنبال رفاه و لمیدگی است، پی خوردن و لذت است، بالاخره رنج قلنج، یا رنگ شرنگ در صورت و هیبت فردایش را انتخاب کرده است. و آنکه ورزش می‌کند یا کار و عرق‌ریزه برای یه لقمه نون حلال را انتخاب می‌کند، ریاضت روزش را می‌دهد تا آرامش شبش را بستاند. 🌴 ای‌کاش نوجوان‌ها و جوان‌های رها که در پی رهایی‌اند، رنج و محنت فردایشان را می‌دیدند. داغی عذاب وجدان آن روزها را پیش‌ ببینند، از عشق‌بازی‌ و بازی‌ با عشق امروزشان دل بکنند. 🌴 هرچند آن‌ها با عقب انداختن رنج امروز، روزشان را لذت می‌ببرند و در لحظه ، کولا سر می‌کشند، ولی متوجه نیستند که دارند فنر رنج فردا را بیشتر جمع می‌کنند. جوان عزیز سختی مبارزه این روزهایت را با آغوش باز بپذیر تا درایت و پختگی و وقار، تو را به سینه‌شان بفشارند، تا فردا جوانی دیگر از قدرت تو بیاموزد، تا با اعتماد به نفس بالا و نداشتن عذاب وجدان بر ناخالصی‌های گذشته‌ات، کنار همسر آینده‌ات مفتخرانه زندگی کنی تا مبارزه‌های فرزندت را در آینده درک کنی و از جهاد اکبر خودت برایش بگویی... علی فراهانی https://eitaa.com/Sarir_AliFarahani
[پاسخ من در گفت‌وگو با یکی از فعالان تربیتی در موضوع استعدادسنجی با روش‌های مرسوم تست شخصیت] سلام و خدا قوت به شمای بزرگوار و دغدغه‌مند و پرتلاش چند خطی هم بنده، نه از باب تذکر، از دریچه‌ای تنگ و غریب، برای خراشیدن ذهن‌های طالب، مطالبی عرض می‌کنم. زمانی با یکی از مشاوران خانواده درباره چرایی بالا بودن آمار طلاق در تهران سخن می‌گفتم. می‌گفت بیشتر میزان همین آمار، برای شمال تهران است، یعنی مرفه‌ترین مناطق این شهر بزرگ. پرسیدم مگر آن‌ها از برکات روانشناسی و تست‌های شخصیت‌شناسی و همسرشناسی بهره‌مند نیستند؟ گفت: قطعا همین‌طور است ولی بزرگترین چالش آن‌ها زیستی است که با آن خو گرفته‌اند؛ جریان روز‌افزون آماده‌خوار شدن و عادت به تلاش کمتر برای سازش. گوش‌هایی فراخ برای شنیدن دیکته‌های کارشناسان، ولی نبود نایی برای نفس‌نفس زدن در میدان تلاش. در قالب تست‌ها، خود را می‌شناسند، ضعف‌ها و قوت‌هایشان را رصد می‌کنند، تشنگی به آموختن مهارت‌های لازمشان را دارند، ولی توان اصلاح خود را ندارند؛ حتی توان معرفی خود را نیز ندارند. فقط می‌دانند که در کدام دسته‌ از تیپ‌های شانزده‌گانه شخصیتی قرار می‌گیرند، اما هنوز در تصمیم‌گیری‌ها، خود را متحیر می‌یابند. این‌ ضعیفان، قالب خود را به بلندای فردی سی ساله می‌بینند ولی درون خود را هنوز پانزده ساله می‌یابند. [ظرف‌هایی بزرگ‌تر از مظروف] به این کلام اعتقاد دارم که مربی همان‌گونه که باید کاری کند تا متربی «یادگیری» را بیاموزد، باید بستری مهیا کند تا «خودشناسی» را خود انجام دهد، استعداد‌هایش را خود، کشف کند. بارها برخی از نوجوانان را دیدم که اصرار می‌کردند تیپ ما را بگویید، استعداد ما را بیان کنید و من هم با گردش کلام، مخالفت می‌کردم. باری