#خاطرات_شهدا 🌷
🔰همیشه مردم از آن به #نیکی یاد میکنند. علی اصغر خوش رو، خوش اخلاق، #مومن، زن و بچه دوست، بی اهمیت به مال و مادیات دنیا به مال دنیا بود. فقط عاشق زن و بچهاش بود. پسرخوب، مومن و نمازخوانی📿 بود همه خوبیها را #خدا جمع کرده و به او داده بود. شکر خدا...!
🔰خوش رویی، خنده رویی و لبخند پسرم زبانزد همه عالم است😍 همه عاشق #خندههایش بودند. من پیکر پسرم را دیدم. تیر به #پهلوی راستش خورده بود. خونریزی خیلی زیادی داشته است و یک #یاعلی گفته و شهید شده است. پیکرش⚰ را نتوانستد به عقب برگردانند. بعد از یک سال توسط انگشتر و حلقهاش💍 شناسایی شد
🔰خودش دوست داشت گمنام باشد. نه پلاکی🔖 در گردنش بود نه #مدارکی در جیبهایش، هیچ چیزی همراهش نبود. وصیتش این بود که صبور باشیم. هر وقت خیلی خسته شدیم و دلمان سوخت به مصائب #حضرت_زینب(س) و روز عاشورا فکر کنیم، به من به خواهر و همسر و پسرش وصیت کرده است📜 گلهها و شکوههایمان را به امام زمان بگوییم و فقط با #امام_زمان(عج) درد و دل کنیم❤️
🔰برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به #سوریه رفت. خواهرش گفته بود: «نرو🚷 دعا می کنم کارت درست نشود که بتوانی بروی.» علی اصغر میگفت: این حرف را نگو اگر من نروم #اسلام چه میشود⁉️ داعش به مرزهای عراق آمده. ما باید برویم و نگذارم داعش بیاید. ما باید برای دفاع از حرم خانم #زینب(س) برویم.» هدفش همین بود.
#شهید_علی_اصغر_شیردل