یکی از همان مصّران را آزمودم، شخصیت و استعداد فرد را گفتم، مسیر و نقشه راهش را گفتم، ضعف‌ها و قوت‌ها و چالش‌های رفتاری‌اش را حتی به کمک خودش تشریح کردم، گفتم: بسم‌الله؛ از این مسیر آغاز کن... . با شور و هیجان پذیرفت. رفت ولی... . اندکی گذشت، گفت می‌خواهم روانشناسی بخوانم، بتوانم مثل شما پشت شخصیت‌ها را همچون شیشه ببینم 🤦🏻‍♂️️... . دیدم به تعبیر مرحوم صفایی او را فقط داغ کردم. نه داغ، که با درخشاندن شخصیت‌شناسی در نظرش، جهتش را هم عوض کردم؛ مجبور شدم لودگی کنم و برای اصلاح، هزینه تخریب همان‌چیزهایی که برایش ساخته بودم را بپردازم... . یقین دارم در بسیاری از این استعدادسنجی‌ها، هرچند لباسی مطلوب برای نوجوانان می‌دوزیم ولی صد حیف که برایشان گشاد است. همچون آن کرم ابریشمی که از سر خیرخواهی کمکش می‌کنیم تا خروج از پیله را بدون درد و رنج انجام دهد ولی افسوس که او را فلج می‌کنیم. منکر فواید مهارت شخصیت‌شناسی برای مربی نیستم (البته در غیراز سازوکار تیپ‌شناسی غربی‌) ولی مسیرش را برای تربیت در گونه‌ای دیگر (غیر آنچه منظور دارید) ارزشمند می‌دانم. 🔹 چقدر پرفایده است که مربی در قامت یک راهبر [نه دانای کل] ابراهیم‌وار متربی را همچون کاوشگری پرتلاش و حقیقت‌جو، در تجربه‌ها و دیدن صحنه‌های مختلف از افول خورشیدها و ستاره‌های پر زرق و برق، کمکش کند تا خود، عالم درونش را کشف کند، استعدادهایش را دست‌چین کند و از بکارگیری آن‌ها لذت ببرد و نشاط و شخصیت بگیرد. این نوجوان حالا قالبی بزرگ بر تن کرده است که به تنش بزرگی نمی‌کند. او وقتی به مقصد می‌رسد، خودشناسی را شهود کرده است نه با چند تست، فقط شنود کرده باشد. علی فراهانی https://eitaa.com/Sarir_AliFarahani
مطلب زیر را در گفت‌وگو با جوانی که درگیر رابطه عاطفی شده بود، نوشتم. 👇👇👇👇
🟢 دختر یا پسر؛ در ظرف خانه، در لابه‌لای تک‌مسئولیت‌ها، «فقط دَرست را بخوان»ها و هرازگاهی سفره پهن کردن و نانی خریدن‌ها، وقتی قامت کشیده می‌کند، کم‌کم باد و خاک و آتش او را اسیر می‌کنند؛ باد غرور و پرواز بدون همراه، تمایل به خاک همسایه و برپایی آتش بر خانه خود. رابطه‌ای می‌سازد. «عشق» را که زمانی مهمان ناخوانده بود، حالا با هزار غمزه و سفره‌آرایی، دعوتش می‌کند. وقتی او آمد «که عشق آسان نبود اول، ولی افتاد مشکل‌ها» 🟠 حالا توی جوان این ایام عشق و عاشقی را دوست دارید؛ چت‌های سراسر محبت، دلکش و دل‌چسب را؛ رابطه ای کاملا دونفره و خالی از شرک؛ ابراز ضعف بی‌هم و قوت باهم؛ تحقیر فهم پدر و مادرها که شماها را درک نمی‌کنند؛ همه این‌ها، ولو دوستشان نداشته بودید، ولی حالا، در ظرف این ارتباط، دوستشان دارید... . 🟡 وقتی روزگار می‌گذرد و آتش خانه‌تان شعله می‌گیرد؛ بادها، حجره‌ها را درشت‌تر می‌کند و دیگر خاک همسایه، مالک می‌شوید و فریاد ازدواج سر می‌دهید... . 🔷 ازدواج رسمی، یعنی پایان این مرحله و آغاز مرحله‌ای جدید از دوست‌داشتن‌ها، یعنی دوست داشتن هم، به همراه بسته کامل، به همراه تمام مسئله ها، نقص ها و قوت ها، بالا و پایینی‌های والدین و اقوام، کمی نان شب و همت برای فردا؛ این دوست‌داشتن، قرار است واقعی بشود، چون کامل است و البته بیشتر از جنس تعهد و مسئولیت است. وقتی عشق واقعی شد، می‌بینید که آماده نیستید! و چه بسا نگرانی هم دارید؛ تا دیروز اسیر تک‌مسئولیت‌ها بودید و امروز اسیر بارهای سنگین و پیچیده، و البته چالش شانه‌های ضعیف! نگرانی از نگرانی‌های بیشتر واکنش‌های نامعلوم والدین و ریزش آوار بدوبیراه‌ها انگ بی مسئولیتی انگ خامی به دخترخانم و غلیان هوی و هوس به آقاپسر تهدید به رها کردن و حمایت نکردن تهدید به حرف‌های پشت پرده‌ای اقوام و.... 👈 همه این‌ها یعنی شروعی نامطمئن و لغزان؛ یعنی نگرانی از عواقبی که متاسفانه قابل پیش‌بینی نیست، این نگرانی به حدی است که گاهی به جدایی و پایان این رابطه فکر می‌کنید. از هر روزنه‌ای امید دیدن یک معجزه‌ دارید، از هر مشورتی، التماس تایید دارید، ولی همچنان نگرانید! طبیعی است، این نگرانی از عقلانیت و حزم و دوراندیشی شما برخاسته شده است. در تزاحم رویاها و آرمان‌های شیرین فردا با مسئولیت‌های سنگینش، به این می‌رسید که فعلا لذت عشقبازی امروزمان را از دست ندهیم 🔹و اینچنین شما از رابطه کنونی ارتزاق می‌کنید؛ بی‌خبر از جمع‌شدن فنر رنج‌های آتی. پس نگرانی شما طبیعی است... علی فراهانی https://eitaa.com/joinchat/1765408858C7a31089d11
شهید : «عمری که در راه مبارزه با باطل صرف نشود به هیچ نمی‌ارزد.» شهید مبارز متولد شد، مبارز زندگی کرد و مبارز شهید🌷 شد.
و چون مؤمنان دسته‏هاى دشمن را ديدند، گفتند: «اين همان است كه خدا و فرستاده‏اش به ما وعده دادند و خدا و فرستاده‏اش راست گفتند»، و جز بر ايمان و فرمانبردارى آنان نيفزود. (احزاب/۲۲) ابلهان در گمانند که با تهدید، ما را عقاب می‌‌کنند و حال آنکه ما را مشتاق کرده‌اند. هرچه رسته‌های دشمنی شما را می‌بینیم، جز این نیست که بر ایمان ما افزوده‌اید. «ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً». تلاطم این روزهای شما نه از سر هیمنه‌تان باشد، که از انتهای کفر شماست، دیوانگی شما نه بخاطر آسودگی از وسعت شریکان جرمتان باشد، که از باریکی طنابی است که به آن آویزانید. برای خود بافته‌اید که خدا با شماست و مدعی هستید « نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ»؛ ماییم فرزندان و دوستان خدا!! با همین رشته‌های خیال است که برای خود دریایی از «رو» ساخته‌اید...! 🔷 نزدیک است که خدای سبحان، آن هستی بخش که اکراه دارد پادشاهی ذره غذایی از دهان مورچه‌ای بگیرد، مومنان مقاوم را از میانه دریای آرزوهای شما عبور دهد و شما نجسان را در همان دریایی که ساخته‌اید غرق‌ کند. بدا به حال آن‌ها که سیاهی چرک این منحوسان را دیدند و گفتند: « إِنَّا لَمُدْرَكُونَ» و خود را بدبخت دیدند و ندیدند ندای موسی زمان را که فرمود: «إِنَّ مَعي‏ رَبِّي سَيَهْدينِ»، خدا با ماست، پس ما حتما پیروزیم ان‌شاءالله. علی فراهانی https://eitaa.com/joinchat/1765408858C7a31089d11
🌐 و باید از میان شما [انسان‌ها] گروهی باشند که [مردم را] به سوی خیر دعوت نمایند، و به کار پسندیده وادارند، و از کار ناپسند و زشت بازدارند؛ و اینانند که یقیناً رستگارند. ( آل عمران/۱۰۴) 🔷 سر سلسله همه انسان‌های آزاده و خیرخواه، امام عصر ارواحنافداه است؛ کسی که با نائبان و یاران شیردلش، برای دعوت به خیر و مقابله با ظلم ایستادگی می‌کند؛ از یاران شیعه‌ و سنی‌ گرفته تا مسیحی‌؛ از حبیب‌ها و زُهیرها تا وهب‌ها. 🔶 حال این ما و شماییم؛ می‌توانیم در جمع امتی باشیم که با اقتدا به امامشان در مقابل این رژیم سفاک می‌ایستند و نان و خوشی خود را قسمت می‌کنند، و می‌توانیم خارج از این صف شویم و خرسند به کش آمدن خمیر پیتزاهایمان، ناله سر دهیم «که آخر ما را به یتیمان فلسطین و لبنان چه!!» 🌹و صد البته که فقط امام‌دارانند که رستگار می‌شوند.🌹 وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [سوره آل عمران : ۱۰۴] علی فراهانی ‌‌🤲اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🤲 https://eitaa.com/joinchat/1765408858C7a31089d11
🔹 منِ بابا 🌸 دخترک در دفتر نقاشی‌اش خانه‌ای شیروانی🏠 کشید. جزییات را از قلب خانه‌اش آغاز کرد؛ پنجره‌ای بزرگ با پرده‌ای آویز، گلدانی با گلی سرخ کنار آن، لامپ زرد کوچکی وسط خانه و در آخر، یک در کوچک. روی بام خانه، آنتنی بلند؛ همان که همیشه سلامتش موردتوجه بابا است، البته آن طرف بام هم دودکش دلخواه مامان را کشید. تقریبا تمام شد؛ عروسکش را برداشت و با ذوق و شوق برخاست تا به بابا نشان بدهد. ناگهان ایستاد؛ به نظرش هنوز نقاشی کامل نشده. به عروسکش گفت: «خیلی داری عجله می‌کنیا». نشست و این‌بار کوه‌ها را کشید؛ قله‌ها سفید و دامنه‌ها قهوه‌ای سوخته، در محاصره ابرهای تُپُل. نگاهی به عروسک کرد و نیشخندی زد و گفت: «ببین داری دوباره عجله می‌کنیا». پایین صفحه را رود کوچکی کشید. تلاش کرد تا با خط‌های معوج، جریان زنده رود را تصویر کند. فاصله خانه تا رود را تمام چمن‌زار با گل‌های قرمز کرد. رو به عروسک کرد و گفت: «فکر کنم تموم شد؛ دیگه می‌تونیم بریم». دخترک به گوشه اتاق رفت. دفتر نقاشی را به دست عروسک گذاشت و فورا موهای خودش را جمع کرد و کلاهی به سر کرد. به دیوار تکیه داد و لمیده نشست. کنترل تلویزیون را برداشت و چندباری پشت آن زد؛ یک دفعه نگاه به عروسکش کرد و صدایش را درشت کرد و گفت: « عه! فریده جان، بالاخره اومدی بابا، به‌به، چقدر منتظر بودم نقاشی‌ات رو ببینم، بده، بده دختر نازم، ببینم چی کشیدی». علی فراهانی https://eitaa.com/joinchat/1765408858C7a31089d11